حمله یک رسانه اصولگرا علیه اصغر فرهادی
پارسینه: اگر یک فیلمساز جهانی واقعا رد خشونت را دنبال می کند و این مسئله برایش اهمیت دارد چرا باید از داعش چشم بپوشد؟ علی الخصوص که هموطنانش که جایزه های او به آنها تقدیم می شود از این گروه صدمه ها دیده اند.
اگر یک فیلمساز جهانی واقعا رد خشونت را دنبال می کند و این مسئله برایش اهمیت دارد چرا باید از داعش چشم بپوشد؟ علی الخصوص که هموطنانش که جایزه های او به آنها تقدیم می شود از این گروه صدمه ها دیده اند. اما آیا خاندان پادشاهی قطر برای ساخت چنین فیلمی و همراهی با آن روی فشهای قرمز باز دست به کیسه می شوند؟
یادداشت یک رسانه اصولگرا خطاب به اصغر فرهادی: برای جستجوی «ریشههای خشونت»، به جای کشور خودتان، سری هم به داعش بزنید، آیا قطریها باز هم پول میدهند؟!
آقای فرهادی! اگر دنبال ریشه های خشونت می گردید فیلم بعدی را درباره داعش بسازید.
جواد محرمی در فردا نیوز نوشت: حضور حامی مالی قطری بر روی فرش قرمز فیلم فروشنده موضوعی بود که در نشست خبری از سوی عوامل فیلم درباره آن بحث شد. فرهادی، علیدوستی و محمد اطبایی مجری نشست درباره این مسئله اظهار نظر کردند. ترانه علیدوستی حتی کوشید موضوع را به بحث عرب و عجم تقلیل بدهد. فرهادی بر ناچیز بودن پولی که قطری ها تاکید کرد ومحمد اطبایی نیز به کمک آمد و از صندوقی سخن گفت که به همه فیلمسازان کمک های مالی ناچیز می کند.
اما از همه مهمتر سخنان خود فرهادی در این باره است. فرهادی در نشست رسانه ای فیلم فروشنده دراین باره می گوید: فستیوال دوحه قطر هرساله کمک ناچیزی به فیلمها می دهد و دلیل حضور خانم قطری روی فرش قرمز فیلم فروشنده همین است.
سوالی که مطرح می شود این است که آیا پول ناچیز پادشاهی قطر به عنوان بزرگترین حامی گروه تروریستی داعش آنقدر ارزش داشت تا یک فیلمساز ایرانی در سطح اصغر فرهادی برای دریافت آن زیربار حضور نماینده انستیتوی فیلم یک کشور ذره بینی در خلیج فارس برود؟ کشوری که به ضرب ثروت بادآورده قصد دارد جایگاه و اسم رسمی در عرصه فرهنگ و هنر جهان برای خود دست و پا کند. آیا دست و پا کردن چنین جایگاهی برای قطر در شان اصغر فرهادی و سینمای ایران است؟ واقعا به همین راحتی با یک مبلغ ناچیز خود و هنرشان را در حد نردبان شهرت و ژست گرفتن یک شاهزاده قطری تقلیل می دهند؟
جالب است که محمد اطیابی که اجرای مراسم را بر عهده داشت در بخشی از این نشست به کمک فرهادی آمده و برای توجیه پول ناچیزی که از قطریها در ازای حضور بر فرش قرمز دریافت شده می گوید: «صندوقهای مالی برای ساخت فیلم در دنیا وجود دارد که یکی از آنها موسسه فیلم دوحه است. این صندوقها بدون هیچ چشمداشتی به سینمای جهان کمک می کنند. بسیاری از تهیه کنندگان در دنیا پروژههای خود را به این صندوقها ارائه میدهند تا کمکهای ناچیزی دریافت کنند. معمولاً این کمکها بهصورت بلاعوض و بسیار اندک است.»
اصطلاح «بدون هیچ چشمداشتی» نیز از آن واژه هایی است که برای توجیه عمل زیاد به کار می رود. اما بیشتر برای مخاطبان جاهل و ساده لوح می تواند کارکرد داشته باشد. در اینکه پول پادشاهی چون قطر از پارو بالا می رود شکی نیست، اما این ادعا هم که قطری ها محض رضای خدا و بدون هیچ چشمداشتی پول خود را هزینه می کنند حرف بی ربطی است. اتفاقا پادشاهی متحجر قطر خوب می داند که ثروتش را در چه مقاصدی هزینه کند و برای همین کسی امروز نمی تواند حمایت مالی این پادشاهی از گروه تروریستی داعش در منطقه را انکار کند. حمایت مالی که به ویرانی و بی خانمانی صدها هزار نفر از ملتهای منطقه منجر شده است.
اطبایی در ادامه می افزاید: « خواهر امیر قطر رئیس افتخاری این مؤسسه نامیده شده اما او هیچ نقشی در سیاستگذاریهای فستیوال فیلم دوحه ندارد، در فستیوال کن هم هفت فیلم از جمله «فروشنده» کمک مالی دریافت کردند قطریها تلاش میکنند با این کمکها اسم کشور و امکاناتشان را به پروژههای بینالمللی بشناسانند.»
این رسانه در ادامه مینویسد: آیا بر ایرانیانی که به دلیل حمایتهای قطر از تروریسم در منطقه از اصغر فرهادی به خاطر پذیرش کمک ناچیز این امیرنشین گلایه مند هستند می توان خرده گرفت؟ آیا اصغر فرهادی و سینمای ایران آنقدر در مضیقه مالی قرار دارد که نسبت به هر گونه کمک مالی از هر جای جهان روی خوش نشان بدهد؟ اگر فرهادی خود را نماینده سینمای ایران می داند و جایزه اش را به مردم ایران تقدیم می کند و معتقد است با این جوایز دل ملت ایران را شاد کرده است قاعدتا نباید نسبت به این گلایه ترشرویی نشان بدهد. البته پیش از این طرح صحبتهایی درهمین خصوص از سوی نوش آبادی سخنگوی وزارت ارشاد هم با واکنش های منفی مواجه شده بود.
جالب است که ترانه علیدوستی نیز نسبت به طرح حامی مالی قطری واکنش نشان می دهد و سعی می کند موضوع را به بحث نژادی تقلیل دهد. علیدوستی می گوید: «اینکه نهاد سرمایهگذار در یک فیلم عرب است یا نیست در شأن این جلسه نیست. فیلم فروشنده پخشکننده خارجی دارد و اگر کمکی گرفته باشد فقط نباید نژاد آن کمک کننده را ببینید. رسانههایی که هر اتفاق هنری را به فرصتی برای تکرار این اشتباهات تبدیل میکنند، عملکرد درستی ندارند.»
نکته دیگر اینکه فرهادی در نشستهای خبری که در خارج از کشور و با رسانه های غربی انجام داده رویکرد متفاوتی اتخاذ کرده و از دنبال کردن ریشه خشونتی در آثارش سخن گفته که از باور آدمها نشات می گیرد. فرهادی اگر از گفته هایش صداقت دارد و واقعا دنبال ریشه خشونت می گردد قاعدتا باید ریشه خشونت را در متحجر ترین گروه های قدرت گرفته در منطقه و افکار و عقاید حامیان تروریسم جستجو کند. و این اصالا اتفاقی نیست که یکی از اصلی ترین حامیان تروریسم در منطقه پادشهادی قطر است که با کمکهای خود به گروهک تروریستی داعش بخشی از منطقه آسیای غربی را به آتش کشیده است.
آقای فرهادی اگر واقعا رد خشونت را دنبال می کنید، پیشنهاد می کنیم فیلم بعدی تان را درباره ریشه های داعش به عنوان یکی از خشن ترین گروه های افراطی منطقه بسازید. مطمئن باشید در این صورت گذرتان به پادشاهی قطر هم خواهد افتاد، البته اینبار نه برای پول گرفتن!
منبع: وبسایت کافه سینما
یادداشت یک رسانه اصولگرا خطاب به اصغر فرهادی: برای جستجوی «ریشههای خشونت»، به جای کشور خودتان، سری هم به داعش بزنید، آیا قطریها باز هم پول میدهند؟!
آقای فرهادی! اگر دنبال ریشه های خشونت می گردید فیلم بعدی را درباره داعش بسازید.
جواد محرمی در فردا نیوز نوشت: حضور حامی مالی قطری بر روی فرش قرمز فیلم فروشنده موضوعی بود که در نشست خبری از سوی عوامل فیلم درباره آن بحث شد. فرهادی، علیدوستی و محمد اطبایی مجری نشست درباره این مسئله اظهار نظر کردند. ترانه علیدوستی حتی کوشید موضوع را به بحث عرب و عجم تقلیل بدهد. فرهادی بر ناچیز بودن پولی که قطری ها تاکید کرد ومحمد اطبایی نیز به کمک آمد و از صندوقی سخن گفت که به همه فیلمسازان کمک های مالی ناچیز می کند.
اما از همه مهمتر سخنان خود فرهادی در این باره است. فرهادی در نشست رسانه ای فیلم فروشنده دراین باره می گوید: فستیوال دوحه قطر هرساله کمک ناچیزی به فیلمها می دهد و دلیل حضور خانم قطری روی فرش قرمز فیلم فروشنده همین است.
