زنگنه: انتقادها به قراردادهای نفتی بعد از انتخابات فروکش کرد
پارسینه: وزیر نفت می گوید که روند بررسی صلاحیت شرکت های برای دوره تازه قراردادها خرداد به پایان میرسد.
مجله توسعه نفت در گفت وگو با بیژن زنگنه وزیر نفت به آخرین شرایط نهایی شدن قراردادهای تازه نفتی پرداخته است.وزیر نفت در این گفت و گو می گوید که روند بررسی صلاحیت شرکت های برای دوره تازه قراردادها خرداد به پایان میرسد.همچنین در این گفت و گو زنگنه به وضعیت پتروشیمی ها اشاره میکند و تایید میکند که به خاطر واگذار شد پتروشیمی ها به غیر دولتی ها گیر ذهنی داشته است و در تعیین قیمت خوراک پتروشیمی ها تعلل کرده است.این گفت و گو را سردبیر مجله مهدی افشارنیک انجام داده است.
*****
این طور به نظر میرسد لحن مقامات دولتی به خصوص شما پس از انتخابات مجلس در خصوص قراردادهای نفتی با اعتماد به نفس بیشتری همراه است.
اول از همه باید بگویم که از این ترکیب تدبیرگرا و عقلانی مجلس بسیار خوشحالم، اما رویکرد دولت نسبت به قراردادها فرقی نکرده است. در تمام این سه سال اخیر هم تمام سعی و تلاش دولت بر این بود که با حوصله با هر کسی که اهل گفت و گو و منطق است وارد مذاکره شود، البته این کار هم انجام شد، اما در این بین بودند افرادی که فقط می خواستند فحش بدهند و علاقه ای هم به صحبت و مذاکره نداشتند و مدام در تریبون هایشان تکرار میکردند که این قراردادها آمریکایی و انگلیسی است، با اینها حرفی نداشتیم و نداریم. این دوستان به هر طریق کار خودشان را میکنند. چه با مذاکره ،چه بی مذاکره..... اما از سوی دیگر باید بدانیم که به هر حال هم مجلس و هم دیگر نهادهای نظارتی می خواستند برآنچه که در قراردادهای نفتی اتفاق میافتد نظارت داشته باشند، تمام تلاش دولت هم بر این بوده و هست که در این زمینه به اجماع ملی برسیم . چرا که قرار است کاری بزرگ صورت بگیرد. شاید یکی از دلایلی که شما این سوال را میپرسیداین است که دولت با این اتفاقات اخیر محکم تر شده، این بود که سعی کرد به منتقدانش نزدیک و نزدیک تر شود.
آقای نوبخت در اوج انتقادها و درست بعد از اینکه دولت چند ماه پیش از آن متن قرار داد ها را تصویب کرده بود گفت که دولت پذیرای نظر مخالفان و منتقدین است. شما هم در 20 بهمن گفتید که هنوز قراردادها نهایی نشده است
آنچه من گفتم درست بود.آن که گفتم نهایی نشده است به پیش نویس ها برمیگردد.مساله پیش نویس ها فرق میکند. آنچه که دولت تصویب کرد شرایط عمومی قراردادهاست. ولی پیش نویس ها و پیوست های قراردادی هنوز نهایی نشده اند. در واقع آن چیزی که دولت تصویب کرده، یازده ماده و 6 صفحه است ولی متن پیش نویس ها بالای صد صفحه می شود. البته ده تا دوازده پیوست هم دارد. از طرف دیگر؛ به هر حال وقتی دولت چیزی را تصویب می کند، وحی منزل که نیست. آقای دکترنوبخت هم همین را گفته بودند، به هر حال بر سر این مسایل باید بحث و گفت و گو کرد. اما متاسفانه برخی از افراد فقط می خواهند ازاینگونه فرصت ها استفاده کنند و هر حرفی را آنطور که می خواهند استدلال کرده و زمینه را برای فحاشی باز کنند. این ها اهل گفت و گو ومذاکره نیستند. قرار نیست هر چه ما می گوییم دولت قبول کند یا هر چه دولت می گوید درست باشد، باید تمام اینها به بحث گذاشته شود و وزارتخانه و دولت به یک نگاه واحد و تصمیم مشترک برسند، راه برای رسیدن به این هدف باز است،البته جدا از آن افرادی که مشخص است اصلا نمی خواهند گفت و گو کنند.شما اگر مخالفی بیا دلایل مخالفت را بگو. نه اینکه به طور کلی زیر همه چیز بزنید.بگو با کدام بند، با کدام فصل مخالفی و دلایلت و نتایج آن را بگو...
برای شما جالب نیست که بعد از انتخابات تمام انتقادها به قراردادها از ناحیه سیاسیون ناگهان فروکش کرد؟
چرا کم شده است. ولی ما با دستگاه های نظارتی کارمان را خوب جلو برده ایم.
بله سازمان بازرسی میگوید که ایراد هایی به قراردادها وارد است ..
ما با سازمان بازرسی صحبت کردیم . هفته پیش هم جلسه داشتیم تقریبا هم به تفاهم رسیدیم. پیشنهادهای دوستانمان در سازمان بازرسی را گرفتیم و متن اصلاح شده را برایشان فرستادیم.
خب تا پیش نویس نهایی نشود که قراردادی منعقد نمیشود از طرفی هم سال 95 انتظارات از شما و وزارتخانه تان این است که حتما قراردادی بزرگ منعقد شود .....
بله ما هم چنین امیدی داریم و فکر می کنم قراراست اتفاقات خوبی رخ دهد.اما همکاران من تمام وقت دنبال نهایی کردن پیش نویس ها و پیوست های مختلف و شرایط تایید صلاحیت حرفه ای شرکت های متقاضی کار در صنعت نفت ایران هستند.
مثلا تکلیف فاز 11 پارس جنوبی که این روزها زمزمه هایی زیادی در موردش میشنویم روشن میشود؟
انعقاد یک قرارداد به یک اجماع داخلی نیاز دارد. این خیلی مهم است. اما مشخصا در مورد این پروژه ای که شما اسم آوردید به نظرم زود است این طور نگاه کنیم.
موضوعی که این روزها خیلی در موردش بحث است شرکت های E P & است. گویا بدون شکل گیری این مدل از شرکت ها مسیر این قراردادهای تازه هموار نمیشود.
ما صد و هشت سال است که صنعت نفت داریم اما شرکت E&Pنداریم. کاری که ما در دور قبل در بیع متقابل انجام دادیم باعث شد چند شرکت پیمانکار عمومی(GC) مانند پترو پارس و واویک و پترو ایران شکل بگیرد و پیشرفت خوبی در صنعت نفت رقم بخورد. البته معلوم است که این با EPCکارها فرق دارند.EPCکارها شرکت هایی مثل تاسیسات دریایی و صدرا و قرارگاه هستند.مجموع اینها چه پیمانکاران عمومی و چه سازندگان و پیمانکاران رشد و پیشرفت های خوبی داشتند و مسیر خودشان را میروند.
حالا ما قصد داریم فاز تازه ای وارد این صنعت کنیم .تلاش مان این است که در این دور یک یا چند شرکت E&P راه اندازی کنیم؛ظرفیت های زیادی برای این موضوع داریم اما باز هم باید افراد در این زمینه آموزش ببینند. به هر حال ما چاره ای نداریم و باید فرایندها و رویه های این شرکت ها را فرابگیریم. اگر بتوانیم فقط دو شرکت در این زمینه راه بیاندازیم کارمان را به خوبی انجام داده ایم. در حال حاضر تمام حوزه فرانسوی زبان اروپا تنها یک شرکتE&P و در حوزه انگلیسی و هلندی دو شرکت E&P و تمام ایتالیایی ها و لاتینی ها هم یک E&P مهم دارند. در شرق هم که چین مدعی است دو شرکت E&P دارد و البته در ژاپن اصلا شرکتی به این معنا وجود ندارد، با این اوصاف ،قرار نیست که ما 40 شرکت راه بیاندازیم. به همین خاطر ما تعدادی از این شرکت ها را با حداقل صلاحیت ها مورد بررسی قرار داده ایم تا بتوانیم تعدادی معدود شرکت خوب در این زمینه راه اندازی کنیم. به هر حال نباید فراموش کنیم که مهمترین دارایی یک E&P مدیریت و مهندسی و بهره برداری از مخزن است. پس ما باید در این زمینه ها توانایی خود را افزایش دهیم. خلاصه این که قرار نیست 40 شرکتE&P راه اندازی کنیم .
و مدیریت ریسک ....
حالا مدیریت ریسک بماند در مراحل بعد. مهندسی و مدیریت مخزن را باید به خوبی فرا بگیرند و بعد هم مدیریت پروژه.
مدل شراکت چطور است؟
شرکت های اروپایی ، آسیایی و یا امریکایی میتوانند از بین تایید شده ها یکی را انتخاب کنند یا اینکه خودشان شریک ایرانی پیشنهادیشان را به ما معرفی کنند و ما تایید کنیم.
دقیقا سوال اینجا همین است که شرکتهای اروپایی اول باید بیایند شرکت همکار را انتخاب کند و کنسرسیوم درست کنند و بعد وارد مناقصه بشوند یا اینکه شریک ایرانی پیدا کردن را موکول کنند به بعد از مناقصه....
نه لازم نیست. میتوانند کار را بگیرند بعد تشکیل مشارکت بدهند فقط ما باید صلاحیت حرفه ای شرکت همکارشان را تایید کنیم.
خب این روند تعیین صلاحیت E&P ایرانی چه زمانی اجرایی خواهد شد؟
همه چیز مکتوب شده اما تنها قسمت ماجرا که مورد تردید است،نحوه تعیین صلاحیت حرفه ای شرکت هاست. نکته اینجاست که آیا ما باید مستقیم وارد عمل شده و شرکت هایی را انتخاب کرده و به شرکت های بین المللی معرفی کنیم یا این که بگذاریم آن ها خودشان انتخاب کنند و بعد برای تایید به سراغ ما بیایند. به هر حال یکی از این دو راه حل انتخاب می شود و کار به زودی اجرایی خواهد شد.
یک زمان مشخص برای این تایید صلاحیت ها اعلام کنید.
فکر کنم خرداد ماه این روند تکمیل شود
مهم ترین مجموعه ای که مخزن و مدیریت آن را در ایران می شناسد خود شرکت ملی نفت و زیر مجموعه های آنها است. شما فکر می کنید این شرکت ها مشخصا مناطق نفت خیز جنوب با شکل گیری E&P ها مخالفت کند؟ با توجه به سابقه مخالفتی که در بیع متقابل کردند....
من تصور نمی کنم شرکتها دست به این کارها بزنند. همیشه در شرکتهای بزرگ یک سری هستند که در مواردی نظر مخالف دارند و این امری غیر طبیعی نیست . ما به کارشناس ها که نمی توانیم بگوییم باید حتما مثل ما فکر کنید، حداقل من این اعتقاد را ندارم.
اینهایی که ساز مخالف می زنند همان کفن پوش ها نیستند که قبلا هم اشاره کرده بودید؟
در این موضوع من نظری نمی دهم . اما هفته پیش بود که در یکی از رسانه ها خواندم که آقای نبویان نماینده محترم مجلس گفته بودند که دولت بدون اطلاع مجلس قرارداد نفتی منعقد کرده است. خوب کدام قرارداد؟ شما اسم های این قراردادها را بفرمایید .برای کدام میدان ها؟ مبلغ چقدر است؟ با کدام شرکت؟ این ادعاها با قاطعیت در حالی بیان می شود که ما هنوز حتی یک قرارداد به اصطلاح نفتی هم امضا نکرده ایم .
بعد از برجام... انتظار این بود و هست که ادامه آن روند در نفت شکوفا شود و به قراردادهای بزرگ منتهی شود اما گویی با کندی و لختی حرکت روبه رو هستیم.
