میخواهند هزینه رد صلاحیتها را بالا ببرند
پارسینه: کمتراز سه ماه به دو انتخابات مهم خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی باقی ماندهوجریانات سیاسی ازهماکنون تلاش میکنند به کمک رسانههای خودفضای انتخاباتی- تبلیغاتی را به کشور تزریق و با معرفی نامزدهای احتمالیخود لیستهای انتخاباتی رابه مردم معرفیکنند.
کمتر از سه ماه به دو انتخابات مهم خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی باقی مانده و جریانات سیاسی از هماکنون تلاش میکنند به کمک رسانههای خود فضای انتخاباتی- تبلیغاتی را به کشور تزریق و با معرفی نامزدهای احتمالی خود لیستهای انتخاباتی را به مردم معرفی کنند. سهم جریان تجدیدنظرطلب از چنین رویکردی هم در قیاس با رقیب بسیار پررنگتراست، به گونهای که روزنامههای متعدد این جریان دو هفتهای است که در صدد برآمدهاند با انتشار اسامی و تصاویر نامزدهای احتمالی جریان متبوع خود، رأیآوری کاندیداهای تجدیدنظرطلب را به عنوان دغدغه اصلی مردم! مطرح کنند. آن هم در حالی که بسیاری از مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم همچنان بیپاسخ مانده است.
به دلایل مختلفی تبلیغات انتخاباتی زودهنگام تجدیدنظرطلبان به شکل گسترده توسط رسانههای زنجیرهای این جریان دنبال میشود که مهمترین آن را باید دوری 10 ساله آنها از قدرت دانست. تیم تصمیمگیر این جریان با برنامههای از قبل طراحی شده و مدون تصمیم دارد به چنین میدانی پا بگذارد و برای نخستین بار بعد از سال 80 پیروزی در یک آوردگاه انتخاباتی را جشن بگیرد؛ برنامههایی که مهمترین آن «اختلافافکنی بین جریان رقیب و طیف اصولگرایان»، «تخریب نهادهای عالی نظام که در عرصه انتخابات تصمیمگیر و تصمیمساز هستند»، «ایجاد همگرایی بین گروههای مختلف جریان خودی»، «تلاش برای ائتلاف حداکثری با دولت تدبیر و امید»، «تخریب جریان اصولگرا و زیر سؤال بردن کارنامه مجلس نهم» و «انتخاباتی کردن فضای کشور سه ماه مانده به انتخابات اسفند و ارائه لیستهای انتخاباتی که در نوع خود بدعتی در عرصه انتخابات به حساب میآید» است.
حال اگر چه برنامهها و تاکتیکهای این جریان برای موفقیت در انتخابات پیش رو متفاوت و متنوع است اما آنها یکی از بزرگترین سدهای پیش روی خود را برای بازگشت به قدرت ، «شورای نگهبان» میدانند، شورایی که تاکنون توانسته موفقیتهای بزرگی را برای انقلاب و نظام با خود به همراه بیاورد و بسیاری از اهداف مدعیان اصلاحطلب را با چالش روبهرو ساخته است. از همین رو یکی از محورهای مشترک تمام رسانههای وابسته به طیف تجدیدنظرطلب، تضعیف شورایی است که بر اساس قانون اساسی اختیار دارد صلاحیت نامزدهای انتخاباتی را تشخیص دهد و به افراد تندرو و مخالف نظام و انقلاب اجازه ورود به عرصه انتخابات را ندهد.
همانطور که اشاره شد روند تخریب شورای نگهبان طی سالهای گذشته هم یک اصل رفتاری از سوی جریان مورد اشاره بود، اما همانطور که در ادامه خواهد آمد، این روند طی 27ماه اخیر روندی افزایشی داشته و در روزهای اخیر شکل جدیدی به خود گرفته است، در یکی از دهها نمونه «ابتکار» - ابتدای سال 93 - در مطلبی، در پاسخ به این پرسش که آیا ترکیب مجلس ریش سفیدها جوانتر میشود و با طرح احتمال قرار گرفتن « فیلتر کهولت سن بر سر راه خبرگان» به انتخابات سال گذشته پرداخته و مینویسد: ردصلاحیت غیرمترقبه آیتالله هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 با یک دلیل تازه از سوی شورای نگهبان اعلام شده بود «کهولت سن». موضوعی که در سالهای پس از انقلاب هیچگاه به عنوان یک دلیل رسمی برای رد صلاحیت نامزدهای انتخابات مجالس شورای اسلامی، خبرگان و شوراهای شهر و روستا و همچنین انتخابات ریاست جمهوری، ذکر نشده بود. در نمونه دیگر روزنامههای زنجیرهای تابستان امسال بار دیگر حمله به شورای نگهبان را مورد توجه قرار دادند، بهانه آنها برای ساماندهی موج جدید تخریبی علیه این نهاد انقلابی سخنان هاشمی رفسنجانی بود که بیان کرده است: در دوره قبل که دولت
و شورای نگهبان و نیروهای امنیتی میخواستند از انتخاب درست جلوگیری کنند، ناگهان مردم متحول شدند و این انتخاب آنها را ترساند.
در ادامه این روند، مجمع محققین و مدرسین - که فعالیتهای گستردهای علیه نظام به خصوص در فتنه سال88 داشت - طی ماه گذشته در نامهای به رئیسجمهور به تخریب شورای نگهبان پرداخت.
هزینهتراشی برای شورای نگهبان با رد صلاحیتهای احتمالی
اگرچه تخریب شورای نگهبان به عنوان بزرگترین مانع تجدیدنظرطلبان در موفقیتهای احتمالی پیش رو، فصل مشترک شخصیتها و رسانههای این طیف است اما باید به تاکتیک این روزهای این رسانهها هم اشاره داشت و آن حمایتهای متراکم و مستمر از نامزدهایی است که احتمال رد صلاحیت آنها توسط این مرجع قانونی هم وجود دارد، تا بدینوسیله عرصه را به شورای نگهبان تنگ کرده و اعضای این شورا تحت چنین فشاری به حداقل تعداد ممکن رد صلاحیتها تن در دهند.
به معنای دیگر روزنامههای تجدیدنظرطلب در کنار عناصر تندرو خود تلاش میکنند با ترغیب و حمایت متعصبانه از برخی نامزدها که احتمالاً در انتخابات شرکت میکنند، این شورا را در شرایطی قرار دهند که ضمن تأیید صلاحیت برخی نامزدها به بخشی از تندروهای وابسته به این طیف هم اجازه ورود به عرصه انتخابات را بدهند. دستاورد دیگر چنین تحرکی وامدار کردن نامزدهای مشهوری است که میتوانند نقش کاتالیزور، برای بازگشت تجدیدنظرطلبان به عرصه قدرت را هم بازی کنند.
زیر سؤال بردن مشروعیت شورای نگهبان
اساساً ضعف پایگاه اجتماعی جماعت تجدیدنظرطلب و فقدان رهبریت در این جامعه را هم میتوان دلیل دیگری دانست که طیف هواخواه لیبرالیسم را در مسیری قرار داده تا با ترغیب برخی از شخصیتها خود را از انزوای سیاسی که به آن گرفتار آمده بیرون بکشد. مدعیان اصلاحطلبی تلاش میکنند با تبلیغات گسترده روانی - رسانهای علیه فعالیتهای این شورا در انتخابات ماسبق، ابتدا «مشروعیت» این نهاد زیر سؤال برده شود و در کنار آن تصمیمگیریهای مختلف اعضای آن «سیاسی - جناحی» عنوان شود تا بلکه این شورا در تصمیمات آینده خود به خصوص در حوزه رد صلاحیت افراد وابسته به جناح هنجارشکن در انتخابات مجلس دهم و خبرگان پنجم دچار خطا در محاسبات و اشتباه در تصمیمات شود. پدرخواندههای طیف هواخواه لیبرالیسم در داخل بسیار امیدوارند تا به واسطه همین تبلیغات بتوانند زمینه مناسبی برای تصاحب کرسیهای دو مجلس مذکور داشته باشند و بر رقیب دیرینه خود در این دو آوردگاه غلبه کنند.
تئوریسینهای این جناح همچنین، استحاله و فروپاشی حاکمیت دینی را مستلزم ایجاد انفعال و سلب اعتماد ملی از نهادهای منسوب به رهبری نظیر صداوسیما، شورای نگهبان یا سپاه پاسداران میدانند. به همین دلیل روزنامههای زنجیرهای همچنان درصددند با وارد ساختن اتهامات بیاساس به شورای نگهبان در مسیر چنین هدفی قدم بر دارند.
منبع:
تسنیم
ارسال نظر