گوناگون

سناریوی قتل دوست قدیمی برای ۵ میلیارد تومان

پارسینه: ساعت 21 پنجم تيرماه امسال ماموران كلانتري 125 يوسف‌آباد از طريق مركز فوريت‌هاي پليسي 110 در جريان وقوع يك فقره كشف جسد در آپارتماني در خيابان فاطمي قرار گرفتند. با حضور ماموران كلانتري در محل و بررسي‌هاي اوليه، مشخص شد مقتول پيرمردي 80 ساله است كه به تنهايي زندگي ‌مي‌كرده و توسط قاتل يا قاتلان به قتل رسيده و تمامي اموال و مدارك داخل گاوصندوق خانه‌اش به سرقت رفته است.

سناريوي مرد ساختمان‌ساز كه با كمك كارگرش پيرمرد 80 ساله‌يي را به قتل رسانده بود تا به اموال 5 ميلياردي او دست پيدا كند در تحقيقات جنايي- پليسي فاش شد.

ساعت 21 پنجم تيرماه امسال ماموران كلانتري 125 يوسف‌آباد از طريق مركز فوريت‌هاي پليسي 110 در جريان وقوع يك فقره كشف جسد در آپارتماني در خيابان فاطمي قرار گرفتند. با حضور ماموران كلانتري در محل و بررسي‌هاي اوليه، مشخص شد مقتول پيرمردي 80 ساله است كه به تنهايي زندگي ‌مي‌كرده و توسط قاتل يا قاتلان به قتل رسيده و تمامي اموال و مدارك داخل گاوصندوق خانه‌اش به سرقت رفته است.

با تشكيل پرونده مقدماتي با موضوع قتل عمد و به دستور قاضي بستان زاده، بازپرس شعبه دوم دادسراي جنايي تهران، پرونده براي رسيدگي در اختيار اداره دهم ويژه قتل پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت.

پس از آغاز تحقيقات، كارآگاهان به تحقيق از خدمتكار مقتول پرداختند. اين شخص در اظهاراتش به كارآگاهان گفت: مدتي است كه به عنوان خدمتكار به منزل مقتول رفت و آمد دارم و به همين علت، دسته كليد خانه وي در اختيارم است. بعدازظهر هر روز براي انجام كارهاي خدماتي از قبيل نظافت و دادن غذا و... به خانه مقتول مي‌رفتم كه در روز حادثه نيز طبق روال هميشگي، در ساعت 20 به خانه مقتول رفتم؛ ابتدا تصور كردم كه مقتول در حال استراحت است اما پس از گذشت مدتي، زماني كه از اوخبري نشد، براي دادن دارو به داخل اتاق خواب رفتم و در آنجا بود كه متوجه شدم، سر او از ناحيه پيشاني شكسته و رشته‌يي پلاستيكي نيز به دور گردنش پيچيده شده است. به وي نزديك شدم و پس از باز كردن رشته پلاستيكي چندين بار او را صدا كردم اما متوجه شدم كه مقتول نفس نمي‌كشد.

كارآگاهان اداره دهم در ادامه تحقيقات خود با مراجعه به محل زندگي مقتول و بررسي صحنه جنايت اطمينان پيدا كردند كه قتل توسط فرد يا افرادي انجام شده كه يا مقتول آنها را مي‌شناخته و در خانه را برايشان باز كرده است يا دسته كليد خانه مقتول را در اختيار داشته‌ و از محل گاوصندوق و محل نگهداري كليد آن نيز اطلاع دقيق داشته‌اند. با توجه به نتايج به دست آمده از محل جنايت، بررسي فرضيه «ارتكاب جنايت توسط افراد مرتبط با مقتول» در دستور كار كارآگاهان قرار گرفت.

با توجه به نتايج اوليه به دست آمده در پرونده، كارآگاهان قصد تحقيقات از اعضاي خانواده مقتول را داشتند كه اطلاع پيدا كردند تمامي اعضاي خانواده مقتول در خارج از كشور زندگي مي‌كنند و از مدت‌ها پيش، پس از اختلافات شديد خانوادگي ايجاد شده بين مقتول و اعضاي خانواده‌‌ش، او به ايران بازگشته و به تنهايي زندگي مي‌كند.

در ادامه رسيدگي به پرونده، كارآگاهان موفق به شناسايي فردي به نام حسين 50 ساله شدند كه در زمينه كارهاي ساختماني فعاليت داشت؛ در تحقيقات از وي مشخص شد كه مقتول به واسطه اعتمادي كه به او داشته، كليد خانه‌اش را در اختيار وي نيز قرار داده و او هم به واسطه دوستي با مقتول، هر از گاهي به او سر مي‌زند.

پس از به دست آمدن اين اطلاعات و تحقيقات از حسين او در اظهارات اوليه عنوان كرد كه چند روز قبل از كشف جسد، او به همراه اعضاي خانواده و تعدادي از بستگانش، براي گردش و تفريح به شمال كشور رفته بوده كه تحقيقات بعدي در اين خصوص نيز صحت اظهارات وي را تاييد كرد.

در ادامه تحقيقات و با توجه به سرقت تمامي اسناد و مدارك متعلق به املاك متوفي كه ارزشي در حدود 5 ميليارد تومان داشت، كارآگاهان اطلاع پيدا كردند كه مقتول پيش از مرگ خود اقدام به انتقال محضري اسناد به نام حسين كرده است و اين شخص تنها كسي است كه از مرگ مقتول، منتفع مي‌شود.

با توجه به دلايل به دست آمده در خصوص انگيزه احتمالي جنايت، كارآگاهان به تحقيقات گسترده‌يي در خصوص حسين پرداخته و به نحوه ارتباط حسين با يكي از كارگرانش به نام مجيد 27 ساله مشكوك شدند.

بنا بر تحقيقات صورت گرفته مشخص شد كه حسين، حمايت مالي ويژه‌يي از مجيد انجام مي‌دهد، به گونه‌يي كه شرايط را براي اسكان خانواده مجيد در تهران فراهم كرده و يك واحد مسكوني در خيابان جيحون در اختيار آنهاست. همچنين حقوق مجيد بسيار افزايش يافته است.

با توجه به شواهد به دست آمده، كارآگاهان به تحقيق از مجيد در خصوص آشنايي احتمالي او با مقتول و اطلاع از جنايت پرداختند اما او در تحقيقات اوليه منكر هرگونه آشنايي با مقتول و اطلاع از جنايت بود.

در شرايطي كه مجيد در تحقيقات اوليه منكر هرگونه اطلاع از جنايت و مرگ مقتول در خيابان فاطمي مي‌شد، كارآگاهان با سلسله اقدامات پليسي اطمينان پيدا كردند كه مجيد روز جنايت، در خانه مقتول حضور داشته است.

با توجه به دلايل، شواهد و قرائن به دست آمده، مجيد روز بيست و سوم مهر ماه دستگير و به اداره دهم پليس آگاهي منتقل شد اما همچنان بر بي?گناهي خود اصرار داشت؛ سرانجام با وجود اصرار مجيد بر بيگناهي، وي به ناچار در برابر دلايل ارايه شده از سوي كارآگاهان و پس از چند روز، مجبور به اعتراف شد و به ارتكاب جنايت، اعتراف كرد.

مجيد كه ناچار به اعتراف و بيان حقيقت شده بود در خصوص اين جنايت به كارآگاهان گفت: طرح و نقشه اصلي جنايت، توسط حسين ريخته شد و قرار بود تا پس از ارتكاب جنايت مبلغ 15 ميليون تومان به من پرداخت كند اما زماني‌ كه نتوانست اين مبلغ را يكجا پرداخت كند، قرار شد تا حقوق ماهيانه مرا به ميزان 300 هزار تومان افزايش دهد.

متهم در خصوص نحوه ارتكاب جنايت نيز به كارآگاهان گفت: كليد در ورودي ساختمان و آپارتمان را حسين در اختيار من گذاشت و تمامي اطلاعات لازم در خصوص محل گاو صندوق، محل نگهداري كليد گاوصندوق، زمان خواب و استراحت مقتول را هم به صورت كامل در اختيارم قرار داد. پس از مشخص شدن زمان جنايت، حسين به همراه خانواده‌اش از تهران خارج شد و به شمال رفت من هم ساعت 14 روز پنجم تير، با اطلاع از اينكه مقتول پس از خوردن دارو در حال استراحت است به خانه‌اش رفتم؛ همان‌گونه كه حسين گفته بود، او كاملاً خواب بود.

ابتدا با ميله آهني ضربه‌يي محكم به قسمت پيشاني مقتول زدم اما ناگهان مقتول بيدار شد و با ايجاد سر و صدا قصد كمك گرفتن از همسايه‌ها را داشت. از اين رو با مقتول درگير شدم و يك تسمه پلاستيكي را به دور گردنش انداختم و آنقدر تسمه را فشار دادم تا مقتول از نفس كشيدن افتاد. پس از جنايت هم تمامي اسناد، مدارك و وجوه نقد گاوصندوق را سرقت كردم؛ وجوه نقد را براي خودم برداشتم و اسناد و مدارك را به حسين تحويل دادم.

با توجه به اعترافات صريح مجيد درباره آمريت حسين در جنايت، كارآگاهان اداره دهم اقدام به دستگيري حسين در محل سكونتش در خيابان كارگر شمالي كردند و او نيز پس از مواجهه حضوري با مجيد به ناچار لب به اعتراف گشود و صحت اظهارات مجيد را تاييد كرد.

حسين در اعترافاتش با اشاره به نحوه آشنايي خود با مقتول و انگيزه جنايت به كارآگاهان گفت: سال 81 زماني كه به همراه خانواده‌ام به شمال كشور رفته بودم، در كنار دريا با مقتول آشنا شدم و پس از گذشت مدتي ارتباط مقتول با من و خانواده‌ام بسيار نزديك شد. آن زمان بود كه متوجه شدم مقتول به علت اختلافات شديد خانوادگي، اعضاي خانواده‌اش را در امريكا ترك كرده و خودش به تنهايي به ايران بازگشته است. پس از گذشت مدتي و به پيشنهاد مقتول، او تمامي اموال خودش به ارزش تقريبي پنج ميليارد تومان را به شرط اينكه تا زمان مرگش اختيار اموالش را به طور كامل در اختيار داشته باشد به نام من كرد. پس از گذشت چند سال از اين ماجرا، از لحاظ مالي به‌شدت در تنگنا قرار گرفته بودم و همين موضوع باعث شد تا تصميم بگيرم با مرگ مقتول، اختيار تمامي اموال را به دست بگيرم؛ به همين علت موضوع را به مجيد كارگرم در ميان گذاشتم و با دادن وعده پول و آوردن خانواده‌اش به تهران او نيز قبول كرد تا مقتول را به قتل برساند.

سرهنگ كارآگاه آريا حاجي‌زاده، معاون مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي تهران بزرگ، با اعلام اين خبر گفت: با توجه به اعتراف صريح متهم، قرار بازداشت موقت از سوي بازپرس پرونده صادر شد و متهمان براي انجام تحقيقات تكميلي در اختيار اداره دهم ويژه قتل پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفتند.

منبع: خبرگزاری ایسنا

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار