گوناگون

چرا اصغر فرهادی مهم است؟

پارسینه: لباس سحر دولتشاهی؛ زهر مار گفتن ترانه؛ ژست‌های شهاب حسینی؛ جیم‌جارموشِ گلشیفته (!) و خیلی چیزهای دیگر... این روزها تلگرام و اینستاگرام و فیسبوک از «کَن» لبریز است.

درباره‌ی این حواشی نمی‌خواهم حرف بزنم. می‌خواستم بگویم بخش زیادی از اهمیتی که این روزها مردم به جشنواره‌های معتبر بین‌المللی و حواشی و جایزه‌هایش می‌دهند به خاطر درخشش سینماگران موفق و خوشنام ایرانی در سنوات سابق است. کیارستمی و خیلی‌های دیگر.

حکایت اصغر فرهادی امّا به گمان من متفاوت است. فرهادی بر خلاف افتخارآفرینانِ قبل از خود، با سبکی از سینما این جایزه‌ها را گرفته که برای مخاطبان بالقوه‌ی سینما در داخل کشور و مشخّصاً مردمان طبقه‌ی متوسطِ ایران قابل درک است. سینمای داستان‌گوی فرهادی توانسته قاپ بسیاری از منتقدان معتبر دنیا را بدزدد؛ کاری که پیش از او کیارستمی با سینمایی نه چندان قصّه‌گو در انجامش موفق بود؛ پس تفاوت و اهمیت حضور فرهادی در سینمای ایران و جهان چیست؟

به گمانم این حقیقتِ ساده که سینمای او در عین نخبه‌پسند بودن توانسته در داخل و خارج از کشور با بازگشت سرمایه و سودآوری همراه باشد. به هیچ عنوان قصدم مقایسه‌ کیارستمی‌ها و فرهادی‌ها نیست؛ مخصوصاً که دست کم در مورد کیارستمی و تأثیرش بر سینمای دنیا می‌توان مطلب‌ها نوشت و قلم‌ها فرسود. این‌ها را گفتم که ضرورت حضور فرهادی‌ها را در آتیه‌ی این سینما برجسته کنم؛ آوردن سینمای نامبتذل به میان مردم. به گمانم اگر این سینما در چند دهه‌ی آینده، فقط یکی یا دوتا کیارستمیِ دیگر برای گشودن افق‌های تازه در سینمای ایران و حتّی جهان تولید کند کفایت می‌کند؛ مثل فرهادی امّا دست کم ده بیست‌تای دیگر لازم داریم!

مثلِ فرهادی منظورم مقلّدان چشم و گوش‌بسته‌ی این روزهایش نیست؛ مثلِ فرهادی یعنی فیلمسازی که بتواند با بیانی هنرمندانه و نامبتذل، مخاطب عام و خاص را همزمان روی صندلی سینما نگه دارد و حرف خودش را بزند؛ جوری که هم چرخ سانتریفیوژ بچرخد هم چرخ این هنرصنعتِ بی‌نظیر! چنین باد

احسان جوانمرد

ارسال نظر

  • ناشناس

    عده ای به مردم درد و رنج می دهند و عده ای هم پس از به تصویر کشیدن دردها انواع افتخارات را کسب می کنند این یعنی خود جهان سوم و سواستفاده از وضعیت مردم

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار