حسین درخشان:فریب احمدی نژاد را خوردم!
پارسینه: حسین درخشان، وبلاگنویس جنجالی دههی هشتاد است که چند سال پیش به ایران بازگشت. اما بازداشت، محاکمه، زندانی گردید و بعد از چند سال آزاد شد، درخشان در سالگرد انتخابات سال ۸۸، تحلیلی در بارهی آن واقعه در توییتر خود نوشته است.
احمدینژاد از قصد طرفدارهای موسوی رو تحریک کرد تا اونها رو به اعتراض خیابونی بکشونه و به اون بهانه همهی رقیبهای احتمالی آیندهاش رو حذف کنه.
هنوز معلوم نیست چطور با این همه هزینه و آرزو و زمینهسازی تسلیم ردصلاحیت مشایی شد. ولی یه روز معلوم میشه.
یه کاری کرد که رقیبهاش رو با رهبری و سیستم امنیتی روبرو کنه و خودش بشینه بیرون و حذف همه رو از صحنه نگاه کنه و نقشه بکشه برای ۱۲ سال آینده.
احمدینژاد یک استراتژیست نابغه برای کسب و حفظ قدرت بود. ولی خلاف تصورش آخر سر نقشههاش بهم ریخته شد. او حتا برای آیندهی رهبری برنامه داشت.
هر چی بیشتر با فرانک آندروود آشنا شدم بیشتر احمدینژاد و نقشههاش رو شناختم.
از یک جایی به بعد فهمیدند که احمدینژاد فرصت نیست، تهدیده و دمش چیده شد. وگرنه الان یا جنگ شده بود یا شورش عمومی.
دو گروه با دو نیت مترصد شورش بعد انتخابات ۸۸ بودند: اسراییل برای براندازی، احمدینژاد برای تثبیت قدرت و حذف رقبا.
خود من جزو کسانی بودم که گول شعارهای احمدینژاد رو خوردم و متاسفم. البته اگه ایران بودم یا اگه بوش اینقدر تهدید نمیکرد، اینجوری نمیشد.
این ترامپینژاد به غیر قومپز در کردن و از ساعت چند اومدین و بگم بگم نه نمیگم!!! دیگه چیزی بلد نیست!؟؟؟؟
سلام
این بنده خدا که مطلب قرار داده الان از ایران خارج شده که تونسته این پست رو قرار بده در توئیتش؟!
چون اگر نرفته باشه که برداران عزیزمون بله .......................
ارشد بودم و هنوز خبری از مخالفت با احمدی نژاد نبود..با وجود دنیای محدوده شده ام به کتابهای درسی، به شدت مخالف سهام عدالتش بودم.یادم هست که بعضی ها آن روزها مرا ملحد می دانستند به دلیل مخالفتم با احمدی نژاد.بعدها همان مدافعین احمدی نژاد مخالفت جدی اش شدند.جناب درخشان، ماجرای ارتباطات VIp شما با مشایی را هر کس یادش برود من یکی فراموش نخواهم کرد.
گمشو بابا
احمدی نژاد ستیزی ممنوع