گوناگون

واکنش محمد محبیان به انتشار نامه پدرش به احمدی نژاد

پارسینه: روزنامه شرق نوشت:

ظهر روزی که مراسم ختم حبیب محبیان در مسجدجامع شهرک غرب برگزار شد، خبرگزاری فارس به خاطر آنچه «شبهات و ابهامات ایجادشده پیرامون بازگشت این نوازنده و خواننده ایرانی به کشور» نامید، متن نامه منتشرنشده او را خطاب به محمود احمدی‌نژاد منتشر کرد.


ذوق‌زدگی یاران احمدی‌نژاد از کشف سند نامه‌نگاری حبیب و محمود احمدی‌نژاد در حالی اتفاق افتاد که یک هفته قبل فرزند حبیب، در مصاحبه‌ای اعلام کرده بود پدرش هرگز به احمدی‌نژاد نامه ننوشته است.

فردای آن روز، فارس در پاسخ به آنچه «تلاش برخی روزنامه‌های اصلاح‌طلب مبنی بر تکذیب نامه» ذکر کرد، متن کامل نامه این خواننده به احمدی‌نژاد و پاراف رئیس‌جمهور سابق را منتشر کرد. در بخشی از این نامه، ضمن اشاره به «سوابق جریان اصلاح‌طلب مدعی آزادی بیان در برخورد با چهره‌های هنری در اوایل انقلاب»، اصلاح‌طلبان عامل به‌وجودآمدن فضای بی‌اعتمادی و وحشت معرفی شده و همین موضوع دلیل ترک وطن بسیاری از شهروندان از جمله خود حبیب عنوان شده بود.

یک هفته پس از خبرسازی فارس، محمد محبیان فرزند آن خواننده در نامه‌ای که آن را اختصاصا در اختیار «شرق» قرار داده است، ابعاد تازه‌ای از زندگی و مرگ پدرش را بازگو کرده که در ادامه می‌خوانید.

با پيام‌هاي تسليت براي فوت پدرم از خواب بیدار شدم. ولي مثل یکی، دو بار گذشته، با خودم گفتم دوباره شایعه ساختند! با این حال ناخودآگاه گوشی تلفنم را برداشتم و قبل از تماس با خانواده‌ام اسم حبیب را در گوگل سرچ کردم و با عکس‌هاي جنازه پدرم در سردخانه مواجه شدم. عکس‌ها را می‌دیدم؛ اما باز فكر كردم آنها هم ساختگی هستند. ساعت چهار صبح بود و من گیج خواب. عكس‌ها روي خروجی یکی از خبرگزاري‌های رسمی کشور منتشر شده بود که همه آن را دیدند. نمی‌دانستم چه اتفاقی افتاده است. با ایران تماس گرفتم و تازه متوجه شدم پدرم با هزاران کیلومتر فاصله و در خاک وطن خودش، جایی که آرزو داشت، چشم‌هایش را به روی دنیا بسته است. بلافاصله بعد از آن، رسانه‌ها شروع کردند به نبش قبر هفت سال پیش یعنی سال ٨٨، زمانی که پدرم به ایران بازگشت و شایعه‌هایی درباره ارتباطش با محمود احمدی‌نژاد منتشر شد. رسانه‌های خارجی و داخلی بی‌اعتنا به حال ما، فقط دنبال این بودند پدرم با محمود احمدی‌نژاد چه رابطه‌ای داشته است و آیا نامه‌ای خطاب به او نوشته یا نه؟! وقتی یکی از همین رسانه‌ها با من تماس گرفتند و این سؤال را پرسیدند، گفتم پدرم هرگز نامه‌ای به احمدی‌نژاد ننوشت، چون می‌دانستم همان سالی که پدرم به ایران بازگشت در صحبت‌هایی رئیس‌جمهور وقت قول داده بود اجازه خواهند داد او در کشور خودش کار کند؛ اما نامه‌ای که خبرگزاری «فارس» منتشر کرد بیشتر از آن که درخواستی برای ادامه فعالیت هنری در ایران باشد، شبیه نامه‌ای بود که یک شخص با گرایش‌های شدید جناحی نوشته است! پدرم دوست داشت در ایران زندگی کند و برای مردم کشور خودش بخواند و در این خاک دفن شود؛ اما هرگز از این ادبیات استفاده نمی‌کرد. ادبیات او در کارش و حتی در مصاحبه‌هایی که انجام داده مشخص است. در این همه سال، حتی یکبار هم نشنیدم بگوید جناح خاصی در ایران باعث شده او و خیلی‌های دیگر از ایران مهاجرت کنند. زبانش موسیقی بود و دوست داشت به ایران برگردد. زمان ریاست‌جمهوری محمود احمدی‌نژاد به او چنین قولی داده شد که البته هیچ وقت به آن عمل نکردند.
بعد از فوت پدر خودم را به آب و آتش زدم که برای خاک‌سپاری ایشان به ایران برسم، اما نشد. دوستانم و برخی از مسئولان تلاش کردند تا بتوانم خودم را حداقل به مراسم یادبود پدرم در تهران برسانم. برای برگزاری مراسم یادبود در تهران با موانعی روبه‌رو بودیم، ولی نهایتا یک شب قبل از مراسم، مجوز برگزاری آن را در تهران به ما دادند. اجازه دفن پدرم در قطعه هنرمندان را هم داده بودند، اما این امکان به دلایل مختلفی میسر نشد. تنها کاری که توانستیم انجام دهیم همان مراسم بود که عده‌ای آن را هم تاب نیاوردند و با انتشار نامه‌ای که تاریخش مربوط به هشت سال پیش بود، نگذاشتند خانواده ما در آرامش عزاداری کند. نامه‌ای مربوط به هشت سال پیش که من نمی‌دانم از کجا آمده ؟! بارها از پدرم پرسیده بودم چرا برای دریافت مجوز اقدامی نمی‌کنی و هر بار گفته بود: «نمی‌خواهم به‌صورت علنی به من بگویند اجازه نداری در ایران کار کنی».
آیا کسی با چنین تفکری می‌تواند نویسنده آن نامه باشد؟! نامه‌ای که معلوم نیست چرا باید هم‌زمان با مراسم یادبود پدرم و تنها به فاصله یک هفته پس از مرگش، منتشر شود ! ای کاش به حرمت خانواده عزادار و سهمی که پدرم در موسیقی این مملکت داشت، می‌گذاشتند ما در آرامش و با احترام از او خداحافظی کنیم.کاش جناح‌های سیاسی و رسانه‌ها به این فکر نبودند که از اسم، موسیقی و حتی مرگ او سوءاستفاده کنند.
در آخر از همه مردم ایران که با وجود ماه رمضان و گرمای شدید هوا، روز برگزاری مراسم در مسجد حضور پیدا کردند تشکر می‌کنم. همچنین قدردان تمام مسئولان، ارگان‌ها و نهاد‌هایی هستم که در هر چه باشکوه‌تر برگزارشدن مراسم پدرم، کمال همکاری را با خانواده‌ام داشتند.

ارسال نظر

  • جعفر فراهانی

    خدا پدر عزیزت و بیامرزه

  • ناشناس

    من نمیخوام در مورد اینکه این نامه ارسال شده یا نه نظر بدهم ولی چون شما خبر نداری که دلیل نمیشه صحت نداشته باشه . یا مثلا چون شما شخصا معتقدی محاله پس محاله؟

  • ساسان

    محمد جان تسلیت میگم .یاد وخاطره حبیب همیشه زنده است .هیچوقت فراموشش نخواهیم کرد . ضمنا به شما حق میدم ناراحت بشی . ولی برادرم .متاسفانه در کشور ما این جور کارها عرف شده .عده ای از این راه نون میخورن. چه میشه کرد .واگذار کن به همان کسی که حبیب را پیش خودش برد و حبیب مهمان اوست

  • ناشناس

    تا زمانیکه خود حبیب زنده بود جرات داشتند یک چنین نامه ای رو جعل و انتشار بدهند؟!
    خودشون میدونند که جواب محکمی میخوردند! ناگهان بعد از مرگ حبیب یاد این نامه افتادند!

  • ناشناس

    ما هم اون نامه رو خوندیم و هیچ وقت باور نکردیم نوشته حبیب باشه. انگار در تحریریه فلان روزنامه و به دست مبارک فلان برادر تایپ شده بود. ما یک عمر تجربه زندگی در کنار اینها رو داریم. میدونیم جعل سند و پرونده سازی و دروغگویی با هدف از بین بردن محبوبیت افراد بخشی از اصولی است که بهش میبالند. اما انا را همین خواری و خفت بس که میدانند اینقدر منفورند که با انتصاب یک هنرمند به خود ممکنه بتونند به محبوبیتش خدشه وارد کنند.

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار