آغاز تقابل لاریجانی و دلواپسان
پارسینه: رابطهٔ دلواپسان و علی لاریجانی شکرآب است. یک قاعدهٔ نانوشتهٔ کلی -شاید استثناءاتی داشته باشد- این است هرکس روزیروزگاری رقیب محمود احمدینژاد بود؛ همیشه دشمن دلواپسان است.
هیچگاه رابطهٔ حامیان محمود احمدینژاد با رقبایش در انتخابات نهم و دهم به دوستی تبدیل نشد و حتی گاهی هرچه گذشت دشمنی بیشتر و بیشتر شد. حتی هنگامی که بسیاری از حامیان احمدینژاد در دو سال پایانی و به ویژه پس از داستانِ خانهنشینی یازده روزه از او دل بریدند، اما آن دشمنیها باقی ماند. اکبر هاشمی رفسنجانی نمونهٔ روشن رقیب آن روز است که هنوز هم دشمن است. دیگر رقبای احمدینژاد هم اینگونه بودند. از میان رقبای احمدینژاد، شاید محمدباقر قالیباف را بتوان نزدیکترین فرد از جهت تفکر به او دانست؛ اما حتی قالیباف هم از دشمنی حامیان احمدینژاد بینصیب نماند. مداح مشهور تهران او را به «عمرسعد» تشبیه کرد. پس از شکست دلواپسان در انتخابات ۹۲، تا مدتها میان حامیان سعید جلیلی و محمدباقر قالیباف درگیری بود و هر یک دیگری را دلیل شکست میدانست. تاریخ دهه گذشته میگوید دلواپسان هیچگاه نتوانستند از رقابت به دوستی برسند و هر چه این رقابت شدیدتر بود، دشمنی بیشتر شده است. نمیتوان گفت این دشمنی پس از رقابت، نتیجهٔ تفکر دلواپسی است؛
چه بسا ماجرایی اتفاقی و از بد حادثه باشد. به هر صورت، علی لاریجانی از روزی که محمود احمدینژاد سودای ریاست جمهوری کرد، رقیب او بود و این آغاز تقابل دلواپسان و علی لاریجانی است.
لاریجانی، دو سال نخست دورهٔ احمدینژاد، دبیر شورای امنیت ملی بود. او پروندهٔ هستهای را به سرانجامی رسانده بود؛ اما احمدینژاد او را برکنار کرد و پروندهٔ برنامهٔ هستهای ایران تا دوران حسن روحانی بسته ماند. علی لاریجانی از برجام و توافق هستهای در دوران روحانی حمایت کرد. حامیان احمدینژاد، لاریجانی را متهم کردند که پس از انتخابات ۸۸، پیروزی را به موسوی تبریک گفته است. در اسفند ۹۰، مجلس با ۷۹ امضاء، احمدینژاد را فراخواند تا به سؤال نمایندگان پاسخ دهد؛ اما او با طنز و تمسخر پاسخ مجلس را داد. بهمن ۹۱، تقابل احمدینژاد و لاریجانی پررنگتر از همیشه بود. در ۱۵ بهمن، عبدالرضا شیخالاسلامی وزیر کار احمدینژاد استیضاح شد. احمدینژاد در جلسهٔ استیضاح، فیلمی را پخش کرد که مخفیانه از گفتگوی فاضل لاریجانی و سعید مرتضوی گرفته شده بود. لاریجانی پاسخ احمدینژاد را داد و او را متهم کرد که مانع رسیدگی به پروندهٔ اطرافیانش میشود. هفت روز بعد، در مراسم ۲۲ بهمن در حرم حضرت معصومه، حامیان احمدینژاد سخنرانی لاریجانی را بهم ریختند که به «غائلهٔ قم» معروف شد. «حلقهٔ پرتو» به ایجاد غائلهٔ قم متهم شد. اگرچه پس از خانهنشینی یازده روزه احمدینژاد، دلواپسان به ظاهر علیه احمدینژاد موضع گرفتند، اما همواره در تنشهای سیاسی از او حمایت کردند. آنها مخالف طرح سؤال از رئیسجمهور بودند که یکی از سؤالات نیز همین خانهنشینی بود. پس از استیضاح وزیر کار، سخنرانی لاریجانی را در حرم به آشوب کشاندند. حتی در دوران روحانی، آرزوی بازگشت او را کردند.
حلقهٔ پرتو
پرتو سخن، هفتهنامهای است که از سوی مؤسسه امام خمینی قم منتشر میشود. این مؤسسه برای آیتالله مصباح یزدی است. آیتالله مصباح و شاگردانش در روی کار آمدن احمدینژاد، سهمی انکارناشدنی داشتند. پرتوسخن در انتخابات ۸۴ چندین ویژهنامهٔ تبلیغاتی برای احمدینژاد چاپ کرد. شاگردان آیتالله و طلاب جوان شیفتهٔ ایشان به شهرها و روستاهای دور و نزدیک سفر کردند و محمود احمدینژاد را تبلیغ کردند.
نام حلقهٔ پرتو از این نشریه گرفته شده است. آنها در بسیاری از «غائله»های قم دست داشتهاند. در نماز جمعه علیه آیت الله جوادی آملی شعار دادند. در مقابل بیت برخی مراجع مانند آیتالله صافی گلپایگانی علیه ایشان شعار گفتند. در خرداد ۸۵، سخنرانی اکبر هاشمی را بر هم زدند و ... اما هیچگاه با آنان برخوردی نشد. پس از بلوا در سخنرانی ۲۲بهمن لاریجانی، مجلس گزارشی مفصل علیه حلقهٔ پرتو تهیه و منتشر کرد. آنها پیش از غائله و پس از آن، پیامکهایی رد و بدل کرده بودند که در این گزارش به آنها اشاره شده است: «ترکاندن در تخصص ماست! همه بدانند.» و «برادران امشب کم ترکاندیم، چون موقعیت لو رفته بود، ولی باز هم تشکر!»
لاریجانی؛ نمایندهٔ قم
پس از برکناری یا استعفای لاریجانی از شورای امنیت ملی، او از ۱۳۸۶ نمایندهٔ قم شد. در دورهٔ هشتم از ۳۲۷هزار رأی، با ۲۳۹هزار رأی نفر اول شود و در دورهٔ نهم از ۴۱۴هزار رأی، او ۲۷۰هزار رأی داشت و باز نفر نخست بود. در هر دو دوره، جامعهٔ مدرسین قم از او حمایت کرد. پدر لاریجانی، آیتاللهالعظمی شیخ هاشم آملی از مراجع تقلید قم بود و او منتسب به خانوادهٔ علماست. همچنین علی لاریجانی داماد شهید مطهری است. او در هر دو دوره با اختلاف بسیار نفر نخست شد ؛ آنهم در شهری که «حلقهٔ پرتو» فعالیت میکند.
انتخابات مجلس نهمِ قم، یک پدیده داشت؛ احمد امیرآبادی فراهانی. با آنکه کاندیدای اصلی حامیان آیتالله مصباح، مجتبی ذوالنور روحانی شناختهشده بود، اما امیرآبادی از او پیشی گرفت و نماینده مجلس شد. امیرآبادی ۱۴۷هزار رأی -حدود نصف رأی لاریجانی- و ذوالنور ۱۳۵هزار رأی کسب کردند. هیچیک از این دو از حمایت جامعهٔ مدرسین بهره نبردند. اما رأی ذوالنور با امیرآبادی تفاوتی اساسی داشت. رأی حجتالاسلام ذوالنور، رأی سیاسی و گفتمانی بود؛ اما رأی امیرآبادی رأی قومیتی. آنانکه به ذوالنور رأی دادند، به خاطر تفکر سیاسی او بود. سالها در قم شناخته شده بود. اما امیرآبادی ناشناخته بود. امیرآبادی با حمایت ترکهای نیروگاه به مجلس راه یافت؛ نه به خاطر تفکر سیاسیاش. منطقهٔ نیروگاه قم، منطقهای وسیع با جمعیتی فراوان است. عمده جمعیت این منطقه را ترکها تشکیل میدهند. زبان گفتاری این منطقه ترکی است. امیرآبادی توانست رأی اهالی این منطقه را به سوی خود بکشاند و با اضافه کردن رأی دلواپسان به مجلس راه یابد.
رأی قومیتی راهی برای به زیرکشیدن لاریجانی
دلواپسان در پی اینند که لاریجانی را به زیر بکشند. لاریجانی در دورهٔ گذشته دو برابر آنان رأی داشت و اگر تغییرات سیاسی پس از رویکار آمدن روحانی را در رأی مردم در نظر بگیریم، احتمالاً این دوره، به خاطر حمایت او از برجام و نقشش در تصویب آن در مجلس، رأی لاریجانی بیشتر خواهد شد. پس دلواپسان برای به زیرکشیدن رأی او کاری سخت در پیش رو دارند.
قم سه نماینده دارد. آنها میخواهند فهرستی سه نفره معرفی کنند تا مبادا رأی سوم به سوی لاریجانی نرود. مطمئناً در دورهٔ گذشته، برخی از کسانی که به امیرآبادی و ذوالنور رأی دادند، لاریجانی را هم در برگههای خود نوشتهاند. این تعداد حتی اگر کم باشد، باز بخشی از رأی لاریجانی را خواهد شکست. آنها وحید یامینپور، مجری تلویزیون را به قم آوردهاند، سقای بیریا معاون احمدینژاد در امور روحانیون نیز از دیگر کاندیداهای آنان است. چهار-پنج نفری که باید سه نفرشان فهرست را پر کنند. امیرآبادی قطعاً در فهرست خواهد ماند. او رأی منطقهٔ ترکنشین نیروگاه را همراه دارد و میتواند آنها را مجاب کند که به دو همفکرش رأی دهند. نخستین جلسات پیش از انتخابات دلواپسان در همین منطقه آغاز شد. امیرآبادی به رأی دلواپسان نیاز دارد و دلواپسان به رأی قومیتی امیرآبادی. باید میان سه-چهار گزینهٔ دیگر دو نفر انتخاب شوند. اگرچه ذوالنور، شناختهشدهتر و محبوبتر است؛ اما صددرصد همراه دلواپسان نیست. او مانند دلواپسان به برجام حمله نکرد. در بسیاری از اتفاقات سکوت میکند. این احتمال وجود دارد، که این استقلال نسبی باعث شود او در فهرست جا نگیرد. در هر صورت، آنان روی رأی قومیتی حساب باز کردهاند. اتفاقی که شاید با توجه به مبانی دلواپسان کمی غریب بیاید.
تلاش دیگر دلواپسان این است که مانع از حمایت جامعه مدرسین از علی لاریجانی شوند. اتفاقی که تنها در صورتی ممکن است که جامعهٔ مدرسین فهرست انتخاباتی ندهد. اگر آنها فهرست دهند، از علی لاریجانی حمایت خواهند کرد؛ زیرا مراجع قم از او حمایت میکنند. تلاش دلواپسان این است که مانع فهرست انتخاباتی جامعهٔ مدرسین شوند. این فهرست از آن جهت اهمیت دارد که به صورت سنتی، بسیاری از مردم قم، به این فهرست رأی میدهند. رأی نفر دوم انتخابات پیشین قم، حجتالاسلام آشتیانی به خاطر حمایت جامعه مدرسین از اوست. اگر جامعهٔ مدرسین، فهرست انتخاباتی ندهد، نخستین بار است در انتخابات مجلس، کاندیداها معرفی نمیکند و آنگاه میتوان پیشبینی کرد که بخشی از سبد رأی علی لاریجانی ریزش خواهد کرد.
سه راهکار فهرست سه نفره بدون جای خالی، توجه به رأی قومیتی و تلاش برای نفی فهرست انتخاباتی جامعهٔ مدرسین بخشی از کوشش دلواپسان برای پایین آوردن رأی علی لاریجانی در قم و حتی شکست او در انتخابات دهم مجلس است. لاریجانیای که در مجلس هشتم و نهم اجازه نداد هیچگاه آنان به ریاست مجلس برسند و بارها با آنان مقابله کرد.
لاریجانی و اصولگرایی نو
در تب و تاب تأیید صلاحیتها و عدم احراز سید حسن خمینی در خبرگان، خبر کوتاه مهمی بود که کمتر به آن توجه شد؛ عدم همراهی علی لاریجانی با فهرست اصولگرایان. احتمالاً معنیاش این باشد که لاریجانی از حدادعادل و مؤتلفه و پایداری و ... جدا شد و راهی دیگر انتخاب کرد. چه لاریجانی و همراهانش فهرست مستقلی ارائه دهند و چه با اعتدالگرایان حامی دولت ائتلاف کنند و چه به صورت آرام و مستقل و بدون فهرست در انتخابات حاضر شوند، میتوان ادعا کرد که او از اصولگرایی مغشوش امروز جدا شده است؛ چنانچه علیاکبر ناطقنوری جدا شده بود. اینها در پیِ پیریزی اصولگرایی خالص و نو هستند؛ اصولگراییای که از تفکرات احمدینژاد و حامیانش و پایداریها دور باشد. اصولگرایی امروز مغشوش به تفکرات پایداری و احمدینژادی است. لاریجانی میخواهد خود را از این گونه از اصولگرایی جدا کند. اصولگرایی یا جای اوست یا جای دلواپسان. او نمیتواند با وزیران احمدینژاد و پایداریها در یک اقلیم بگنجند.
