اجاره نشینهای بیپناه را دریابید
پارسینه: باز هم خرید و فروش راکد است،گرانی و کمبود بازار درآمد و کاسبی کساد است و باز هم هیچ گوشتی نازکتر از گوشت و پوست اجارهنشینها نیست
پارسینه/امیرعلی رامه: معصل مسکن یا به بیان بهتر، اجاره مسکن پاشنه آشیل هر دولتی است.اجاره مسکن حساسترین نقطهای از بدنه یک دولت است که میتواند باعث ایجاد حس اعتماد و یا بیاعتمادی به دولت را بین عموم مردم تقویت و یا کاهش دهد.
مردم ایران بخصوص آنهایی که در کلانشهرها زندگی میکنند، کمتر توانایی خرید مسکن را دارند به همین دلیل اجارهنشینی در اینگونه از شهرها بیشتر است.اجارهنشینها معمولا از اجارههای بالا شاکی هستند و کمتر زمانی است که دولتها بتوانند اجاره مسکن را کنترل کنند تا این گروه از مردم که قاعدتا متعلق به طبقه متوسط هستند، کمتر آسیب ببینند.
در ایران بعد از پیروزی انقلاب دولتها در برخی از سالها و دورهها توانستهاند بر اجاره مسکن نظارت کافی داشته باشند و آن را کنترل و یا مهار کنند.البته شرایط مختلفی بر اجاره مسکن تاثیرگذار است که تورم و رشد نقدینگی، ناپیداری اقتصادی و سیاسی و رکود بازار خرید و فروش از مهمترین آنهاست.
اما افزایش اجاره مسکن در تهران و دیگر شهرهای ایران از سال 86 و دو سال بعد از انتخاب محمود احمدی نژاد به ریاست جمهوری کشور با شوکی غیر معقولانه روبه رو شد.
در همان سالها، احمدی نژاد دستهایی را مقصر دانست که تصمیم داشتند دولت او را با مشکل روبه رو کنند. احمدینژاد خوب میدانست که مسکن یکی از نقاظ ضعف دولت است و اگر تیم اقتصادی او نتوانند اجاره مسکن را کنترل کنند بی اعتمادی مردم به او و دولتاش زیاد میشود اما او بنا به روحیهای که داشت، بیدی نبود که با این بادها بلرزد! اول اینکه به این گرانیها بی اعتنا شد و دوم اینکه به مردم توصیه کرد از تهران بروند و سوم برای مهار افزایش مسکن و اجاره بهای آن طرح مسکن مهر را اجرایی کرد.
اما این طرح هم نتوانست دردی بر زخم مسکن بگذارد تا اینکه با شروع تحریمها از نیمه دوم سال 91 خرید و فروش مسکن تقریبا راکد شد و در مقابل اجاره مسکن به حالت انفجار رسید و صاحبان خانه که با کمبود درآمد و گرانی اقلام مختلف زندگی روبه رو شده بودند تا جایی که به اصطلاح تیغشان میبرید، گوشت و پوست اجاره نشینها را دریدند و دولت هم نتوانست هیچ کاری برای این گروه انجام دهد.
صاحبان خانه همیشه از قدرتمندترین افراد جامعه به شمار میآیند چون آنها هستند که نرخ اجاره را مشخص میکنند و به موجر فقط یک راه نشان میدهند یا میزان مشخص شده اجاره را پرداخت کن و با خانه را تخلیه کن و یا برو خانهای دیگر در گوشهای دیگر از شهر اجاره کند! در اصل اجارهنشینها در کشور ما بیپناهترین افراد هستند که هیچ قانون و یا دولتمردی از آنان دفاع نمیکند در صورتیکه در هر کشوری، نان و مسکن حق عمومی افراد است و همه مردم باید از آنها بهره ببرند اما در کشور ما هر دوی حقها معمولا نادیده گرفته میشود.
مردم در خرداد سال 92 به پای صندوقهای رای رفتند و برای رهایی از مشکلات اقتصادی به حسن روحانی رای دادند.آنها برای رسیدن به روزهای بهتر به کلید روحانی اعتماد کردند.
دولت هم به این اعتماد بالید و تلاش خود را برای رقم زدن روزهای بهتر شروع کرد اما بعد از گذشت چند ماه حالا کم کم مردم دارند فشارهای دوره قبل را روی شانههای نحیف خود بیشتر و بیشتر احساس میکنند.شور انتخاباتی دیگر تمام شده است و مردم احساس میکنند زمان کافی به دولت دادهاند تا او با کمک تیم اقتصادی خود کمی از بار ملت را بردارد و بگذارد آنها نفسی تازه کنند.
