حاضرید برای ماندن کیروش، داوطلب یک گام کوچک شوید!؟
پارسینه: 36 ميليارد تومان رقم بزرگيست، تا به امروز فكر كردهايد كه با آن ميشود چه كرد!؟
يك كيلومتر بزرگراه براي تهران ساخت، دو ايستگاه مترو را به هم وصل كرد، يك پروژهي منطقهاي متوقف شدهي نيمهكاره را به اتمام رساند، يك برج چند ده طبقه در يك نقطهي ميانهي شهر تهران براي يكي از وزارتخانهها ساخت، چند توليدي متوسط و كارخانهي خرد تعطيلشده را براي مدتي دوباره راه انداخت، هزينهي اسكان موقت چند هزار زلزلهزده را تامين كرد، خرج يك سال باشگاههايي مانند استقلال و پرسوليس را داد و يا يارانهي يك ماه 791 هزار و 209 نفر را پرداخت.
36 ميليارد تومان ممكن است كه براي هر كدام ما يك رقم بسيار بسيار بزرگ و ثروتي افسانهاي به سان گنج قارون باشد اما در جدولهاي دخل و خرج مملكتي و خزانه و بودجه، رقمي بسيار كوچك است كه بهتقريب بهتنهايي نميشود با آن كاري در قياس ملي و گسترهاي پهناور انجام داد.
از خوشبختي دولت حسن روحانيست يا بدبياري آن كه اكنون ممكن است 12 ميليون دلار يا همين 36 ميليارد تومان به جاي همهي اين كارهاي كمبازده، خواستي ملي را پوشش دهد.
صعود ايران به جام جهاني آنقدر براي ما خوشايند بود كه بحث تمديد زودهنگام قرارداد كارلوس كيروش، هيرويي كه بر نيمكت يك تيم معمولي نشسته تا با آن كارهاي بزرگي كند، به ميان آمد. تا آن زمان، اين مسالهاي بود حرفهاي كه بيشتر در محفلهاي ورزشي به آن ميپرداختند و اما به سدراه قدرتمندي هم برخورد. هرگز به شكل رسمي گفته نشد اما از گوشه و كنار خبر ميرسيد كه قهرمان پرتقالي فوتبال ما، سالي دو ميليون دلار براي خود و يك ميليون دلار براي دستيارانش ميخواهد و تمديد قرارداد او تا جام جهاني بعدي 12 ميليون دلار براي فدراسيون فوتبال آب ميخورد؛ فدراسيوني كه گاهي شنيده ميشود پول خريدن لباس و توپ مناسب براي تيمهاي پايهي ملي و پرداخت حقوق چند صد هزار توماني كارمندانش را هم ندارد.
به اين ترتيب بحث ناتمام ماند تا رسيديم به بازيهاي جامجهاني، تيمي كه «ضعيفترين تيم مسابقات» لقب گرفته بود و در رفراندوم كارشناسان اقبال كمتري از «هندوراس» مييافت، تيمي كه از همان روز قرعهكشي جامجهاني تبديل به جوك روز مردمش شد، ناگهان چون تيري از كمان آرش جهيد و كاري كرد تاريخي، داستاني را ساخت كه تا دهها سال ديگر ميشود آن براي نسلهاي بعدي روايت كرد و در مركز اين قصه، مردي كاريزماتيك، خونسرد، با چشماني گيرا ايستاده كه شايد اين آخرين روزهايش با تيم ملي ايران باشد. از اين جاي داستان، تمديد قرارداد مردي كه ما را به سقف روياهايمان چسباند و عادت ديرين عادت كردن به حداقلها و كف مطالبات را در ضمير ناخودآگاه ما كشت، خواست و مطالبهاي ملي شد.
در فاصلهي همان 90 دقيقه پرغرور در برابر تيمي كه ممكن است قهرمان اين جام باشد، ياد كسي افتاديم كه اين رويا را ساخت و بارها دربارهاش سخن گفت و ما باور نكرده بوديم. خيلي زود موج مجازي «تمديد قرارداد كارلوس كيروش» شبكههاي اجتماعي را پر كرد و به نظر ميرسد باز كردن اين قفل هم پيش از هر كس، كار مرديست كه ميگويد «كليد» همهي قفلها را در جيب دارد.
حسن روحاني بهتر از من ميداند كه با 36 ميليارد تومان ميشود چه كارهايي كرد اما آيا اين را هم ميداند كه با 36 ميليارد تومان ميشود براي شادماني يك ملت چه كاري كرد؟ ميداند با تمديد قرارداد كيروش ميشود به آنها اين اميد را بخشيد كه ميتوانند پس از 40 سال قهرمان آسيا شوند و چهار سال ديگر، دوباره به جامجهاني بازگردند.
چه به درستي چه به اشتباه، فوتبال ورزش نخست مردم ماست، با آن زندگي ميكنند و اگر ميخواهيد در اين باره به شهود برسيد، كافي بود تا بعدازظهر شنبه بين ساعت 8 تا 10 شب در خيابانها قدم بزنيد تا ببينيد هيچ كس نيست كه به تلويزيون ميخكوب نشده باشد، هيچ صدايي نيست جز جيغ و داد و هيجان بازي درخشان تيم ملي. حسن روحاني بايد براي اين تيم كاري كند و تنها كاري كه از دستش برميآيد، نگه داشتن هيروي متفكر ما روي نيمكت است.
فكر آن 36 ميليارد هم نباشيد، براي حسن روحاني كه بهشدت در دخل و خرج براساس قانون بودجه وسواس دارد، راهكاري دارم؛ پول چهار سال قرارداد كيروش و دستيارانش پول كمي نيست، سزاوار هم نيست كه از جاي ديگري بردارند تا خرج فوتبال كنند. حسن روحاني ميتواند از مردمي كه اين تيم را ميستايند و كارلوس كيروش را ميخواهند، كمك بگيرد. كل رقم قرارداد چهار سال آيندهي او برابر است با يارانهي تنها يك ماه 791 هزار و 209 نفر.
بياييم يك مداليته ميان مردم و دولت بر سر هزينهكرد يارانهها بسازيم. دولت، وزارتخانه يا فدراسيون ميتوانند از مردم مدد بخواهند و درخواست كنند اگر كيروش را ميخواهند، اگر تيم ملي را دوست دارند و اگر ميخواهند دوباره اين هيجان و غرور در رگهاي ما بجوشد، تنها هشتصد هزار نفر، تنها براي يك ماه، يارانهي خود را به قرارداد كيروش ببخشند. جداي از نتيجه، بيترديد اگر اين مداليتهي آزمايشي موفق شود، آنوقت راهي پرفايده براساس توافق ميان مردم و دولت ساختهايم كه قابل مقايسه با همهي سودمنديها و زيباييهاي يك جامجهانيست.
ساسان آقایی
مساله اینه که ما به مسولین اعتماد نداریم ! بخش قابل توجهی از پول را میگذارند توی جیب خودشان , همیشه حق دلالی خود را حساب میکنن
موافقم
فکر کنم این اقای ساسان آقایی با این طرز تفکرش فامیل رضازاده قهرمانه.
من که حاظرم
صدازاین پولها دراختلاسهای کلان به باد هوا رفت ،بایستی بدانید که می دانید کشورهای دیگر (بخصوص حاشیه خلیج فارس )که اصلا" استعدادی درفوتبال ندارند برای تیمهای پایه خود ازاین بیشترخرج می کنند حال ما برای تیم بزرگسال خود می خواهیم هزینه بکنیم کاسه چه کنم چه کنم دست گرفتیم غافل از این که با کیروش حتی تیمهای پایه رانیز می شود کارشناسی کرد