درباره "یادداشت های آشنا" در فضای مجازی
پارسینه: اینروزها اغلب یادداشتهایی را که در نشریات {خصوصن} هفتگی و ماهانه میخوانم، «آشنا» هستند. بعد کمی به حافظه فشار میآورم و یادم میآید که قبلن همان یادداشتها را در فیسبوک خواندهام.
بماند که در یکسال اخیر این مساله عمومیتر شده؛ چراکه حتی قبلن در گوگلریدر و شبکههایی که خیلی متنمحور بودند، این تب وجود نداشت در این حد. حالا اما انگار هیچکس حوصله ندارد صیر کند که هفته یا ماه سر برسد و مطلبش منتشر شود؛ مطلب را مینویسد و حتی قبل از ارسال برای مسوول صفحه و سردبیرش، در فیسبوک منتشر میکند.
نمیدانم به لحاظ حرفهای چهقدر میشود این کار را توجیه کرد، اما دست کم اگر بخواهیم کپیرایت مطلب و «حق نشریه و خوانندگانش» را در نظر بگیریم، موظف هستیم مطلب اورجینال تحویل نشریه و خوانندگان آن بدهیم؛ صبر کنیم تا نشریه منتشر شود، و بعد یادداشتمان را در محیط مجازی بازنشر کنیم. {بماند که برخی نشریات حتی تاکید دارند که حقوق بازنشر اینترنتی مطالب هم برای نشریه محفوظ است}
مسوولیت این ایراد البته متوجه سردبیران و مسوولان صفحات هم میشود، چراکه حتی دیده شده خودشان با گفتن اینکه «مخاطب مجلهی ما با فیسبوکیها فرق دارند» مطالبی را از نویسنده میخواهند که قبلن در فیسبوک یا وبلاگش منتشر شده است؛ همان مطلب را حتی بدون یک ویرایش و بازنویسی طلب میکنند.
خلاصه که میشود فقط نوشت به قصد انتشار در فیسبوک و وبلاگ، حتی به قصد گرفتن لایک یا هرچه. {به کسی چه ربطی دارد؟} اما اینکه مطالب را، مطالبی را که بابت آن حقالتحریر هم میگیریم، قبل از انتشار نشریه، در جای عمومی دیگری منتشر کنیم، حداقل حداقلش اجحاف در حق خوانندگان است؛ خوانندگانی که حق دارند بابت پولی که میدهند برای خرید نشریه، مطلب اورجینال بخوانند.
حسین نوروزی
ارسال نظر