چرا جوانان روستایی به تهران مهاجرت می کنند؟
پارسینه: لس انجلس تایمز نوشت: زمانی در این خاک هندوانههای بزرگی رشد میکرد و در سرتاسر کشتزارها مثل قارچ از دل خاک بیرون میآمد. روزگاری در این مکان باغ وجود داشت و حالا اثری از آن وجود ندارد.
به گزارش «انتخاب»، کشاورزان میگویند در حال حاضر نمیتوانیم هندوانه بکاریم چراکه خاک تشنه است و مشکل کمبود آب گریبان گیر ماست.
در ایران با کشاورزی مصاحبه کردم که با برادرانش در زمین دو هکتاری ابا و اجدادیشان کار میکنند. آنها به کشت پنبه میپردازند اما به دلیل کمآبی با مشکلات بسیاری موجه شدهاند.
شدیدتر شدن بحران آب در ایران ناامیدی را در سراسر این سرزمین خشک افزایش داده است. خانوادهها میبینند که پسرانشان برای به دست آوردن کار مجبور به ترک روستا و مهاجرت به شهر هستند. محصولات زراعی در حال رها شدن است. افراد مسن و بیماران از خدمات پزشکی چشمپوشی میکنند چراکه بهاندازه کافی پول برای درمان امراضشان و زنده ماندن را ندارند.
کشاورزان ایران مانند همتایان خود در دره مرکزی کالیفرنیا و جاهای دیگر در سراسر جهان، با چندین سال پیدرپی خشکسالی درگیر بودهاند. اما سوء مدیریت زیستمحیطی، استفاده بیش از حد آب، فشارهای رشد جمعیت و یک دولت با چالشهای امنیتی و اقتصادی مشکلات کشاورزان ایرانی را تشدید کرده است.
کشاورزی هرگز در ایران آسان نیست. کمتر از ۸ اینچ باران در سال میبارد، که بسیاری از آنها قبل از تراوش در خاک تبخیر میشود. در ماه ژوئن، سازمان هواشناسی ایران اعلام کرد ۷۲٪ جمعیت این کشور ۸۰ میلیون نفری در شرایط خشکسالی طولانیمدت زندگی میکردند. دریاچهها خشک میشوند و برای شهرستانهایی مانند تهران جیرهبندی آب در نظر گرفته شده است.
حدود ۶۰ مایلی جنوب شرقی تهران در دهکده غیاث آباد (در آن زمین به قدری خشک است که زیر پا مثل بیسکویت میشکند) کشاورزان میگویند که از کمبود آب برای بیش از یک دهه رنج میبرند. بسیاری نگران معیشت خود هستند که ممکن است در آیندهای نزدیک در دسترس نباشد و ناپدید شود.
کشاورزان برای آنکه از حداقل سود برای تأمین معیشت خود برخوردار باشند به کشت محصولاتی مثل سیب روی میآورند، هرچند که سود حاصل از چنین میوههایی نیز اغلب در جیب کشاورزان ایرانی نمیرود. بهطورکلی، زمینهای کشاورزی در حال کاهش است و مردم در حال ترک روستا هستند چراکه در این شرایط آینده روشنی برای خود پیشبینی نمیکنند.
گفته میشود یارانههای سخاوتمندانه دولت در حوزه آب و انرژی، انگیزه زیادی به کشاورزان نداده است. بخش کشاورزی با استفاده از ۹۰٪ از آب ایران، فقط ۱۵ درصد از اقتصاد آن را تشکیل داده است. در مقایسه با کالیفرنیا که اقتصاد بسیار بزرگتری دارد، آنطور که کارشناسان محیطزیست میگویند کشاورزی با استفاده از ۸۰ درصد از آب تنها ۲ درصد از چرخه اقتصادی را شامل میشود. اما در کالیفرنیا این مشکلات به دلیل کاهش بارش رخداده است. در حالی که کشاورزی ایران فاقد سیستمهای مدرن آبیاری و ذخیرهسازی آب است و کشاورزان هر سال چاههای بیشتر حفر کردهاند و با استفاده از پمپهای بیشتر، منابع آب زیرزمینی را تخلیه نمودهاند تا جایی که وضعیت به اعلام هشدار رسیده است.
ایران به دلیل تحریمهای اقتصادی چند سال اخیر، با مشکلات بسیاری روبهرو بوده و کمآبی نیز بر این مشکلات اضافه شده است. دولت برخی از خدمات را به کشاورزان ارائه کرده است ازجمله پرداخت یارانه، توزیع دانههای پربازده و خرید مقادیر زیادی از محصولات زراعی کشاورزان اما کارشناسان محیطزیست معتقدند که این اقدامات در کوتاهمدت مؤثر است و باید برای بلندمدت فکری به حال کشاورزی ایران کرد. دانشمندان معتقدند خشکسالی در ایران بخشی از یک پدیده بزرگتر یعنی گرم شدن زمین است.
بسیاری از جوانان روستایی از آینده قطع امید کردهاند و در شهرها ساکن شدهاند اما تعدادی از آنها کماکان به شغل آبا و اجدادیشان میپردازند و با مشکلات بسیاری دستوپنجه نرم میکنند.
در ایران با کشاورزی مصاحبه کردم که با برادرانش در زمین دو هکتاری ابا و اجدادیشان کار میکنند. آنها به کشت پنبه میپردازند اما به دلیل کمآبی با مشکلات بسیاری موجه شدهاند.
شدیدتر شدن بحران آب در ایران ناامیدی را در سراسر این سرزمین خشک افزایش داده است. خانوادهها میبینند که پسرانشان برای به دست آوردن کار مجبور به ترک روستا و مهاجرت به شهر هستند. محصولات زراعی در حال رها شدن است. افراد مسن و بیماران از خدمات پزشکی چشمپوشی میکنند چراکه بهاندازه کافی پول برای درمان امراضشان و زنده ماندن را ندارند.
کشاورزان ایران مانند همتایان خود در دره مرکزی کالیفرنیا و جاهای دیگر در سراسر جهان، با چندین سال پیدرپی خشکسالی درگیر بودهاند. اما سوء مدیریت زیستمحیطی، استفاده بیش از حد آب، فشارهای رشد جمعیت و یک دولت با چالشهای امنیتی و اقتصادی مشکلات کشاورزان ایرانی را تشدید کرده است.
کشاورزی هرگز در ایران آسان نیست. کمتر از ۸ اینچ باران در سال میبارد، که بسیاری از آنها قبل از تراوش در خاک تبخیر میشود. در ماه ژوئن، سازمان هواشناسی ایران اعلام کرد ۷۲٪ جمعیت این کشور ۸۰ میلیون نفری در شرایط خشکسالی طولانیمدت زندگی میکردند. دریاچهها خشک میشوند و برای شهرستانهایی مانند تهران جیرهبندی آب در نظر گرفته شده است.
حدود ۶۰ مایلی جنوب شرقی تهران در دهکده غیاث آباد (در آن زمین به قدری خشک است که زیر پا مثل بیسکویت میشکند) کشاورزان میگویند که از کمبود آب برای بیش از یک دهه رنج میبرند. بسیاری نگران معیشت خود هستند که ممکن است در آیندهای نزدیک در دسترس نباشد و ناپدید شود.
کشاورزان برای آنکه از حداقل سود برای تأمین معیشت خود برخوردار باشند به کشت محصولاتی مثل سیب روی میآورند، هرچند که سود حاصل از چنین میوههایی نیز اغلب در جیب کشاورزان ایرانی نمیرود. بهطورکلی، زمینهای کشاورزی در حال کاهش است و مردم در حال ترک روستا هستند چراکه در این شرایط آینده روشنی برای خود پیشبینی نمیکنند.
گفته میشود یارانههای سخاوتمندانه دولت در حوزه آب و انرژی، انگیزه زیادی به کشاورزان نداده است. بخش کشاورزی با استفاده از ۹۰٪ از آب ایران، فقط ۱۵ درصد از اقتصاد آن را تشکیل داده است. در مقایسه با کالیفرنیا که اقتصاد بسیار بزرگتری دارد، آنطور که کارشناسان محیطزیست میگویند کشاورزی با استفاده از ۸۰ درصد از آب تنها ۲ درصد از چرخه اقتصادی را شامل میشود. اما در کالیفرنیا این مشکلات به دلیل کاهش بارش رخداده است. در حالی که کشاورزی ایران فاقد سیستمهای مدرن آبیاری و ذخیرهسازی آب است و کشاورزان هر سال چاههای بیشتر حفر کردهاند و با استفاده از پمپهای بیشتر، منابع آب زیرزمینی را تخلیه نمودهاند تا جایی که وضعیت به اعلام هشدار رسیده است.
ایران به دلیل تحریمهای اقتصادی چند سال اخیر، با مشکلات بسیاری روبهرو بوده و کمآبی نیز بر این مشکلات اضافه شده است. دولت برخی از خدمات را به کشاورزان ارائه کرده است ازجمله پرداخت یارانه، توزیع دانههای پربازده و خرید مقادیر زیادی از محصولات زراعی کشاورزان اما کارشناسان محیطزیست معتقدند که این اقدامات در کوتاهمدت مؤثر است و باید برای بلندمدت فکری به حال کشاورزی ایران کرد. دانشمندان معتقدند خشکسالی در ایران بخشی از یک پدیده بزرگتر یعنی گرم شدن زمین است.
بسیاری از جوانان روستایی از آینده قطع امید کردهاند و در شهرها ساکن شدهاند اما تعدادی از آنها کماکان به شغل آبا و اجدادیشان میپردازند و با مشکلات بسیاری دستوپنجه نرم میکنند.
آب هست اما پشت سدها احتکار شده مانند خیلی چیزهای دیگر که احتکار می شوند و در نهایت هم مانند سیب زمینی ها جایی امحا می شوند