"ادبیات ناتعارف رییسجمهور آب را در خوابگه مورچگان ریخت"
پارسینه: 1 – خشم رییسجمهور خشمی آگاهانه بود. خشم آگاهانه، خشمی اختیاری و مدیریت شده است. خشمی که لازمهی طبیعت و بخشی از قوهی دافعه در انسان است.
2 - رییسجمهوری ایران کسی است که یک مملکت بزرگ را در پر آشوبترین منطقهی جهان مدیریت میکند. گفتمان اعتدال گاهی حکایت «نیکی، چو از حد بگذرد، نادان خیال بد کند» جلوه میکند.
3 - جبران خیلی جبران میگوید به دوستتان اجازه دهید که خشمتان را ببیند همانطور که مهرتان را دیده است. به نظر من نه تنها منتقدین بلکه هواداران و طرفداران و مدیران روحانی هم باید خشم یک رییس جمهور نرمال را میدیدند که دیدند.
4 - مملکتی که از خاک آن احمدینژد به عمل میآید، یعنی همان مسئولی که روحانی منصوب کرده و همان دم و دستگاهی که هشت سال در تلاشی و اضمحلال مملکت در خدمت او بوده تا غفلت کنی دوباره به طبیعت پیشین خود برمیگردد.
5 - ادبیات ناتعارف رییسجمهور آب را در خوابگه مورچگان ریخت. انها سراسیمه شدند و سخنهایی گفتند سرتاپا اسباب تفریح. همهشان بسان کنفسویس حکیم ملت و دولت و شخص رییسجمهور را به مراعات ادب و متانت دعوت کردند.
6 - روشنفکران را نمیدانم، اگر کسی در ایران چند صباحی کار اجرایی جدی کرده باشد میداند که من از چه گرگبازاری سخن میگویم و ادارهی مملکت با سلام و صلوات خاصه، میسور و مقدور نیست.
7 - سعدی گوید؛خشم بیش از حد گرفتن وحشت آرد و لطف بی وقت هیبت ببرد نه چندان درشتی کن که از تو سیر گردند و نه چندان نرمی که بر تو دلیر شوند.
درشتی و نرمی به هم در به است
چو فاصد که جراح و مرهم نه است
نه مر خویشتن را فزونی نهد
نه یکباره تن در مذلّت دهد
بگفتا نیک مردی کن نه چندان
که گردد خیره گرگ تیز دندان
محمدحسین غیاثی
رییس جمهور تحمل حرف مخالف نداره . تازه سال اول رییس جمهوری اینطور جوش اورده
عالی...دقیقا
خير الكلام قلَّ و دلَّ . بسيار خوب و عالى، دست مريزاد.