گوناگون

چگونگی تاسیس اولین مدرسه دولتی در میاب

پارسینه: قبل از تاسیس مدرسه تحصیل و تعلیم و تربیت توسط ملای مکتب انجام میگرفت این اشخاص که همگی به رحمت ایزدی پیوسته اند از اینقرارند:

1.مرحوم ملا علی ذاکری
2.مرحوم ملا اشرف فتاحی
3.ملا محمدعلی ذاکری
4.ملا عباس ذاکری
5.ملا یوسف نوری ثانی
6.ملا اوروج اکبری
7.شیخ النقی فقیری.

این اشخاص ضمن کار تبلیغ'مدرس مکتبخانه بوده اند و نقش مهمی در باسواد کردن مردم داشتند از تدریس ان بزرگان کم کم عده باسوادان زیاد گردید.

محصلین و دانش اموزان آن دوره بیشتر از کتا ب قران'گلستان وبوستان سعدی و جامع عباسی- بهره می گرفتند و از این کتابها اموزش میدیدند. مرحوم ملا محمد علی ذاکری چندین شاگرد در منزل خود داشته است از جمله می توان از مرحوم میر علی شفیعی ومرحوم حاج مهدی قلی کمالی نام برد. که به مکتب آن مرحوم رفته و خوانده و نوشتن و تلاوت قرآن را از آن بزرگوار فرا گرفته اند.مرحوم شیخ النقی که نابینا و حافظ کل قران بوده و مرحوم ملا اوروج نیز هر دوره شاگرد قران داشتند . قابل ذکر است که ملا اشرف: در تدریس قران .و تعزیه خوانی تبحر خاصی داشته است . آنان به جای دستمزد از جهت حق التدریسی اقلامی از قبیل : لبنیات - گندم و غیره دریافت میکردند.رسم هر طلبه ای که برای آموزش یا قرائت قرآن به مکتب میرفت با خود تشکچه برای نشستن روی آن و هیزم جهت سوخت میبرد.دراینجا قسمتی از نامه فرزند برومند ملا اوروج حاج آقا محمد اکبری را جهت مطالعه همشهریان درج مینمایم :

« یادم هست که در سال 1342 هجری قمری اولین ساخت مدرسه را که در محله قبرستان بنا شد اولین کلنگ را خدابیامرز مشهدی ملا اوروج اکبری با کمک خدا بیامرز معلم گرام استاد محمد صادق مرادی به زمین زد. استاد گرامی که آن زمان حدود پنجاه سال داشت در ساخت مدرسه کار وتلاش می کرد و بنده فرزند کوچک ایشان که تا کلاس چهارم در مدرسه ای که مکان آن در خانه شخصی بود تحصیل میکردم و بعد از آن در مدرسه جدیدالتاسیس ادامه تحصیل دادم و اکثر دانش آموزان بعد از تمام کردن درس برای آموزش قرآن کریم در منزل شخصی آن مرحوم برای آموزش قرآن به خانه ما می آمدند و ایشان تدریس میکرد خدایش بیامرزد. یکی ازکارهای نیک این پدرپیر در خاک خفته تربیت نمودن اولاد صالح که لقمه حلال با کار و کوشش خود بدست آورده و توانسته همه را در صراط مستقیم هدایت کرده امرار معاش خود را با کارگری ادامه داده وبا دسترنج خودش تامین زندگی را به آخر رساند.

مرحوم پدرم یادگرفتن سواد در مکتب خانه پیش استادان آن زمان همراه با یاد گرفتن قرآن بطور درست انجام داده بود و بعد از مدتی خودش برای تعزیه خوانی در روستای میاب که محل زندگی خودش بود ادامه میداد و در نقش حربن ریاحی در روز عاشورای حسینی تعزیه میخواند و قلبها را در عزای حسینی محزون میکرد و علاقه زیادی به پیامبر خدا و ولایت او 12 امام داشت و خود مقلد آیت الله بروجردی بود و از او رساله گرفته بود و به خویشاوندان احکام یاد میداد و خود به مساله اش وارد بود.

در ایام بیکاری برای جوانان 15 الی 18 سال چه دختر و چه پسر آموزش قرآن را تا پایان سال یاد میداد و سال دیگر شاگردان دیگری را برای آموزش قبول میکرد در بین مردم از احترام خاصی برخوردار بود. در جامعه مرد با ایمان و صبوری بود.در شب های جمعه مردم او را به مهمانی دعوت میکردند وی با تلاوت قرآن برای رفتگان آنها طلب مغفرت مینمود همچنین در منزل خودمان یک زندگی ساده ولی پرمحتوا داشتیم برای ما نه تنها پدر بلکه برکت عظیم در زندگی ما بود ما را با قرآن آشنا و تعلیم نمود بخصوص بنده را درست تربیت کرد و راه درست زیستن را به من نشان داد خدایش بیامرزد»

محمد باقر فتحی

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار