کارلوس کروش باید برود؛ به هزاران دلیل
پارسینه: سرمربی پرتغالی تیم ملی قول داد که زنگ تفریح تیم ها نشود و با برنامه جلوی سه حریف مرحله مقدماتی بازی کند و تاکنون نیز چنین بوده و حتی با توجه به مطالبی که درباره قطع همکاری او مطرح شده ولی تعهد کاری او ایجاب کرده که محکم تر از بازی نیجریه بازی با ارژانتین را مدیریت کند، در صورتی که مربیان داخلی در چنین شرایطی تاب و تحمل نداشته و تیم را رها می کردند پس او باید برود.
در این میان، تیم ایران نیز با همه فراز و نشیب ها به میدان برزیل رسید تا در سه دیدار اولیه خودی نشان دهد و بگونه ای لیاقت صعود از قاره کهن را به نمایش گذارد اما همه بر این باور بودند که این تیم با همه اما و اگرها چیزی برای ارائه ندارد و به بیان بهتر شاید زنگ تفریح خیلی از تیم ها باشد.
سابقه حضور ایران در جام جهانی،تجربه رقابت با تیم های بزرگ و متوسط و جایگاه ایران در رنکینگ جهانی همه نشان از وضعیت متوسط ایران در دنیا دارد و به همین جهت خیلی ها از گفتار و کلام سرمربی ایران چنین برداشت می کردند که کروش با کلمات بازی می کند و می خواهد فقط چیزی گفته باشد.
وقتی بازیها شروع شد همه بازی اول را بازی سختی برای ارزیابی تیم ها می دانستند و بر این باور بودند که این بازی محک مناسبی برای سنجش تواناییهای یک تیم در کلاس جهانی نیست تا اینکه شب گذشته بازی ایران برابر آرژانتین هم با تمامی زیباییهایش به اتمام رسید و اینک می توان با قاطعیت گفت که کروش حالا حتما و حتما باید برود.
برای این گفته خود دلایلی دارم که مهمترین آنها چنین است:
1-کارلوس کروش پرتغالی مربی با کارنامه تراز بالای جهانی است که تلاش کرده در همین سطح برای ایران کار کند و چون ما دارای توانایی همراهی با وی در چنین ترازی نیستیم پس او باید برود.
2-در طول سالها حضور کروش در ایران او نشان داد که برنامه ریزی مناسب و حتی دقیقی از نوسانات و تحولات دنیای توپ گرد دارد و حتی زمانی که موضوع تعطیلی جام حذفی پیش امد او از اهمیت جام جهانی سخن گفت و نشان داد که چشم به اینده ای بزرگ دارد و ما نداریم پس او باید برود.
3-سرمربی پرتغالی تیم ملی قول داد که زنگ تفریح تیم ها نشود و با برنامه جلوی سه حریف مرحله مقدماتی بازی کند و تاکنون نیز چنین بوده و حتی با توجه به مطالبی که درباره قطع همکاری او مطرح شده ولی تعهد کاری او ایجاب کرده که محکم تر از بازی نیجریه بازی با ارژانتین را مدیریت کند، در صورتی که مربیان داخلی در چنین شرایطی تاب و تحمل نداشته و تیم را رها می کردند پس او باید برود.
4-کروش اعتماد به نفس و خودباوری را به اردوی ایران تزریق کرد و توانست با همه انتقادتی که علیه بازی دفاعی ایران مطرح شد در مقابل تیم بزرگی از امریکای جنوبی سربلند باشد و به زبان دیگر او درک درستی از بازیکنانش دارد و شاید خیلی ها این هنر را نداشته باشند و برای همین او باید برود.
5-مرد پرتغالی توانست چند سنت حسنه در فوتبال پر پیچ و خم ما بر جای گذارد که ناز کسی را نکشید با بازیکن سالاری جنگید و با نسل جدیدی از چهره فوتبال ایرانی جماعت در دنیا را دور هم جمع کرد تا هارمونی نوینی از دو کلاس بازیکن داخلی و خارج ایران را به نمایش گذارد ولی گذشتگان چنین کاری نکردند پس او باید برود.
با تمام این احوال به نظر می رسد مرد کاربلد پرتغالی با تجربه ای که از سالها حضور در سطح یک باشگاههای دنیا و تیم ملی کشورش داشته به گونه ای به حوادث و فضای فوتبال نگاه دارد که خیلی از فدراسیون نشینان ما به هزار و یک دلیل آن نگاه حرفه ای را ندارند و حتی موضوع بسیار تامل برانگیز دستمزد نیر نتوانسته این شکاف عمیق دو نگاه حرفه ای را از چشمان تیزبین ایرانیان عاشق فوتبال برباید پس برای هزارمین بار باید گفت که او باید برود، برود و برود.
در این میان، تیم ایران نیز با همه فراز و نشیب ها به میدان برزیل رسید تا در سه دیدار اولیه خودی نشان دهد و بگونه ای لیاقت صعود از قاره کهن را به نمایش گذارد اما همه بر این باور بودند که این تیم با همه اما و اگرها چیزی برای ارائه ندارد و به بیان بهتر شاید زنگ تفریح خیلی از تیم ها باشد.
سابقه حضور ایران در جام جهانی،تجربه رقابت با تیم های بزرگ و متوسط و جایگاه ایران در رنکینگ جهانی همه نشان از وضعیت متوسط ایران در دنیا دارد و به همین جهت خیلی ها از گفتار و کلام سرمربی ایران چنین برداشت می کردند که کروش با کلمات بازی می کند و می خواهد فقط چیزی گفته باشد.
وقتی بازیها شروع شد همه بازی اول را بازی سختی برای ارزیابی تیم ها می دانستند و بر این باور بودند که این بازی محک مناسبی برای سنجش تواناییهای یک تیم در کلاس جهانی نیست تا اینکه شب گذشته بازی ایران برابر آرژانتین هم با تمامی زیباییهایش به اتمام رسید و اینک می توان با قاطعیت گفت که کروش حالا حتما و حتما باید برود.
برای این گفته خود دلایلی دارم که مهمترین آنها چنین است:
1-کارلوس کروش پرتغالی مربی با کارنامه تراز بالای جهانی است که تلاش کرده در همین سطح برای ایران کار کند و چون ما دارای توانایی همراهی با وی در چنین ترازی نیستیم پس او باید برود.
2-در طول سالها حضور کروش در ایران او نشان داد که برنامه ریزی مناسب و حتی دقیقی از نوسانات و تحولات دنیای توپ گرد دارد و حتی زمانی که موضوع تعطیلی جام حذفی پیش امد او از اهمیت جام جهانی سخن گفت و نشان داد که چشم به اینده ای بزرگ دارد و ما نداریم پس او باید برود.
3-سرمربی پرتغالی تیم ملی قول داد که زنگ تفریح تیم ها نشود و با برنامه جلوی سه حریف مرحله مقدماتی بازی کند و تاکنون نیز چنین بوده و حتی با توجه به مطالبی که درباره قطع همکاری او مطرح شده ولی تعهد کاری او ایجاب کرده که محکم تر از بازی نیجریه بازی با ارژانتین را مدیریت کند، در صورتی که مربیان داخلی در چنین شرایطی تاب و تحمل نداشته و تیم را رها می کردند پس او باید برود.
4-کروش اعتماد به نفس و خودباوری را به اردوی ایران تزریق کرد و توانست با همه انتقادتی که علیه بازی دفاعی ایران مطرح شد در مقابل تیم بزرگی از امریکای جنوبی سربلند باشد و به زبان دیگر او درک درستی از بازیکنانش دارد و شاید خیلی ها این هنر را نداشته باشند و برای همین او باید برود.
5-مرد پرتغالی توانست چند سنت حسنه در فوتبال پر پیچ و خم ما بر جای گذارد که ناز کسی را نکشید با بازیکن سالاری جنگید و با نسل جدیدی از چهره فوتبال ایرانی جماعت در دنیا را دور هم جمع کرد تا هارمونی نوینی از دو کلاس بازیکن داخلی و خارج ایران را به نمایش گذارد ولی گذشتگان چنین کاری نکردند پس او باید برود.
با تمام این احوال به نظر می رسد مرد کاربلد پرتغالی با تجربه ای که از سالها حضور در سطح یک باشگاههای دنیا و تیم ملی کشورش داشته به گونه ای به حوادث و فضای فوتبال نگاه دارد که خیلی از فدراسیون نشینان ما به هزار و یک دلیل آن نگاه حرفه ای را ندارند و حتی موضوع بسیار تامل برانگیز دستمزد نیر نتوانسته این شکاف عمیق دو نگاه حرفه ای را از چشمان تیزبین ایرانیان عاشق فوتبال برباید پس برای هزارمین بار باید گفت که او باید برود، برود و برود.
علی دایی را عشقه.بزارید کی روش بره تیم را بدید علی دایی!
کی روش نمیتونه بمونه چون حسود زیاد داره.
یادتونه چقدر تو رسانه ملی کی روش و تیمش را به تمسخر میگرفتن و انتقاد میکردن.
خیلی ها هم میگفتن فعلا سکوت میکنیم و بعد جام جهانی حرف میزنیم. یعنی منتظر شکست کی روش بودن تا بگن مربیان وطنی خودمون خیلی بهترن. مطئنم بعد از این هم نمیزارن کار کنه..
ولی کی روش در جام جهانی به همه ثابت کرد که هم کارش درسته هم درستکاره.
من هم میگویم کی روش باید برود تامردم نفهمند که مربیان پر مدعای وطنی در طی این سالیان با گرفتن پولهای آنچنانی و لابی کردن و ایجاد جنگهای زرگری فوتبال کشور را که میتوانست سالمترین ورزش باشد به منبعی از فساد مالی تبدیل نموده اند.در این کشور مربیگری فوتبال هم مانند مدیرت مشاغل کلیدی فقط در انحصار عده معدودی است که این عده مانع هر گونه تحول و ورود افرادی که با آنها در یک خص نباشند میگردند.
کی روش باید بره چون علی دایی تیم ملی را میخاد
کارلوس کی روش باید برود چون ما همه جا نشان دادیم هیوقت چشم دیدن کسی بهتر از خود را نداریم.