این جدایی نه فقط به خاطر تقابلهای گذشته است. تفکر لاریجانی با تفکر پایداری ناسازگار است؛ چنانچه تفکر سیاسی ناطقنوری با آنان همراه نیست. در تفکر پایداری عنصر حذف رقیب با هر ابزاری برجسته است. اما لاریجانی و ناطقنوری اگرچه اصولگرایند، اما در پی حذف اصلاحطلبان و رقبای سیاسی خود نیستند. لاریجانی گسترهٔ خودیها را توسعه میدهد و به رقبا از جناح دیگر هم جا میدهد؛ اما پایداریها به هیچوجه آنان را نمیپذیرند.
تراز اصولگرایی در این سالها «حسین شریعتمداری» و «کیهان» است. اصولگرایی که ترازش کیهان باشد با آن اصولگرایی که ترازش ناطقنوری باشد، بسیار متفاوت است. علی لاریجانی، نمیخواهد همراه اصولگرایی کیهانی باشد. او در پی بنای نویی از اصولگرایی است. تفکری که با رقیب، رقابت کند و دوست باشد و رقابت به حذف و دشمنی نیانجامد. دایرهٔ خودیها گسترده باشد. ابزار مباهته در آن راه نداشته باشد. اخلاق سیاسی بر رفتارها حاکم باشد. او با خروج از این ائتلاف و گردهمایی، احتمالاً به سوی بنای دستهای نو از اصولگرایان است و با این انشعاب، خود را از تندرویهای برخی اصولگرایان جدا میکند و احتمالاً با تشکیل اصولگرایی مبتنی بر عقلانیت، طیف سنتی اصولگرایان را به سوی خود بکشاند و حتی نیمنگاهی به ریاستجمهوری پس از حسن روحانی داشته باشد. تقابل قدیمی او با دلواپسان و احتمال انشعاب او از اصولگرایان و تشکیل نواصولگرایی راه سخت و پرتنشی را برای او به همراه دارد.
سیداکبر موسوی/ دوهفتهنامه روشن
لاریجانی، دو سال نخست دورهٔ احمدینژاد، دبیر شورای امنیت ملی بود. او پروندهٔ هستهای را به سرانجامی رسانده بود؛ اما احمدینژاد او را برکنار کرد و پروندهٔ برنامهٔ هستهای ایران تا دوران حسن روحانی بسته ماند. علی لاریجانی از برجام و توافق هستهای در دوران روحانی حمایت کرد. حامیان احمدینژاد، لاریجانی را متهم کردند که پس از انتخابات ۸۸، پیروزی را به موسوی تبریک گفته است. در اسفند ۹۰، مجلس با ۷۹ امضاء، احمدینژاد را فراخواند تا به سؤال نمایندگان پاسخ دهد؛ اما او با طنز و تمسخر پاسخ مجلس را داد. بهمن ۹۱، تقابل احمدینژاد و لاریجانی پررنگتر از همیشه بود. در ۱۵ بهمن، عبدالرضا شیخالاسلامی وزیر کار احمدینژاد استیضاح شد. احمدینژاد در جلسهٔ استیضاح، فیلمی را پخش کرد که مخفیانه از گفتگوی فاضل لاریجانی و سعید مرتضوی گرفته شده بود. لاریجانی پاسخ احمدینژاد را داد و او را متهم کرد که مانع رسیدگی به پروندهٔ اطرافیانش میشود. هفت روز بعد، در مراسم ۲۲ بهمن در حرم حضرت معصومه، حامیان احمدینژاد سخنرانی لاریجانی را بهم ریختند که به «غائلهٔ قم» معروف شد. «حلقهٔ پرتو» به ایجاد غائلهٔ قم متهم شد. اگرچه پس از خانهنشینی یازده روزه احمدینژاد، دلواپسان به ظاهر علیه احمدینژاد موضع گرفتند، اما همواره در تنشهای سیاسی از او حمایت کردند. آنها مخالف طرح سؤال از رئیسجمهور بودند که یکی از سؤالات نیز همین خانهنشینی بود. پس از استیضاح وزیر کار، سخنرانی لاریجانی را در حرم به آشوب کشاندند. حتی در دوران روحانی، آرزوی بازگشت او را کردند.
حلقهٔ پرتو
پرتو سخن، هفتهنامهای است که از سوی مؤسسه امام خمینی قم منتشر میشود. این مؤسسه برای آیتالله مصباح یزدی است. آیتالله مصباح و شاگردانش در روی کار آمدن احمدینژاد، سهمی انکارناشدنی داشتند. پرتوسخن در انتخابات ۸۴ چندین ویژهنامهٔ تبلیغاتی برای احمدینژاد چاپ کرد. شاگردان آیتالله و طلاب جوان شیفتهٔ ایشان به شهرها و روستاهای دور و نزدیک سفر کردند و محمود احمدینژاد را تبلیغ کردند.
نام حلقهٔ پرتو از این نشریه گرفته شده است. آنها در بسیاری از «غائله»های قم دست داشتهاند. در نماز جمعه علیه آیت الله جوادی آملی شعار دادند. در مقابل بیت برخی مراجع مانند آیتالله صافی گلپایگانی علیه ایشان شعار گفتند. در خرداد ۸۵، سخنرانی اکبر هاشمی را بر هم زدند و ... اما هیچگاه با آنان برخوردی نشد. پس از بلوا در سخنرانی ۲۲بهمن لاریجانی، مجلس گزارشی مفصل علیه حلقهٔ پرتو تهیه و منتشر کرد. آنها پیش از غائله و پس از آن، پیامکهایی رد و بدل کرده بودند که در این گزارش به آنها اشاره شده است: «ترکاندن در تخصص ماست! همه بدانند.» و «برادران امشب کم ترکاندیم، چون موقعیت لو رفته بود، ولی باز هم تشکر!»
لاریجانی؛ نمایندهٔ قم
پس از برکناری یا استعفای لاریجانی از شورای امنیت ملی، او از ۱۳۸۶ نمایندهٔ قم شد. در دورهٔ هشتم از ۳۲۷هزار رأی، با ۲۳۹هزار رأی نفر اول شود و در دورهٔ نهم از ۴۱۴هزار رأی، او ۲۷۰هزار رأی داشت و باز نفر نخست بود. در هر دو دوره، جامعهٔ مدرسین قم از او حمایت کرد. پدر لاریجانی، آیتاللهالعظمی شیخ هاشم آملی از مراجع تقلید قم بود و او منتسب به خانوادهٔ علماست. همچنین علی لاریجانی داماد شهید مطهری است. او در هر دو دوره با اختلاف بسیار نفر نخست شد ؛ آنهم در شهری که «حلقهٔ پرتو» فعالیت میکند.
انتخابات مجلس نهمِ قم، یک پدیده داشت؛ احمد امیرآبادی فراهانی. با آنکه کاندیدای اصلی حامیان آیتالله مصباح، مجتبی ذوالنور روحانی شناختهشده بود، اما امیرآبادی از او پیشی گرفت و نماینده مجلس شد. امیرآبادی ۱۴۷هزار رأی -حدود نصف رأی لاریجانی- و ذوالنور ۱۳۵هزار رأی کسب کردند. هیچیک از این دو از حمایت جامعهٔ مدرسین بهره نبردند. اما رأی ذوالنور با امیرآبادی تفاوتی اساسی داشت. رأی حجتالاسلام ذوالنور، رأی سیاسی و گفتمانی بود؛ اما رأی امیرآبادی رأی قومیتی. آنانکه به ذوالنور رأی دادند، به خاطر تفکر سیاسی او بود. سالها در قم شناخته شده بود. اما امیرآبادی ناشناخته بود. امیرآبادی با حمایت ترکهای نیروگاه به مجلس راه یافت؛ نه به خاطر تفکر سیاسیاش. منطقهٔ نیروگاه قم، منطقهای وسیع با جمعیتی فراوان است. عمده جمعیت این منطقه را ترکها تشکیل میدهند. زبان گفتاری این منطقه ترکی است. امیرآبادی توانست رأی اهالی این منطقه را به سوی خود بکشاند و با اضافه کردن رأی دلواپسان به مجلس راه یابد.
رأی قومیتی راهی برای به زیرکشیدن لاریجانی
دلواپسان در پی اینند که لاریجانی را به زیر بکشند. لاریجانی در دورهٔ گذشته دو برابر آنان رأی داشت و اگر تغییرات سیاسی پس از رویکار آمدن روحانی را در رأی مردم در نظر بگیریم، احتمالاً این دوره، به خاطر حمایت او از برجام و نقشش در تصویب آن در مجلس، رأی لاریجانی بیشتر خواهد شد. پس دلواپسان برای به زیرکشیدن رأی او کاری سخت در پیش رو دارند.
قم سه نماینده دارد. آنها میخواهند فهرستی سه نفره معرفی کنند تا مبادا رأی سوم به سوی لاریجانی نرود. مطمئناً در دورهٔ گذشته، برخی از کسانی که به امیرآبادی و ذوالنور رأی دادند، لاریجانی را هم در برگههای خود نوشتهاند. این تعداد حتی اگر کم باشد، باز بخشی از رأی لاریجانی را خواهد شکست. آنها وحید یامینپور، مجری تلویزیون را به قم آوردهاند، سقای بیریا معاون احمدینژاد در امور روحانیون نیز از دیگر کاندیداهای آنان است. چهار-پنج نفری که باید سه نفرشان فهرست را پر کنند. امیرآبادی قطعاً در فهرست خواهد ماند. او رأی منطقهٔ ترکنشین نیروگاه را همراه دارد و میتواند آنها را مجاب کند که به دو همفکرش رأی دهند. نخستین جلسات پیش از انتخابات دلواپسان در همین منطقه آغاز شد. امیرآبادی به رأی دلواپسان نیاز دارد و دلواپسان به رأی قومیتی امیرآبادی. باید میان سه-چهار گزینهٔ دیگر دو نفر انتخاب شوند. اگرچه ذوالنور، شناختهشدهتر و محبوبتر است؛ اما صددرصد همراه دلواپسان نیست. او مانند دلواپسان به برجام حمله نکرد. در بسیاری از اتفاقات سکوت میکند. این احتمال وجود دارد، که این استقلال نسبی باعث شود او در فهرست جا نگیرد. در هر صورت، آنان روی رأی قومیتی حساب باز کردهاند. اتفاقی که شاید با توجه به مبانی دلواپسان کمی غریب بیاید.
تلاش دیگر دلواپسان این است که مانع از حمایت جامعه مدرسین از علی لاریجانی شوند. اتفاقی که تنها در صورتی ممکن است که جامعهٔ مدرسین فهرست انتخاباتی ندهد. اگر آنها فهرست دهند، از علی لاریجانی حمایت خواهند کرد؛ زیرا مراجع قم از او حمایت میکنند. تلاش دلواپسان این است که مانع فهرست انتخاباتی جامعهٔ مدرسین شوند. این فهرست از آن جهت اهمیت دارد که به صورت سنتی، بسیاری از مردم قم، به این فهرست رأی میدهند. رأی نفر دوم انتخابات پیشین قم، حجتالاسلام آشتیانی به خاطر حمایت جامعه مدرسین از اوست. اگر جامعهٔ مدرسین، فهرست انتخاباتی ندهد، نخستین بار است در انتخابات مجلس، کاندیداها معرفی نمیکند و آنگاه میتوان پیشبینی کرد که بخشی از سبد رأی علی لاریجانی ریزش خواهد کرد.
سه راهکار فهرست سه نفره بدون جای خالی، توجه به رأی قومیتی و تلاش برای نفی فهرست انتخاباتی جامعهٔ مدرسین بخشی از کوشش دلواپسان برای پایین آوردن رأی علی لاریجانی در قم و حتی شکست او در انتخابات دهم مجلس است. لاریجانیای که در مجلس هشتم و نهم اجازه نداد هیچگاه آنان به ریاست مجلس برسند و بارها با آنان مقابله کرد.
