تبار اصولگرایان مجلس نهم در کجاست؟
اینروزها، هر چالشی که برای تیم دولت در «بهارستان» به وجود میآید، حتما سررشته آن در دست یکی از اعضای فراکسیونی است بهنام «فراکسیون اصولگرایان»؛ فراکسیونی تشکیلشده از چند طیف مختلف و متضاد اردوگاه اصولگرایان که تنها در دو نکته با هم اتفاق نظر دارند: مرزبندی با حسن روحانی و علی لاریجانی؛ فراکسیونی که حالا، اغلب اقداماتش در افکار عمومی به پای «جبهه پایداری» گذاشته میشود.
این درحالی است که بخشی از اتاق فکر این فراکسیون، تا دوسال قبل با پایداریها سر ناسازگاری داشتند و روابطشان گاه به افشاگری علیه یکدیگر در صحن علنی میانجامید. اما حالا روزگار دعوای دروناردوگاهی گذشته و آنها در پی ازدستدادن ریاست پارلمان و بعد از ناکامی برای فتح مجدد این سنگر در مجلس نهم، دولت را نیز در کنترل غیرخودیها میبینند و در یکسالونیم باقیمانده از عمر نمایندگیشان در مجلس نهم، چارهای جز اتحاد برای غلبه بر رقبای درونپارلمانی و برونپارلمانی پیشروی خود نمییابند.
اینگونه است که روحالله حسینیان و علیرضا زاکانی که در جلسه روز پنجم اردیبهشت سال91 و در واپسین روزهای مجلس هشتم، صحن علنی مجلس و رسانههای خود را به عرصه جدل با یکدیگر تبدیل کرده بودند، حالا در قامت پشتیبانی از یکدیگر برسر علی لاریجانی فریاد میزنند و او را در صحن علنی مجلس، «دیکتاتور» خطاب میکنند و از سوی دیگر، از هیچ کوششی برای استیضاح وزرا و نطق و سخنرانی و مصاحبه علیه مواضع سیاسی دولت روحانی فروگذار نمیکنند. بارزترین نماد این دو هدف همزمان فراکسیون را نیز میتوان در حرکت رسایی پس از استیضاح وزیر علوم مشاهده کرد؛ جایی که او همزمان با شادباشگفتن به دوستانش به مناسبت عزل «دانا» از وزارت علوم، تابلویی علیه لاریجانی در دست میگیرد تا بگوید «با یک تیر، هر دو نشان را زدهایم.»
این حرکت نمادین رسایی و البته توفیق این جمع در عزل یکی از محبوبترین وزرای روحانی، امر را نهتنها برخود اعضای«فراکسیون اصولگرایان»، بلکه برای برخی ناظران و رقبای آنها نیز مشتبه کرده که این فراکسیون، میتواند، هرچه اراده کند در صحن به کرسی بنشاند. اعضای این فراکسیون، چنان در این باور غرق شدهاند که حتی پس از پایان جلسه استیضاح وزیر علوم، با استناد به 145 رای موافق به این استیضاح، «اقلیت»بودن خود را نیز منکر میشدند و خود را با فراکسیون اکثریت مجلس مقایسه میکردند. اما آیا این پندار، میتواند واقعیت داشته باشد؟
نمای اول؛ مجلس هفتم
با پایانیافتن کار مجلس ششم و برگزاری انتخاباتی که در آن، کمتر چهره اصلاحطلبی امکان حضور داشت، مجلس هفتم متولد شد. مجلسی که پس از فتح شورای شهر تهران، دومین نهادی بود که تقریبا بهطور کامل در اختیار اصولگراها قرار گرفته بود و آنها خود را در یکقدمی خیمه ریاستجمهوری میدیدند. اینگونه بود که همان روزهای نخست تصمیم گرفتند، رقابت را تا فتح آخرین سنگر کنار بگذارند و با توافق بین باهنر و توکلی و حدادعادل که نامزد ریاست پارلمان بودند، حداد را به این مسند نشاندند. نمایندگان مجلس هفتم معتقد بودند که باهنر بهمنظور حفظ وحدت کنار رفته، اما چشمپوشی توکلی از مسند ریاست، دست او را در اداره مجلس نبسته است. آنها همیشه از دونفری که مجلس به اراده آنها اداره میشد، سخن میگفتند و گاهی نام نادران را کنار توکلی بهعنوان «دو ادارهکننده اصلی مجلس» به زبان میآوردند.
مصوباتی همچون تثبیت قیمتها که رییس مجلس آن را عیدی مجلس اصولگرا به مردم نامید و وعده داد تا به مدد آن، رخت عزایی را که اصلاحطلبان به تن مردم کردهاند، بیرون آورد، نیز از دیگر نشانههایی بود که منتقدان رییس در مجلس هفتم با استناد به آن، میگفتند مجلس به دست توکلی اداره میشود. این مناسبات با رویکارآمدن دولت نهم و آغاز اختلافات درونخانگی اصولگراها، تغییر کرد و در مجلس یکدست اصولگرایان، آرامآرام جرقههای اختلاف و مرزبندی، زده شد. جرقههایی که اگرچه تا پایان عمر مجلس هفتم، نادیده گرفته شد، اما با آغاز کار مجلس هشتم، جرقهای شد بر خرمن اردوگاه اصولگرایان.
نمای دوم؛ مجلس هشتم
مجلس هشتم، در شرایطی آغازبهکار کرد که اختلافات درونخانگی و مرزبندیهای ایجادشده میان حامیان و منتقدان دولت احمدینژاد، شکافهای موجود بین اصولگرا را افزایش میداد و در این بین حضور یک اقلیت اصلاحطلب در مجلس هشتم بر این جناحبندی تاثیر گذاشته بود. همهچیز از روزهای بستن فهرست تهران شروع شد، جایی که حدادعادل برای سر فهرستی انتخاب شده بود. اما همهچیز در روزهای پیش از آغازبهکار مجلس رقم خورد؛ وقتی که قرار شد رقابتهای داخلی در ملأعام برگزار نشود و در خفا به اجماع برسند.
اینگونه بود که منتخبان اصولگرای مجلس هشتم پیش از آغازبهکار این مجلس، در مرکز همایشهای صداوسیما گرد هم آمدند تا حدادعادل بهعنوان رییس مجلس و علی لاریجانی بهعنوان نماینده قم برای آنها سخنرانی کنند. پس از این جلسه از میان حاضران، رایگیری بهعمل آمد و نتیجه آرا آغاز ماجرا بود: 200رای به علی لاریجانی در مقابل کمتر از 10رای به حدادعادل. رییس مجلس هفتم پس از این اتفاق تن به رای دیگر اصولگرایان داد و در صحن علنی، کاندیدای رقابت با علی لاریجانی نشد.
اما طیف حامیان دولت وقت که با فهرست «رایحه خوش خدمت» به مجلس آمده بودند، با تشکیل یک فراکسیون با نام فراکسیون انقلاب اسلامی در دل «فراکسیون اصولگرایان»، جزیرهای در دایره تحتمدیریت لاریجانی پدید آوردند. جزیرهای که اولویتش حمایت از احمدینژاد بود و به همین دلیل نمیتوانست با سایر مخالفان مجلسنشین لاریجانی به وحدت برسد. اینگونه بود که در سال پایانی کار مجلس هشتم، بیش از آنکه با حامیان لاریجانی درگیر شود، با مخالفان احمدینژاد به نزاع پرداخت. آنها در ماجرای سوال از احمدینژاد، بازهم در حمایت از رییس دولت دهم به خود تردید راه ندادند تا درمقابل اصولگرایان و اصلاحطلبان مجلس هشتم، اقلیت محض این مجلس باشند.
اما اوج این رویارویی در ماههای پایانی کار مجلس هشتم و در روزهایی که تیم احمد توکلی و زاکانی و نادران، وزیر کار را بهدلیل استفاده از مرتضوی تا پای استیضاح آورده و به اعتبار «قول شرف» قاضی مرتضوی از این کار صرف نظر کرده بودند، در صحن علنی خودنمایی کرد. در اولین روزهای اردیبهشت سال91 و درحالیکه یکماه تا پایان کار مجلس هشتم زمان باقی مانده بود، سایت «جهان نیوز» (تحتمدیریت زاکانی) حملات وسیعی را علیه روحالله حسینیان و جبهه پایداری آغاز کرد. در روزهایی که منتخبان مجلس نهم آماده میشدند تا در یارکشیهای این مجلس، جایگاه مناسبی داشته باشند، تیم زاکانی و توکلی و نادران، تلاش داشتند تا حامیان احمدینژاد را از دایره خودیها بیرون برانند و فراکسیونی که احمدینژادی نباشد اما به ریاست حداد اعتقاد داشته باشد، تشکیل دهند.
اینگونه بود که علاوهبر انتشار مطالبی درباره سوابق حسینیان، خشم چهره شاخص پایداریها را برانگیخته بودند. «جهاننیوز» قبل از این مقاله هم در یک یادداشت تحلیلی به مواضع حسینیان درباره حدادعادل اشاره کرده بود. جهان نیوز بهنقل از حسینیان نوشته بود: «ما نسبت به ریاست آقایان حداد و لاریجانی ذهنیت منفی داریم؛ در ریاست آقای حداد نگران این هستیم که چرخاننده مجلس با ریاست آقای حداد به دست یکی،دونفر آدم خاص باشد؛ در جبهه پایداری نیز نگران این داستان هستیم. از آقای لاریجانی هم نگرانیهایی داریم و میترسیم باز هم مدیریت مجلس هشتم ادامه یابد؛ البته نکات مثبت هم دیده میشود که از جمله آقای لاریجانی در برخی مسایل قاطعتر است و حداد محافظهکار است.»
این حملات از سوی حسینیان در صحن علنی پاسخ داده شد و او در جلسه علنی روز پنجم اردیبهشت سال91 در تذکری شفاهی، احمد توکلی و علیرضا زاکانی و سایتهای خبری تحت مدیریت این دونفر (الف و جهان نیوز) را به باد انتقاد گرفت. حسینیان در تذکر خود ابتدا از مصاحبه سایت توکلی با «الن ایر» سخنگوی فارسیزبان وزارت امورخارجه آمریکا انتقاد کرد و گفت: «چرا آقای توکلی رییس مرکز پژوهشها و منصوب رییس مجلس سایتش را در اختیار وزارت امورخارجه آمریکا گذاشته است؟ یا آقای لاریجانی، توکلی را از ریاست مرکز پژوهشها عزل کند یا اینکه هیاترییسه از او اعلام برائت کند! یا اینکه توکلی بیاید از سایت «الف» اعلام برائت کند یا بگوید که مسوول این سایت را برکنار کرده است.»
او سپس بهسراغ زاکانی رفت و گفت: «آقای زاکانی جز امروز، همواره در جلسات مجلس تاخیر داشته یا غایب بوده است و همواره میگویند او دنبال دکترایش است! آیا او همواره مامور مجلس است؟ هیاترییسه روزهای حضور او در مجلس را اعلام کند که معلوم شود که چند روز در خدمت مردم بوده است.»
حسینیان که در آن روزها هم رییس فراکسیون انقلاب اسلامی (حامیان احمدینژاد در مجلس هشتم) و هم عضو شورای مرکزی جبهه تازه تاسیس پایداری بود در ادامه به کنایه گفت: «البته من میدانم که اداره چند سایت و مجله فاخر نیازمند وقت و پول است! اما ما به مردم تعهد دادهایم که در مجلس به امور آنها بپردازیم. اما ایشان برخی آقازادگان را با پول جذب کردهاند برای تخریب کسانی که حاضر نشدند عضو گروه آنها باشند!» این نزاع اگرچه در آغازبهکار مجلس نهم نیز ادامه یافت و صورتبندی جدید را هم تحت تاثیر قرار داد، اما در ادامه راه مجلس نهم دچار تحول شد.
نمای سوم؛ مجلس نهم
مجلس نهم در شرایطی که اصلاحطلبان به حاشیه رانده شده بودند، تشکیل شد و در نتیجه، تعداد نیروهایی که بهعنوان اصلاحطلب وارد مجلس شده بودند، به زحمت از تعداد انگشتان یک دست تجاوز میکرد و اینگونه بود که تشکیل فراکسیونی بهنام «فراکسیون اصلاحطلبان»، از ابتدا غیرممکن به نظر میرسید. در این شرایط همهچیز برای یک زورآزمایی دروناردوگاهی دیگر بین اصولگرایان فراهم شد. اینبار حدادعادل تمامقد به میدان آمد و با دعوت از نمایندگان تازهوارد برای تشکیل «فراکسیون اصولگرایان» سنگ تمام گذاشت. نتیجه این تلاشها هم در جلسه روز 24اردیبهشت سال91، درحالیکه دو هفته به شروع کار مجلس نهم وقت باقی مانده بود، رونمایی شد. به گزارش خبرگزاریهای حامی این طیف نظیر فارس، 153 نماینده مجلس نهمی به این جلسه آمدند، حداد برای آنها سخنرانی کرد و از روزهای گوشهنشینیاش در مجلس ششم یاد کرد و گفت: «همین که خدا آن مجلس را به این مجلس تبدیل کرده، جای شکر دارد.»
او به ماجرای انصرافش از رقابت با لاریجانی برای ریاست مجلس هشتم اشاره کرد و در شرایطی که در رایگیری اولیه او 10 رای و لاریجانی 200 رای آورده بودند، گفت برای کاندیداشدن در آن انتخابات، حجت شرعی داشته و بعد هم به نتیجه قولوقرارهای اصولگرایانه پایبند مانده است. او در ادامه تصریح کرد: پس از سکوت چهارساله در مقطع تبدیل مجلس هشتم به مجلس نهم، احساس تکلیف کردم و اگر تا روز رایگیری زنده باشم، داوطلب ریاست مجلس میشوم ولو اینکه غیرخودم کسی به من رای ندهد؛ بنده نزد خدا حجت دارم و شما هم حجت دارید و به آن عمل کنید.»
او در حالی این سخنان را میگفت که بیش از 180 نماینده مجلس هشتم در جلسهای با لاریجانی شرکت کرده بودند گفت: «متاسفم از اینکه عدهای در اصولگرایی با نام دیگری بخواهند انشقاق و انشعاب راه بیندازند.» اما تاسف حداد راه به جایی نبرد و حامیان لاریجانی فراکسیون رهروان ولایت را راهاندازی کردند و گوی سبقت را نیز از حامیان حداد ربودند. در این مقطع، تیم نزدیک به جبهه پایداری اگرچه در مخالفت با لاریجانی تردیدی نداشتند اما برای حمایت از حداد هم اجماعی بین آنها دیده نمیشد. چون همچنان طیف اصلی حامی حداد، کسانی بودند که با احمدینژاد سر ناسازگاری داشتند.
انتخابنشدن حدادعادل اولین ثمره این تشتت درونگروهی «فراکسیون اصولگرایان» بود، اما آینه تمامنمای این شکاف، در روز استیضاح وزیر کار دولت احمدینژاد به نمایش درآمد؛ آنجا که احمد توکلی در مقام استیضاحکننده، از فجایع کهریزک و هتک آبروی نظام سخن میگفت و حسینیان در مقام مدافع وزیر کار از ایستادگی مرتضوی در سالهای اصلاحات، یاد میکرد؛ شکافی که یک هفته بعد با حمله افراد نزدیک به حلقه پایداری به رییس مجلس در راهپیمایی 22بهمن قم عمیقتر شد.
گزارش کمیته حقیقتیاب مجلس با واکنش طیف پایداری همراه بود اما طیف زاکانی و توکلی از مخالفان لاریجانی حمایت نمیکردند و پایداریها دوباره در اقلیت مجلس نیز یک گروه اقلیت شده بودند. گروهی که به مدد انتخابات 24خرداد 92، توانست حلقه وصلی با دیگر مخالفان لاریجانی در بهارستان پیدا کند و آن هم «مخالفت با دولت روحانی» بود. حلقهای که آنها را به هم پیوند داد تا در یک سال گذشته بتوانند همه انتقاداتی که علیه یکدیگر داشتهاند موقتا به فراموشی بسپارند تا رقبای مشترک خود در راس قوای مجریه و مقننه را با «وحدت» مغلوب کنند.
وزن فراکسیون پرهیاهو
اما همه آنچه گفته شد و در نهایت بههمپیوستن همه این مهرهها و جریانها در مجلس، تا اینجای کار منتهی به تشکیل فراکسیونی شده که اگرچه ریاستش به عهده حدادعادل است اما اتاق فکری دارد مرکب از همه طرفهای مباحث سالهای پیش، فراکسیونی که براساس آمار منتشرشده روی سایت رسمی آن، اکنون 93 عضو رسمی دارد و اگر نام حسین مظفر را هم به این افراد اضافه کنیم، تعداد آنها به 94 نفر خواهد رسید. اما با نگاهی دقیقتر به اسامی، میتوان دریافت که 44 عضو «فراکسیون اصولگرایان»، از جمله نمایندگانی هستند که فرم عضویت در فراکسیون رهروان ولایت را نیز پر کردهاند.
یک عضو هیاترییسه «فراکسیون اصولگرایان» (محمدصالح جوکار) و سه عضو شورای مرکزی این فراکسیون (مهناز بهمنی، قاسم جعفری و محمدرجایی باغسیایی) از مهمترین افرادی هستند که در سایت فراکسیون رهروان ولایت بهعنوان اعضای رسمی فراکسیون حامی لاریجانی نیز معرفی شدهاند و بهجز آنها 40 نام مشترک دیگر نیز در بین دو فراکسیون وجود دارد. از این بین در خوشبینانهترین حالت، نیمی از اعضای مشترک، فراکسیون اصولگرایان را به رهروان ترجیح میدهند. اما نکته جالب در این میان، بخش دیگری از فراکسیون اصولگرایان است که هم عضو این فراکسیون و هم عضو فراکسیون حامی لاریجانی هستند و بیگمان نیمی از آنها در ترجیح لاریجانی بر حداد تردیدی نخواهند داشت.
ائتلاف ناپایدار
حداد حالا رییس فراکسیونی است که بخش قابلتوجهی از نیروهای فعالش، اعضای جبهه پایداری هستند و در انتخابات ریاستجمهوری نیز جلیلی را به او ترجیح داده بودند و در بخش دیگر نیز در هنگامه انتخابات ریاستجمهوری گزینههای دیگری مطرح بود. کسانی که رییس فراکسیون اصولگرایان بیش از همه بر تضادهای موجود بین کسانی که زیر چترش گرد هم آمدهاند واقف است. او میداند که آنها همیشه زیر این چتر نخواهند ماند.
این درحالی است که بخشی از اتاق فکر این فراکسیون، تا دوسال قبل با پایداریها سر ناسازگاری داشتند و روابطشان گاه به افشاگری علیه یکدیگر در صحن علنی میانجامید. اما حالا روزگار دعوای دروناردوگاهی گذشته و آنها در پی ازدستدادن ریاست پارلمان و بعد از ناکامی برای فتح مجدد این سنگر در مجلس نهم، دولت را نیز در کنترل غیرخودیها میبینند و در یکسالونیم باقیمانده از عمر نمایندگیشان در مجلس نهم، چارهای جز اتحاد برای غلبه بر رقبای درونپارلمانی و برونپارلمانی پیشروی خود نمییابند.
اینگونه است که روحالله حسینیان و علیرضا زاکانی که در جلسه روز پنجم اردیبهشت سال91 و در واپسین روزهای مجلس هشتم، صحن علنی مجلس و رسانههای خود را به عرصه جدل با یکدیگر تبدیل کرده بودند، حالا در قامت پشتیبانی از یکدیگر برسر علی لاریجانی فریاد میزنند و او را در صحن علنی مجلس، «دیکتاتور» خطاب میکنند و از سوی دیگر، از هیچ کوششی برای استیضاح وزرا و نطق و سخنرانی و مصاحبه علیه مواضع سیاسی دولت روحانی فروگذار نمیکنند. بارزترین نماد این دو هدف همزمان فراکسیون را نیز میتوان در حرکت رسایی پس از استیضاح وزیر علوم مشاهده کرد؛ جایی که او همزمان با شادباشگفتن به دوستانش به مناسبت عزل «دانا» از وزارت علوم، تابلویی علیه لاریجانی در دست میگیرد تا بگوید «با یک تیر، هر دو نشان را زدهایم.»
این حرکت نمادین رسایی و البته توفیق این جمع در عزل یکی از محبوبترین وزرای روحانی، امر را نهتنها برخود اعضای«فراکسیون اصولگرایان»، بلکه برای برخی ناظران و رقبای آنها نیز مشتبه کرده که این فراکسیون، میتواند، هرچه اراده کند در صحن به کرسی بنشاند. اعضای این فراکسیون، چنان در این باور غرق شدهاند که حتی پس از پایان جلسه استیضاح وزیر علوم، با استناد به 145 رای موافق به این استیضاح، «اقلیت»بودن خود را نیز منکر میشدند و خود را با فراکسیون اکثریت مجلس مقایسه میکردند. اما آیا این پندار، میتواند واقعیت داشته باشد؟
نمای اول؛ مجلس هفتم
با پایانیافتن کار مجلس ششم و برگزاری انتخاباتی که در آن، کمتر چهره اصلاحطلبی امکان حضور داشت، مجلس هفتم متولد شد. مجلسی که پس از فتح شورای شهر تهران، دومین نهادی بود که تقریبا بهطور کامل در اختیار اصولگراها قرار گرفته بود و آنها خود را در یکقدمی خیمه ریاستجمهوری میدیدند. اینگونه بود که همان روزهای نخست تصمیم گرفتند، رقابت را تا فتح آخرین سنگر کنار بگذارند و با توافق بین باهنر و توکلی و حدادعادل که نامزد ریاست پارلمان بودند، حداد را به این مسند نشاندند. نمایندگان مجلس هفتم معتقد بودند که باهنر بهمنظور حفظ وحدت کنار رفته، اما چشمپوشی توکلی از مسند ریاست، دست او را در اداره مجلس نبسته است. آنها همیشه از دونفری که مجلس به اراده آنها اداره میشد، سخن میگفتند و گاهی نام نادران را کنار توکلی بهعنوان «دو ادارهکننده اصلی مجلس» به زبان میآوردند.
مصوباتی همچون تثبیت قیمتها که رییس مجلس آن را عیدی مجلس اصولگرا به مردم نامید و وعده داد تا به مدد آن، رخت عزایی را که اصلاحطلبان به تن مردم کردهاند، بیرون آورد، نیز از دیگر نشانههایی بود که منتقدان رییس در مجلس هفتم با استناد به آن، میگفتند مجلس به دست توکلی اداره میشود. این مناسبات با رویکارآمدن دولت نهم و آغاز اختلافات درونخانگی اصولگراها، تغییر کرد و در مجلس یکدست اصولگرایان، آرامآرام جرقههای اختلاف و مرزبندی، زده شد. جرقههایی که اگرچه تا پایان عمر مجلس هفتم، نادیده گرفته شد، اما با آغاز کار مجلس هشتم، جرقهای شد بر خرمن اردوگاه اصولگرایان.
نمای دوم؛ مجلس هشتم
مجلس هشتم، در شرایطی آغازبهکار کرد که اختلافات درونخانگی و مرزبندیهای ایجادشده میان حامیان و منتقدان دولت احمدینژاد، شکافهای موجود بین اصولگرا را افزایش میداد و در این بین حضور یک اقلیت اصلاحطلب در مجلس هشتم بر این جناحبندی تاثیر گذاشته بود. همهچیز از روزهای بستن فهرست تهران شروع شد، جایی که حدادعادل برای سر فهرستی انتخاب شده بود. اما همهچیز در روزهای پیش از آغازبهکار مجلس رقم خورد؛ وقتی که قرار شد رقابتهای داخلی در ملأعام برگزار نشود و در خفا به اجماع برسند.
اینگونه بود که منتخبان اصولگرای مجلس هشتم پیش از آغازبهکار این مجلس، در مرکز همایشهای صداوسیما گرد هم آمدند تا حدادعادل بهعنوان رییس مجلس و علی لاریجانی بهعنوان نماینده قم برای آنها سخنرانی کنند. پس از این جلسه از میان حاضران، رایگیری بهعمل آمد و نتیجه آرا آغاز ماجرا بود: 200رای به علی لاریجانی در مقابل کمتر از 10رای به حدادعادل. رییس مجلس هفتم پس از این اتفاق تن به رای دیگر اصولگرایان داد و در صحن علنی، کاندیدای رقابت با علی لاریجانی نشد.
اما طیف حامیان دولت وقت که با فهرست «رایحه خوش خدمت» به مجلس آمده بودند، با تشکیل یک فراکسیون با نام فراکسیون انقلاب اسلامی در دل «فراکسیون اصولگرایان»، جزیرهای در دایره تحتمدیریت لاریجانی پدید آوردند. جزیرهای که اولویتش حمایت از احمدینژاد بود و به همین دلیل نمیتوانست با سایر مخالفان مجلسنشین لاریجانی به وحدت برسد. اینگونه بود که در سال پایانی کار مجلس هشتم، بیش از آنکه با حامیان لاریجانی درگیر شود، با مخالفان احمدینژاد به نزاع پرداخت. آنها در ماجرای سوال از احمدینژاد، بازهم در حمایت از رییس دولت دهم به خود تردید راه ندادند تا درمقابل اصولگرایان و اصلاحطلبان مجلس هشتم، اقلیت محض این مجلس باشند.
اما اوج این رویارویی در ماههای پایانی کار مجلس هشتم و در روزهایی که تیم احمد توکلی و زاکانی و نادران، وزیر کار را بهدلیل استفاده از مرتضوی تا پای استیضاح آورده و به اعتبار «قول شرف» قاضی مرتضوی از این کار صرف نظر کرده بودند، در صحن علنی خودنمایی کرد. در اولین روزهای اردیبهشت سال91 و درحالیکه یکماه تا پایان کار مجلس هشتم زمان باقی مانده بود، سایت «جهان نیوز» (تحتمدیریت زاکانی) حملات وسیعی را علیه روحالله حسینیان و جبهه پایداری آغاز کرد. در روزهایی که منتخبان مجلس نهم آماده میشدند تا در یارکشیهای این مجلس، جایگاه مناسبی داشته باشند، تیم زاکانی و توکلی و نادران، تلاش داشتند تا حامیان احمدینژاد را از دایره خودیها بیرون برانند و فراکسیونی که احمدینژادی نباشد اما به ریاست حداد اعتقاد داشته باشد، تشکیل دهند.
اینگونه بود که علاوهبر انتشار مطالبی درباره سوابق حسینیان، خشم چهره شاخص پایداریها را برانگیخته بودند. «جهاننیوز» قبل از این مقاله هم در یک یادداشت تحلیلی به مواضع حسینیان درباره حدادعادل اشاره کرده بود. جهان نیوز بهنقل از حسینیان نوشته بود: «ما نسبت به ریاست آقایان حداد و لاریجانی ذهنیت منفی داریم؛ در ریاست آقای حداد نگران این هستیم که چرخاننده مجلس با ریاست آقای حداد به دست یکی،دونفر آدم خاص باشد؛ در جبهه پایداری نیز نگران این داستان هستیم. از آقای لاریجانی هم نگرانیهایی داریم و میترسیم باز هم مدیریت مجلس هشتم ادامه یابد؛ البته نکات مثبت هم دیده میشود که از جمله آقای لاریجانی در برخی مسایل قاطعتر است و حداد محافظهکار است.»
این حملات از سوی حسینیان در صحن علنی پاسخ داده شد و او در جلسه علنی روز پنجم اردیبهشت سال91 در تذکری شفاهی، احمد توکلی و علیرضا زاکانی و سایتهای خبری تحت مدیریت این دونفر (الف و جهان نیوز) را به باد انتقاد گرفت. حسینیان در تذکر خود ابتدا از مصاحبه سایت توکلی با «الن ایر» سخنگوی فارسیزبان وزارت امورخارجه آمریکا انتقاد کرد و گفت: «چرا آقای توکلی رییس مرکز پژوهشها و منصوب رییس مجلس سایتش را در اختیار وزارت امورخارجه آمریکا گذاشته است؟ یا آقای لاریجانی، توکلی را از ریاست مرکز پژوهشها عزل کند یا اینکه هیاترییسه از او اعلام برائت کند! یا اینکه توکلی بیاید از سایت «الف» اعلام برائت کند یا بگوید که مسوول این سایت را برکنار کرده است.»
او سپس بهسراغ زاکانی رفت و گفت: «آقای زاکانی جز امروز، همواره در جلسات مجلس تاخیر داشته یا غایب بوده است و همواره میگویند او دنبال دکترایش است! آیا او همواره مامور مجلس است؟ هیاترییسه روزهای حضور او در مجلس را اعلام کند که معلوم شود که چند روز در خدمت مردم بوده است.»
حسینیان که در آن روزها هم رییس فراکسیون انقلاب اسلامی (حامیان احمدینژاد در مجلس هشتم) و هم عضو شورای مرکزی جبهه تازه تاسیس پایداری بود در ادامه به کنایه گفت: «البته من میدانم که اداره چند سایت و مجله فاخر نیازمند وقت و پول است! اما ما به مردم تعهد دادهایم که در مجلس به امور آنها بپردازیم. اما ایشان برخی آقازادگان را با پول جذب کردهاند برای تخریب کسانی که حاضر نشدند عضو گروه آنها باشند!» این نزاع اگرچه در آغازبهکار مجلس نهم نیز ادامه یافت و صورتبندی جدید را هم تحت تاثیر قرار داد، اما در ادامه راه مجلس نهم دچار تحول شد.
نمای سوم؛ مجلس نهم
مجلس نهم در شرایطی که اصلاحطلبان به حاشیه رانده شده بودند، تشکیل شد و در نتیجه، تعداد نیروهایی که بهعنوان اصلاحطلب وارد مجلس شده بودند، به زحمت از تعداد انگشتان یک دست تجاوز میکرد و اینگونه بود که تشکیل فراکسیونی بهنام «فراکسیون اصلاحطلبان»، از ابتدا غیرممکن به نظر میرسید. در این شرایط همهچیز برای یک زورآزمایی دروناردوگاهی دیگر بین اصولگرایان فراهم شد. اینبار حدادعادل تمامقد به میدان آمد و با دعوت از نمایندگان تازهوارد برای تشکیل «فراکسیون اصولگرایان» سنگ تمام گذاشت. نتیجه این تلاشها هم در جلسه روز 24اردیبهشت سال91، درحالیکه دو هفته به شروع کار مجلس نهم وقت باقی مانده بود، رونمایی شد. به گزارش خبرگزاریهای حامی این طیف نظیر فارس، 153 نماینده مجلس نهمی به این جلسه آمدند، حداد برای آنها سخنرانی کرد و از روزهای گوشهنشینیاش در مجلس ششم یاد کرد و گفت: «همین که خدا آن مجلس را به این مجلس تبدیل کرده، جای شکر دارد.»
او به ماجرای انصرافش از رقابت با لاریجانی برای ریاست مجلس هشتم اشاره کرد و در شرایطی که در رایگیری اولیه او 10 رای و لاریجانی 200 رای آورده بودند، گفت برای کاندیداشدن در آن انتخابات، حجت شرعی داشته و بعد هم به نتیجه قولوقرارهای اصولگرایانه پایبند مانده است. او در ادامه تصریح کرد: پس از سکوت چهارساله در مقطع تبدیل مجلس هشتم به مجلس نهم، احساس تکلیف کردم و اگر تا روز رایگیری زنده باشم، داوطلب ریاست مجلس میشوم ولو اینکه غیرخودم کسی به من رای ندهد؛ بنده نزد خدا حجت دارم و شما هم حجت دارید و به آن عمل کنید.»
او در حالی این سخنان را میگفت که بیش از 180 نماینده مجلس هشتم در جلسهای با لاریجانی شرکت کرده بودند گفت: «متاسفم از اینکه عدهای در اصولگرایی با نام دیگری بخواهند انشقاق و انشعاب راه بیندازند.» اما تاسف حداد راه به جایی نبرد و حامیان لاریجانی فراکسیون رهروان ولایت را راهاندازی کردند و گوی سبقت را نیز از حامیان حداد ربودند. در این مقطع، تیم نزدیک به جبهه پایداری اگرچه در مخالفت با لاریجانی تردیدی نداشتند اما برای حمایت از حداد هم اجماعی بین آنها دیده نمیشد. چون همچنان طیف اصلی حامی حداد، کسانی بودند که با احمدینژاد سر ناسازگاری داشتند.
انتخابنشدن حدادعادل اولین ثمره این تشتت درونگروهی «فراکسیون اصولگرایان» بود، اما آینه تمامنمای این شکاف، در روز استیضاح وزیر کار دولت احمدینژاد به نمایش درآمد؛ آنجا که احمد توکلی در مقام استیضاحکننده، از فجایع کهریزک و هتک آبروی نظام سخن میگفت و حسینیان در مقام مدافع وزیر کار از ایستادگی مرتضوی در سالهای اصلاحات، یاد میکرد؛ شکافی که یک هفته بعد با حمله افراد نزدیک به حلقه پایداری به رییس مجلس در راهپیمایی 22بهمن قم عمیقتر شد.
گزارش کمیته حقیقتیاب مجلس با واکنش طیف پایداری همراه بود اما طیف زاکانی و توکلی از مخالفان لاریجانی حمایت نمیکردند و پایداریها دوباره در اقلیت مجلس نیز یک گروه اقلیت شده بودند. گروهی که به مدد انتخابات 24خرداد 92، توانست حلقه وصلی با دیگر مخالفان لاریجانی در بهارستان پیدا کند و آن هم «مخالفت با دولت روحانی» بود. حلقهای که آنها را به هم پیوند داد تا در یک سال گذشته بتوانند همه انتقاداتی که علیه یکدیگر داشتهاند موقتا به فراموشی بسپارند تا رقبای مشترک خود در راس قوای مجریه و مقننه را با «وحدت» مغلوب کنند.
وزن فراکسیون پرهیاهو
اما همه آنچه گفته شد و در نهایت بههمپیوستن همه این مهرهها و جریانها در مجلس، تا اینجای کار منتهی به تشکیل فراکسیونی شده که اگرچه ریاستش به عهده حدادعادل است اما اتاق فکری دارد مرکب از همه طرفهای مباحث سالهای پیش، فراکسیونی که براساس آمار منتشرشده روی سایت رسمی آن، اکنون 93 عضو رسمی دارد و اگر نام حسین مظفر را هم به این افراد اضافه کنیم، تعداد آنها به 94 نفر خواهد رسید. اما با نگاهی دقیقتر به اسامی، میتوان دریافت که 44 عضو «فراکسیون اصولگرایان»، از جمله نمایندگانی هستند که فرم عضویت در فراکسیون رهروان ولایت را نیز پر کردهاند.
یک عضو هیاترییسه «فراکسیون اصولگرایان» (محمدصالح جوکار) و سه عضو شورای مرکزی این فراکسیون (مهناز بهمنی، قاسم جعفری و محمدرجایی باغسیایی) از مهمترین افرادی هستند که در سایت فراکسیون رهروان ولایت بهعنوان اعضای رسمی فراکسیون حامی لاریجانی نیز معرفی شدهاند و بهجز آنها 40 نام مشترک دیگر نیز در بین دو فراکسیون وجود دارد. از این بین در خوشبینانهترین حالت، نیمی از اعضای مشترک، فراکسیون اصولگرایان را به رهروان ترجیح میدهند. اما نکته جالب در این میان، بخش دیگری از فراکسیون اصولگرایان است که هم عضو این فراکسیون و هم عضو فراکسیون حامی لاریجانی هستند و بیگمان نیمی از آنها در ترجیح لاریجانی بر حداد تردیدی نخواهند داشت.
ائتلاف ناپایدار
حداد حالا رییس فراکسیونی است که بخش قابلتوجهی از نیروهای فعالش، اعضای جبهه پایداری هستند و در انتخابات ریاستجمهوری نیز جلیلی را به او ترجیح داده بودند و در بخش دیگر نیز در هنگامه انتخابات ریاستجمهوری گزینههای دیگری مطرح بود. کسانی که رییس فراکسیون اصولگرایان بیش از همه بر تضادهای موجود بین کسانی که زیر چترش گرد هم آمدهاند واقف است. او میداند که آنها همیشه زیر این چتر نخواهند ماند.
منبع: روزنامه شرق
اینروزها، هر چالشی که برای تیم دولت در «بهارستان» به وجود میآید، حتما سررشته آن در دست یکی از اعضای فراکسیونی است بهنام «فراکسیون اصولگرایان»؛ فراکسیونی تشکیلشده از چند طیف مختلف و متضاد اردوگاه اصولگرایان که تنها در دو نکته با هم اتفاق نظر دارند: مرزبندی با حسن روحانی و علی لاریجانی؛ فراکسیونی که حالا، اغلب اقداماتش در افکار عمومی به پای «جبهه پایداری» گذاشته میشود.
این درحالی است که بخشی از اتاق فکر این فراکسیون، تا دوسال قبل با پایداریها سر ناسازگاری داشتند و روابطشان گاه به افشاگری علیه یکدیگر در صحن علنی میانجامید. اما حالا روزگار دعوای دروناردوگاهی گذشته و آنها در پی ازدستدادن ریاست پارلمان و بعد از ناکامی برای فتح مجدد این سنگر در مجلس نهم، دولت را نیز در کنترل غیرخودیها میبینند و در یکسالونیم باقیمانده از عمر نمایندگیشان در مجلس نهم، چارهای جز اتحاد برای غلبه بر رقبای درونپارلمانی و برونپارلمانی پیشروی خود نمییابند.
اینگونه است که روحالله حسینیان و علیرضا زاکانی که در جلسه روز پنجم اردیبهشت سال91 و در واپسین روزهای مجلس هشتم، صحن علنی مجلس و رسانههای خود را به عرصه جدل با یکدیگر تبدیل کرده بودند، حالا در قامت پشتیبانی از یکدیگر برسر علی لاریجانی فریاد میزنند و او را در صحن علنی مجلس، «دیکتاتور» خطاب میکنند و از سوی دیگر، از هیچ کوششی برای استیضاح وزرا و نطق و سخنرانی و مصاحبه علیه مواضع سیاسی دولت روحانی فروگذار نمیکنند. بارزترین نماد این دو هدف همزمان فراکسیون را نیز میتوان در حرکت رسایی پس از استیضاح وزیر علوم مشاهده کرد؛ جایی که او همزمان با شادباشگفتن به دوستانش به مناسبت عزل «دانا» از وزارت علوم، تابلویی علیه لاریجانی در دست میگیرد تا بگوید «با یک تیر، هر دو نشان را زدهایم.»
این حرکت نمادین رسایی و البته توفیق این جمع در عزل یکی از محبوبترین وزرای روحانی، امر را نهتنها برخود اعضای«فراکسیون اصولگرایان»، بلکه برای برخی ناظران و رقبای آنها نیز مشتبه کرده که این فراکسیون، میتواند، هرچه اراده کند در صحن به کرسی بنشاند. اعضای این فراکسیون، چنان در این باور غرق شدهاند که حتی پس از پایان جلسه استیضاح وزیر علوم، با استناد به 145 رای موافق به این استیضاح، «اقلیت»بودن خود را نیز منکر میشدند و خود را با فراکسیون اکثریت مجلس مقایسه میکردند. اما آیا این پندار، میتواند واقعیت داشته باشد؟
نمای اول؛ مجلس هفتم
با پایانیافتن کار مجلس ششم و برگزاری انتخاباتی که در آن، کمتر چهره اصلاحطلبی امکان حضور داشت، مجلس هفتم متولد شد. مجلسی که پس از فتح شورای شهر تهران، دومین نهادی بود که تقریبا بهطور کامل در اختیار اصولگراها قرار گرفته بود و آنها خود را در یکقدمی خیمه ریاستجمهوری میدیدند. اینگونه بود که همان روزهای نخست تصمیم گرفتند، رقابت را تا فتح آخرین سنگر کنار بگذارند و با توافق بین باهنر و توکلی و حدادعادل که نامزد ریاست پارلمان بودند، حداد را به این مسند نشاندند. نمایندگان مجلس هفتم معتقد بودند که باهنر بهمنظور حفظ وحدت کنار رفته، اما چشمپوشی توکلی از مسند ریاست، دست او را در اداره مجلس نبسته است. آنها همیشه از دونفری که مجلس به اراده آنها اداره میشد، سخن میگفتند و گاهی نام نادران را کنار توکلی بهعنوان «دو ادارهکننده اصلی مجلس» به زبان میآوردند.
مصوباتی همچون تثبیت قیمتها که رییس مجلس آن را عیدی مجلس اصولگرا به مردم نامید و وعده داد تا به مدد آن، رخت عزایی را که اصلاحطلبان به تن مردم کردهاند، بیرون آورد، نیز از دیگر نشانههایی بود که منتقدان رییس در مجلس هفتم با استناد به آن، میگفتند مجلس به دست توکلی اداره میشود. این مناسبات با رویکارآمدن دولت نهم و آغاز اختلافات درونخانگی اصولگراها، تغییر کرد و در مجلس یکدست اصولگرایان، آرامآرام جرقههای اختلاف و مرزبندی، زده شد. جرقههایی که اگرچه تا پایان عمر مجلس هفتم، نادیده گرفته شد، اما با آغاز کار مجلس هشتم، جرقهای شد بر خرمن اردوگاه اصولگرایان.
نمای دوم؛ مجلس هشتم
مجلس هشتم، در شرایطی آغازبهکار کرد که اختلافات درونخانگی و مرزبندیهای ایجادشده میان حامیان و منتقدان دولت احمدینژاد، شکافهای موجود بین اصولگرا را افزایش میداد و در این بین حضور یک اقلیت اصلاحطلب در مجلس هشتم بر این جناحبندی تاثیر گذاشته بود. همهچیز از روزهای بستن فهرست تهران شروع شد، جایی که حدادعادل برای سر فهرستی انتخاب شده بود. اما همهچیز در روزهای پیش از آغازبهکار مجلس رقم خورد؛ وقتی که قرار شد رقابتهای داخلی در ملأعام برگزار نشود و در خفا به اجماع برسند.
اینگونه بود که منتخبان اصولگرای مجلس هشتم پیش از آغازبهکار این مجلس، در مرکز همایشهای صداوسیما گرد هم آمدند تا حدادعادل بهعنوان رییس مجلس و علی لاریجانی بهعنوان نماینده قم برای آنها سخنرانی کنند. پس از این جلسه از میان حاضران، رایگیری بهعمل آمد و نتیجه آرا آغاز ماجرا بود: 200رای به علی لاریجانی در مقابل کمتر از 10رای به حدادعادل. رییس مجلس هفتم پس از این اتفاق تن به رای دیگر اصولگرایان داد و در صحن علنی، کاندیدای رقابت با علی لاریجانی نشد.
اما طیف حامیان دولت وقت که با فهرست «رایحه خوش خدمت» به مجلس آمده بودند، با تشکیل یک فراکسیون با نام فراکسیون انقلاب اسلامی در دل «فراکسیون اصولگرایان»، جزیرهای در دایره تحتمدیریت لاریجانی پدید آوردند. جزیرهای که اولویتش حمایت از احمدینژاد بود و به همین دلیل نمیتوانست با سایر مخالفان مجلسنشین لاریجانی به وحدت برسد. اینگونه بود که در سال پایانی کار مجلس هشتم، بیش از آنکه با حامیان لاریجانی درگیر شود، با مخالفان احمدینژاد به نزاع پرداخت. آنها در ماجرای سوال از احمدینژاد، بازهم در حمایت از رییس دولت دهم به خود تردید راه ندادند تا درمقابل اصولگرایان و اصلاحطلبان مجلس هشتم، اقلیت محض این مجلس باشند.
اما اوج این رویارویی در ماههای پایانی کار مجلس هشتم و در روزهایی که تیم احمد توکلی و زاکانی و نادران، وزیر کار را بهدلیل استفاده از مرتضوی تا پای استیضاح آورده و به اعتبار «قول شرف» قاضی مرتضوی از این کار صرف نظر کرده بودند، در صحن علنی خودنمایی کرد. در اولین روزهای اردیبهشت سال91 و درحالیکه یکماه تا پایان کار مجلس هشتم زمان باقی مانده بود، سایت «جهان نیوز» (تحتمدیریت زاکانی) حملات وسیعی را علیه روحالله حسینیان و جبهه پایداری آغاز کرد. در روزهایی که منتخبان مجلس نهم آماده میشدند تا در یارکشیهای این مجلس، جایگاه مناسبی داشته باشند، تیم زاکانی و توکلی و نادران، تلاش داشتند تا حامیان احمدینژاد را از دایره خودیها بیرون برانند و فراکسیونی که احمدینژادی نباشد اما به ریاست حداد اعتقاد داشته باشد، تشکیل دهند.
اینگونه بود که علاوهبر انتشار مطالبی درباره سوابق حسینیان، خشم چهره شاخص پایداریها را برانگیخته بودند. «جهاننیوز» قبل از این مقاله هم در یک یادداشت تحلیلی به مواضع حسینیان درباره حدادعادل اشاره کرده بود. جهان نیوز بهنقل از حسینیان نوشته بود: «ما نسبت به ریاست آقایان حداد و لاریجانی ذهنیت منفی داریم؛ در ریاست آقای حداد نگران این هستیم که چرخاننده مجلس با ریاست آقای حداد به دست یکی،دونفر آدم خاص باشد؛ در جبهه پایداری نیز نگران این داستان هستیم. از آقای لاریجانی هم نگرانیهایی داریم و میترسیم باز هم مدیریت مجلس هشتم ادامه یابد؛ البته نکات مثبت هم دیده میشود که از جمله آقای لاریجانی در برخی مسایل قاطعتر است و حداد محافظهکار است.»
این حملات از سوی حسینیان در صحن علنی پاسخ داده شد و او در جلسه علنی روز پنجم اردیبهشت سال91 در تذکری شفاهی، احمد توکلی و علیرضا زاکانی و سایتهای خبری تحت مدیریت این دونفر (الف و جهان نیوز) را به باد انتقاد گرفت. حسینیان در تذکر خود ابتدا از مصاحبه سایت توکلی با «الن ایر» سخنگوی فارسیزبان وزارت امورخارجه آمریکا انتقاد کرد و گفت: «چرا آقای توکلی رییس مرکز پژوهشها و منصوب رییس مجلس سایتش را در اختیار وزارت امورخارجه آمریکا گذاشته است؟ یا آقای لاریجانی، توکلی را از ریاست مرکز پژوهشها عزل کند یا اینکه هیاترییسه از او اعلام برائت کند! یا اینکه توکلی بیاید از سایت «الف» اعلام برائت کند یا بگوید که مسوول این سایت را برکنار کرده است.»
او سپس بهسراغ زاکانی رفت و گفت: «آقای زاکانی جز امروز، همواره در جلسات مجلس تاخیر داشته یا غایب بوده است و همواره میگویند او دنبال دکترایش است! آیا او همواره مامور مجلس است؟ هیاترییسه روزهای حضور او در مجلس را اعلام کند که معلوم شود که چند روز در خدمت مردم بوده است.»
حسینیان که در آن روزها هم رییس فراکسیون انقلاب اسلامی (حامیان احمدینژاد در مجلس هشتم) و هم عضو شورای مرکزی جبهه تازه تاسیس پایداری بود در ادامه به کنایه گفت: «البته من میدانم که اداره چند سایت و مجله فاخر نیازمند وقت و پول است! اما ما به مردم تعهد دادهایم که در مجلس به امور آنها بپردازیم. اما ایشان برخی آقازادگان را با پول جذب کردهاند برای تخریب کسانی که حاضر نشدند عضو گروه آنها باشند!» این نزاع اگرچه در آغازبهکار مجلس نهم نیز ادامه یافت و صورتبندی جدید را هم تحت تاثیر قرار داد، اما در ادامه راه مجلس نهم دچار تحول شد.
نمای سوم؛ مجلس نهم
مجلس نهم در شرایطی که اصلاحطلبان به حاشیه رانده شده بودند، تشکیل شد و در نتیجه، تعداد نیروهایی که بهعنوان اصلاحطلب وارد مجلس شده بودند، به زحمت از تعداد انگشتان یک دست تجاوز میکرد و اینگونه بود که تشکیل فراکسیونی بهنام «فراکسیون اصلاحطلبان»، از ابتدا غیرممکن به نظر میرسید. در این شرایط همهچیز برای یک زورآزمایی دروناردوگاهی دیگر بین اصولگرایان فراهم شد. اینبار حدادعادل تمامقد به میدان آمد و با دعوت از نمایندگان تازهوارد برای تشکیل «فراکسیون اصولگرایان» سنگ تمام گذاشت. نتیجه این تلاشها هم در جلسه روز 24اردیبهشت سال91، درحالیکه دو هفته به شروع کار مجلس نهم وقت باقی مانده بود، رونمایی شد. به گزارش خبرگزاریهای حامی این طیف نظیر فارس، 153 نماینده مجلس نهمی به این جلسه آمدند، حداد برای آنها سخنرانی کرد و از روزهای گوشهنشینیاش در مجلس ششم یاد کرد و گفت: «همین که خدا آن مجلس را به این مجلس تبدیل کرده، جای شکر دارد.»
او به ماجرای انصرافش از رقابت با لاریجانی برای ریاست مجلس هشتم اشاره کرد و در شرایطی که در رایگیری اولیه او 10 رای و لاریجانی 200 رای آورده بودند، گفت برای کاندیداشدن در آن انتخابات، حجت شرعی داشته و بعد هم به نتیجه قولوقرارهای اصولگرایانه پایبند مانده است. او در ادامه تصریح کرد: پس از سکوت چهارساله در مقطع تبدیل مجلس هشتم به مجلس نهم، احساس تکلیف کردم و اگر تا روز رایگیری زنده باشم، داوطلب ریاست مجلس میشوم ولو اینکه غیرخودم کسی به من رای ندهد؛ بنده نزد خدا حجت دارم و شما هم حجت دارید و به آن عمل کنید.»
او در حالی این سخنان را میگفت که بیش از 180 نماینده مجلس هشتم در جلسهای با لاریجانی شرکت کرده بودند گفت: «متاسفم از اینکه عدهای در اصولگرایی با نام دیگری بخواهند انشقاق و انشعاب راه بیندازند.» اما تاسف حداد راه به جایی نبرد و حامیان لاریجانی فراکسیون رهروان ولایت را راهاندازی کردند و گوی سبقت را نیز از حامیان حداد ربودند. در این مقطع، تیم نزدیک به جبهه پایداری اگرچه در مخالفت با لاریجانی تردیدی نداشتند اما برای حمایت از حداد هم اجماعی بین آنها دیده نمیشد. چون همچنان طیف اصلی حامی حداد، کسانی بودند که با احمدینژاد سر ناسازگاری داشتند.
انتخابنشدن حدادعادل اولین ثمره این تشتت درونگروهی «فراکسیون اصولگرایان» بود، اما آینه تمامنمای این شکاف، در روز استیضاح وزیر کار دولت احمدینژاد به نمایش درآمد؛ آنجا که احمد توکلی در مقام استیضاحکننده، از فجایع کهریزک و هتک آبروی نظام سخن میگفت و حسینیان در مقام مدافع وزیر کار از ایستادگی مرتضوی در سالهای اصلاحات، یاد میکرد؛ شکافی که یک هفته بعد با حمله افراد نزدیک به حلقه پایداری به رییس مجلس در راهپیمایی 22بهمن قم عمیقتر شد.
گزارش کمیته حقیقتیاب مجلس با واکنش طیف پایداری همراه بود اما طیف زاکانی و توکلی از مخالفان لاریجانی حمایت نمیکردند و پایداریها دوباره در اقلیت مجلس نیز یک گروه اقلیت شده بودند. گروهی که به مدد انتخابات 24خرداد 92، توانست حلقه وصلی با دیگر مخالفان لاریجانی در بهارستان پیدا کند و آن هم «مخالفت با دولت روحانی» بود. حلقهای که آنها را به هم پیوند داد تا در یک سال گذشته بتوانند همه انتقاداتی که علیه یکدیگر داشتهاند موقتا به فراموشی بسپارند تا رقبای مشترک خود در راس قوای مجریه و مقننه را با «وحدت» مغلوب کنند.
وزن فراکسیون پرهیاهو
اما همه آنچه گفته شد و در نهایت بههمپیوستن همه این مهرهها و جریانها در مجلس، تا اینجای کار منتهی به تشکیل فراکسیونی شده که اگرچه ریاستش به عهده حدادعادل است اما اتاق فکری دارد مرکب از همه طرفهای مباحث سالهای پیش، فراکسیونی که براساس آمار منتشرشده روی سایت رسمی آن، اکنون 93 عضو رسمی دارد و اگر نام حسین مظفر را هم به این افراد اضافه کنیم، تعداد آنها به 94 نفر خواهد رسید. اما با نگاهی دقیقتر به اسامی، میتوان دریافت که 44 عضو «فراکسیون اصولگرایان»، از جمله نمایندگانی هستند که فرم عضویت در فراکسیون رهروان ولایت را نیز پر کردهاند.
یک عضو هیاترییسه «فراکسیون اصولگرایان» (محمدصالح جوکار) و سه عضو شورای مرکزی این فراکسیون (مهناز بهمنی، قاسم جعفری و محمدرجایی باغسیایی) از مهمترین افرادی هستند که در سایت فراکسیون رهروان ولایت بهعنوان اعضای رسمی فراکسیون حامی لاریجانی نیز معرفی شدهاند و بهجز آنها 40 نام مشترک دیگر نیز در بین دو فراکسیون وجود دارد. از این بین در خوشبینانهترین حالت، نیمی از اعضای مشترک، فراکسیون اصولگرایان را به رهروان ترجیح میدهند. اما نکته جالب در این میان، بخش دیگری از فراکسیون اصولگرایان است که هم عضو این فراکسیون و هم عضو فراکسیون حامی لاریجانی هستند و بیگمان نیمی از آنها در ترجیح لاریجانی بر حداد تردیدی نخواهند داشت.
ائتلاف ناپایدار
حداد حالا رییس فراکسیونی است که بخش قابلتوجهی از نیروهای فعالش، اعضای جبهه پایداری هستند و در انتخابات ریاستجمهوری نیز جلیلی را به او ترجیح داده بودند و در بخش دیگر نیز در هنگامه انتخابات ریاستجمهوری گزینههای دیگری مطرح بود. کسانی که رییس فراکسیون اصولگرایان بیش از همه بر تضادهای موجود بین کسانی که زیر چترش گرد هم آمدهاند واقف است. او میداند که آنها همیشه زیر این چتر نخواهند ماند.
این درحالی است که بخشی از اتاق فکر این فراکسیون، تا دوسال قبل با پایداریها سر ناسازگاری داشتند و روابطشان گاه به افشاگری علیه یکدیگر در صحن علنی میانجامید. اما حالا روزگار دعوای دروناردوگاهی گذشته و آنها در پی ازدستدادن ریاست پارلمان و بعد از ناکامی برای فتح مجدد این سنگر در مجلس نهم، دولت را نیز در کنترل غیرخودیها میبینند و در یکسالونیم باقیمانده از عمر نمایندگیشان در مجلس نهم، چارهای جز اتحاد برای غلبه بر رقبای درونپارلمانی و برونپارلمانی پیشروی خود نمییابند.
اینگونه است که روحالله حسینیان و علیرضا زاکانی که در جلسه روز پنجم اردیبهشت سال91 و در واپسین روزهای مجلس هشتم، صحن علنی مجلس و رسانههای خود را به عرصه جدل با یکدیگر تبدیل کرده بودند، حالا در قامت پشتیبانی از یکدیگر برسر علی لاریجانی فریاد میزنند و او را در صحن علنی مجلس، «دیکتاتور» خطاب میکنند و از سوی دیگر، از هیچ کوششی برای استیضاح وزرا و نطق و سخنرانی و مصاحبه علیه مواضع سیاسی دولت روحانی فروگذار نمیکنند. بارزترین نماد این دو هدف همزمان فراکسیون را نیز میتوان در حرکت رسایی پس از استیضاح وزیر علوم مشاهده کرد؛ جایی که او همزمان با شادباشگفتن به دوستانش به مناسبت عزل «دانا» از وزارت علوم، تابلویی علیه لاریجانی در دست میگیرد تا بگوید «با یک تیر، هر دو نشان را زدهایم.»
این حرکت نمادین رسایی و البته توفیق این جمع در عزل یکی از محبوبترین وزرای روحانی، امر را نهتنها برخود اعضای«فراکسیون اصولگرایان»، بلکه برای برخی ناظران و رقبای آنها نیز مشتبه کرده که این فراکسیون، میتواند، هرچه اراده کند در صحن به کرسی بنشاند. اعضای این فراکسیون، چنان در این باور غرق شدهاند که حتی پس از پایان جلسه استیضاح وزیر علوم، با استناد به 145 رای موافق به این استیضاح، «اقلیت»بودن خود را نیز منکر میشدند و خود را با فراکسیون اکثریت مجلس مقایسه میکردند. اما آیا این پندار، میتواند واقعیت داشته باشد؟
نمای اول؛ مجلس هفتم
با پایانیافتن کار مجلس ششم و برگزاری انتخاباتی که در آن، کمتر چهره اصلاحطلبی امکان حضور داشت، مجلس هفتم متولد شد. مجلسی که پس از فتح شورای شهر تهران، دومین نهادی بود که تقریبا بهطور کامل در اختیار اصولگراها قرار گرفته بود و آنها خود را در یکقدمی خیمه ریاستجمهوری میدیدند. اینگونه بود که همان روزهای نخست تصمیم گرفتند، رقابت را تا فتح آخرین سنگر کنار بگذارند و با توافق بین باهنر و توکلی و حدادعادل که نامزد ریاست پارلمان بودند، حداد را به این مسند نشاندند. نمایندگان مجلس هفتم معتقد بودند که باهنر بهمنظور حفظ وحدت کنار رفته، اما چشمپوشی توکلی از مسند ریاست، دست او را در اداره مجلس نبسته است. آنها همیشه از دونفری که مجلس به اراده آنها اداره میشد، سخن میگفتند و گاهی نام نادران را کنار توکلی بهعنوان «دو ادارهکننده اصلی مجلس» به زبان میآوردند.
مصوباتی همچون تثبیت قیمتها که رییس مجلس آن را عیدی مجلس اصولگرا به مردم نامید و وعده داد تا به مدد آن، رخت عزایی را که اصلاحطلبان به تن مردم کردهاند، بیرون آورد، نیز از دیگر نشانههایی بود که منتقدان رییس در مجلس هفتم با استناد به آن، میگفتند مجلس به دست توکلی اداره میشود. این مناسبات با رویکارآمدن دولت نهم و آغاز اختلافات درونخانگی اصولگراها، تغییر کرد و در مجلس یکدست اصولگرایان، آرامآرام جرقههای اختلاف و مرزبندی، زده شد. جرقههایی که اگرچه تا پایان عمر مجلس هفتم، نادیده گرفته شد، اما با آغاز کار مجلس هشتم، جرقهای شد بر خرمن اردوگاه اصولگرایان.
نمای دوم؛ مجلس هشتم
مجلس هشتم، در شرایطی آغازبهکار کرد که اختلافات درونخانگی و مرزبندیهای ایجادشده میان حامیان و منتقدان دولت احمدینژاد، شکافهای موجود بین اصولگرا را افزایش میداد و در این بین حضور یک اقلیت اصلاحطلب در مجلس هشتم بر این جناحبندی تاثیر گذاشته بود. همهچیز از روزهای بستن فهرست تهران شروع شد، جایی که حدادعادل برای سر فهرستی انتخاب شده بود. اما همهچیز در روزهای پیش از آغازبهکار مجلس رقم خورد؛ وقتی که قرار شد رقابتهای داخلی در ملأعام برگزار نشود و در خفا به اجماع برسند.
اینگونه بود که منتخبان اصولگرای مجلس هشتم پیش از آغازبهکار این مجلس، در مرکز همایشهای صداوسیما گرد هم آمدند تا حدادعادل بهعنوان رییس مجلس و علی لاریجانی بهعنوان نماینده قم برای آنها سخنرانی کنند. پس از این جلسه از میان حاضران، رایگیری بهعمل آمد و نتیجه آرا آغاز ماجرا بود: 200رای به علی لاریجانی در مقابل کمتر از 10رای به حدادعادل. رییس مجلس هفتم پس از این اتفاق تن به رای دیگر اصولگرایان داد و در صحن علنی، کاندیدای رقابت با علی لاریجانی نشد.
اما طیف حامیان دولت وقت که با فهرست «رایحه خوش خدمت» به مجلس آمده بودند، با تشکیل یک فراکسیون با نام فراکسیون انقلاب اسلامی در دل «فراکسیون اصولگرایان»، جزیرهای در دایره تحتمدیریت لاریجانی پدید آوردند. جزیرهای که اولویتش حمایت از احمدینژاد بود و به همین دلیل نمیتوانست با سایر مخالفان مجلسنشین لاریجانی به وحدت برسد. اینگونه بود که در سال پایانی کار مجلس هشتم، بیش از آنکه با حامیان لاریجانی درگیر شود، با مخالفان احمدینژاد به نزاع پرداخت. آنها در ماجرای سوال از احمدینژاد، بازهم در حمایت از رییس دولت دهم به خود تردید راه ندادند تا درمقابل اصولگرایان و اصلاحطلبان مجلس هشتم، اقلیت محض این مجلس باشند.
اما اوج این رویارویی در ماههای پایانی کار مجلس هشتم و در روزهایی که تیم احمد توکلی و زاکانی و نادران، وزیر کار را بهدلیل استفاده از مرتضوی تا پای استیضاح آورده و به اعتبار «قول شرف» قاضی مرتضوی از این کار صرف نظر کرده بودند، در صحن علنی خودنمایی کرد. در اولین روزهای اردیبهشت سال91 و درحالیکه یکماه تا پایان کار مجلس هشتم زمان باقی مانده بود، سایت «جهان نیوز» (تحتمدیریت زاکانی) حملات وسیعی را علیه روحالله حسینیان و جبهه پایداری آغاز کرد. در روزهایی که منتخبان مجلس نهم آماده میشدند تا در یارکشیهای این مجلس، جایگاه مناسبی داشته باشند، تیم زاکانی و توکلی و نادران، تلاش داشتند تا حامیان احمدینژاد را از دایره خودیها بیرون برانند و فراکسیونی که احمدینژادی نباشد اما به ریاست حداد اعتقاد داشته باشد، تشکیل دهند.
اینگونه بود که علاوهبر انتشار مطالبی درباره سوابق حسینیان، خشم چهره شاخص پایداریها را برانگیخته بودند. «جهاننیوز» قبل از این مقاله هم در یک یادداشت تحلیلی به مواضع حسینیان درباره حدادعادل اشاره کرده بود. جهان نیوز بهنقل از حسینیان نوشته بود: «ما نسبت به ریاست آقایان حداد و لاریجانی ذهنیت منفی داریم؛ در ریاست آقای حداد نگران این هستیم که چرخاننده مجلس با ریاست آقای حداد به دست یکی،دونفر آدم خاص باشد؛ در جبهه پایداری نیز نگران این داستان هستیم. از آقای لاریجانی هم نگرانیهایی داریم و میترسیم باز هم مدیریت مجلس هشتم ادامه یابد؛ البته نکات مثبت هم دیده میشود که از جمله آقای لاریجانی در برخی مسایل قاطعتر است و حداد محافظهکار است.»
این حملات از سوی حسینیان در صحن علنی پاسخ داده شد و او در جلسه علنی روز پنجم اردیبهشت سال91 در تذکری شفاهی، احمد توکلی و علیرضا زاکانی و سایتهای خبری تحت مدیریت این دونفر (الف و جهان نیوز) را به باد انتقاد گرفت. حسینیان در تذکر خود ابتدا از مصاحبه سایت توکلی با «الن ایر» سخنگوی فارسیزبان وزارت امورخارجه آمریکا انتقاد کرد و گفت: «چرا آقای توکلی رییس مرکز پژوهشها و منصوب رییس مجلس سایتش را در اختیار وزارت امورخارجه آمریکا گذاشته است؟ یا آقای لاریجانی، توکلی را از ریاست مرکز پژوهشها عزل کند یا اینکه هیاترییسه از او اعلام برائت کند! یا اینکه توکلی بیاید از سایت «الف» اعلام برائت کند یا بگوید که مسوول این سایت را برکنار کرده است.»
او سپس بهسراغ زاکانی رفت و گفت: «آقای زاکانی جز امروز، همواره در جلسات مجلس تاخیر داشته یا غایب بوده است و همواره میگویند او دنبال دکترایش است! آیا او همواره مامور مجلس است؟ هیاترییسه روزهای حضور او در مجلس را اعلام کند که معلوم شود که چند روز در خدمت مردم بوده است.»
حسینیان که در آن روزها هم رییس فراکسیون انقلاب اسلامی (حامیان احمدینژاد در مجلس هشتم) و هم عضو شورای مرکزی جبهه تازه تاسیس پایداری بود در ادامه به کنایه گفت: «البته من میدانم که اداره چند سایت و مجله فاخر نیازمند وقت و پول است! اما ما به مردم تعهد دادهایم که در مجلس به امور آنها بپردازیم. اما ایشان برخی آقازادگان را با پول جذب کردهاند برای تخریب کسانی که حاضر نشدند عضو گروه آنها باشند!» این نزاع اگرچه در آغازبهکار مجلس نهم نیز ادامه یافت و صورتبندی جدید را هم تحت تاثیر قرار داد، اما در ادامه راه مجلس نهم دچار تحول شد.
نمای سوم؛ مجلس نهم
مجلس نهم در شرایطی که اصلاحطلبان به حاشیه رانده شده بودند، تشکیل شد و در نتیجه، تعداد نیروهایی که بهعنوان اصلاحطلب وارد مجلس شده بودند، به زحمت از تعداد انگشتان یک دست تجاوز میکرد و اینگونه بود که تشکیل فراکسیونی بهنام «فراکسیون اصلاحطلبان»، از ابتدا غیرممکن به نظر میرسید. در این شرایط همهچیز برای یک زورآزمایی دروناردوگاهی دیگر بین اصولگرایان فراهم شد. اینبار حدادعادل تمامقد به میدان آمد و با دعوت از نمایندگان تازهوارد برای تشکیل «فراکسیون اصولگرایان» سنگ تمام گذاشت. نتیجه این تلاشها هم در جلسه روز 24اردیبهشت سال91، درحالیکه دو هفته به شروع کار مجلس نهم وقت باقی مانده بود، رونمایی شد. به گزارش خبرگزاریهای حامی این طیف نظیر فارس، 153 نماینده مجلس نهمی به این جلسه آمدند، حداد برای آنها سخنرانی کرد و از روزهای گوشهنشینیاش در مجلس ششم یاد کرد و گفت: «همین که خدا آن مجلس را به این مجلس تبدیل کرده، جای شکر دارد.»
او به ماجرای انصرافش از رقابت با لاریجانی برای ریاست مجلس هشتم اشاره کرد و در شرایطی که در رایگیری اولیه او 10 رای و لاریجانی 200 رای آورده بودند، گفت برای کاندیداشدن در آن انتخابات، حجت شرعی داشته و بعد هم به نتیجه قولوقرارهای اصولگرایانه پایبند مانده است. او در ادامه تصریح کرد: پس از سکوت چهارساله در مقطع تبدیل مجلس هشتم به مجلس نهم، احساس تکلیف کردم و اگر تا روز رایگیری زنده باشم، داوطلب ریاست مجلس میشوم ولو اینکه غیرخودم کسی به من رای ندهد؛ بنده نزد خدا حجت دارم و شما هم حجت دارید و به آن عمل کنید.»
او در حالی این سخنان را میگفت که بیش از 180 نماینده مجلس هشتم در جلسهای با لاریجانی شرکت کرده بودند گفت: «متاسفم از اینکه عدهای در اصولگرایی با نام دیگری بخواهند انشقاق و انشعاب راه بیندازند.» اما تاسف حداد راه به جایی نبرد و حامیان لاریجانی فراکسیون رهروان ولایت را راهاندازی کردند و گوی سبقت را نیز از حامیان حداد ربودند. در این مقطع، تیم نزدیک به جبهه پایداری اگرچه در مخالفت با لاریجانی تردیدی نداشتند اما برای حمایت از حداد هم اجماعی بین آنها دیده نمیشد. چون همچنان طیف اصلی حامی حداد، کسانی بودند که با احمدینژاد سر ناسازگاری داشتند.
انتخابنشدن حدادعادل اولین ثمره این تشتت درونگروهی «فراکسیون اصولگرایان» بود، اما آینه تمامنمای این شکاف، در روز استیضاح وزیر کار دولت احمدینژاد به نمایش درآمد؛ آنجا که احمد توکلی در مقام استیضاحکننده، از فجایع کهریزک و هتک آبروی نظام سخن میگفت و حسینیان در مقام مدافع وزیر کار از ایستادگی مرتضوی در سالهای اصلاحات، یاد میکرد؛ شکافی که یک هفته بعد با حمله افراد نزدیک به حلقه پایداری به رییس مجلس در راهپیمایی 22بهمن قم عمیقتر شد.
گزارش کمیته حقیقتیاب مجلس با واکنش طیف پایداری همراه بود اما طیف زاکانی و توکلی از مخالفان لاریجانی حمایت نمیکردند و پایداریها دوباره در اقلیت مجلس نیز یک گروه اقلیت شده بودند. گروهی که به مدد انتخابات 24خرداد 92، توانست حلقه وصلی با دیگر مخالفان لاریجانی در بهارستان پیدا کند و آن هم «مخالفت با دولت روحانی» بود. حلقهای که آنها را به هم پیوند داد تا در یک سال گذشته بتوانند همه انتقاداتی که علیه یکدیگر داشتهاند موقتا به فراموشی بسپارند تا رقبای مشترک خود در راس قوای مجریه و مقننه را با «وحدت» مغلوب کنند.
وزن فراکسیون پرهیاهو
اما همه آنچه گفته شد و در نهایت بههمپیوستن همه این مهرهها و جریانها در مجلس، تا اینجای کار منتهی به تشکیل فراکسیونی شده که اگرچه ریاستش به عهده حدادعادل است اما اتاق فکری دارد مرکب از همه طرفهای مباحث سالهای پیش، فراکسیونی که براساس آمار منتشرشده روی سایت رسمی آن، اکنون 93 عضو رسمی دارد و اگر نام حسین مظفر را هم به این افراد اضافه کنیم، تعداد آنها به 94 نفر خواهد رسید. اما با نگاهی دقیقتر به اسامی، میتوان دریافت که 44 عضو «فراکسیون اصولگرایان»، از جمله نمایندگانی هستند که فرم عضویت در فراکسیون رهروان ولایت را نیز پر کردهاند.
یک عضو هیاترییسه «فراکسیون اصولگرایان» (محمدصالح جوکار) و سه عضو شورای مرکزی این فراکسیون (مهناز بهمنی، قاسم جعفری و محمدرجایی باغسیایی) از مهمترین افرادی هستند که در سایت فراکسیون رهروان ولایت بهعنوان اعضای رسمی فراکسیون حامی لاریجانی نیز معرفی شدهاند و بهجز آنها 40 نام مشترک دیگر نیز در بین دو فراکسیون وجود دارد. از این بین در خوشبینانهترین حالت، نیمی از اعضای مشترک، فراکسیون اصولگرایان را به رهروان ترجیح میدهند. اما نکته جالب در این میان، بخش دیگری از فراکسیون اصولگرایان است که هم عضو این فراکسیون و هم عضو فراکسیون حامی لاریجانی هستند و بیگمان نیمی از آنها در ترجیح لاریجانی بر حداد تردیدی نخواهند داشت.
ائتلاف ناپایدار
حداد حالا رییس فراکسیونی است که بخش قابلتوجهی از نیروهای فعالش، اعضای جبهه پایداری هستند و در انتخابات ریاستجمهوری نیز جلیلی را به او ترجیح داده بودند و در بخش دیگر نیز در هنگامه انتخابات ریاستجمهوری گزینههای دیگری مطرح بود. کسانی که رییس فراکسیون اصولگرایان بیش از همه بر تضادهای موجود بین کسانی که زیر چترش گرد هم آمدهاند واقف است. او میداند که آنها همیشه زیر این چتر نخواهند ماند.
منبع:
روزنامه شرق
هميشه انتخابات هيات رئيسه مجلس نشان داده ابوترابي وزن و پتانسيل بالايي دارد. اگر اصولگرايان عقل داشته باشند روي اين گزينه اجماع كنند به نتيجه ميرسند