درگیری مأموران میراث فرهنگی بانه با قاچاقچیان
پارسینه: شهروند نوشت: قاچاقچیان تاریخ، درگیری خونینی در تپه تاریخی «شه ر گه» به راه انداختند و سه نفر را بهشدت زخمی کردند.
مأموران که چند باری قبل از این چالههای حفاری غیرمجاز را در قلعه پر کرده بودند، این بار هم چاله عمیق را وسط قلعه دیدند و وسایل حفاری را جمع کردند؛ نمیدانستند غارتگران با اسلحه شکاری و کمری کمین کردهاند و به هیچ صراطی مستقیم نخواهند بود.
هفت مرد مسلح تلفنهای همراه مأمور، کارشناس و فعال میراث فرهنگی را دزدیدند و فرار کردند. بعدازظهر دوشنبه وقتی این اتفاق افتاد، مأموران که پیش از این باخبر شده بودند، سر رسیدند و سه زخمی که یکی انگشتانش قطع شده بود، به بیمارستان منتقل شدند. اکنون دو روز پس از حادثه، هنوز یک نفر تحت نظر پزشکان است و تیرهای ساچمهای در بدن هر سه نفر جا مانده است.
حفاظت از میراث با دست خالی
محسن علوی، مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کردستان از نخستین کسانی بود که به بیمارستان رفت. او جزییات حادثه را چنین شرح میدهد: «ساعت یک ظهر دوشنبه این اتفاق افتاد. دو نفر از همکاران ما با یک عضو انجمن میراث فرهنگی بانه که از اهالی روستای «شه ر گه» است، با خبر شده بودند كه حفاری در حال انجام است. از دادگستری هم حکم گرفته بودند اما قبل از رسیدن نیروی انتظامی میخواستند محوطه تاریخی را سرکشی کنند، به همکاران هم اطلاع دادند که به پاسگاه خبر دهید و خودشان راهی شدند. اما آنجا هفت نفر مسلح به آنها حمله کردند.»
اینطور که او توضیح میدهد، شب سهشنبه تیرهای پخششده در بدن این افراد با عمل جراحی درآمده و انگشت یکی از آنها هم پیوند زده شده است؛ اما یک نفر هنوز هفت تیر در جمجمهاش مانده است. اکنون نیروی انتظامی ضاربان را شناسایی کرده است و بهزودی دستگیرشان خواهد کرد. مدیرکل میراث فرهنگی کردستان چنین درگیری را در بانه بیسابقه میداند اما میگوید تکرارش باز هم محتمل است: «متأسفانه حفاری غیرمجاز و قاچاق در همه جای کشور رشد داشته و از طرفی یگان حفاظت در شهرستان ما هیچگونه سلاحی در اختیار ندارد. این بیچارهها را دست خالی به این جور مکانها میفرستیم و با این اوصاف احتمالش هست باز همچنین چیزی تکرار شود.»
مأموران دفاعی نداشتند
«سعدالله رحیمیخواه»، مأمور یگان حفاظت میراث فرهنگی بانه، با اینکه شب سهشنبه از بیمارستان مرخص شده بود اما دوباره حالش بد شد و او را به بخش آوردند. اثرات ساچمههای جا مانده در سر او و عمل جراحی حالش را بد کرده است. سعدالله عزیزی دوشنبه از بیمارستان ترخیص شد و هنوز سه چهار ساچمه در گردن و شانهاش مانده است.
بهزاد قادری هم از افراد بومی و عضو انجمن میراث فرهنگی بانه است که دو انگشتش قطع شد و پزشکان موفق شدند فقط یکی از انگشتهای قطعشدهاش را پیوند بزنند. در سینه او هم ساچمههایی جا مانده است.» سردار خندانی، رئیس اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شهرستان بانه، در گفتوگو با «شهروند» اوضاع سه زخمی را اینطور وصف میکند.
او میگوید كه ضاربان این افراد را در راه برگشت از محل حفاری، محاصره کردند، با آنها درگیر شدند و ماشینشان را هم چپ کردند. «یکی با سلاح جلویشان را گرفته و دو نفر هم از بغل حمله کردهاند. بعد محاصرهشان کردهاند و با قنداق اسلحه شیشه ماشین را شکستهاند. کارشناسان ما دفاعی نداشتند.»
مأمور زخمی: ماشین سه-چهار تا معلق زد
در بیمارستان صلاحالدین ایوبی بانه اکنون پس از عمل جراحی، بستری و مراقبت درمانی دو نفر مرخص شده است و فقط سعدالله رحیمیخواه، مأمور یگان حفاظت میراث فرهنگی این شهرستان تحت مراقبت است. او که ٤٢ ساله است و ١٦سال سابقه خدمت در اداره میراث فرهنگی دارد؛ دو روز پس از حادثه همچنان در بیمارستان است.
این مأمور زخمی از جزییات حادثه میگوید: «در حین انجام مأموریت بودیم. داشتیم سرکشی میکردیم. اعضای انجمن میراث فرهنگی بانه از قبل گفته بودند که اینجا حفاری انجام شده و ما هم چند باری چالهها را پر کرده بودیم و باز که برمیگشتیم خالی شده بود. رفتیم بالا دیدیم وسط قلعه «شه ر گه» را حفاری کرده بودند و ٣٠-٤٠ متر کنده بودند. ادوات حفاریشان هم بود. جمعشان کردیم و نشستیم در ماشین که برگردیم. از کجا میدانستیم آنها کمین کردهاند.»
