ادامه حاشیه‌های اجرای بیژن بنفشه‌خواه در ˝خندوانه˝ / یوسف صیادی نامه نوشت

به‌هرحال نامه یوسف صیادی از این‌ قرار است:

بیژن بنفشه‌خواه بعضی مواقع اكثر ما آدم‌ها اشتباهی می‌کنیم، چه عمداً و یا چه سهوا، اما هیچ‌وقت یا قبول نمی‌کنیم اشتباه كردیم یا می‌خواهیم آن را توضیح كنیم؛ حتی به ندرت پیش می‌آید كه وقتی اشتباهمان را قبول كردیم قدرت عذرخواهی داشته باشیم، اما غافل از اینكه یک عذرخواهی واقعی 3 بخش دارد:

1_ متأسفم!

2_ تقصیر من بود!

3_ برای جبرانش چه کار می‌توانم بکنم؟

بیژن جان من برنامه "خندوانه" را ندیدم كه تو راجع به یك حقیقت دست‌نخورده بدن من و یكی از اجزا دوست‌داشتنی صورت من صحبت كرده بودی، اما بازتاب آن و تلفن‌هایی كه به من شد کنجکاوی مرا برانگیخت كه در یك برنامه پربیننده‌ كه البته گه‌گداری سانسور در مصاحبه‌ها با میهمانان آن دیده می‌شود، چه روی آنتن بردند كه جذابیت برنامه بیشتر شده كه راجع به آن این‌همه واكنش به گوش می‌رسید، اما بعد از تلفن تو راجع به اینكه چه گفته بودی و در آن برنامه چه گذشت كه آن‌قدر سوژه جذابی برای بعضی‌ها بود، پی بردم صداقت لحن و گفتار تو این سه بخش راجع به عذرخواهی كه در این دوره زمانه كمتر كسی جرات بیانش را دارد دوباره به من ثابت كرد تا دیگرانی كه تو را نمی‌شناسند و در این ماجرا كاسه‌ داغ‌تر‌ از‌ آش شده بودن بدانند دوستی بین ما مستحکم‌تر از نمره كسانی خواهد بود كه به‌واسطه آن تو بخواهی بهترین کمدین مشهور یك بازی باشی، چون تو را سال‌هاست می‌شناسم، می‌دانم صداقت در خصوصیات شخصی هنری تو از نگاه من قابلیت یك هنرمند محبوب شدن در دل مردم حتی بدون یك شو تلویزیونی را دارد. از همین‌جا اعلام می‌کنم به تو عزیز با جنبه بگویم از این به بعد آزادی درباره هرکدام از اجزا بدن من كه صلاح میدانی گپ بزنی، تا بسوزد دماغ كسانی كه با منظور گفتند چرا درباره دماغ من صحبت كردی.

ارادتمند: یوسف صیادی