همان طور که در ابتدا گفتم،نکته مهم برای ما اجماع ملی است. مساله اصلی ما این است که روی این روند اجماع صورت بگیرد. بعد از اجماع ما می توانیم به کارها و طرح های بزرگ تری که در دستور کار داریم بپردازیم و انشالله آنها را هم به ثمر برسانیم. در واقع اگر بدون اجماع قرار داد ببندیم برای خودمان و بقیه درد سر درست می کنیم.
در این دور تازه وزارت شما جنوبی ها برای رای آوردن شما تلاش کردند. این برای همه ما جالب بود که مخالفان سنتی شما برای شما رایزنی و تبلیغ میکنند. اما با آغاز روند قراردادهای IPC دوباره مخالفت ها شروع شد تا جاییکه به نامه 5 صفحه ای معروف هم رسید... به نظرتان آن اجماع بهم خورده است؟
من چنین فکر نمی کنم و ما با هم روابط بسیار خوب و مبتنی بر احترام متقابل داریم . البته بهتر است برای تکمیل اطلاعتتان از خود این دوستان هم این سوال را بپرسید.
به بحث روز پتروشیمی ها بپردازیم. شرکت ملی پتروشیمی دیگه آن اقتدار سابق را ندارد.و تمام مجتمع هایش واگذار شده است
بله.همه شان واگذار شده است.
به نظرم شما بعد از بازگشت تان به وزارت نفت مثل سرداری هستین که تمام لشکر و ادوات خودش را از دست داده است. به خصوص در پتروشیمی ها. این به نظرتان گیر ذهنی شما نبود در اینکه تعیین نرخ خوراک دو سال ونیم طول بکشد؟
به یک معنایی این بود . من میخواستم چیزی در نرخ خوراک رقم بخورد که پایدار باشد نه تحت تاثیر جو وفشار. برخی دنبال این بودند که نرخ خوراک را خیلی پایین بیاورند. یک عده هم خوب دنبال نرخ بالا بودند. من دنبال یک قیمت قابل دفاع اما دراز مدت بودم. به مرده باد و زنده باد گفتن ها کاری ندارم. اینها میگذرد .
ولی نظرتان نرخی بود که پایین نباشد. شما خودتان پتروشیمی ها را با نرخ خوراک ارزان راه انداختین و مزیت آها را این میدانستید... ولی در این سری قیمت گازدر اروپا را هم گذاشتید که متوسط نرخ بالا باشد
خب نرخ گاز در آمریکا را هم گذاشتیم..
منتقدین می گویند که شما شرکت هایتان فربه است ما باید هزینه این فربگی را بدهیم .....
ما چه کار می توانیم بکنیم، مگر من این شرکت ها را بزرگ کردم؟ این قراردادها و طرح ها وضعیتی است که دولت آقای احمدی نژاد رقم زده، قراردادهایی که نه مدت دارد ، نه قیمت ونه ضمانت حسن انجام کار
بحث دیگه هم انحصار های دولتی در این حوزه است . مثل بحث تامین یوتولیتی ها.فجر و مبین ..
این هر دو واگذار شده است و دست شرکت پتروشیمی نیست حالا منتقدان که شاید ذی نفع هم باشند یک سری حرف ها می زنند مهم نیست. اما این دو شرکت واگذار شده است.
این نقش رگولاتوری که بحثش زیاد است این روزها دقیقا چه مدلی است؟ میشود که ملی پتروشیمی از بخش غیر دولتی حمایت تضامینی بکند؟ در گرفتن منابع مالی خارج..
نقش شرکت ملی پتروشیمی دارد به سمت یک هماهنگ کننده، پی گیری کننده و تسهیل کننده برای بخش خصوصی و بخش های دیگر می رود. ولی نمی تواند بیاید سرمایه گذاری دیگران را تضمین کند. چون قبلا که تضمین می کرد متکی به ارزش سهام و اموال و دارایی هایی بود که داشت. اما الان سهم چندانی ندارد که به اتکای آن بتواند سرمایه گذاری های بخش خصوصی را تضمین کند. در حال حاضر توانایی تضمین فاینانس های خارجی را ندارد. اما با برنامه ای تازه ای که ما برای این بخش داریم می تواند یک هدایت کننده و تسهیل کننده باشد.ما خوراک را از طریق شرکت ملی پتروشیمی به بخش خصوصی واگذار می کنیم. از طرفی هم این شرکت اولویت توسعه طرح ها را تعیین میکند که با این کار اولویت ها و سرمایه گذاری های مورد حمایت خود را مشخص می کنیم. البته ممکن است خیلی ها مایل به سرمایه گذاری در زمینه های مختلف باشند اما اولویت ما شاید نباشد.
نکته همین جاست که بخش خصوصی می گوید اولویت دولت این شده که بازار را از متانول و اوره اشباع کند .
اولویت ما این نیست. اتفاقا ما معتقدیم که خیلی بیشتر از ظرفیت بازار در دوره گذشته مجوز داده شده است . من هنوز هم نفهمیدم چرا اینقدر به اوره مجوز داده شده، در حالی که باید 50 تا 60 دلارهزینه حمل و نقل برای آن صرف شود تا به بندر برسد . خب این طوری میشود بعد به ما فشار میاورند که قیمت خوراک را ارزان کنید. وقتی چنین مشکلاتی وجود دارد، پس باید بر اساس آن برنامه ریزی و اولویت بندی کنیم. لذا پتروشیمی کاری که باید بکند این است که خوراک ها را درست تخصیص بدهد، پیشرفت طرح ها را پی گیری کند. تسهیل کننده جذب منابع مالی داخلی به سمت پتروشیمی باشد. با بانک ها و صندوق توسعه ملی ارتباط خوبی برای حمایت ازطرح های پتروشیمی فراهم کند. فاینانس های خارجی ساختار سازی شده را برای جذب به داخل هدایت کند.در مساله انتقال و خرید تکنولوژی هم فعالیت کند . مثلا الان ما درGTPخیلی نیاز داریم باید شرکت پتروشیمی روی این سرمایه گذاری کند که ما برای یک تکنولوژی چند بار پول ندهیم. اگر هم قرار است ده تا طرح راه بندازیم یکبار پول تکنولوژی را بدهیم نه چند بار.
طبق اصل 44که شرکت های دولتی اجازه سرمایه گذاری ندارند
این را قبول دارم که شرکت پتروشیمی مثل سابق دیگر توان سرمایه گذاری های کلان را ندارد و به همین خاطر در حال حاضر ما فقط می خواهیم که طرح ها را مدیریت کند. شرق عسلویه راداریم آماده میکنیم که یک سری شرکت ها می خواهند برای سرمایه گذاری میان دستی و پایین دستی در زنجیره ارزش پتروشیمی وارد شوند،اینها به منابع زیر ساختی مثل آب و برق و بخار و هوای فشرده نیاز دارند که شرکت پتروشیمی باید این امکانات را برای آنها فراهم کند.
یکی از مشکلات پتروشیمی ایران این است که پایین دستی خوب رشد نکرده است منتقدین دولت و وزارت نفت را مسوول این میدانند..
هر شرکتی که روی پایین دستی ها سرمایه گذاری کند، طبق آیین نامه ای که در این مورد تصویب شده روی نرخ خوراک تخفیف می گیرد. ما در حال حاضر برای این شرکت ها در شرق عسلویه زمین آماده سازی کرده ایم و خوراک را هم همان جا به آنها تحویل می دهیم، به این ترتیب ما از کار آنها حمایت می کنیم، اما نمی توانیم دیگر شرکت ها را ملزم به انجام این کار بکنیم، این شرکت ها هستند که باید توانایی و ظرفیت خود را بررسی کرده و بر اساس آن برای فعالیت در این زمینه تصمیم بگیرند. تا الان این طور بوده که با این قیمت خوراک در بالا دستی بیشتر حضور داشتند اما ما الان الزام کردیم که برای GTPها حتما باید در پایین دستی هم حضور داشته باشند. ماالان ظرفیت خوابیده و خاموش تولید پایین دستی بالغ بر ده میلیون تن داریم که هیچ کاری نمی شود. باید این فعال شود که برای ارزش افزوده و اشتغال کشور بسیار مناسب است .
ارسال نظر