ازدواج ولیعهد با فوزیه و وحدت شیعه و سنی!
پارسینه: در آن زمان، تفکر اعتدالی در مصر حاکم بود و دانشمندان این کشور، به ندرت گرفتار افراط بودند.
به گزارش پارسینه؛ رسول جعفریان در وبلاگش نوشت: ازدواج ولیعهد ایران با فوزیه زمینه ای شد برای ارتباط بیشتر ایران و مصر، این که این اقدام با چه هدفی انجام شده، دقیقا نمی دانیم، اما از آثار مثبت آن، بالا گرفتن بحث هایی در باره بحث وحدت شیعه و سنی و رفع کدورت های عجمی ـ عربی در آن برهه تاریخی بود.
از زمانی که رضاشاه تصمیم گرفت تا فوزیه را به عقد پسرش محمدرضا درآورد، یکی دو سال به پایان سلطنتش مانده بود. در این مدت، شماری از نویسندگان و روزنامه نگاران مصری، شروع به نگارش آثاری در باره ایران کردند و در این زمینه، کتابها و برخی از ویژه نامه های مطبوعاتی انتشار دادند.
یکی از کتابهایی که اخیرا دیدم، اثری است از احمد محمود الساعاتی با عنوان «رضا شاه بهلوی نهضة ایران الحدیثه» که در سال 1939 م / 1358 ق توسط مکتبة النهضة المصریه منتشر شده است.
فهرست کتاب نشان می دهد که مؤلف خواسته است یک دوره تاریخ ایران را از امپراتوری ساسانی تا دوره معاصر بنگارد. بنابرین اولین بخش دولت ساسانی، سپس ایران تحت الحکم الاسلامی تا نهایت دوره مغول، آنگاه دوره صفوی و قاجار است که بسیار سریع رد شده است.
به جز مقدمه که از عبدالوهاب عزام است و متن کتاب که از نویسنده یعنی احمد الساداتی است، بحث پایانی کتاب در باره شیعه (از صفحه 163 تا 202) که نسبتا طولانی است، از دکتر محمد حسن الاعظمی دبیرکل جماعت اخوت اسلامی (الجماعة الاخوة الاسلامیه) است.
اعظمی با اشاره به دوستی اش با نویسنده کتاب یعنی ساداتی، گفته است که از وی خواسته تا در باره مذهب شیعه، که مذهب اکثریت مردم ایران است، مطلبی بنویسد.
اعظمی می گوید دلیل این اختلافات، یا سیاسی است یا برخی از آرای فقهی که اختلاف در آنها تا مروز برجای مانده است. اما این اختلافات، به دنبال خود، مطالب دیگری را هم به همراه داشته و آنها نسبت های نادرستی است که به هم می دهند، از جمله این که اینها معتقدند مثلا جبرئیل در رساندن پیام وحی اشتباه کرده است.
سپس می نویسد: اسلام دین تسامح است، و از آغاز اسلام به این سوی، این تسامح در آن شناخته شده بوده است. اسلامی که دعوت به تعامل درست با اهل ذمه می کند، طبعا نسبت به مسلمانان باید روحیه اخوت را بیشتر تاکید کند. البته الان من درصدد نیستم که فرقه های اسلامی را الغاء کنم، چنان که هیچ کس توان این کار را ندارد، اما وقتی می شود به اسم وطن اقوام مختلف را جمع کرد، به اسم وحدت دینی، نمی توان این همه مسلمان را گردآورد.
سپس می گوید یکی از زمینه های این وحدت، می تواند همین مصاهرت، یعنی ازدواج پسر شاه ایران با دختر پادشاه مصر باشد. در این زمینه توضیحات بیشتری هم داده شده و سپس با اشاره به این که بسیاری از آنچه به شیعه نسبت می دهند، صحیح نیست، می گوید تلاش می کند تا در این زمینه روشنگری کرده و اهل سنت را با عقاید درست شیعیان آشنا سازد.
اعظمی می گوید که ما این «جماعت اخوت اسلامی» را برای همین درست کردیم تا بین مذاهب مختلف، با برگزاری جلسات علمی و کنفرانس ها و مبادلات علمی و دانشجویی، بتوانیم مشکلات را حل کنیم.
شیخ محمد حسن اعظمی از صفحه 171 به بعد، به معرفی مذهب شیعه پرداخته تحت عناوینی چون معنی لفظ الشیعه، فرق الشیعه، انتشار الشیعه، و خلاصة عقیدة الشیعة الاثنی عشریه مطالبی در معرفی شیعه نوشته است.
شاید گفته شود که ماجرای وحدت شیعه و سنی در مصر، و تأسیس مرکزی برای وحدت، از ماجرای ازدواج محمدرضا پهلوی با فوزیه آغاز شده است، اما نباید ماجرا در همین جا محدود کرد، در آن زمان، تفکر اعتدالی در مصر حاکم بود و دانشمندان این کشور، به ندرت گرفتار افراط بودند. این وضعیت دلایل تاریخی خاص خود را داشت، اما بیش از همه، غلبه فضاهای فکری جدید که همزیستی بیشتر اقوام و طوایف را ترویج می کرد، تأثیر گذاشته بود.
متاسفانه از اوائل قرن بیستم که کتابهای ابن تیمیه چاپ شد و به سرعت و با گستردگی توزیع گردید، به تدریج جریان افراط بر اعتدال غلبه کرد تا این که دیدیم این روزها، رسما آتش زدن یک مسلمان سنی که خلبان اردنی بود، به فتوای ابن تیمیه منسوب شد.
ماجرای وحدت اسلامی در مصر، بعدها در دوره پهلوی دوم هم مورد حمایت قرار گرفت و نه تنها دولت، بلکه در قم آیت الله بروجردی نیز بشدت از آن حمایت کرد. نتیجه آن که رفت و آمدهای زیادی صورت گرفت، برخی از آثار معتدل شیعه در مصر چاپ شد، بسیاری از دانشمندان مصری، مقالاتی در لزوم وحدت و ارائه تصویری معتدل از شیعه نوشتند.... به هر روی آن فضا تغییر کرد و رسید به این نقطه که به نظر می رسد به شکل بدی درآمده و گویا از کنترل خارج شده است.
پارسینه توقع نداشتم اینجوری بنویسی مادر همین فوزیه ملکه نازلی یکی از فاسدترین زنان مصر بود ازدواج فوزیه و محمدرضا هم طبق نظر فردوست دوست شاه برنامه انگلیس بود وقتی هم برای ازدواج فوزیه ملکه نازلی به ایران اومد یکی از محافظینش که باهاش رابطه داشت و خواست به خوابگاهش راه بدن که به رضاخان خبر دادن گفت راهشان ندهید مگر خانه ما فاحشه خانه است خود ملک فاروق برادر فوزیه هم وقتی مرد مطبوعات غربی نوشتن عیاش ترین سلطان جهان درگذشت