زنگ هشدار کمبود پزشک به صدا درآمده است

سرانه پزشک عمومی در کشور در حال حاضر ۱۳ پزشک به ازای هر ۱۰ هزار نفر است. درحالیکه این رقم در کشورهای پیشرفته حدود ۳۰۰ تا ۵۰۰ پزشک است.
تحریریه پارسینه: آمارها تکان دهنده هستند؛ اعداد و ارقامی که نشان از کمبود پزشک متخصص و بی میلی ادامه تحصیل دانشجویان پزشکی در برخی از تخصص ها دارند. طبق گزارش کمیسیون اصل ۹۰ مجلس شورای اسلامی، سرانه پزشک عمومی در حال حاضر ۱۳ پزشک به ازای هر ۱۰ هزار نفر است. درحالیکه این رقم در کشورهای پیشرفته حدود ۳۰۰ تا ۵۰۰ پزشک است. وضعیت سرانه پزشک متخصص از این هم نگران کنندهتر است. به طوری که به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر در کشور تنها ۶۲ پزشک متخصص داریم. این آمار برای کشورهای اروپایی بین ۲۵۰ تا ۳۵۰ پزشک و برای کشورهای منطقه ۱۴۳ پزشک به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر است. از سوی دیگر وضعیت معیشتی و سختی کار پزشکان نیز باعث شده تا خیلی از آنها عطای ماندن را به لقایش ببخشند و مهاجرت کنند یا اینکه به فکر رفتن باشد. طبق آمار اعلام شده، سال ۱۴۰۱، ۶،۵۰۰ پزشک، شامل ۲،۳۰۰ پزشک متخصص به خارج از کشور مهاجرت کردند. این رقم ۳۰ درصد بیشتر از متوسط ورودی پزشک در ایران است. بین سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۱ هر سال به طور متوسط ۴،۹۸۲ پزشک به اعضای گروه پزشکی این سازمان اضافه شدهاند. به عبارتی متوسط ورودی پزشک به بازار کار کمتر از ۵ هزار پزشک در سال است. در کشور ما حدود ۱۵۰ هزار پزشک و حدود ۳۵۰ هزار عضو جامعه پزشکی اعم از پزشک، داروساز، دندانپزشک، پیراپزشک، فیزیوتراپ، ماما و ... فعالیت میکنند. از حدود ۱۵۰ هزار فارغ التحصیل رشته پزشکی که در جامعه ما وجود دارند، حدود ۲۰ هزار نفر در مشاغلی غیر از پزشکی مشغول فعالیت هستند، یعنی عملا بیش از ۱۳ درصد کسانی که پزشکی خوانده اند، به دلیل این که دولت آنها را استخدام نمیکند، در رشته خودشان مشغول به کار نیستند. وضعیت رزیدنت ها نیز تاسف بار است. بیش از ۱۱ هزار دستیار تخصصی پزشکی (رزیدنت) حضور دارند که حقوق حداقل بگیر هستند. پرداخت این حقوق اندک به رزیدنتها در شرایطی رخ میدهد که آنها به هیچ وجه فرصت نمیکنند که به شغل دوم بپردازند و باید با همین حقوق کم، زندگی خود یا خانواده شان را اداره کنند.
پزشکان افسرده؟!
اما کمبود پزشک و هشدار درباره آن باعث شد تا ظرفیت های پزشکی افزایش یابند. این درحالی است که این اتفاق هم نتوانست کارساز شود و مشکل را حل کند. رئیس مرکز ملی تحقیقات راهبردی آموزش علوم پزشکی ضمن تأیید پایین بودن نسبت پزشکان متخصص به پزشکان عمومی در این باره می گوید: ۶۵درصد دستیاران افسردگی دارند. شهرام یزدانی در گفت و گو با تسنیم اظهار می کند: آنچه آموزش پزشکی را از سایر آموزشها جدا میکند، وجود کارآموزیهای بالینی در بیمارستانهاست؛ به همین دلیل، افزایش ظرفیت دانشگاهها و تعداد پزشکانی که کشور نیاز دارد موضوعی نیست که در یک جلسه و با تصویب درصدها حل شود. با این مصوبه، بنا بر این بود که در رشته پزشکی از پذیرش 8000 نفر در سال 1400 به 13824 نفر در سال جاری برسیم. با این حال امسال بیش از 15 هزار نفر جذب شدند که از این هدف نیز جلوتر بوده است. طبق صحبتهای انجام شده، در صورت تأمین منابع، افزیش ظرفیت انجام میشود و در سال آینده این ظرفیت به 16500 دانشجو میرسد. او نیز آمارها در رابطه با کمبود پزشک را تایید می کند: نسبت پزشک عمومی در ایران به ازای هر 10 هزار نفر جمعیت 11 نفر است و این عدد از تمام کشورهای خاورمیانه، کشورهای آسیایی و اغلب کشورهای دنیا به استثنای 5 کشور شامل کانادا، استرالیا و... بالاتر است. نسبت پزشک متخصص نیز 5 نفر به ازای هر 10 هزار نفر جمعیت است که از اغلب کشورهای جهان کمتر و به طور کلی سرانه پزشک 16 نفر به ازای هر 10 هزار نفر جمعیت است. با افزایش میانگین سن جمعیت و تولید ناخالص داخلی، نیاز به خدمات سلامت بیشتر میشود و تعداد پزشکان به ازای جمعیت افزایش مییابد. با در نظر گرفتن این دو شاخص اصلی، تعداد کلی پزشکان مناسب است؛ پزشکان عمومی زیاد و پزشکان متخصص کم است؛ اما راه حل ما برای افزایش دسترسی به پزشکان متخصص، نباید افزایش تربیت پزشکان عمومی باشد؛ زیرا گرایش پزشکان عمومی به ادامه تحصیلات در رشتههای تخصصی کم شده است. به عبارتی میتوان گفت اشتباهترین راه حل، افزایش جذب پزشکان عمومی بوده است و راه حل ما باید افزایش انگیزه برای ورود به رشتههای تخصصی باشد. وی با اشاره به عواقب افزایش ظرفیت پزشکی بدون فراهمسازی زیرساختها، تصریح می کند: عواقب این افزایش ظرفیت در سطح آموزش، شلوغی کلاسها، کمبود خوابگاهها، کمبود تجهیزات بالینی و آزمایشگاهی است و در دوره بالینی نیز با مشکلاتی مواجه شدهایم. باید تلاش کنیم دانشجوی پزشکی به صلاحیت طبابت برسد که این امر فقط از طریق تجربه روی بیماران در دوران آموزش شکل میگیرد. برای اینکه یک فرد بتواند به صلاحیت حداقلی برسد، بین 2000 هزار تا 2500 ساعت باید تجربه بالینی واقعی داشته باشد و در کنار یک پزشک ماهر، کارهای درمانی انجام دهد و حداقل 300 بیمار را باید به طور مستقل ویزیت کند تا تجربه و مهارت کافی کسب کند. این در حالی است که مشاهدات نشان میدهد که دانشجویان پزشکی امکان ویزیت این تعداد بیمار را در دوران آموزشی خود ندارند.
موضوعی که قابل کتمان نیست!
کمبود پزشک به ویژه پزشک متخصص انکارناشدنی است. ایرج خسرونیا، رئیس جامعه علمی متخصصین داخلی کشور در گفت و گو با رسانه ها عنوان کرده است که این شرایط در سالهای آینده بدتر هم خواهد شد: «همین الان با کمبود متخصص داخلی و پزشکانی که در رشتههای مورد نیاز کشور تحصیل کردهاند، مواجه هستیم. سالانه ۳۰۰ تا ۴۰۰ نفر وارد تخصص داخلی میشوند اما درنهایت تعدادشان خیلی تغییر نمیکند و همچنان با کمبود مواجهیم. چون اینها یا دنبال ادامه تحصیل و گرفتن فوق تخصص میروند، یا به حوزه زیبایی ورود میکنند و معمولا از تخصص خود دست میکشند یا مهاجرت میکنند. یک تعداد هم طبیعی است که سالانه فوت میکنند. در تهران ۱۰ متخصص داخلی خوب نداریم.»به گفته خسرونیا، پزشکانی هم که به دنبال ادامه تحصیل و گرفتن فوق تخصص هستند، طبعا رشتههایی را انتخاب میکنند که برایشان درآمد بیشتری داشته باشد. نه رشته هایی مثل عفونی و خون که مورد نیاز جامعه است و متخصص کم دارد. در حال حاضر به ازای هر ۷۰۰۰ زن در کشور فقط یک پزشک متخصص زنان وجود دارد و به گفته کارشناسان، علت ۲۰ درصد مرگ و میر مادران، دسترسی نداشتن به پزشک متخصص است. به خصوص در مناطق محروم و دورافتاده. رئیس جامعه متخصصین داخلی کشور با بیان این که تعداد پزشکان در همه گروهها رو به کاهش است، عنوان میکند: البته این کاهش بیشتر در متخصصان داخلی، تخصص کودکان، جراح قلب کودکان، عفونی، خون و جراح مغز و اعصاب وجود دارد و این طور پیش برود، در آینده باید این تخصصها را از کشور پاکستان وارد کنیم. در آینده نزدیک مخصوصا در شهرستانهای دورتر کشور، احتیاج شدیدی به پزشک متخصص رشتههای مختلف خواهیم داشت.
ارسال نظر