برکناری مشاور احمدی نژاد به دلیل اختلاف نظر با مشایی!
پارسینه: در دولت خاتمی حرف ما راحتتر به کرسی مینشست
به گزارش پارسینه، مجتبی رحماندوست (متولد ۱۳۳۳)، نویسنده، شاعر و برادر مصطفی رحماندوست میباشد. او در سال ۱۳۶۲ از طریق مسجد محل به صورت بسیجی به جبهه اعزام شد و در جنگ ایران و عراق از ناحیه یک دست و یک پا مجروح شد. او دارای مطالعات حوزوی بوده و دکترای تخصصی ادبیات عرب نیز دارد. مدیریت مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری و معاونت فرهنگی و هنری بنیاد مستضعفان و جانبازان از جمله مسئولیتهای گذشته او محسوب میشوند. مجتبی رحماندوست هماکنون در عین تدریس در دانشگاه تهران یکی از اعضای فرهنگستان هنر و نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی و دبیرکل جمعیت دفاع از ملت فلسطین میباشد.
رحماندوست از سال ۱۳۷۶ در دو دوره ریاست جمهوری سید محمد خاتمی و همچنین دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد، مشاور رئیسجمهور در امور ایثارگران بود. اما در سال ۱۳۸۹ از این سمت معزول شد.
در ادامه گفتگوی پارسینه با مجتبی رحماندوست، نماینده مردم تهران ری شمیرانات و اسلامشهر و عضو کمیسیون اجتماعی مجلس را میخوانید:
آقای رحماندوست چه شد که در دولت آقای احمدینژاد به عنوان مشاور امور ایثارگران انتخاب شدید و برکناری شما به چه دلیل بود؟
من در سال 1376 با یکی از معاونین دولت آقای خاتمی یعنی آقای مهندس محمد باقریان که آن موقع دبیر کل سازمان امور اداری و استخدامی کشور بودند، رفاقت قبلی داشتم. من به ایشان عرض کردم با توجه به اینکه رئیسجمهور چند گروه مشاور انتخاب کردهاند به آقای رئیسجمهور پیشنهاد بدهید گروهی را نیز به عنوان مشاوران امور ایثارگران انتخاب کنند. شامل یک فرزند شهید، یک جانبار، یک آزاده و یک رزمنده.
من این پیشنهاد را دادم و در نهایت آقای رئیسجمهور این پیشنهاد را پسندیدند. بعدا اعلام کردند دفتر رئیسجمهور با این موضوع مخالفت کرده است و گفته است اگر برای این گروه مشاور بگذاریم بعدها گروههای دیگر نیز همین درخواست را مطرح میکنند. لذا در عمل اینکار را انجام ندادند. بعد به من پیشنهاد مشاور فرهنگی رئیسجمهور را دادند که من گفتم دغدغه کار فرهنگی ندارم و اگر کار امور ایثارگران از آن درمیآید میپذیرم. بدین صورت برای من حکم مشاور فرهنگی رئیسجمهور زده شد و وارد کار که شدم امور ایثارگران را دنبال کردم. در دولت 8 ساله اصلاحات با عنوان مشاور فرهنگی کار امور ایثارگران را دنبال کردم. من بعد از چند ماهی که از شروع به کار آقای احمدینژاد گذشته بود در جلسهای به ایشان گفتم که این کار را به هر کسی که صلاح میدانید بسپارید من نیز به ایشان کمک میکنم، گفتند نه من خود شما را انتخاب کردم و خودتان این مسئولیت را قبول کنید. ما نیز یاعلی گفتیم. بدین صورت آقای احمدینژاد حکم قبلی را تنفیذ کرد و حکم جدیدی برای من تحت عنوان مشاور امور ایثارگران صادر کرد و من 5 سال از عمر 8 ساله دولت ایشان عهده دار این امور بودم.
در عین حال که نوع کار ما در امور ایثارگران خوب بود اما اختلاف نظرهایی وجود داشت که بیشتر مربوط به مشایی، میراث فرهنگی و گردشگری و بحثهایی دیگری میشد. من نیز هیچگاه پردهپوشی نمیکردم و نظرات خود را اعلام میکردم. حتی چند بار بحثهایمان تند نیز شد. تا اینکه یک روز در اواخر سال 89 زمانی که در سفر یاسوج بودم به من خبر دادن آقای رئیسجمهور لیستی 14 نفره از مشاوران خود را برکنار کرده است و نام رحماندوست نیز در صدر این لیست 14 نفره قرار دارد. به این ترتیب پایان دوره مشاور امور ایثارگران من فرارسید.
پس اختلاف نظر شما درباره آقای مشایی مهمترین دلیل برکناری شما بود؟
به نظر من اینگونه آمد. شاید از خودشان بپرسید چیز دیگری بگویند. چون برای من این موضوع را روشن نکردند. واقعیت را باید از خود آقای احمدینژاد پرسید. چرا که 13 نفر دیگری که همزمان با من برکنار شدند مشکلی با مشایی نداشتند. پس ممکن است نیت رئیسجمهور درباره برکناری من نیز موضوع دیگری باشد.
شما هیچوقت از خود آقای احمدینژاد دلیل برکناریتان را نپرسیدید؟
نه، کسر شان من بود که این سوال را از ایشان بپرسم. من استقبال کردم و گفتم بار مرا سبک کردید. اگر اخبار آن زمان را رصد کنید نوشتهاند موضعگیری شاعرانه مجتبی رحماندوست در پاسخ به عزلش. من شعری سیزده چهارده بیتی سرودم که روزنامهها نیز منتشر کردند. حرف من این بود که من وظیفه خود را در این سالها انجام دادم و از خدا نیز متشکرم. پس من دلیلی نداشت که این سوال را مطرح کنم. حق ایشان است که مشاورشان را انتخاب کنند.
کار کردن برای دولت احمدینژاد راحتتر بود یا برای دولت خاتمی؟
در دولت خاتمی چون تعداد زیادی از افراد مدعی بحثهای دفاع مقدس و ایثارگران نبودند حرفهای ما را بهتر گوش میدادند. در دولت آقای احمدینژاد بچههای اعتقادی جنگ و دفاعمقدس بیشتر بودند لذا خود را اصلح بر تشخیص امور ایثارگران میدانستند به همین دلیل نظرات مخالف بیشتر بود. به همین دلیل در دولت خاتمی حرف ما راحتتر به کرسی مینشست.
برای ما جای سوال دارد که چطور کسی میتواند هم در دوران اصولگرایان و هم در دوره اصلاحطلبان مشاور امور ایثارگران باشد و با هر دو نیز تعامل داشته باشد.
من بارها در رسانهها هم اعلام کردم. من به این دلیل که مسئولیتم امور ایثارگران بوده این مسائل را با گرایشات سیاسی مخلوط نکردم. سعی من همیشه بر این بوده است که در بررسی وضعیت خانواده شهدا، جانبازان و ایثارگران و آزادگان فراتر از خطوط باشد. من معتقد نیستم که ایثارگران خط راست باشند یا خط چپ. اصلاحطلب باشند یا اصولگرا. ایثارگران یعنی اصل انقلاب. اصل انقلاب چپ و راست ندارد. اصل انقلاب اصولگرا و اصلاحطلب ندارد. مگر قانون اساسی، مسائل کلان نظام، مسائل کلان دیپلماسی خارجی ما چپ و راست دارد؟ در طول این 36 ساله انقلاب فلسطین همیشه مسئله شماره یک نظام ما بوده است با اینکه دولتهایی با گرایشات مختلف بر سر کار آمدند. بنابراین برخی مسائل میتواند فراتر از جناح و خط سیاسی باشد. من شخصا معتقد بودم نگذاریم گرایش سیاسی خاصی بر آن منتصب شود چرا که ایثارگران سرمایههای اصلی انقلاب هستند. اصلا خود انقلابند.
قبل از انتخابات نام شما در لیست جبهه پایداری مجلس قرار گرفت و بعدها حذف شد. آیا خود شما نخواستید در این لیست باشید یا نام شما را حذف کردند؟
من اسمم در لیست جبهه متحد اصولگرایان بود. جبهه پایداری نیز در لیستهای اولیه اسم خود مرا وارد کردند. اما زمانی که لیست نهایی منتشر شد من دیدم که اسم من را حذف کردند. من هم که از اول درخواستی برای ورود به این لیست نداشتم دلیل حذف اسمم را نیز جویا نشدم.
حالا با توجه به طرز تفکر خودتان و شناختی که از اعضای جبهه پایداری دارید، دوست داشتید عضو این جبهه باشید؟
این سوالی است که در حال حاضر با توجه به گرایش من که گرایش امور ایثارگران است و در مجلس نیز تحت عنوان رئیس کارگروه تخصصی ایثارگران مجلس شناخته شدهام دغدغهام این است که برای تمام این گروهها احترام قائل باشم. برای جبهه پایداری، برای فراکسیون اصولگرایان، برای فراکسیون رهروان ولایت و بسیاری از این گروهها احترم قائل هستم. ولی در عمل به دلیل کارم عضو هیچکدام از فراکسیونهای مجلس نیستم و این مصلحت شخصی من است.
طرز تفکر شما به کدام گروه نزدیکتر است. اصولگرایان، رهروان و یا جبهه پایداری؟
خوشبختانه ما که در مجلس وارد شدیم اکثریت مجلس شامل اصولگرایان میشد. گرچه تفاوتهای جرئی وجود دارد اما چون در طول زندگی کاریام با فرهنگ ولایی و اعتقادات رهبری و بسیجی بودن زیستهام نمی توانم بگویم فلان گروه را دربست قبول دارم و یا فلان گروه را کاملا رد میکنم. تقریبا میتوانم بگویم به ندرت نمایندهای در مجلس پیدا میکنید که من دوستش نداشته باشم. به همین دلیل به تمام گروههایی که اصولگرایی، ولایت، انقلاب و ارزشهای نظام برایشان ارزش است، برای من ارزشمندند و من به آنها احترام میگذارم. در مجموع باید بگویم من تنها یک بسیجیام.
مسائل مربوط به خانواده شهدا، جانبازان و ایثارگران را در یک سال اخیر چگونه ارزیابی میکنید؟
من راضی نیستم و شاهد بهتر باشد بگویم ناراضیام. چرا که یک مسیری بخصوص در عرصه دارو و درمان در قانون برنامه پنجم در حال پیگیری بود اما توسط برخی نمایندگان مجلس خللی در روند آن پیدا شد. به خصوص هزینه دارو و درمان جانبازان و ایثارگران مشکلاتی به وجود آمد که این عزیزان را اذیت کرد و از این بابت من در ایامی که مجلس هستم و این بدی رفتار نسبت به جانبازان و ایثارگران ایجاد شد من شرمنده این عزیزان هستم. نمیتوانم بگویم مجموع کارها بد بود اما من از کارهایی که در این مدت برای جانبازان و ایثارگران انجام شد رضایت نداشتم.
شبانه روز افرادگزینشی بیاریدوحتی فیلم بسازید بااین وضعیت محبوبیت دکتر محمود ازشماها بهترهستش ومردم قلبا دوسش دارند تو صحنه های انتخابات بعدی به یقین اگه بیاد برای شما ثابت خواهد شد که این مرد الهی بزرگ است وخواهد ماند کارشما هم تخریب باشه قیامتی وجوددارد وبایدپاسخگو باشید
ظاهرا مشایی همه کاره دولت بوده/
هر کس با اون هماهنگ بود توی دولت می مانده
دم احمدی نژاد گرم
مردم فلبا دوسش دارن؟؟؟مرد الهی؟؟؟ الان نمیدونم باید برای حالت گریه کنم یا بخندم
بزن به افتخار دایی مموت........