روایت حمید لولایی از بازیگر شدنش در «خندوانه»
پارسینه: او درباره عشقش به سینما گفت: «من آنقدر عاشق سینما بودم که وقتی از من میپرسیدند پدرت چه کاره است با همان لباسهای پر از وصله و مندرس میگفتم سینما نپتون مال پدرم است در حالی که پدرم خیلی فقیر بود.»
او درباره عشقش به سینما گفت: «من آنقدر عاشق سینما بودم که وقتی از من میپرسیدند پدرت چه کاره است با همان لباسهای پر از وصله و مندرس میگفتم سینما نپتون مال پدرم است در حالی که پدرم خیلی فقیر بود.»
او افزود: «به همین خاطر معلمم در تمام سال میگفت به پدرت بگو برایم کارت میهمان بگیرد و من مدام بهانه میآوردم. خودم هم برای فیلم دیدن میرفتم و با پیژامه میایستادم جلوی در سینما و وقتی خانوادهای شش، هفت نفره میخواستند بروند توی سینما من هم قاطی آنها میرفتم داخل. هیچ وقت بلیت نمیخریدم. »
او در خصوص اولین کاری که بازی کرده گفت: «اولین کارم یک کار کودک بود و من در آن نقش «دارکوب» بازی میکردم. آقای اردستانی هم خرس بود. او داشت نجاری میکرد و من هم بالای درخت ایستاده بودم و باید با خرس صحبت میکردم. در قسمتی از نمایش، عین یک پرنده میپریدم و میآمدم بالای میز تا بتوانم با این خرس صحبت کنم. الان خودم باورم نمیشود که چنین کاری میکردم. آنقدر که عاشق این کار بودم. »
لولایی افزود: «ولی اولین کار تلویزیون سریال «سر به داران» بود. آقای ضرابی در این سریال بازی داشت و من چون تئاتر کار کرده بودم مرا میشناخت و به من زنگ زد و گفت میآیی در یک سریال بازی کنی؟ گفت همین الان باید خودت را برسانی وگرنه مینیبوس میرود. من از خیابان دماوند و میدان امام حسین تا خیابان الهیه دویدم. بعدها فهمیدم اگر در رشتههای دیگری میرفتم موفقتر میشدم. چون پول نداشتم که تاکسی بگیرم. من میدویدم که ناگهان مردم مرا گرفتند چون فکر کردند دزد هستم. من هم دیگر تحمل نکردم و زدم زیر گریه که من را ول کنید، من بازیگرم. جیبهایم را گشتند و دیدم اصلا پول ندارم. خلاصه رفتم و در کاشان فیلمبرداری کردیم و بعدها به من خبر دادند که آقای نجفی از بازی من خیلی خوشش آمده و یک نقش بلند برایت در نظر گرفته است.»
این بازیگر ادامه داد: «وقتی رفتم پول بگیرم اکبر عالمی که تهیهکننده بود به من یک چک پنج تومانی به من داد که از آن هفتصد تومانش را برای مادرم جارو برقی خریدم و با باقیاش طی چند ماه آینده مدام سینما و تئاتر میرفتم.»
خدا حفظش کنه