آرمان- سعيد شمس: محمود احمدينژاد با توجه به كارنامهاش شانسي براي بازگشت به قدرت ندارد، احمدينژاد با وجود انتقادات و مسائل مطرح شده رايهاي دهكهاي پايين جامعه را دارد و... اين تحليلهايي است كه از ماههاي پاياني دولت دهم بارها و بارها مطرح شده است و همچنان ميشود تا احتمال بازگشت محمود احمدينژاد به قدرت همچنان به عنوان احتمالي مبهم در فضاي سياسي ذهنها را به خودش مشغول كند. به هر حال نبايد فراموش كرد كه شناختي كه جامعه از ويژگيهاي رئيس دولتهاي نهم و دهم دارد، موجب ميشود تا بازگشتش به قدرت ناخودآگاه به بخش مهمي از ادبيات سياسي كشور بدل شود. عبدا... ناصري میگوید: «احمدينژاد با رفتاري خاص و غيرعلمي «ظاهر»ي به وجود آورده است كه در نتيجه آن بخشي از عوام و قشر آسيبپذير جامعه را به عنوان حامي دارد. ببينيد، ايجاد نظام يارانهاي به اقشار ضعيف اين فرصت را داده است تا مبلغي كه به هر حال براي آنها ميتواند قابل توجه باشد، به حسابشان واريز شود. احمدينژاد به همين دليل چشم به ضررهاي هدفمندي يارانهها بست تا از طريق پرداخت 45500 تومان به هر نفر، تحت هر شرايطي راي بخشي از مردم را از آن خود ببيند.» در ادامه
گفتوگوی ناصری را با «آرمان» میخوانید:
پرسش را بدون مقدمهچيني و صريح مطرح میکنم؛ محمود احمدينژاد در بين مردم راي دارد يا ندارد؟
براي پاسخ به اين پرسش لازم است كه توضيحي درباره اقشار حاضر در جامعه ارائه شود. جامعه ايران را بايد به دو بخش نخبه و عامه تقسيم كرد. آقاي احمدينژاد به خاطر نوع عملكرد و همچنين رفتارهايي كه از چند ماه مانده به انتخابات سال 84 تا الان در سطح ملي و بينالمللي از او مشاهده شده است، قطعا و حتما نميتواند روي رايهاي نخبگان حساب كند. اما واقعيت اين است كه برخی از عوام هنوز هم حاضر هستند تا روي برگهاي راي خود «محمود احمدينژاد» بنويسند.
اين نظر شما در حالي است كه دهكهاي پايين هم به تبع هزينههاي دولت پيشين، آسيبهايي جدي ديدند و معيشتشان بهطور جدي به خطر افتاد.
به هر حال احمدينژاد با رفتاري خاص و غيرعلمي «ظاهر»ي به وجود آورده است كه در نتيجه آن بخشي از عوام و قشر آسيبپذير جامعه را به عنوان حامي دارد. ببينيد، ايجاد نظام يارانههاي به اقشار ضعيف اين فرصت را داده است تا مبلغي كه به هر حال براي آنها ميتواند قابل توجه باشد، به حسابشان واريز شود. احمدينژاد به همين دليل چشم به ضررهاي هدفمندي يارانهها بست تا از طريق پرداخت 45500 تومان به هر نفر، تحت هر شرايطي راي بخشي از مردم را از آن خود ببيند.
نباید این نکته را نادیده انگاشت که فقرا هم از يارانهها ضرر ديدند.
آقاي روحاني در ماههاي اول دولتش و در شرايطي كه به لحاظ محبوبيت و مقبوليت موقعيت بسيار مناسبي داشت از مردم تقاضا كرد كه در صورت امكان از دريافت يارانه نقدي بهطور داوطلبانه انصراف بدهند، اما در عمل اينطور نشد و تعداد انصرافدهندگان ناچيز و بسيار كمتر از آني بود كه پيشبيني ميشد. بنابراين ميتوان گفت كه يارانه با وجود همه هزينههايش پايگاهی اجتماعي را در اختيار احمدينژاد قرار داده است، چون نوع سبد خانوار و شكل معيشت بسیاری، طوري است كه با مبلغ يارانهاي كه ماه به ماه به حسابشان واریز میشود، هم نيازهايشان تامين ميشود و هم مبلغي پسانداز ميكنند. مردم همه آنهايي نيستند كه در شهرها زندگي ميكنند. روستانشينان به دليل نوع هزينههاي خانوارشان و «سبد كالا»یی كه مختص روستانشيني است و همچنين تعداد بالاي اعضای خانواده، بهطور قطع همين مبلغ ناچيز را هم براي خود فرصتي براي پسانداز ميدانند و تاكيد ميشود كه دقيقا به همين دليل، احمدينژاد را رئيسجمهوري خوب ميدانند و بازهم به همين دليل حاضر هستند تا دوباره به او راي بدهند.
