براي هرکسي پيش ميآيد که گاهي بيدليل دلش بگيرد و احساسات ناخوشايند به او هجومآورند اما اگر اين حالت زياد و غيرقابلکنترل شود، ديگر طبيعي نيست و نبايد بهراحتي از کنارش گذشت. دکتر سيدکمال موسوي بهعنوان روانشناسي که با برخي از نمونههاي بيماري دوقطبي برخورد داشته است، در گفتوگو با نوآوران ميگويد: سازمان ملل در سال 2000 تعريفي از انسان ارائه داده است به اين مضمون: انسان موجودي است که چهار بعد دارد: بعد زيستي ـ ارثي، بعد رواني ـ تربيتي، بعد اجتماعي ـ الگويي و بعد معنوي ـ باورها.
يه روز خندون يه روز گريون
سيدکمال موسوي در ادامه بابيان اينکه بيماري دوقطبي تحت تأثير عامل زيستي ـ ارثي قرار دارد، عنوان ميکند: اين بيماري مادرزادي است. مبتلايان به اين اختلال بهطور مداوم در دو قطب شناورند؛ گاهي افسرده، نااميد، کمتحرک و سست هستند و گاهي شيدا ميشوند. حالت شيدايي اين بيماران به اين صورت است که نميتوانند هيجانات خود را کنترل کنند، بيشازحد حرف ميزنند، بيشازحد خريد ميکنند و اعتمادبهنفس کاذب دارند.
بهگفته اين روانشناس بيماريهاي مادرزادي زمان ظهور دارند. در بيشتر موارد زمان ظهور اختلال دوقطبي 25 سالگي است و تا آن زمان اين بيماري درحالت کمون (مخفي) قرار دارد.
پيش از درمان، ازدواج ممنوع
اما آيا افرادي که به اختلال دوقطبي دچار هستند ميتوانند زندگي و تعاملات سالمي داشته باشند؟ آيا کسي که يک روز عاشق و روز ديگر فارغ است ميتواند شغلي بگزيند يا يکطرف ارتباطي عاطفي باشد؟ سيدکمال موسوي بر اين باور است که: ناچاريم دررابطه با مبتلايان به بيماري دوقطبي توصيه کنيم ازدواج دائم صورت نگيرد. متأسفانه اينگونه افراد يک روز صد هستند و يک روز صفر. آنها ميل شديد به خيانت دارند و در اغلب موارد به اين کار اقدام خواهند کرد؛ بنابراين درستترين کار اين است که اينها ازدواج نکنند؛ مگرآنکه تحت درمان قرارگرفته و معالجه شوند. البته اين بيماران همه به يکشکل نيستند. در بعضي از آنها دو روز يکبار تغيير خُلق رخ ميدهد و برخي ساعتبهساعت تغيير خُلق ميدهند؛ بنابراين ممکن است درمان بعضي از آنها بسيار سخت باشد.دکتر موسوي درخصوص درمان اختلال دوقطبي اظهار ميکند: بيماريهاي ارثي به اين صورت هستند که درمانشان طول عمر يک فرد است و مبتلايان به آن بايد در دوران عمر خود دارو مصرف کنند. البته احتمال اينکه در برههاي از زمان بتوان مصرف دارو را متوقف کرد هم وجود دارد. درمورد بيماريهاي رواني اولويت اول با درمان دارويي است
اما مشاوره، رفتاردرماني و شناختدرماني نيز موردنياز است. کسي که دوقطبي است، ثبات خُلق ندارد و داروهايي که برايش تجويز ميشود، او را به سمت ثبات خُلق سوق ميدهد.وي در ادامه ميگويد: مصرف دارو و رواندرماني دو ريل راهآهن هستند و هردو بايد انجام شود. دارو کمک ميکند تا بيثباتيها از بين بروند و مشاوره کمک ميکند تا بيمار مهارت بهدست آورد.
رسانههاي نوپديد به سردي و رفتارهاي دوگانه دامن ميزنند
براساس اولين آمار جامع بينالمللي درارتباط با بيماران دوقطبي، ايالاتمتحده با 4.4 درصد و هند با 0.1 درصد، بهترتيب بالاترين و پايينترين ميزان اختلال دوقطبي را دارا هستند. دکتر سيدکمال موسوي معتقد است: تعداد بيماران دوقطبي خيلي زياد نيست و اين فکر که مشاهده رفتارهاي دوگانه و دمدمي بهدليل افزايش مبتلايان به اختلال دوقطبي است، غلط است. اگر ميبينيد اين رفتارها زياد شده يا ميزان سردي و خيانت زوجين به هم افزايشيافته است، تحت تأثير چهار عامل است که يکي از آنها مشکل ژنتيکي ـ مثل اختلال دوقطبي ـ است. عامل دوم الگوگيري غلط است؛ مانند اينکه پدر شخص اقدام به خيانت کرده و اين عملي او بدآيندي هم درپي نداشته است. عامل سوم کوتاهي همسر است و عامل چهارم که قدمت زيادي هم ندارد، همهگيري شبکههاي اجتماعي و رسانههاي نوپديد است که برخي امور ناخوشايند را تسهيل کردهاند؛ يعني عوامل هوسبازي يا خيانت دردسترس قرارگرفتهاند و حتي ممکن است افرادي را که نيت يک زندگي سالم دارند، به سمت اين امور سوق دهند.
غيرطبيعي است اما فکر ميکنيم طبيعي است
دکتر احمد جليلي، رئيس منتخب انجمن علمي روانپزشکان ايران درخصوص استاد بهاءالدين خرمشاهي، نويسنده و مترجم و حافظپژوه معروف گفته است: وي دچار اختلال دوقطبي است. امروزه در جهان، فعاليتهاي گستردهاي تحت عنوان «انگزدايي از بيماريهاي رواني» صورت ميگيرد؛ به اين صورت که افراد موفق و معروف مبتلا به بيماري رواني، باهدف زدودن بار منفي از اين بيماريها داوطلبانه بيماري خود را با مردم در ميان ميگذارند. استاد خرمشاهي نيز با همين نيت بارها ابراز داشتهاند که بهنوعي افسردگي دوقطبي مبتلا هستند.گاهي ناآگاهي و گاهي خجالت باعث ميشود براي درمان مشکل خود به روانشناس مراجعه نکنيم. طبق گفته دکتر سيدکمال موسوي با انجام تستهاي روانسنجي ازجمله تست MMPI، تست «ميلون» يا تستهاي مشابه، بهراحتي مشخص ميشود فرد به اختلال دوقطبي مبتلاست يا خير. آگاهي از وجود بيماري و تلاش براي درمان آن، وضعيت را چه براي بيمار و چه براي اطرافيان او راحتتر ميکند اما متأسفانه در ايران ممکن است يک نفر مدتها در جامعه زندگي کند و تمام مشکلات را بهسختي پشت سر بگذارد؛ بدون آنکه بداند ريشه همه آنها بيماري او بوده است. بيماريهايي هستند که ما با
آنها متولد ميشويم و حتي ميميريم؛ درحاليکه با معاينه و بررسي ميتوانستيم زندگي راحتتري داشته باشيم.
منبع: نوآوران
توی ایران خودمون دنیا بیمار دوقطبی داریم که آمریکارو به عنوان کشوری که بیشترین بیمار دوقطبی است نام بردید.جمعیت آمریکا کجا و جمعیت ایران کجا