گوناگون

دو زن همسرکش در انتظار تصمیم قضات

دوزن که به قتل شوهران خود متهم هستند، در انتظار تصمیم قضایی به‌سر می‌برند؛ یکی از این دو زن مطمئن است قصاص نخواهد شد زیرا اولیای‌دم رضایت خود را در دادسرا اعلام کرده‌اند، اما زن دوم خود را دربرابر مجازات مرگ می‌بیند.

پرونده اول از مرداد دوسال قبل به جریان افتاد. مردی نزد ماموران انتظامی استان خراسان‌رضوی رفت و از وقوع جنایتی خبر داد. او گفت: «یکی از دوستانم برایم تعریف کرده است به زنی کمک کرده تا جسد شوهر او را از بین ببرد.» دوست این مرد بعد از دستگیری موضوع را تایید کرد و گفت: «زنی را به‌عنوان مسافر سوار ماشینم کردم تا به صورت دربستی به خارج از شهر ببرم. او در جایی خلوت از من خواست توقف کنم. آن زن چمدان بزرگی همراه داشت که آن را در صندوق عقب گذاشته بود. برای بیرون‌آوردن آن از من کمک خواست اما هنگام این کار، دستانم خونی شد؛ درحالی‌که شک کرده بودم از آن زن درباره ماجرا پرسیدم و وی گفت شوهرش را کشته است. آن زن داستان زندگی‌اش را برایم تعریف کرد و درحالی‌که به شدت تحت تاثیر قرار گرفته بودم، مصمم شدم به او کمک کنم، به همین دلیل پیشنهاد دادم جنازه را آتش بزند تا هویت مقتول شناسایی نشود.»

کارآگاهان بعد از شنیدن این اعترافات سراغ زن جوان رفتند و او را که مریم نام دارد، بازداشت کردند. زن 21ساله وقتی تحت‌بازجویی قرار گرفت، اعتراف کرد شوهر 63ساله‌اش به نام حسن را کشته است. او گفت: «من قبل از ازدواج با حسن به‌عنوان پرستار همسر اول او به آن خانه رفت‌و‌آمد داشتم. همسر حسن بیمار بود و بعد از مدتی فوت شد. پس از آن بود که با پیشنهاد حسن، به عقد موقت او درآمدم اما از همان اول با هم اختلاف داشتیم و اصلا از زندگی با او راضی نبودم، به همین دلیل گاهی با هم درگیر می‌شدیم، تا اینکه روز حادثه دوباره مشاجره کردیم. من خواستم از خانه بیرون بروم ولی شوهرم درها را قفل کرد و مانعم شد.»

متهم به‌قتل ادامه داد: «درگیری ما ادامه یافت و حسن وسیله‌ای را به طرفم پرتاب کرد، من هم چاقویی برداشتم و چند ضربه به او زدم در آن لحظات بسیار عصبانی بودم و کنترلی بر رفتارم نداشتم. بعد از اینکه از مرگ حسن مطمئن شدم به این موضوع فکر کردم که هرطور که شده باید جسد را از بین ببرم تا کسی متوجه ماجرا نشود. حسن، مرد تنهایی بود و فرزندانش نیز خارج از کشور زندگی می‌کردند؛ به همین دلیل اگر جسد را از خانه بیرون می‌بردم دیگر ردی از این جنایت باقی نمی‌ماند، به همین دلیل چمدانی بزرگ تهیه کردم و جنازه را داخل آن قرار دادم بعد با استفاده از خودروی مسافربر آن را به خارج از شهر بردم.»

زن جوان در ادامه اعترافاتش گفت: «راننده آن خودرو هنگام بیرون‌بردن جسد از ماشین متوجه ماجرا شد، از اینکه مرا لو بدهد خیلی می‌ترسیدم اما توانستم دل او را به رحم بیاورم و بعد از آن خیالم راحت بود که کسی از این راز باخبر نخواهد شد، تا اینکه ماموران سراغم آمدند و مرا دستگیر کردند.»

زن جوان بعد از اعتراف به جرمش روانه زندان شد و تحقیقات قضایی از او ادامه داشت تا اینکه چندی قبل فرزندان مقتول اعلام گذشت کردند. مریم همچنان در بازداشت به‌سر می‌برد و به‌زودی به‌دلیل جنبه عمومی جرم، پای میز محاکمه می‌رود. زن دیگری که با اتهام مشابه مواجه است، فریده نام دارد. او نیز دوسال قبل، شوهرش را به قتل رساند. زنی مسن یکی از روزهای شهریور سال91 با اورژانس تماس گرفت و خبر داد پسرش زخمی شده و به‌شدت بدحال است. وقتی امدادگران به محل حادثه رفتند، متوجه شدند مرد جوان که قاسم نام داشت جان باخته است.

ظواهر نشان می‌داد او هدف ضربه چاقو قرار گرفته، به همین دلیل کارآگاهان جنایی استان فارس در جریان واقعه قرار گرفتند و تحقیقات خود را آغاز کردند. آنها ابتدا به بازجویی از مادر مقتول پرداختند. او درباره نحوه قتل قاسم ابراز بی‌اطلاعی کرد و گفت پسرم خواب بود و من نمی‌دانم چه اتفاقی برایش افتاد. کارآگاهان در ادامه با توجه به اینکه نشانه‌ای از ورود غریبه به محل قتل وجود نداشت، به همسر مقتول ظنین شدند. فریده بعد از دستگیری به قتل اعتراف کرد و پرونده او بعد از تکمیل تحقیقات مقدماتی در اختیار قضات دادگاه کیفری استان فارس قرار گرفت. اولیای‌دم قاسم در جلسه‌ای که چندروز قبل برگزار شد، برای متهم درخواست مجازات کردند.

سپس فریده به دفاع از خود پرداخت. او گفت: «چند روز قبل از این حادثه زایمان کرده بودم و بعد از آن دچار افسردگی شدم، طوری‌که بی‌دلیل بهانه می‌گرفتم و کارهایم دست خودم نبود؛ زمان حادثه هم وقتی شوهرم خواب بود او را با چاقو زدم، من هیچ انگیزه‌ای از این قتل نداشتم و فقط تحت‌تاثیر افسردگی بعد از زایمان چنین کاری را انجام دادم.» فریده هم‌اکنون در زندان به‌سر می‌برد و منتظر حکم هیات قضات است.
منبع: روزنامه شرق

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار