روایت تازه وزیر سابق کابینه احمدینژاد از مخالفتها با انتصاب مشایی
پارسینه: پس از مدتها اینک روایتهای تازهتری از ماجرای اسفندیار رحیم مشایی و انتصاب وی به سمت معاون اولی محمود احمدینژاد در رسانهها منتشر میشود.
به گزارش پارسینه، احمدینژاد البته این روزها درگیر اخبار یکی دیگر از افراد نزدیک به خود است. محمدرضا رحیمی معاون اولش در دولت دهم حکم نسبتاً سنگینی از دادگاه گرفته و اخیراً هم در نامهای گلایه آمیز خطاب به رئیس دیروزش در رسانهها منتشر کرده است و گفته است که چوب رفاقت با او را میخورد. حالا عبدالرضا مصری وزیر کار و رفاه اجتماعی دولت نهم در گفت وگویی که با سایت نامه نیوز انجام داده روایت نسبتاً کاملی از مواجهه کابینه نهم با نامه رهبر معظم انقلاب را بازگو کرده است. عبدالرضا مصری در این گفت وگو یادآور شده که شخصاً به محضر رهبری معظم رفته و نظر ایشان درباره مشایی را جویا شده است.
او میگوید: آقای مشایی بهعنوان معاون اول رئیسجمهوری انتخاب شد و ما متوجه شده بودیم که نظر مقام معظم رهبری مغایر با این موضوع است. تا اینکه آقای احمدینژاد به همراه آقای مشایی به دولت آمدند و همانطور که میدانید معمولا معاون اول جلسه دولت را برگزار میکند. در این هنگام بود که دوستان به صورت گروه گروه شروع به بحث کردند که اگر جلسه به ریاست آقای احمدینژاد شروع شود و ادامه آن به آقای مشایی محول شود با توجه به نظر رهبری، چاره کار ما چیست؟
مصری در ادامه این مصاحبه گفته است: برای نخستینبار در میانه جلسه یک وقفه اعلام شد و آقای احمدینژاد به همراه آقای مشایی از جلسه خارج شدند و به اتاق مجاور رفتند. در این بین، اعضای دولت در حال صحبت با هم بودند. برخی که نزدیکتر به آقای احمدینژاد بودند، گفتند که آقا در نظر خود تجدیدنظر کرده است و برخی هم گفتند که یک مسأله میان رهبر و رئیسجمهوری است و خودشان حل میکنند و برخی هم میگفتند که حکم و نظر رهبری باید اجرا شود و آن جلسه تا ساعت 11 به بحث گذشت. آقای احمدینژاد و مشایی هم به جلسه هیأت دولت بازنگشتند و اعضای دولت جلسه را ترک کردند.
وزیر رفاه کابینه نهم میگوید: همان روز من به دوستان گفتم چرا روزه شکدار بگیریم؟ برویم و این موضوع را از خود مقام معظم رهبری سوال کنیم. دوستان نپذیرفتند. من برای اینکه تکلیف خودم را بدانم، به آقای وحید زنگ زدم و گفتم که میخواهم خدمت آقا برسم. ایشان گفتند که اگر دراینباره باشد شاید لازم نباشد و من تأکید کردم که میخواهم تکلیف خودم را بدانم. آقای وحید گفتند اگر مثلا تا فلان ساعت برسید دیدار محقق خواهد شد و من هم به سرعت خود را به دفتر مقام معظم رهبری رساندم.
نماینده فعلی کرمانشاه در مجلس شورای اسلامی همچنین یادآور شده است: بعد از اینکه توفیق شد به محضر مقام معظم رهبری برسم و توفیق حاصل شد و عرض ادب کردم، سوال خودم را دراینباره پرسیدم و گفتم که در حاشیه دولت برخی از دوستان از تجدیدنظر جنابعالی در این خصوص گفتند، آیا صحت دارد یا نه که رهبری اعلام داشتند نه، نظر بنده همان است که بود. در ادامه گفتم که اگر این موضوع اینگونه باشد ما مشروعیتی برای دولت قایل نخواهیم بود، چرا که اگر ولیفقیه حکمی دهد و در دولت اجرا نشود، مشروعیت دولت زیر سوال میرود که آقا گفتند خودتان میدانید.
او میگوید: هنگام برگشت دیدم که وزرا تماس میگیرند و از موضوع میپرسند و قرار شد که شب در دفتر آقای اژهای جلسهای برگزار شود و دوستان جمع شوند. آقایان صفار، اژهای، نوذری وزیر نفت، زاهدی وزیر علوم، سعیدیکیا، جهرمی، لنکرانی و خانم جوادی تشریف داشتند و بحثهای مختلفی مطرح شد و من هم موضوع را تعریف کردم. بعد، متنی سه صفحهای علیه آقای مشایی تدوین شد اما ما پیشنهاد دادیم و گفتیم که موضوع ما فرد نیست و ما مشکلی با آقای مشایی نداریم و موضوع مهم مدنظر ما حکم رهبری است. نهایتا این نامه حذف شد و نامه جدیدی تدوین شد که براساس آن گفته شد که اگر حکم ولی وفقیه انجام نشود ما مخالف هستیم و کنارهگیری میکنیم و هشت نفر از وزرا آن را امضا کردند.
وزیر رفاه دولت نهم درباره غیبت برخی از افراد کابینه در آن جلسه نیز توضیح داده است: هر کسی که در آن جلسه حضور یافته بود از محتوای بحثی که قرار است در آن مطرح شود باخبر بود و بنابراین کسانی که نیامده بودند، نمیخواستند وارد این موضوع شوند، درحالیکه تلفنی موضوع را از من جویا شده بودند. موضوع مدنظر ما این بود که در تاریخ ثبت شود که حکم مقام معظم رهبری لازمالاجراست ولو اینکه مخالف نظر ما باشد. این نامه تقدیم رهبری شد.
آقای مصری تصریح کرده که در آن زمان موفق نشده با احمدینژاد صحبت کند، او میگوید: قبل از اینکه این جلسه تشکیل شود، من با دفتر آقای احمدینژاد تماس گرفتم تا با ایشان صحبت کنم و آقای احمدینژاد را در جریان نظر رهبری قرار دهم. چندین بار تماس گرفتم که ایشان نبودند. در نهایت ساعت 10 شب تماس گرفتم، گفتند مشغول دیدار با یک هیأت خارجی هستند و درنهایت وقتی آخر شب تماس گرفتم، گفتند که آقای احمدینژاد بسیار خسته بودند و به منزل رفتند و قرار است فردا صبح ساعت 7 و نیم به فرودگاه و به مازندران بروند.
عبدالرضا مصری در پایان این مصاحبه گفته است: فردا صبح به فرودگاه رفتم و در همان جای همیشگی هنگام سفرهای استانی نشستم که دیدم خبری نیست. خبر دادند که آقای احمدینژاد از یک در دیگر رفتهاند و وارد هواپیما شدهاند. به سرعت خود را به هواپیما رساندم و وارد شدم و به آقای احمدینژاد گفتم که نظر رهبر دراینباره تغییر نکرده است و من خدمت حضرت آقا رسیدم. در همین هنگام در هواپیما بسته شد و برخی از وزرا گفتند که ما را در این سفر همراهی کن و به مازندران برویم که گفتم من چند قرار مهم کاری دارم و کارها از قبل برنامهریزی شده است. به سمت در رفتم و از هواپیما خارج شدم. آقای احمدینژاد هم هیچ واکنش خاصی نداشتند، یعنی نه خوب برخورد کردند و نه بد.
شهروند
مهم اين است كه الان عضو ارشد بهار انحرافي با افشاگري يكي از خط قرمزهايش و آشكار سازي حقايق ، همه مفسدان بهار انحرافي و محو سروش آسماني كذايي دچار قانون بازتاب الهي شده اند...
قربونت برم خدايا..........
کهنه است بابا
تمایلات نفسانی غالب بر حقیقت بوده و بس؟
امدي جانب بقربانت ولي حالا جرا؟
امدي جانب بقربانت ولي حالا جرا؟