خاطره دو شاعر از اولین دیدار با قیصر
پارسینه: ۸سال از درگذشت قیصر امینپور شاعر و استاد ادبیات دانشگاه تهران میگذرد اما هنوز روایتهای ناگفتهی بسیاری درباره او و دنیای شاعرانهاش وجود دارد که بازگو نشده است.
او یکی از شاعران تاثیرگذار جریان شعر انقلاب بود که در شکلگیری محافل شعری در حوزهی هنری سازمان تبلیغات اسلامی و نشریاتی چون سروش کودک و نوجوان نقش اساسی داشت. او یکی موسسان انجمن شاعران ایران بود که بیش دودهه همراه این انجمن بود و نقش زیادی در برنامههای مختلف فرهنگی و هنری این انجمن برای اعتلای شعر فارسی داشت.
دیدار در حوزهی هنری
فاطمه راکعی مدیر عامل انجمن شاعران ایران میگوید که اولین مواجههاش با زندهیاد قیصرامینپور در حوزهی هنری سازمان تبلیغات اسلامی رقم خوردهاست.
این شاعر میگوید: «اوایل دهه 60 بود که از طریق یکی از دوستانم در پژوهشگاه علوم انسانی (موسسه مطالعات فرهنگی سابق) به امور پژوهشی مشغول بودم و چند روز در هفته هم به صورت داوطلبانه برای ویراستاری یک برنامه ی رادیویی که مسئولیتش با آقای محمود شاهرخی بود به میدان ارگ می رفتم. یکبار یکی از خانم هایی که اهل شعر بود و در آنجا کار می کرد از برنامه هایی صحبت کرد که در آن روز ها هر پنجشنبه در حوزه هنری برگزار می شد و از من پرسید که چرا در این برنامه ها شرکت نمی کنم؟ من هم گفتم که تا به حال از این برنامه ها اطلاعی نداشته ام و با خوشحالی پذیرفتم که در برنامه ها شرکت کنم، چرا که با وجود علاقه ام به شعر هیچ گاه به طور جدی به آن نپرداخته بودم و دوره و کلاسی نمی رفتم تنها مطالعات شخصی خودم را داشتم.»
نمایندهی پیشین مردم تهران در مجلس شورای اسلامی ادامه میدهد: «خلاصه یکبار به یکی از آن جلسات حوزه هنری رفتم که یک محفل شاعرانه ی جدی ادبی بود که توسط زنده یادان سید حسن حسینی و قیصر امین پور اداره می شد. فضا بسیار شاعرانه، جدی و در عین حال صمیمی بود و کاملا با تصوری که من تا آن روز از محافل و انجمن های اینچنینی داشتم متفاوت بود. برای مثال یکی از نکات بسیار جالب جلسات برای من این بود که اگر شاعران مطرح هم شعر می خواندند، شعر آنها توسط جوان تر ها و حتی غیر حرفه ای ها نقد می شد!»
راکی میگوید: «بنابراین من از همان روز جلسات را با شور و اشتیاق پیگیری کردم و با چهره های مطرح شعر معاصر آشنا شدم. بعد از مدت ها هم شعری را با نام "سینه سرخ ها" در یکی از جلسات خواندم که با استقبال مواجه شد و در اولین مجله سوره به چاپ رسید که بسیار برای من با ارزش بود. برخورد جدی قیصر امین پور با مقوله شعر و راه و فکر و شعار همیشگی او که شعر را "ریشه در سنت، تنفس در حال و نگاه به آینده" می دانست، تا به امروز برای من و در انجمن شاعران ایران ادامه دارد.»
آشنایی با یک دعوا
بیوک ملکی عضو هیئت مدیره انجمن شاعران ایران هم در بیان خاطرهی اولین برخودش با قیصر به روابط عمومی این انجمن می گوید: «آشنایی من با قیصر با یک دعوا شروع شد! این اتفاق در چند مورد آشنایی های دیگر هم برایم افتاده که معمولاً تبدیل به پایدارترین دوستی هام هم شده!
یادم می آید شعری را به مجله رشد داده بودم برای چاپ و اساتیدی که آنجا بودند از بخشی از این شعر ایراد گرفته بودند. من هم چون جوان بودم و غرور داشتم، همین مساله باعث ناراحتی و اعتراضم شد. برای همین تصمیم گرفتم شعرم را برای چاپ به مجله سروش بدهم که در آن زمان مسئولیتش با قیصر امین پور بود.»
به گفتهی این شاعر، « بعد از دو هفته در صفحه پاسخ به نامه ها دیدم قیصر توضیح داده که قافیه ی این شعر اشکال دارد و بسیار عصبانی شدم. خلاصه با مجله سروش تماس گرفتم و با قیصر صحبت کردم و توضیح دادم که قافیه شعر درست است و هیچ مشکلی هم ندارد. اما اتفاقی که افتاد این بود که متوجه شدم قیصر امین پور در شماره بعدی مجله در همان صفحه پاسخ به نامه ها، عذر خواهی کرده و همین مساله باعث شرمندگی من شد. بلافاصله با مجله تماس گرفتم و ابراز شرمندگی کردم و قیصر را به جلسات شعر کودک و نوجوان در مجله کیهان بچه ها دعوت کردم. قیصر هم به آن جلسه آمد و من را به جلسات حوزه هنری دعوت کرد و همین مساله شروع آشنایی من با قیصر بود.»
ارسال نظر