انتخابات مجلس دهم در راه است، زنان، اينبار براي ورود به مجلس، آمادهتر از هميشه ميشوند، زناني كه تاكنون نتوانستهاند سهمي بيش از ٥ درصد در پارلمان كشور را از آن خود كنند، اكنون خواهان سهم ٣٠ درصدي خود در مجلساند؛ عددي نزديك به ١٠٠ نفر. كمتر از چهار ماه ديگر تا آغاز انتخابات زمان باقي مانده و زنان در احزاب و تشكلهاي مختلف، در حال آماده كردن بسترهاي ورودشان به مجلس هستند، جلسات و برنامههاي مختلفي در شهرهاي مختلف از ماههاي گذشته آغاز شده و زنان در حال ارايه دادن برنامههاي خود، به مردم و نمايندگان احزاباند؛ احزابي كه شرط ورود قدرتمند زنان به انتخابات، توافق با مردان حزبي است؛ مرداني كه پيشكسوتترند به واسطه جنسيت و قدرتشان.
احزاب با نگاههاي متفاوت سياسي، بر ورود زنان تمركز كردهاند؛ تمركزي محسوس كه ميتوان آن را در گفتار و ادبياتشان به وضوح ديد. بسياري از زنان فعال سياسي كه در دورههاي گذشته در مجلس بودند، اينبار براي ورود به مجلس اعلام آمادگي كردهاند. از سوي ديگر، اين زنان با برنامههايي كه براي ورود حداكثري زنان به مجلس دهم
در نظر دارند، خواستار معرفي زنان فعال در حوزههاي ديگري هستند كه صاحب تخصص و دانشاند و هنوز به جامعه سياسي ايران معرفي نشدهاند؛ زناني كه ميتوانند با حضور در مجلس، با استفاده از قدرت قانونگذاري، قوانيني تدوين كنند كه جامعه زنان بتواند نسبت به قبل شاهد گذاري باشد كه حضور مثمرثمرتري از خود نشان دهد.
فعاليتهاي اجتماعي زنان شايد بيش از ديگر فعاليتها، در سطح جامعه، از سوي زنان نمود داشته باشد. فعاليت سياسي و اقتصادي، زنان كمتري را به خود ديده، آنقدر كم كه در همه ٩ مجلسي كه تاكنون نظام جمهوري اسلامي به خود ديده، شاهد كمترين حضور از سوي زنان بوديم. حضور زنان در بدنه دولت هم به حدي كمرنگ است كه سه معاون از ميان ١١ معاون رييسجمهور، تنها زنانياند كه در دولت يازدهم، حضور دارند. دولتهاي پيشين هم با آماري يا برابر اين عدد يا كمتر از آن، با حضور زنان در كابينه مواجه بودند. شايد دولت يازدهم تنها دولتي بود كه معاونت زنانش، همه وزارتخانهها را موظف به انتصاب مشاوران زن كرد. اما هنوز مباحث زنان، در كابينه يازدهم هم، از نگاه دولتمردان مباحثي جدي نيست. در ميان ٩ مجلسي كه تاكنون در نظام جمهوري اسلامي برپا بوده، ميتوان به آمار ناچيز ٥ درصدي حضور زنان كه بيشترين مقدار بوده و متعلق است به مجلس پنجم، اشاره كرد. در اين ميان، ميتوان گفت در مجموع ٩ دوره گذشته مجلس، جمعا ٧٨ نماينده زن در مجلس حضور داشتند كه اين عدد در برابر ٢٦٩٠ نماينده ٩ دوره مجلس، عددي ناچيز است. بيشترين تعداد نماينده زن در مجلس
پنجم بوده كه ١٤ نفر بودند و كمترين در مجلس اول و دوم كه چهار نفر بودند.
تحقيقي كه توسط دو محقق در دانشگاه تهران انجام شده، نشان ميدهد زنان از كدام حوزههاي انتخابيه شركت بيشتري در انتخابات داشتند و به مجلس راه يافتند. در كل ٩ دوره مجلس فقط هشت نفر از حوزههاي تك عضوي به نمايندگي مجلس انتخاب شدند، در حالي كه ٧٠ نفر از حوزههاي چند نمايندهاي راهي خانه ملت شدند. ١١ نماينده از حوزههاي شهرستانهاي كوچك به مجلس راه يافتند و ٦٧ نماينده از حوزههاي مراكز استانها. سهم استان تهران به عنوان پايتخت از بين ٧٨ نماينده تاكنون زن، تنها ٤٧ نفر است و ١٦ استان، هرگز هيچ نماينده زني در مجلس نداشتند. در اين تحقيق به نژاد و قوميت استانها پرداخته و نقش آن را در فرستادن نمايندگان زن به مجلس بياثر دانسته است. چه كه از شهرهاي ترك زبان، كرد زبان و سيستان و بلوچستان، زناني راهي مجلس شدهاند كه
براساس فرهنگ متفاوت اين شهرها، شايد در ابتدا بعيد بهنظر ميرسيد اين اتفاق بيفتد. عواملي چون ميزان سواد و فرهنگ ساكنان شهرها ميتواند در انتخاب شدن زنان موثر باشد و توسعه اقتصادي عامل دومي است كه اين تحقيق آن را مهم ميداند و هرچه توسعه اقتصادي كمتر باشد، ميزان انتخاب زنان در آن شهرها شايد كمتر به نظر برسد. شناخته نشده بودن و ماندن زناني كه حتي متخصصاني هستند در رشتههاي متفاوت، يكي از مهمترين عواملي است كه آنان را از پستهاي سياسي و حساستر و كليديتر دور نگه ميدارد. شناختي كه جامعه نسبت به افراد به دست ميآورد، در اثر ورود اين افراد به پستهاي اجرايي است و به واسطه اين مشاغل اجرايي، حتي خرد در نظر مردم جامعه، ميتوانند ظاهر شوند و اقدامات خود را شرح و بسط دهند و با ثابت كردن تواناييهايشان ميتوانند در گامهاي بعدي به مجامع تاثيرگذارتري چون مجلس شوراي اسلامي راه يابند.
اينبار، براي ورود زنان به مجلس دهم، احزاب اصلاحطلب و اصولگرا، هركدام برنامههايي جداگانه دارند، شايد اصلاحطلبان بيشتر و اصولگرايان كمتر. در ميان احزاب قديمي و جديد اصلاحطلب، سراغ مجمع زنان مسلمان نوانديش، اتحاد ملت ايران اسلامي، خانه كارگر، جامعه زينب و موتلفه رفتيم. فاطمه راكعي از مجمع زنان مسلمان نوانديش، آذر منصوري از حزب اتحاد، سهيلا جلودارزاده از خانه كارگر، اعظم حاجي عباسي از جامعه زينب، حسين مرعشي از كارگزاران و سيده فاطمه مقيمي به عنوان عضو از حزب مشاركت در اين گفتوگو ما را همراهي كردند، برخي از جانب حزب سخن گفتند و برخي نظرات شخصيشان را اعلام كردند. در اين ميان، اعضاي حزب موتلفه حاضر به سخن گفتن با روزنامه اعتماد نشدند.
منبع: اعتماد
ارسال نظر