جواد لاريجاني: بهترين استراتژي، اجماع بر روي احمدينژاد
محمد جواد لاريجاني به عنوان يك تحليلگر مسائل سياسي ضمن پيشبيني يك رقابت جدي در انتخابات آتي رياست جمهوري به ايسنا گفت: اصولگرايان بايد از لحاظ امنيت ملي و بالا رفتن شانس توفيق در جريان انتخابات رياست جمهوري آتي بر روي احمدينژاد اجماع و از وي حمايت كنند.
انتخابات را به جشن ملي تبديل كنيم
دكتر محمد جواد لاريجاني در گفتوگو با ايسنا درباره مسيرهاي پيش روي اصولگرايان در جريان انتخابات آتي اظهار كرد: مساله انتخابات يكي از مسائل مهم كشور است و ما بايد همه سعي كنيم آن را تبديل به يك جشن ملي كنيم؛ يعني انتخابات بايد تبديل به يك حادثه شيرين و پرثمر براي ملت باشد و گروههاي سياسي نيز بايد در اين ارتباط وظايف خود را به نحو احسن انجام دهند.
وي با اشاره به دو جناح سياسي كشور و رقابت اين دو اظهار كرد: جناح اصولگرا يكي از پرسابقهترين مجموعههاي سياسي در كشور، متشكل از احزاب متعددي است كه گروههاي مختلفي در زير چتر آن جمع شدهاند.
رقابت درعرصه انتخابات به منافع نظام آسيبي وارد نكند
وي با بيان اينكه " اصل بسيار مهم اين است كه جريانهاي سياسي بايد در فعاليتهاي سياسي خود مصالح ملي را بر مصالح جناحي ترجيح دهند" گفت: منظور اين است كه دو جناح با يكديگر در عرصههاي مختلف از جمله انتخابات رقابت كنند البته اين رقابت تا جايي باشد كه به منافع نظام آسيبي وارد نكند.
60 نفردر جريان اصولگرا از لحاظ شخصي براي رياست جمهوري لياقت دارند
اين فعال سياسي اصولگرا با بيان اينكه " برخي از رقابتها، رقابتهاي داخلي يك جناح است" به وضعيت جريان اصولگرا اشاره كرد و گفت: ما طيف وسيعي اصولگرا داريم كه نيروهاي بسيار فراوان و افراد لايق بسياري در اين جريان وجود دارند، ميتوانم 50، 60 نفر را نام ببرم كه از لحاظ شخصي براي رياست جمهوري لياقت دارند و شايد بيش از 500 نفر اين لياقت را دارند كه پستهاي بالايي چون وزارت را بر عهده بگيرند اما اينها تنها كافي نيست و بايد در اين قضيه به جهت و بعد ديگري نيز توجه داشت و آن بعد امنيتي و ملي است.
مشكل غربيها احمدينژاد نيست مشكل آنها نظام است
وي ادامه داد: امروز كشورهاي غربي به خصوص آمريكا و اروپاييها خارج از دايره نزاكت متداول و معمول به صورت صريح قصد دارند كه بر روي انتخابات تاثيرگذار باشند و وقتي حرفهاي بيربط بوش، اوباما و ساركوزي و ديگران را ميشنويم متوجه ميشويم كه اينها ميخواهند به ايران پيام بدهند كه مثلا اگر اين دولت عوض بشود ما با شما صحبت ميكنيم و در اين ارتباط ميخواهند خط بدهند، البته اين يك دروغ كاملا آشكار است؛ چراكه اگر در اين انتخابات صرف نظر از جناحها كمترين توفيقي براي غرب پيدا شود، آنها تشويق ميشوند كه قدم بعدي را بردارند؛ چراكه بايد دانست مشكل آنها احمدينژاد نيست، مشكل آنها نظامي است كه در برابر حرفها و سياستهاي آنها ايستادگي كرده است.
بهترين استراتژي براي جريان اصولگرا اجماع بر روي احمدينژاد است
وي افزود: بر اساس اين تحليل معتقدم بهترين كار براي جناح راست و اصولگرا اين است كه همه روي آقاي احمدينژاد متمركز شويم، با اذعان به اينكه ما افراد بسيار خوب و لايقي براي پستهاي وزارت و مناصب مهم داريم و اين صحبت من به معناي اين نيست كه افراد ديگر لايق نيستند.
احمدينژاد تولد چنين تصميمي را تسهيل كند
لاريجاني با بيان انيكه " خوشبختانه به فيض الهي اين مملكت فرزندان خوبي را در اردوگاه اصلاحطلب و اصولگرا دارد" در عين حال گفت: ولي از لحاظ امنيت ملي و بالا رفتن شانس توفيق، جناح اصولگرا در عرصه انتخابات بيشتر است و توصيه من اين است كه جناح اصولگرا در عرصه انتخابات يك كانديدا داشته باشد و بر روي يك نفر كه آقاي احمدينژاد است، اجماع كند و از طرف ديگر توصيه من به آقاي احمدينژاد و دوستان ايشان اين است كه تولد چه تصميمي را تسهيل كنند، چون اين يك تصميم جناحي است و احتياج به تعامل دارد. ايشان رفتار و سياستي اتخاذ كند كه تولد اين تصميم تسهيل پيدا كند و اين بهترين كار است.
دو تلقي از طرح وحدت ملي
وي در مورد بحث دولت وحدت ملي؛ طرح آن از سوي اصولگراياني چون ناطق نوري و علي لاريجاني، پذيرش آن از سوي برخي گروههاي اصلاحطلب و مخالفت برخي از گروههاي اصولگرا با آن گفت: به نظر من دو تلقي از اين طرح وجود دارد؛ تلقي اول اين است كه كشور در يك بحران عميقي قرار دارد و براي نجات كشور بايد تمام جناحها اختلافات را كنار بگذارند، دست به دست هم بدهند و كابينه را تقسيمبندي كرده و براي آن درصد تعيين كنند. من چون پيش فرض اين تلقي را قبول ندارم نتيجه آن را نيز قبول ندارم.
وي ادامه داد: نوع ديگري از مفهوم وحدت ملي اين است كه من از زبان رياست محترم مجلس شوراي شنيدهام؛ ما حول قانون اساسي، اصل نظام و رهبري وحدت داشته باشيم. اين حرف بسيار درست و وحدت ملي اصولگرايانه است.
اين تحليلگر مسائل سياسي همچنين گفت: البته ممكن است آقاي ناطق نوري بحث ديگري داشته باشند. شايد نظرشان اين باشد كه در پيشبرد امور مملكت بايد نيروهاي كارآمد و كاردان داشته باشيم كه اين قابل جمع است. يعني اينكه اگر دولت از آن اصولگرايان باشد و اصولگرايان توفيق داشته باشند اين بدين معنا نيست كه اگر مديري از جناح اصلاحطلب فردي متدين و قائل به نظام و كارآمد بود او را كنار بگذاريم. منظور اين است كه از تمام نيروهاي كارآمد و متدين استفاده شود و خود آقاي ناطق نوري وقتي وزير كشور بود، از طيفهاي مختلف استاندار داشت. در حالي كه خط و نگاه سياسي ايشان كاملا مشخص بود و من اين سليقه آقاي ناطق را ميپسندم؛ يعني اينكه ما فرزندان اين مملكت را كه از لحاظ تفكر و تدين سلامت كامل دارند و كارآمد هستند با عينك جناحي نگاه نكنيم و از ظرفيتهاي آنها استفاده كنيم و اين ايده بسيار خوبي است.
نيازمند بهكارگيري نيروهاي فعال و كارآمد هستيم
لاريجاني دربخش ديگري از گفتوگو با ايسنا با بيان اينكه " من بحث وفاق را فرع بر كارآمدي ميدانم" ادامه داد: امروز چالش بزرگ مملكت ما كارآمدي است، ما كارآمد كردن نظام حكومتي را نبايد دست كم بگيريم و براي اينكه ما نظام كارآمدي داشته باشيم گذشته از اينكه بايد سيستمي فكر كنيم و برنامه داشته باشيم، نيازمند بهكارگيري نيروهاي فعال و كارآمد هستيم و اينجاست كه معتقدم هر حكومتي چه اصولگرا و چه اصلاحطلب سركار آيد، نبايد مملكت را از خير مديران كارآمد و متدين محروم كند. متاسفم كه بايد گفت در طول اين 30 سال گذشته در اين زمينه خيلي كوتاهي داشتيم و اين همه ناشي از اين است كه دولتها ارزش كارآمدي را نميدانند، مثلا اگر جناح اصلاحطلب روي كار آمد نه تنها نيروهاي اصولگرا را مينيبوسي بيرون كرد حتي نيروهاي كارآمد خود را نيز به كار نگرفت و اين مرضي است كه در كمپ اصولگرايان ما نيز وجود دارد. به عبارت ديگر مرضي است كه تمام سياسيون كشور را فرا گرفته و بسيار خطرناك است؛ چراكه مملكت را از خدمات بهترين فرزندان خود محروم ميكنند.
وي گفت: در اينجا دو مبحث است؛ يكي رقابتهاي سياسي است كه من نظر خود را صريح گفتم. ديگري مساله روش مديريت كشور است كه هر كسي در اين عرصه رقابت پيروز شد، نبايد مملكت را از خير و بركت مديران كارآمد و متدين فقط به خاطر نگاه حزبي محروم كند و اين صحبت ناشي از دغدغه كارآمدي است و اين بالاتر از مساله وفاق است.
منتظر تولد فرزندان سياسي از دل دو جناح عمده كشور هستم
وي درباره احتمال شكلگيري جريان سوم يا تولد جريان سياسي جديدي فارغ از جريان اصولگرا و اصلاحطلب درعرصه سياسي كشور نيز اظهار كرد:من با ولع زيادي منتظر تولد فرزندان سياسي از دل دو جناح عمده كشور هستم، به نحوي كه به صورت دقيقتر و مدرنتر سازماندهي سياسي را دنبال كنند، ولي متاسفانه اين تولد هنوز صورت نگرفته و اين يكي از نواقص سيستم سياسي هر دو جناح است.
تشكلات حزبي ما در ضعف هستند
لاريجاني با بيان اينكه " تشكلات حزبي ما در ضعف هستند و توانمند نيستند" گفت: متاسفانه گاهي تبليغات منفي روي كار سازمان يافته حزبي صورت ميگيرد و حتي برخي از بزرگان در تريبونها به گونهاي اظهار تبري از احزاب ميكنند و ميگويند ما نبايد قضاوتهاي حزبي را وارد بحث كنيم، گويي اينكه قضاوت حزبي چيز منفي است، درحالي كه حزب يك دانشگاه است و ما بايد مديران حكومتي را دراين دانشگاه تربيت كنيم.
سيستم نسبت به صلاحيتهاي مديريتي كور است
وي ادامه داد: جريان آقاي كردان يك هشداري براي سيستم حكومتي ماست و اينكه اين سيستم مشكلاتي دارد. من با شناخت از آقاي كردان اتفاقا او را يك مدير بسيار توانمند ميدانم كه تحصيلات عاليه ندارد. اما چرا مديري مثل كردان نيازمند است كه بگويد من PHD دارم؟ اين به خاطر اين است كه سيستم ما نسبت به صلاحيتهاي مديريتي كور است. شما در انگلستان ميبينيد كه فرودگاههاي انگليس تحت مديريت يك فردي است كه تا يازدهم دبيرستان درس خوانده است ولي در حزب كار كرده و اثبات كرده كه مدير لايقي است و از اين مديريتش استفاده ميشود و رييس تمام فرودگاههاي انگليس است.
وي اظهار كرد: من ميخواهم بگويم كه ارزش علم را بايد دانست و جايگاه خاص خودش را دارد، ولي در كنار آن بايد قدر مديريتها را بدانيم و اين يك بحث جدي است و حزب جايي است كه ميتواند اين مسائل را درست و نيروهاي فرهيخته سياسي را تربيت كند. ما اگر اين كار را انجام ندهيم و جامعه را از اين كار محروم كنيم، پس از مدتي تمام سياسيون و امسال بنده با موهاي سفيد خواهند بود و اين خطر بزرگي براي كشور خواهد بود.
اين فعال سياسي اصولگرا گفت: البته معتقدم ما سياسيون گاهي دوست داريم كه اين آقايي خود را با سن حفظ كنيم و دوست نداريم نسل جديدتر بيايد.
تلاشهاي رضايي امواج خوبي را در داخل جريان ايجاد كرده است
وي در پاسخ به سوالي مبني بر وجود بستر ايجاد جريان سوم با توجه به تلاشهاي برخي از جمله محسن رضايي در اين زمينه اظهار كرد: البته آقاي رضايي خودشان عضو جريان اصولگرا و يك شخصيت برجسته با سوابق خيلي خوب است و تلاش كرده كه جريان جديدي ايجاد كند. ولي ما هنوز جذبه خاصي براي ايجاد اين جريان در بين فعالان سياسي نديدهايم و شايد بايد از نقاط ديگري شروع كنيم كه براي ملت ما و براي نسل جوان ما حكايتهاي تازهاي داشته باشد. ولي من از تلاشهايي كه آقاي رضايي در اين زمينه كردند تجليل ميكنم و فكر ميكنم كه تلاش ايشان بازخوردها و امواج خوبي را در داخل جريان ايجاد كرده است.
فعاليت كروبي در بين احزاب ديگر نوآوري است
لاريجاني همچنين در ارزيابي از وضعيت جريان اصلاحطلب گفت: جريان اصلاحطلب براي مملكت ما و رقابتهاي سياسي يك عنصر مهم و براي جريان اصولگرا يك رقيب قابل توجه است. در جريان اصلاحطلب دو چهره فعال براي نامزدي انتخابات رياست جمهوري مشاهده ميشود كه يكي آقاي خاتمي و ديگري آقاي كروبي است. آقاي كروبي مسير جالبي را تاكنون طي كرده؛ حزب ايجاد و سعي كرده سيستماتيك عمل كند و در برههاي نيز اعلام كانديداتوري كرده و باعث ايجاد تحرك حزبي شده است. كار آقاي كروبي در بين احزاب ديگر نوآوري است. در ضمن ايشان جذبههاي خاص خود را نيز در بين مردم دارد و سوابقشان نيز روشن است.
ترديد خاتمي مبتني برارزيابي از شانس كمتر پيروزي است
وي در مورد خاتمي نيز اظهار كرد: آقاي خاتمي به علت سوابق طولاني در وزارت، حكومت و رياست جمهوري و اعتبار و احترامي كه در سطح جهاني دارد يك كانديداي قوي براي رقابت خواهد بود و من فكر ميكنم ترديد خاتمي روي ارزيابي ايشان مبني بر شانس كمتر پيروزي باشد. براي شخصيتي مثل ايشان كه دو بار رييسجمهور شده، دوباره بيايد در رقابتي كه خيلي شانس روشني ندارد، شركت كند، يك انتخاب سخت است و در همه جاي دنيا اين يك انتخاب سخت است و من فكر ميكنم كه ترديد ايشان عمدتا از اين جهت است. ولي در عين حال من پيشبيني يك رقابت كاملا جدي را در عرصه انتخابات رياست جمهوري آتي ميكنم و نبايد انتخابات را دست كم گرفت.
مدل انتخابات رياست جمهوري سال 84 براي اكنون مناسب نيست
وي درباره اظهارات برخي تحليلگران كه معتقدند در جريان انتخابات آتي اصلاحطلبان محلي از اعراب ندارند و رقابت در داخل جريان اصولگرا با تعدد كانديداها خواهد بود، خاطرنشان كرد:اين نيز يك نوع تحليل است كه مثلا اصولگرايان هنوز زمينه رنسانس خيلي سنگين را براي خود نميبينند. ولي من فكر ميكنم اين اشتباه است؛ آنها در ميدان رقابت زمينه فعاليت خوبي دارند. ما در عرصه انتخابات گذشته رياست جمهوري شاهد تعدد كانديداها در جريان اصولگرا بوديم. اين شيوه و مدل براي آن زمان خوب بود و من فكر نميكنم آن مدل كاري كه براي انتخابات رياست جمهوري دوره قبل اصولگرايان داشتند براي زمان كنوني اصولگرايان نيز درست باشد. به نظر من در شرايط فعلي اصولگرايان بايد همه پشت سر آقاي احمدينژاد اجماع كنند و اين مدل را در پيش بگيرند؛ چراكه اين مدل كارآمدترين مدل است.
جناح اصولگرا فرض كند جناح اصلاحطلب داراي دو كانديدا قوي يعني خاتمي و كروبي است
اين فعال سياسي اصولگرا در پاسخ به اين سوال كه آيا اين صحبت شما ربطي به حضور يا عدم حضور خاتمي در عرصه انتخابات دارد؟ گفت: اين ربطي به آمدن يا نيامدن آقاي خاتمي ندارد.
وي همچنين درباره نظرسنجيهايي كه گفته ميشود شانس خاتمي را براي رياست جمهوري آتي خوب ميدانند و تاثير آن بر كاهش ترديدهاي وي براي حضور گفت: من نيز اين مباحث را شنيده و خواندهام و بر اساس همين مطلب است كه گفتم جناح اصلاحطلب شانس خوبي براي فعاليت دارد. ولي از طرف ديگر بايد ديد كه اين نظرسنجيها به چه ميزان قابل اتكاست. بحث استفاده از نظرسنجي در كشور ما متاخر است و بيش از هفت ـ هشت سالي از عمر آن نميگذرد. اينها و علايقي كه به آقاي خاتمي ابراز ميشود مشوقي براي آقاي خاتمي است ولي تمام فاكتورها نيست.
وي درباره ميزان احتمال حضور خاتمي در عرصه انتخابات نيز گفت: قرائني كه اكنون من ميبينم بيانگر اين است كه ايشان مصمم است كه كانديدا شود و در حال بررسي شرايط است؛ لذا جناح اصولگرا بايد فرض كند كه جناح اصلاحطلب داراي دو كانديدا قوي يعني آقاي خاتمي و كروبي است.
انتقادات اصولگرايان از احمدينژاد گاهي تندتر ازانتقادات اصلاحطلبان است
لاريجاني درباره اينكه ميگويد اصولگرايان بايد بر روي احمدينژاد اجماع كنند در حاليكه بارها ديدهايم به احمدينژاد انتقاد وارد كردهاند، خاطرنشان كرد: بله! گاهي انتقاداتي كه از طرف اصولگرايان به آقاي احمدينژاد شده تندتر از انتقادات جناح رقيب است ولي در عين حال توصيه ميكنم كه اصولگرايان در عرصه انتخابات بر روي آقاي احمدينژاد اجماع كنند. من خودم در برخي از جاها از برخي از اقدامات دولت انتقاد كردم و اين يك واقعيت است، ولي اين مانعي در ارتباط با آن بحث استراتژيك نيست و ما همواره بايد بتوانيم از رييسجمهور انتقاد كنيم.
وي گفت: مساله ديگر در مورد خود آقاي احمدينژاد است و من فكر ميكنم احمدينژاد امروز با احمدينژاد سال قبل و سال اول رياست جمهوري خيلي فرق كرده است، همانطور كه آقاي خاتمي روز اول رياستجمهورياش با پايان دوره هشت ساله فرق كرده بود و طبيعي است آقاي احمدينژاد در تجربه واقعي با حقايق موجود كارآمدي پيدا كرده و ميكند. احمدينژاد فردي بسيار باهوش است و به سرعت جيك و پوك پيشرفت بهتر كارها را متوجه ميشود و من روزانه از نحوه صحبت ايشان و موضعگيريهايشان و تعاملاتشان متوجه ميشوم كه در حال كسب يك تسلط بهتري هستند و در واقع يك تسلط بهتري دارد نمود پيدا ميكند. به همين دليل فكر ميكنم كه دوره آينده آقاي احمدينژاد به احتمال زياد اين كولهبار تجربه گذشته را با خود خواهد آورد و از آن استفاده خواهد كرد.
وي همچنين مساله ديگر را تعامل احمدينژاد با ساير نيروهاي اصولگرا و طيف كلي اصولگرا دانست و گفت: شايد ابتدا از حرفهاي ايشان و برخي از دوستانش استنباط شده باشد كه مساله سهمگيري مطرح است و ايشان بارها گفتند كه ما به كسي سهم بدهكار نيستيم در صورتي كه من معتقدم بحث سهمگيري مطرح نيست و آن را قبول دارم. در اينجا بحث تصميمسازي و تولد تصميمها به جاي تصميمگيري است و مفهوم تصميمسازي و تصميمگيري دو مبحث است.
بايد نگاه جديدي ازطرف رييسجمهور به نيروهاي جناح راست شود
اين فعال سياسي با بيان اينكه " كارهاي بزرگ را به تنهايي نميشود انجام داد و طبيعي است كه آقاي احمدينژاد از بين كساني كه بيشترين همراهي را با او دارند بايد يك مجموعه وسيع را با خود همراه كند تا كارها را به پيش ببرد" ادامه داد: بسيار براي منافع مملكت و منافع جناح راست مهم است كه يك نگاه جديد از طرف رييسجمهور به نيروهاي جناح راست عرضه شود و حتي معتقدم در يك مرحله بايد يك نگاه جديد به كل نيروهاي سياسي اعم از جناح چپ و راست عرضه شود؛ چراكه ايشان رييسجمهور هستند و انشاءالله دور بعد نيز رييسجمهور شوند. ايشان رييسجمهور همه هستند و رييسجمهور همه بودن بر پايه نوعي تعاملات خيلي روشن است. البته مردم به چپ و راست تقسيم نميشوند، ولي نيروهاي فعال سياسي شان خود را دارند و ما اگر ميخواهيم در كشور دموكراسي پا بگيرد نبايد توي سر نيروها بزنيم و بايد كاري كنيم كه فعاليت سياسي، فعاليت محترمي باشد.
اين تحليلگر مسائل سياسي گفت: من اميدوارم كه آقاي احمدينژاد براي اين دوره از انتخابات مسيري از تعامل را انتخاب كند كه تولد تصميم استراتژيك جريان اصولگرا را تسهيل كند. استراتژياي كه جناح اصولگرا همه در پشت سر آقاي احمدينژاد قرار بگيرند.
ريزش آراء براي روساي جمهور يك امر طبيعي است
وي درباره احتمال حمايت اصولگرايان در جريان انتخابات از فرد ديگري با توجه به اينكه برخي معتقدند مشكلات اقتصادي به ريزش آراي احمدينژاد منجر ميشود، گفت: ريزش آراء يك امر طبيعي است و در مورد آقاي خاتمي و آقاي هاشمي هم رخ داد و در دنيا نيز يك امر طبيعي است. ما در اينجا وارد يك رقابت و ميدان مسابقه ميشويم و تضميمي براي نتيجه آن نداريم. بايد تلاش كرد بيشترين آرا را از مردم گرفت، راي آنها را كسب كرد و به آنها اعتماد داد. طبيعي است كه يك فردي كه چهار سال رييسجمهور بوده در جريان انتخابات هم امكاناتي دارد و هم نقاط منفي. چون رييسجمهور بوده در تلويزيون و رسانهها مطرح بوده است و اين نقطه مثبت و چيزي است كه كانديداهاي ديگر ندارند ولي اين فرد چون مسوول است همه كم و كاستيها به نام او نوشته ميشود و همه از او ميخواهند كه اين كم و كاستيها را برطرف كند. اين مشكلي است كه ديگر كانديداها ندارند.
وي ادامه داد: اينكه اردوگاه اصولگرايان داراي شخصيتهاي لايقي چون علي لاريجاني و محسن رضايي است و همه آنها ميتوانند رييسجمهورهاي خوبي باشند حرف درستي است. حتي فردي مثل حسن روحاني كه من او را جزء جريان اصلاحطلب نميدانم و معتقدم كه ايشان عضو جريان اصولگرا بوده و خدمتهاي خوبي كردند و نظرات خاص خود را دارند. اين افرادي كه اسمهايشان برده ميشود همه لايق هستند، ولي كافي نيست. ما بايد در شرايط حقيقي بحث كنيم و اگر در شرايط حقيقي اين تصميم استراتژيك يعني حمايت همه اصولگرايان از آقاي احمدينژاد رخ دهد شانس كانديداي اصولگرا از بقيه كانديداها و گزينهها بالاتر خواهد بود.
لاريجاني درباره شانس تحقق استراتژي تمركز و اجماع همه اصولگرايان بر روي آقاي احمدينژاد در شرايط حقيقي گفت: شانس تحقق اين استراتژي به نظر من در جريان اصولگرا خوب است، البته ممكن است چند نفر نيز اين كار را نكنند ولي به نظر ميرسد كه در كل منطق قابل قبول و زمينه خوبي دارد.
آمدن ميرحسن موسوي به عرصه را بعيد مي دانم
وي در مورد آمدن ميرحسين موسوي به عرصه انتخابات نيز گفت: من قرينهاي مبني بر اينكه ايشان بخواهد مشي دوري از رقابتهاي سياسي را عوض كنند، نميبينم و آمدن را بعيد ميدانم. البته ايشان يك شخصيت بسيار محترم نظام هستند، ولي بعيد ميدانم كه ايشان بخواهند وارد عرصه رقابتهاي سياسي شوند.
رفتار انتخاباتي مردم؛ تحولخواهي و جلب اعتماد
وي همچنين درباره رفتار انتخاباتي مردم با توجه به اعتقاد برخي كه تحليل ميكنند مردم ايران مايلند به جريان حاكم نه گفته و به جرياني جديد جواب مثبت بدهند مانند انتخابات سال 76 و 84 با بيان اينكه " من قسمت مثبت اين مساله را نگاه ميكنم" اظهار كرد: مردم ايران دوست دارند كه در زمينههايي تحول ايجاد شود و اين خواسته ناشي از اين است كه در برخي از زمينهها شايد ناكارآمدي ميبينند و اين اتفاقا بركت نظام دموكراسي است كه اين تقاضا را ميتوان در پاي صندوقهاي راي اعمال كرد. شما رقابت آقاي خاتمي و ناطق را بررسي كنيد؛ آقاي خاتمي در سال 76 دقيقا روي زمينههايي كه مردم ميخواستند در ارتباط با آن تحول ايجاد شود دست گذاشتند ولي تبليغات آقاي ناطق نوري نسبت به آن نقاط غفلت داشت و مردم طبيعتا تحقق انتظاراتشان را در آقاي خاتمي ديدند. در جريان انتخابات سال 84 نيز آقاي احمدينژاد در بين كانديداهاي اصولگرا اين پيام را به مردم خوب رساند كه ميخواهد يك نوع ديگر كار و به مسائل آنها توجه كند و به نظر من اين روند ادامه خواهد داشت؛ يعني كانديدايي كه بتواند بيشترين اميد تحول را به مردم بدهد، شانس بيشتري دارد. البته در كنار آن مساله
اعتماد نيز مطرح است كه مردم به چه ميزان به حرف او اعتماد دارند. البته متاسفم كه شخصيت برجستهاي مثل آقاي هاشمي مورد بيمهري عمومي قرارگرفت و من با ورود ايشان به عرصه انتخابات مخالف بودم نه به خاطر عدم لياقت ايشان؛ چراكه ايشان يكي از برجستهترين سياستمداران كشور است، به خاطر اينكه هر چيزي يك زمينه احتياج دارد و مردم در آمدن ايشان در عرصه انتخابات نويد تحولي را نميديدند. گرچه ممكن است وقتي ايشان بر روي كار ميآمد اين كار را انجام ميدادند همانطوركه در دوره سازندگي وقتي ايشان وارد عرصه شد چرخهاي صنعت را به راه انداختند. در كنار بحث تحولخواهي، مساله اعتماد مردم نيز بسيار مطرح است.
بايد وظيفه گزينش افراد براي انتخابات را به احزاب داد
اين تحليلگر مسائل سياسي درباره نگرانيهايي كه اصلاحطلبان درباره انتخابات دارند، اظهاركرد: مشكل مهمي كه ما داريم اين است كه صلاحيتها در درون احزاب پا نميگيرد و شما ميبينيد كه يك دفعه مثلا براي انتخابات رياست جمهوري هزار نفر ثبتنام ميكنند، در اين موقع بايد چه كرد؟ آيا بايد همه اين هزار نفر كانديدا شوند؟ چطور بايد آن را فيلتر كرد؟.
وي ادامه داد: احزاب ما بايد به گونهاي عمل كنند كه شخصيتها را در درون خود ارزيابي كنند و بهترينها را بيرون دهند ودر حال حاضر به علت خلايي كه در اين زمينه وجود دارد نهادي مثل شوراي نگهبان اين كار را انجام ميدهد كه اين براي نظام خيلي سخت و پرهزينه است ولي به ناچار انجام ميشود.
وي ادامه داد: اميدواريم در آينده كه احزاب قويتر ميشوند به تدريج بخش عمده اين كار بر عهده احزاب قرار بگيرد و اين مساله واقعي و يك نقيصه در نظام دموكراسي ماست كه احزاب در حال حاضر نميتوانند اين كار را انجام دهند. البته از طرف ديگر اگر همين سيستم را با همين نقص نگاه كنيم متوجه ميشويم كه اين جلوي ميل مردم را براي انتخابات نميتواند بگيرد و وقتي كه مردم به جناح اصلاحطلب علاقه دارند حتي اگر برگزار كننده آن وزارت كشور اصولگرا باشد از نتيجه انتخابات جناح اصلاحطلب بيرون ميآيد و برعكس آن و اين به من اعتماد ميدهد. درست است كه اين سيستم نقص دارد و بسيار بد است كه يك جايي بنشيند و مجبور بشود كه به يك عده بگويد كه شما نياييد.
وي ادامه داد: احزاب سياسي بايد به عنوان بازوان حكمراني تلقي شوند و كار گزينش به آنها واگذار شود.
لاريجاني درباره قانون انتخابات كه بين كسي كه از طرف حزب كانديدا ميشود با يك فردي كه خود كانديدا ميشود، تفاوتي قائل نيست، گفت: اين جزء نقصهاي عمده است. احزاب در سيستم سياسي كشور ما بار فعاليت را بر دوش ميكشيند ولي كاملا مهجور هستند.
ارسال نظر