درخواست قصاص چشم برای مرد اسیدپاش
پارسینه: مردی که قربانی انتقامگیری همکارش شده است، یک بار دیگر از دادگاه درخواست قصاص کرد و گفت تنها خواستهاش کورشدن متهم است.
مردی که قربانی انتقامگیری همکارش شده است، یک بار دیگر از دادگاه درخواست قصاص کرد و گفت تنها خواستهاش کورشدن متهم است.
پرونده این قربانی اسیدپاشی سه سال قبل در دادگاه کیفری استان تهران مطرح شد. ١٤ فروردین سه سال قبل مردی که فکر میکرد همکارش پشت سر او حرف میزند و او را اذیت میکند، در رختکن محل کارش با پاشیدن یک قابلمه اسید به صورت قربانی او را سوزاند و سپس ١٦ ضربه چاقو بر بدن او وارد کرد.
مرد قربانی که چهار ماه در کما بود و ماهها طول کشید تا از بیمارستان مرخص شود، بعد از بهبودی نسبی شکایت خود را مطرح کرد و گفت: «نمیدانم درگیری متهم با من به چه دلیل بود برای تعویض لباسم رفته بودم که رویم اسید پاشید و بعد هم با چاقو ضرباتی به من زد». این در حالی بود که متهم مدعی شد چون همکارش پشت سر او حرف زده اقدام به این اسیدپاشی کرده و قصد قتل او را داشته است.
متهم در شعبه ٧١ وقت دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد و شاکی در این جلسه با توجه به اینکه کاملا نابینا و ناشنوا شده است، برای او درخواست قصاص چشم و گوش کرد و قضات نیز ضمن صدور حکم قصاص، پرداخت دیه درباره سایر قسمتهای بدن قربانی که سوخته بود را هم در نظر گرفتند.
این رأی مورداعتراض متهم قرار گرفت و خواستار تجدیدنظر شد. هرچند دیوانعالی کشور قصاص گوش را موردتأیید قرار داد اما درخصوص قصاص چشم عنوان کرد با توجه به غیرممکنبودن کورکردن چشم با اسید، حکم نقض و رسیدگی به پرونده به شعبه همعرض محول میشود بنابراین پرونده این بار به شعبه چهار دادگاه کیفری شماره یک استان تهران فرستاده شد.
روز گذشته بعد از اینکه نماینده دادستان کیفرخواست را خواند، مرد قربانی در جایگاه حاضر شد و یک بار دیگر عنوان کرد درخواست صدور حکم قصاص دارد.
او گفت: من وضعیت بسیار بدی دارم و برای اینکه بتوانم هزینههای درمانم را تأمین کنم حتی خانهام را فروختم تا به حال ٨٠ عمل جراحی روی بدنم انجام شده که به این وضعیت رسیدهام و خواستهای بهجز قصاص هم ندارم. اصراری هم ندارم که حتما چشم با اسید سوزانده شود همین که متهم نابینا شود و دردم را بفهمد برایم کافی است».
وقتی نوبت به متهم رسید، او یک بار دیگر ادعای قبلی خود را مطرح کرد و گفت: «مرد شاکی مدام پشت سر من حرف میزد و آزارم میداد او به یکی از همکارانم گفته بود این مرد آبدارچی باید ادب شود. شاکی برایم ایجاد مزاحمت میکرد به همین خاطر هم از او انتقام گرفتم؛ او بود که اذیتها را شروع کرد».
بعد از پایان جلسه رسیدگی به پرونده برای اینکه مشخص شود درخواست مرد شاکی عملی است یا نه، پرونده به پزشکی قانونی ارسال شد.
ارسال نظر