اما نه انگار این دولت هم مثل دولت قبل درست از مهمترین نقطه ضعف خود آسیب میبیند؛ افزایش اجاره مسکن و ناتوانی مردم در خرید سرپناه! با آغاز سال جدید و شروع زمزمههای اجرایی شدن فاز دوم هدفمندی و افزایش بنزین صاحبان املاک منتظر هیچ حرکتی در زمینه هدفمندی نشدند و اجارهها را چند برابر کردند.باز هم خرید و فروش راکد است،گرانی و کمبود بازار درآمد و کاسبی کساد است و باز هم هیچ گوشتی نازکتر از گوشت و پوست اجارهنشینها نیست.صاحبان خانه هم برای جبران هزینههای زندگی تا جایی که تیغشان میبرد، از اجارهنشینها کرایه میگیرند و بیچاره ملتی که نتوانند از پس این اجارهها برآیند.
دولت هم در سکوت محض فقط شاهد این افزایش است و انگار قصد ندارد هیچ اقدام قانونمندی انجام دهد.گویا دولت روحانی هم مثل دولت قبل میداند که با صاحب املاک نمیتوانند چانهزنی کند.برای همین گرگ و بره را به جان هم انداخته و در این میان شاهد کشته شدن برههایی است که چارهای جز قربانی شدن ندارند.
ساخت وساز در تهران و کلانشهرها و شهرستانها زیاد شده است اما عموم مردم توان خرید مسکن ندارند، صاحبان این املاک هم برای جبران کمی از خسارت و یا تامین سرمایه خود خانههای نوساخته را به اجاره و یا رهن میدهند اما با قیمت هایی چنان سرسامآور که کمتر شهروندی میتواند به آنها نزدیک شود.مردم قشر متوسط به سراغ خانههای چند سال ساخت و قدیمی میروند اما صاحبان این خانهها هم برای تامین هزینه زندگی به اجاره بیشتر نیاز دارند و در نتیجه بازهم اجارهها را بالا و بالاتر میبرند.
تاکنون دولت فقط نظارهگر این ماجرا بوده است و اگر این سکوت همچنان ادامه پیدا کند، دولت روحانی اعتماد گروه زیادی از مردم را از دست خواهد داد.گروهی که به آنها لقب شهروند متعلق به قشر متوسط میدهند که بیشتر آنان کارمند و کارگر هستند. طبقهای که به شدت به حمایت نیاز دارد و البته در بیشتر دولتها نادیده گرفته میشود و آسیب میبیند و یا بهتر است بگوییم له میشود!
مردم ایران بخصوص آنهایی که در کلانشهرها زندگی میکنند، کمتر توانایی خرید مسکن را دارند به همین دلیل اجارهنشینی در اینگونه از شهرها بیشتر است.اجارهنشینها معمولا از اجارههای بالا شاکی هستند و کمتر زمانی است که دولتها بتوانند اجاره مسکن را کنترل کنند تا این گروه از مردم که قاعدتا متعلق به طبقه متوسط هستند، کمتر آسیب ببینند.
در ایران بعد از پیروزی انقلاب دولتها در برخی از سالها و دورهها توانستهاند بر اجاره مسکن نظارت کافی داشته باشند و آن را کنترل و یا مهار کنند.البته شرایط مختلفی بر اجاره مسکن تاثیرگذار است که تورم و رشد نقدینگی، ناپیداری اقتصادی و سیاسی و رکود بازار خرید و فروش از مهمترین آنهاست.
اما افزایش اجاره مسکن در تهران و دیگر شهرهای ایران از سال 86 و دو سال بعد از انتخاب محمود احمدی نژاد به ریاست جمهوری کشور با شوکی غیر معقولانه روبه رو شد.
در همان سالها، احمدی نژاد دستهایی را مقصر دانست که تصمیم داشتند دولت او را با مشکل روبه رو کنند. احمدینژاد خوب میدانست که مسکن یکی از نقاظ ضعف دولت است و اگر تیم اقتصادی او نتوانند اجاره مسکن را کنترل کنند بی اعتمادی مردم به او و دولتاش زیاد میشود اما او بنا به روحیهای که داشت، بیدی نبود که با این بادها بلرزد! اول اینکه به این گرانیها بی اعتنا شد و دوم اینکه به مردم توصیه کرد از تهران بروند و سوم برای مهار افزایش مسکن و اجاره بهای آن طرح مسکن مهر را اجرایی کرد.
اما این طرح هم نتوانست دردی بر زخم مسکن بگذارد تا اینکه با شروع تحریمها از نیمه دوم سال 91 خرید و فروش مسکن تقریبا راکد شد و در مقابل اجاره مسکن به حالت انفجار رسید و صاحبان خانه که با کمبود درآمد و گرانی اقلام مختلف زندگی روبه رو شده بودند تا جایی که به اصطلاح تیغشان میبرید، گوشت و پوست اجاره نشینها را دریدند و دولت هم نتوانست هیچ کاری برای این گروه انجام دهد.
صاحبان خانه همیشه از قدرتمندترین افراد جامعه به شمار میآیند چون آنها هستند که نرخ اجاره را مشخص میکنند و به موجر فقط یک راه نشان میدهند یا میزان مشخص شده اجاره را پرداخت کن و با خانه را تخلیه کن و یا برو خانهای دیگر در گوشهای دیگر از شهر اجاره کند! در اصل اجارهنشینها در کشور ما بیپناهترین افراد هستند که هیچ قانون و یا دولتمردی از آنان دفاع نمیکند در صورتیکه در هر کشوری، نان و مسکن حق عمومی افراد است و همه مردم باید از آنها بهره ببرند اما در کشور ما هر دوی حقها معمولا نادیده گرفته میشود.
مردم در خرداد سال 92 به پای صندوقهای رای رفتند و برای رهایی از مشکلات اقتصادی به حسن روحانی رای دادند.آنها برای رسیدن به روزهای بهتر به کلید روحانی اعتماد کردند.
دولت هم به این اعتماد بالید و تلاش خود را برای رقم زدن روزهای بهتر شروع کرد اما بعد از گذشت چند ماه حالا کم کم مردم دارند فشارهای دوره قبل را روی شانههای نحیف خود بیشتر و بیشتر احساس میکنند.شور انتخاباتی دیگر تمام شده است و مردم احساس میکنند زمان کافی به دولت دادهاند تا او با کمک تیم اقتصادی خود کمی از بار ملت را بردارد و بگذارد آنها نفسی تازه کنند.
اما نه انگار این دولت هم مثل دولت قبل درست از مهمترین نقطه ضعف خود آسیب میبیند؛ افزایش اجاره مسکن و ناتوانی مردم در خرید سرپناه! با آغاز سال جدید و شروع زمزمههای اجرایی شدن فاز دوم هدفمندی و افزایش بنزین صاحبان املاک منتظر هیچ حرکتی در زمینه هدفمندی نشدند و اجارهها را چند برابر کردند.باز هم خرید و فروش راکد است،گرانی و کمبود بازار درآمد و کاسبی کساد است و باز هم هیچ گوشتی نازکتر از گوشت و پوست اجارهنشینها نیست.صاحبان خانه هم برای جبران هزینههای زندگی تا جایی که تیغشان میبرد، از اجارهنشینها کرایه میگیرند و بیچاره ملتی که نتوانند از پس این اجارهها برآیند.
دولت هم در سکوت محض فقط شاهد این افزایش است و انگار قصد ندارد هیچ اقدام قانونمندی انجام دهد.گویا دولت روحانی هم مثل دولت قبل میداند که با صاحب املاک نمیتوانند چانهزنی کند.برای همین گرگ و بره را به جان هم انداخته و در این میان شاهد کشته شدن برههایی است که چارهای جز قربانی شدن ندارند.
ساخت وساز در تهران و کلانشهرها و شهرستانها زیاد شده است اما عموم مردم توان خرید مسکن ندارند، صاحبان این املاک هم برای جبران کمی از خسارت و یا تامین سرمایه خود خانههای نوساخته را به اجاره و یا رهن میدهند اما با قیمت هایی چنان سرسامآور که کمتر شهروندی میتواند به آنها نزدیک شود.مردم قشر متوسط به سراغ خانههای چند سال ساخت و قدیمی میروند اما صاحبان این خانهها هم برای تامین هزینه زندگی به اجاره بیشتر نیاز دارند و در نتیجه بازهم اجارهها را بالا و بالاتر میبرند.
تاکنون دولت فقط نظارهگر این ماجرا بوده است و اگر این سکوت همچنان ادامه پیدا کند، دولت روحانی اعتماد گروه زیادی از مردم را از دست خواهد داد.گروهی که به آنها لقب شهروند متعلق به قشر متوسط میدهند که بیشتر آنان کارمند و کارگر هستند. طبقهای که به شدت به حمایت نیاز دارد و البته در بیشتر دولتها نادیده گرفته میشود و آسیب میبیند و یا بهتر است بگوییم له میشود!
یکی از عوامل مهم در بالا بودن میزان اجاره حق کمیسیون بنگاه ها ی املاک است که درصدی از مبلغ اجاره به آنها تعلق می گیرد هر چه مبلغ اجاره بالاتر سهم بنگاه هم بیشتر .مشاورین محترم هم برای افزایش درآمد به مبالغ بالاتر دامن می زنند.
یکی از عوامل مهم در بالا بودن میزان اجاره حق کمیسیون بنگاه ها ی املاک است که درصدی از مبلغ اجاره به آنها تعلق می گیرد هر چه مبلغ اجاره بالاتر سهم بنگاه هم بیشتر .مشاورین محترم هم برای افزایش درآمد به مبالغ بالاتر دامن می زنند.
کلاً تو کشور ما هرکی ضعیقتر باشه بیشتر توسری می خوره ، بیشتر مشکل داره و پشت و پناهش هم فقط خداست، یا رب فقط نظر تو برنگردد
اینها را به ان یارو دروغگو احمدی نژاد بگوئید که فکر می کرد با چهار تومان ریخت وپاش مشکل مسکن واشتغال مردم حل می شود
گرگ یعنی چی ؟
خون از چشم پدر من درامد تا یک واحد ساخت و بعد از فوت تنها ممر روزی مادر و خواهرانم هست
خجالت داره