استراتژی آمریکا، مهار همزمان داعش و روسیه
پارسینه: باراک اوباما به مهمترین چالشهای موجود، از افراطگری تا آنچه غرب دخالتهای روسیه در اوکراین مینامد یا مسایلی مانند تغییرات جوی و حملات سایبری اشاره کرده است و میگوید بهترین راهحل چنین چیزهایی با اجماع جهانی حاصل میشود.
به گزارش پارسینه، اگر دستاندرکاران امنیتملی آمریکا روی یک مفهوم اتفاقنظر داشته باشند، آن مفهوم این است: واشنگتن به استراتژی نیاز دارد. استراتژیای برای شکست داعش، جلوگیری از گسترش افراطگرایی در آفریقا و اروپا و تامین امنیت فضای مجازی. از همین روست که انتشار سند استراتژی امنیتملی آمریکا میتواند مورد توجه قرارگیرد، اما این سند که محتوای آن محصول مذاکرات طولانی میان شورای امنیتملی کاخسفید، پنتاگون، سازمان سیا و وزارت امورخارجه است، بیشتر شبیه بیانیه یک سازمان خیریه است تا استراتژی امنیتملی آمریکا.
شرق نوشت، «باراک اوباما»، رییسجمهوری آمریکا، روز جمعه از استراتژی جدید امنیتملی آمریکا پرده برداشت؛ استراتژیای که ترکیبی بود از وعدههای سیاست خارجی پیشین او و چالشهای حلنشده. آنطور که اوباما تشریح کرده، جلوگیری از پیوستن نیروهای جدید به داعش در سوریه و عراق و ادامه نظارت بر القاعده از اولویتهای استراتژی امنیتملی آمریکاست. هرچند رویهمرفته، اوباما نسبتبه مداخله نظامی در جنگهای جدید ابراز بیمیلی کرده و گفته آمریکا نباید مسیر وقایع سراسر جهان را دیکته کند.
بااینحال سندی که «سوزان رایس»، مشاور امنیتملی آمریکا، در موسسه «بروکینگز» آن را ارایه کرد، سرشار از تهدیدات آمریکا علیه روسیه بود. دولت آمریکا اکنون درحال بررسی ارایه مستقیم اسلحه به کییف است؛ اقدامی که میتواند بیدرنگ به جنگ مستقیم با روسیه منجر شود و اوباما درحالی به فکر تحریمهای اقتصادی بیشتر علیه روسیه بهعنوان مهاری نرم است، که تلاش میکند دولت اوکراین را مسلح کند. به نظر میرسد استراتژی مهار نرم از آن روست که او امیدوار است با همکاری «ولادیمیر پوتین»، رییسجمهوری روسیه، بتواند مناقشه سوریه را حلوفصل کند؛ مناقشهای که اکنون به جنگ عراق گرهخورده است.
باراک اوباما به مهمترین چالشهای موجود، از افراطگری تا آنچه غرب دخالتهای روسیه در اوکراین مینامد یا مسایلی مانند تغییرات جوی و حملات سایبری اشاره کرده است و میگوید بهترین راهحل چنین چیزهایی با اجماع جهانی حاصل میشود. سوزان رایس، درعینحال از سیاستهای واشنگتن در قبال مسایلی مانند برنامه هستهای ایران دفاع کرده و میگوید رهبری ایالاتمتحده در چنین مواردی «موفقیتآمیز» بوده است. استراتژی دیگر اوباما مقابله با تهدیدات مبهمی است که با بهداشت عمومی، نابرابری و اقتصاد جهانی متزلزل گرهخورده است.
اما رویکرد سیاست خارجی اوباما درطول سالهای اخیر با انتقادات زیادی روبهرو بوده و بسیاری او را بهدلیل سیاستهایش در قبال بحرانهای اخیر خاورمیانه شماتت میکنند. شاید موردی که بیش از همه در اصول سیاست خارجی اخیر اوباما خودنمایی میکند، عراق باشد؛ همانی که بدون آن تصور پیروزی اوباما در ریاستجمهوری هم دشوار بود. مخالفت اوباما با جنگ عراق و حمایت افکارعمومی از این امر بود که موجب پیشیگرفتن او از «هیلاری کلینتون»، رقیب انتخاباتیاش در انتخابات درونحزبی دموکراتها در سال٢٠٠٨ شد. وقتی پارلمان عراق، طرح حضور نیروهای باقیمانده آمریکا در این کشور را رد کرد، اوباما دوباره در سال٢٠١٢، بحث خروج کامل نیروهای آمریکایی از عراق را بهعنوان چماقی دربرابر «میت رامنی»، رقیب جمهوریخواهش مطرح کرد، اما خروج نیروهای آمریکایی از عراق با مشکلات دیپلماتیک همراه شد و سیاست و امنیت عراق از هم پاشید و داعش خلأ ایجادشده را پر کرد. حالا اوباما برای حمایت از ارتش عراق، عملیاتها و حملات هوایی ترتیب میدهد و نیروی زمینی به عراق میفرستد، همه اینها درحالی است که نه افقی برای پایان این ماجرا دیده میشود و نه مسیری برای پیروزی.
در این میان فارغ از محتوای این راهبرد، بسیاری از ناظران ادبیات، این سند را مورد انتقاد قرار دادهاند. به گفته برخی، زبان این سند گمراهکننده است. در این سند ١٦هزارکلمهای، کلمات «هواپیماهای بدونسرنشین» و «بمب» استفاده نشده و تنها یکبار کلمه «کشتار جمعی» بهکاربردهشده که آنهم به عملیاتهای نظامی علیه داعش اشاره میکند. به کلمه «مرگ» هم سهبار اشاره شده که درباره مرگهای ناشی از بیماری و سوءتغذیه بوده و نه عملیاتهای نظامی آمریکا. بااینحال در این متن ٢٩صفحهای بیش از صدبار از کلمات «هدایتکردن»، «رهبر» و «رهبری» استفاده شده است.
در این سند، اوباما به آمریکاییها وعده داد که با تمرکز بر دیپلماسی و رویگردانی از مداخله بیشازحد در رویدادهای درحالوقوع، با تهدیدهای بیشمار امنیتی و اجتماعی مقابله خواهد کرد. مصداقهای تهدید علیه امنیتملی، حمله فاجعهبار به خاک آمریکا یا متحدان نزدیک این کشور، گسترش سلاحهای کشتارجمعی و بیثباتی کشورهایی است که شرایط آنها میتواند به جرموجنایت سازمانیافته منجر شود، اما این مصداقها به قدری کلی تعریف شدهاند که میتوانند هر کشوری در جهان را دربربگیرند. در انتها این سند با بیان تغییر اصلی در رویکرد سیاستخارجی ایالاتمتحده، «جورج بوش»، رییسجمهوری سابق آمریکا و اوباما به پایان رسیده: «این استراتژی از تمرکز کل سیاست خارجی آمریکا روی یکتهدید یا یکمنطقه اجتناب میکند. درعوض بر مجموعهای متنوع و پیگیری منافع در بخشهای مختلف جهان متمرکز میشود.» بهعبارت دیگر بهجای رویکرد وسواسگونه بوش به خاورمیانه، برای اوباما همه جهان عرصه عمل آمریکاست و هیچکشوری وجود ندارد که آمریکا به چشم حیاطخلوت به آن نگاه نکند.
ارسال نظر