سوالی که مطرح می شود این است که آیا پول ناچیز پادشاهی قطر به عنوان بزرگترین حامی گروه تروریستی داعش آنقدر ارزش داشت تا یک فیلمساز ایرانی در سطح اصغر فرهادی برای دریافت آن زیربار حضور نماینده انستیتوی فیلم یک کشور ذره بینی در خلیج فارس برود؟ کشوری که به ضرب ثروت بادآورده قصد دارد جایگاه و اسم رسمی در عرصه فرهنگ و هنر جهان برای خود دست و پا کند. آیا دست و پا کردن چنین جایگاهی برای قطر در شان اصغر فرهادی و سینمای ایران است؟ واقعا به همین راحتی با یک مبلغ ناچیز خود و هنرشان را در حد نردبان شهرت و ژست گرفتن یک شاهزاده قطری تقلیل می دهند؟
جالب است که محمد اطیابی که اجرای مراسم را بر عهده داشت در بخشی از این نشست به کمک فرهادی آمده و برای توجیه پول ناچیزی که از قطریها در ازای حضور بر فرش قرمز دریافت شده می گوید: «صندوقهای مالی برای ساخت فیلم در دنیا وجود دارد که یکی از آنها موسسه فیلم دوحه است. این صندوقها بدون هیچ چشمداشتی به سینمای جهان کمک می کنند. بسیاری از تهیه کنندگان در دنیا پروژههای خود را به این صندوقها ارائه میدهند تا کمکهای ناچیزی دریافت کنند. معمولاً این کمکها بهصورت بلاعوض و بسیار اندک است.»
اصطلاح «بدون هیچ چشمداشتی» نیز از آن واژه هایی است که برای توجیه عمل زیاد به کار می رود. اما بیشتر برای مخاطبان جاهل و ساده لوح می تواند کارکرد داشته باشد. در اینکه پول پادشاهی چون قطر از پارو بالا می رود شکی نیست، اما این ادعا هم که قطری ها محض رضای خدا و بدون هیچ چشمداشتی پول خود را هزینه می کنند حرف بی ربطی است. اتفاقا پادشاهی متحجر قطر خوب می داند که ثروتش را در چه مقاصدی هزینه کند و برای همین کسی امروز نمی تواند حمایت مالی این پادشاهی از گروه تروریستی داعش در منطقه را انکار کند. حمایت مالی که به ویرانی و بی خانمانی صدها هزار نفر از ملتهای منطقه منجر شده است.
اطبایی در ادامه می افزاید: « خواهر امیر قطر رئیس افتخاری این مؤسسه نامیده شده اما او هیچ نقشی در سیاستگذاریهای فستیوال فیلم دوحه ندارد، در فستیوال کن هم هفت فیلم از جمله «فروشنده» کمک مالی دریافت کردند قطریها تلاش میکنند با این کمکها اسم کشور و امکاناتشان را به پروژههای بینالمللی بشناسانند.»
این رسانه در ادامه مینویسد: آیا بر ایرانیانی که به دلیل حمایتهای قطر از تروریسم در منطقه از اصغر فرهادی به خاطر پذیرش کمک ناچیز این امیرنشین گلایه مند هستند می توان خرده گرفت؟ آیا اصغر فرهادی و سینمای ایران آنقدر در مضیقه مالی قرار دارد که نسبت به هر گونه کمک مالی از هر جای جهان روی خوش نشان بدهد؟ اگر فرهادی خود را نماینده سینمای ایران می داند و جایزه اش را به مردم ایران تقدیم می کند و معتقد است با این جوایز دل ملت ایران را شاد کرده است قاعدتا نباید نسبت به این گلایه ترشرویی نشان بدهد. البته پیش از این طرح صحبتهایی درهمین خصوص از سوی نوش آبادی سخنگوی وزارت ارشاد هم با واکنش های منفی مواجه شده بود.
جالب است که ترانه علیدوستی نیز نسبت به طرح حامی مالی قطری واکنش نشان می دهد و سعی می کند موضوع را به بحث نژادی تقلیل دهد. علیدوستی می گوید: «اینکه نهاد سرمایهگذار در یک فیلم عرب است یا نیست در شأن این جلسه نیست. فیلم فروشنده پخشکننده خارجی دارد و اگر کمکی گرفته باشد فقط نباید نژاد آن کمک کننده را ببینید. رسانههایی که هر اتفاق هنری را به فرصتی برای تکرار این اشتباهات تبدیل میکنند، عملکرد درستی ندارند.»
نکته دیگر اینکه فرهادی در نشستهای خبری که در خارج از کشور و با رسانه های غربی انجام داده رویکرد متفاوتی اتخاذ کرده و از دنبال کردن ریشه خشونتی در آثارش سخن گفته که از باور آدمها نشات می گیرد. فرهادی اگر از گفته هایش صداقت دارد و واقعا دنبال ریشه خشونت می گردد قاعدتا باید ریشه خشونت را در متحجر ترین گروه های قدرت گرفته در منطقه و افکار و عقاید حامیان تروریسم جستجو کند. و این اصالا اتفاقی نیست که یکی از اصلی ترین حامیان تروریسم در منطقه پادشهادی قطر است که با کمکهای خود به گروهک تروریستی داعش بخشی از منطقه آسیای غربی را به آتش کشیده است.
آقای فرهادی اگر واقعا رد خشونت را دنبال می کنید، پیشنهاد می کنیم فیلم بعدی تان را درباره ریشه های داعش به عنوان یکی از خشن ترین گروه های افراطی منطقه بسازید. مطمئن باشید در این صورت گذرتان به پادشاهی قطر هم خواهد افتاد، البته اینبار نه برای پول گرفتن!
منبع: وبسایت کافه سینما
ارسال نظر