پاسخ به اتهام جدید برخی تندروها علیه وزارت ارشاد

باسمه تعالی

امام صادق (ع) : «کسی که به منظور عیب جویی و ریختن آبروی مومن و اینکه او را از نظر مردم بیندازد سخنی را نقل کند، خداوند او را از ولایتش بیرون کرده، به سوی ولایت شیطان می فرستد ولی شیطان هم او را نمی پذیرد.»


مطلب یکی از خبرگزاری ها درباره اینجانب که بدون تحقیق مطالبی نادرست و بدون سند را با بریده هایی از حقیقت آمیخته و منتشر نمود موجب تعجب و تاسف گردید. هر چند نخ نما بودن ادعاها و چسباندن بریده های سخنان و وقایع برای واقع نمایی ادعاها به یمن سایه افکندن تدبیر و امید بر فضای سیاسی و اجتماعی کشورمان آنچنان رسوا و بی آبرو شده که هر صاحب حیایی را از پاسخگویی مستغنی می کند اما برای تذکار جان و دل صاحبان گمان های بد و امید عبرت از کرده خود می توان رنج نوشتن چند سطر را بر جان خرید. متاسفانه خبر اولیه مبنای خبرسازی بعدی این خبرگزاری نیز گردید و گفتگوهایی با نمایندگان محترم مجلس گرفته شد و آنان نیز با اعتماد به همین اطلاعات نادرست تذکرات به جا و منطقی ارائه کردند اما ارائه این اطلاعات نادرست جز سلب اعتماد عمومی از آن رسانه محترم و ایجاد ابهام و سوال مقطعی برای نمایندگان محترم-که با توضیحات زیر رفع خواهد شد- و زحمت بیهوده برای اینجانب حاصلی در بر نداشت و امید است آن رسانه وزین ضمن تعهد و تقوای بیشتر به عرض و آبروی مسلمین به فرمایشات مقام معظم رهبری تأسی جسته و اخبار آگاهی بخش و امیدآفرین مخابره نماید.

1. افتخار خدمتگزاری قرآن کریم موهبتی است که فارغ از هر دیدگاه و سلیقه ای جان هر مسلمانی را به شوق می آورد و هر آیینه بازنگری و بازبینی آنچه را که بر دل و دست و زبانش می رود به او یادآوری می کند. مسلمان راستین بایستی از نزدیکی و قرابت کسی که خلاف سلیقه اش می اندیشد با قرآن کریم خرسند و شادمان باشد و حتی خود مشوق و دعوت کننده به قرآن باشد و کسانی را که "هیچگونه سابقه فعالیت قرآنی" ندارند به فعالیت قرآنی فرابخواند و فضا را برایشان بگشاید وگرنه اگر بنا باشد که دیگران را به بهانه عدم برخورداری از سابقه فعالیت قرآنی از ساحت قرآن راند دایره قرآنیان از حلقه محدودی فراتر نخواهد رفت و مهمتر آنکه قرآن کریم در جامعه ما می تواند یکی از مصادیق و محورهای اصلی وحدت و همدلی جناح ها و گروه های سیاسی باشد.

2. من هیچگاه از دانشگاه اخراج نشده ام، هیچگاه به دلیل توهین به آیت الله عمیدزنجانی به دادگاه احضار نشده ام، هیچگاه بورسیه جهاد دانشگاهی نبوده ام و در وقایع پس از انتخابات سال 88 نیز هیچ فعالیتی نداشته ام، بدون هیچ بورسیه و سهمیه ای در دانشگاه تهران پذیرفته شده ام هم اکنون نیز فارغ التحصیل این دانشگاه هستم و هیچگاه نیز در هیچ فعالیت خلاف قانونی مشارکت نکرده ام و نخواهم کرد با این وجود جای این پرسش از یک خبرگزاری رسمی باقی است که چگونه به خود اجازه می دهد چنین اتهامات سنگینی را بدون هیچ مستند و دلیل منطقی به کسی وارد نماید و از بازخواست قانونی و الهی ترسی به خود راه ندهد؟! امیدورام این خبرگزاری محترم پاسخ روشنی داشته باشد که من چه فعالیتی داشته ام که از نگاه ایشان شایسته عنوان «فعال» فتنه شده ام؟!

در زمان انتصاب مرحوم آیت الله دکتر عمید زنجانی بر دانشگاه تهران و عزل دکتر فرجی دانا جزو هزاران دانشجوی ناراضی بودم اما با منش مستقل و به دور از غرض آیت الله عمید زنجانی به ایشان ارادت داشته و دارم و تا زمانی که دکتر عمید زنجانی با اصرار بر استقلال آکادمیک دانشگاه تهران و تن ندادن به فشارهای سیاسی دولت نهم زمینه های عزل غافلگیرانه اش را فراهم کرد در قالب انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران ارتباطی منظم و مستمر و بسیار نزدیک و حسنه با ایشان داشتیم و هیچگاه «از جمله عوامل اصلی توهین و هتاکی به آیت الله عمید زنجانی نبوده ام و هیچگاه هم به همین دلیل از سوی دادسرای کارکنان دولت به دلیل "توهین به روحانیت" فراخوانده نشده ام!!» و مایه شگفتی است که چگونه یک خبرگزاری رسمی و چندین سایت خبری به خود اجازه می دهند چنین خبر کذب و بدون سندی را در سطح گسترده منتشر نمایند و هیچ ابایی از عواقب قانونی و اخروی آن نداشته باشند.

3. درباره اتهام دستبوسی نیز جمله بریده نقل شده نیز کم و بیش نشاندهنده فحوای اصلی کلام است. در سخنرانی 16 آذر سال 92 در دانشگاه زاهدان توضیح دادم صدماتی که تکفیریون افراطی به نام دفاع از اسلام و قرآن به ساحت دینداری زده اند بیش از هر صدمه ای بوده و اسلام هیچگاه از مواجهه با دیدگاه های مخالفین و شبهه افکنان ضربه نخورده بلکه سود برده و بالیده است همچنان که مکتب فکری و فقهی امام صادق(ع) نتیجه مواجهه با جریان های دهری بود و بخش مهمی از اندیشه های شهید مطهری و نهضت فکری انقلاب اسلامی در مواجهه با مارکسیسم تکوین، رشد و نمو یافت. اما عملکردها و رفتارهای خوارج گونه جریان های تکفیری همچون طالبان و داعش و القاعده و مشابه های وطنی آنها که دست یازیدن به ترور فیزیکی و شخصیتی را مجاز و مباح می شمارند نه تنها دستاوردی برای اسلام و مسلمین نداشته بلکه مایه دلزدگی و دوری نیز شده است و از همین جهت نیز به دانشجویان غیرتمند پرشور اما کم توجه تذکار دادم که پاسخ شبهه افکنی های دکتر سروش را بایستی مطهری وار بدهند و از باز شدن باب گفتگو درباره ماهیت وحی و نبوت خوشحال باشند و در مواجهه با شبهه به امام صادق(ع) تاسی بجویند؛ حال اگر تهمت زنندگان به روز داوری باور دارند باید شرم کنند که این سخنان چه نسبتی با دست بوسی دکتر سروش دارد. برخورد خبرگزاری محترم با عبارت من مانند این است که کسی با استناد به عبارت اولیه آیه شریفه «لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَأَنْتُمْ سُکَارَى» مدعی شود که نعوذبالله قرآن کریم امر کرده که «از نماز دوری کنید»!

4. نکته دیگر درباره مصاحبه ام پیرامون آشوب های قومیتی به بهانه خشک شدن دریاچه ارومیه است که از موضع ملی و در محکومیت فعالیت های آشوب طلبان بیگانه گرا و در جهت بیان جنبه زیست محیطی این مسئله و عدم ارتباطش با مسائل قومیتی بوده و البته نسبت به برخوردهای نادرست و بی تدبیری دولت دهم نیز معترض بوده ام که در دولت یازدهم با تاکیدات ریاست محترم جمهور و تدبیر مسئولین سازمان محیط زیست و وزارت نیرو این موضوع از شکل یک معضل امنیتی و بهانه آشوب طلبی علیه نظام به یک بحران طبیعی تبدیل شده که بایستی با عزم ملی برای آن چاره اندیشی نمود اما فروکاستن نظام به دولت نهم و دهم و مخالفین این دولت را فتنه گر و اصحاب فتنه خطاب کردن از شگردهای جریان های افراطی داخلی برای تکفیر و ترور شخصیت مخالفین شان است.

در پایان نیز همگان را به رعایت تقوای الهی و دوری جستن از فضای ملتهب تهمت و دروغ و تأسی به سیره اهل بیت علیهم السلام و دستورات قرآن کریم و تعهد بر آرمان های مقدس جمهوری اسلامی ایران و تاکیدات رهبر فرزانه انقلاب در موضوع اتحاد و همدلی و جذب حداکثری و دفع حداقلی دعوت می نمایم