تلاش براي تقسيم جامعه به دو دسته غني و فقير هم در همين راستا بود؟
صد درصد! احمدينژاد از همان روزهاي اولي كه به طور غيرمنتظره خودش را در پاستور ديد، تلاش كرد تا به گونهاي قشر فقير اينگونه باور كند كه آمده است تا حق آنها را از سرمايهداران بگيرد كه اين مولفه در توجه اين گروه به او تاثير زيادي داشت. پس براي پايان دادن به اين بحث خلاصهوار ميگويم كه احمدينژاد راي دارد.
زنداني شدن محمدرضا رحيمي و حميد بقايي را به عنوان چهرههاي نزديك به احمدينژاد، چقدر بر فضای بازگشت مجدد احمدینژاد به عرصه سیاسی موثر میدانید؟
وقتي اصلاحطلبان با ائتلاف با گروهي كه اعتدالگرا شناخته ميشوند، توانستند اصولگرايان را در انتخابات رياستجمهوري شكست بدهند، ميتوان به سادگي به اين تحليل رسيد كه هستند گروهي كه با وجود هزينههاي آن هشت سال ترجيحشان اين باشد كه احمدينژاد بيايد تا چهرههاي اصلاحطلبي. دقيقا به همين دليل نميخواهند از احمدينژاد عبور كنند تا شايد در روز مبادا به كارشان بيايد.
پس احمدينژاد را نميتوان چهرهاي حاشيهنشين دانست؟
بله. كلا شخصيت احمدينژاد طوري نيست كه بتواند ساكت بنشيند و كاري به مسائل پیشرو نداشته باشد. او در هشت سال رياست ويژهاي كه داشت، چه در سطح ملي و چه در سطح بینالمللي توانست نفيا و اثباتا افكار عمومي را تا حدی نسبت به خودش جلب كند و به همين دليل در فضاي سياسي ايران و جهان گفتمانش شناخته شده است و به همين دلايل او نميتواند به عنوان مثال فعاليتش را محدود به تدريس دانشگاه يا فعاليتهاي NGOاي كند. همچنين بايد در نظر داشت كه بخشی از بدنه سیاسی تمايل ندارد كه احمدينژاد از صحنه خارج شود. تاكيد ميكنم كه اصولگرايان او را رقيبي جدي براي اصلاحطلبان ميدانند.
اما اصولگرايان اختلاف و شكافي جدي با او پيدا كردهاند، بهطوري كه همنشينيشان با احمدينژاد احتمال نامحتمل به نظر ميرسد.
فضاهاي كنوني را نبايد جدي گرفت و البته نبايد فراموش كرد كه احمدينژاد زاييده تلاشها و برآمده از جريان و همچنين تفكر اصولگرايي است و آنها او را به قدرت رساندند. البته ذكر اين نكته ضروري است كه بيترديد بخش قابل توجهي از اصولگرايان سنتي به خاطر نوع رفتاري كه احمدينژاد داشت و مخصوصا رفتاري كه بعد از سال 88 از خود بروز داد، بهشدت با وی مخالفند.
در صورت حضور انتخاباتي احمدينژاد، اصولگرايان با او رقابت خواهند كرد يا ائتلاف؟
بستگي به شرايط روزهاي پاياني مانده به انتخابات دارد. ترديد ندارم كه بخشي از اصولگراياني چون علي لاريجاني و باهنر اصلا و ابدا نميتوانند به فكر حمايت از احمدينژاد بيفتند.
البته گروهي هم همچنان قبولش دارند.
بخشهايي از جريان اصولگرايي در كمال تعجب محمود احمدينژاد را به عنوان نماینده تفكر مطلوب و رفتار صحيح مديريتي، اجرايي و سياسي ميدانند كه به عنوان مثال ميتوان به جبهههاي پايداري و يكتا اشاره داشت كه آرزويشان حضور احمدينژاد در انتخابات دوازدهمين دوره رياست جمهوري است.
سوال پاياني؛ احمدينژاد خودش تصميم به حضور در انتخابات دارد يا نه؟
احمدينژاد هميشه دوست دارد در صحنه باشد و دقيقا به همين دليل، اگر فضا را مناسب ببيند، حتما در انتخابات شركت خواهد كرد. البته شايد در انتخابات مجلس، ترجيحش معرفي «فهرست انتخاباتي» باشد تا ثبت نام براي شركت در انتخابات. مساله اين است كه او هرگز نميتواند
ساكت بنشيند.
من به عنوان کارآفرین و نخبه ۱۰۰درصد به جهت ارزش گذاری به مسایل تولید به ایشان با افتخار رای میدهم
خداراشکر
خرب کرده خیلی بد
من به عنوان یک فرد با تحصیلات بالا در این جامعه و آدمی که دنیا و کشورهای دیگر را دیده است و متوجه علاقه به احمدی نژاد در بین مردم عادی در بسیاری از کشورهای دیگر است با کمال افتخار حاضرم بازهم به ایشان رای بدهم.
همین حرف ها سال هشتاد و هشت هم بود اما اختلاف را همه دیدیم