لاریجانی و اصولگرایی نو
در تب و تاب تأیید صلاحیتها و عدم احراز سید حسن خمینی در خبرگان، خبر کوتاه مهمی بود که کمتر به آن توجه شد؛ عدم همراهی علی لاریجانی با فهرست اصولگرایان. احتمالاً معنیاش این باشد که لاریجانی از حدادعادل و مؤتلفه و پایداری و ... جدا شد و راهی دیگر انتخاب کرد. چه لاریجانی و همراهانش فهرست مستقلی ارائه دهند و چه با اعتدالگرایان حامی دولت ائتلاف کنند و چه به صورت آرام و مستقل و بدون فهرست در انتخابات حاضر شوند، میتوان ادعا کرد که او از اصولگرایی مغشوش امروز جدا شده است؛ چنانچه علیاکبر ناطقنوری جدا شده بود. اینها در پیِ پیریزی اصولگرایی خالص و نو هستند؛ اصولگراییای که از تفکرات احمدینژاد و حامیانش و پایداریها دور باشد. اصولگرایی امروز مغشوش به تفکرات پایداری و احمدینژادی است. لاریجانی میخواهد خود را از این گونه از اصولگرایی جدا کند. اصولگرایی یا جای اوست یا جای دلواپسان. او نمیتواند با وزیران احمدینژاد و پایداریها در یک اقلیم بگنجند.
این جدایی نه فقط به خاطر تقابلهای گذشته است. تفکر لاریجانی با تفکر پایداری ناسازگار است؛ چنانچه تفکر سیاسی ناطقنوری با آنان همراه نیست. در تفکر پایداری عنصر حذف رقیب با هر ابزاری برجسته است. اما لاریجانی و ناطقنوری اگرچه اصولگرایند، اما در پی حذف اصلاحطلبان و رقبای سیاسی خود نیستند. لاریجانی گسترهٔ خودیها را توسعه میدهد و به رقبا از جناح دیگر هم جا میدهد؛ اما پایداریها به هیچوجه آنان را نمیپذیرند.
تراز اصولگرایی در این سالها «حسین شریعتمداری» و «کیهان» است. اصولگرایی که ترازش کیهان باشد با آن اصولگرایی که ترازش ناطقنوری باشد، بسیار متفاوت است. علی لاریجانی، نمیخواهد همراه اصولگرایی کیهانی باشد. او در پی بنای نویی از اصولگرایی است. تفکری که با رقیب، رقابت کند و دوست باشد و رقابت به حذف و دشمنی نیانجامد. دایرهٔ خودیها گسترده باشد. ابزار مباهته در آن راه نداشته باشد. اخلاق سیاسی بر رفتارها حاکم باشد. او با خروج از این ائتلاف و گردهمایی، احتمالاً به سوی بنای دستهای نو از اصولگرایان است و با این انشعاب، خود را از تندرویهای برخی اصولگرایان جدا میکند و احتمالاً با تشکیل اصولگرایی مبتنی بر عقلانیت، طیف سنتی اصولگرایان را به سوی خود بکشاند و حتی نیمنگاهی به ریاستجمهوری پس از حسن روحانی داشته باشد. تقابل قدیمی او با دلواپسان و احتمال انشعاب او از اصولگرایان و تشکیل نواصولگرایی راه سخت و پرتنشی را برای او به همراه دارد.
سیداکبر موسوی/ دوهفتهنامه روشن
جناب پارسینه معلوم شد خط تو چیه.
همنوز پرونده فاضل لاریجانی برای مردم روشن نشده است؟؟؟؟؟؟؟
رییس مجلس پیروزی را به موسوی تبریک گفت چون میدانست نتیجه چی شده ولی به صورت خودجوش ناگهان محمود احمدی نژاد ۲۴ملیون رای اورد.ااا با نگاهی به تعداد رای ها۲۴ملیون احمدی نژاد ۱۴ملیون موسوی ۸ملیون قالیباف ۶ملیون غرضی ۴ملیون عارف۳ملیون کهروبی. نتیجه میگیریم حتی اونایی که تو قنداق بودن و حتی کسانی که هنوز به دنیا نیمده بودن هم رای دادن.جالبه .(: (:
از حذف نگو که یاد انتخابات سال 88 می افتم
درود بر نويسنده كه درست تشخيص داده است : اصول مورد نظر محموت و پايدارى چى ها دروغ، تخريب، تهمت، و از ميان برداشتن رقيب به هر وسيله ممكن است !
مردم باید به لاریجانی رای ندن اهل مازندران نماینده قم؟؟؟؟