او ادامه میدهد: «کمی که جلو رفتیم، ماشین را نگه داشتند، شیشه را شکستند و تیراندازی کردند. همانجا بود که انگشت قادری قطع شد. هنوز از ماشین بیرون نیامده بودیم که ماشین ما را چپ کردند و سه-چهار تا معلق زد. اما باز هم بیخیال نشدند و تیر اندازی را ادامه دادند. ما که از ضربات کمجان شده بودیم، خدا بهمان رحم کرد که تیر خلاص به ما نزدند. آنها سلاح داشتند و بدون دلیل تیر میزدند برای همین فقط میخواستیم معطلشان کنیم که بالاخره بروند اما نمیرفتند.»
راه صعبالعبور است، اما ماشین نداریم
با وجود صعبالعبور بودن مسیرهایی که مأموران یگان حفاظت میراث فرهنگی شهرستان برای سرکشی به آثار طی میکنند، اما آنها ماشینی در اختیار ندارند؛ خودرویی که روز دوشنبه بر آن سوار بودند، برای قادری، عضو انجمن میراث فرهنگی بود.«راننده آقای قادری بود، او را که زدند میخواست فرار کند، چاره دیگری نبود آنها به قصد کشت تیر میزدند. اما چرخهای ماشین پنچر شده بود. از ماشین آمدیم بیرون. گفتم من مأمورم فرار نکنید به نفع شماست اما گفتند میخواهیم شما را بکشیم. بعد هم فرار کردند.»
او میگوید حفاران اگر چه معمولا وقتی مأموران را میبینند، فرار میکنند، اما گروهی که سهشنبه با آنها درگیر شدند «خیلی به خودشان مطمئن بودند و بدون هیچ حرفی قصد کشتن داشتند.»
مأموران که چند باری قبل از این چالههای حفاری غیرمجاز را در قلعه پر کرده بودند، این بار هم چاله عمیق را وسط قلعه دیدند و وسایل حفاری را جمع کردند؛ نمیدانستند غارتگران با اسلحه شکاری و کمری کمین کردهاند و به هیچ صراطی مستقیم نخواهند بود.
هفت مرد مسلح تلفنهای همراه مأمور، کارشناس و فعال میراث فرهنگی را دزدیدند و فرار کردند. بعدازظهر دوشنبه وقتی این اتفاق افتاد، مأموران که پیش از این باخبر شده بودند، سر رسیدند و سه زخمی که یکی انگشتانش قطع شده بود، به بیمارستان منتقل شدند. اکنون دو روز پس از حادثه، هنوز یک نفر تحت نظر پزشکان است و تیرهای ساچمهای در بدن هر سه نفر جا مانده است.
حفاظت از میراث با دست خالی
محسن علوی، مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کردستان از نخستین کسانی بود که به بیمارستان رفت. او جزییات حادثه را چنین شرح میدهد: «ساعت یک ظهر دوشنبه این اتفاق افتاد. دو نفر از همکاران ما با یک عضو انجمن میراث فرهنگی بانه که از اهالی روستای «شه ر گه» است، با خبر شده بودند كه حفاری در حال انجام است. از دادگستری هم حکم گرفته بودند اما قبل از رسیدن نیروی انتظامی میخواستند محوطه تاریخی را سرکشی کنند، به همکاران هم اطلاع دادند که به پاسگاه خبر دهید و خودشان راهی شدند. اما آنجا هفت نفر مسلح به آنها حمله کردند.»
اینطور که او توضیح میدهد، شب سهشنبه تیرهای پخششده در بدن این افراد با عمل جراحی درآمده و انگشت یکی از آنها هم پیوند زده شده است؛ اما یک نفر هنوز هفت تیر در جمجمهاش مانده است. اکنون نیروی انتظامی ضاربان را شناسایی کرده است و بهزودی دستگیرشان خواهد کرد. مدیرکل میراث فرهنگی کردستان چنین درگیری را در بانه بیسابقه میداند اما میگوید تکرارش باز هم محتمل است: «متأسفانه حفاری غیرمجاز و قاچاق در همه جای کشور رشد داشته و از طرفی یگان حفاظت در شهرستان ما هیچگونه سلاحی در اختیار ندارد. این بیچارهها را دست خالی به این جور مکانها میفرستیم و با این اوصاف احتمالش هست باز همچنین چیزی تکرار شود.»
مأموران دفاعی نداشتند
«سعدالله رحیمیخواه»، مأمور یگان حفاظت میراث فرهنگی بانه، با اینکه شب سهشنبه از بیمارستان مرخص شده بود اما دوباره حالش بد شد و او را به بخش آوردند. اثرات ساچمههای جا مانده در سر او و عمل جراحی حالش را بد کرده است. سعدالله عزیزی دوشنبه از بیمارستان ترخیص شد و هنوز سه چهار ساچمه در گردن و شانهاش مانده است.
بهزاد قادری هم از افراد بومی و عضو انجمن میراث فرهنگی بانه است که دو انگشتش قطع شد و پزشکان موفق شدند فقط یکی از انگشتهای قطعشدهاش را پیوند بزنند. در سینه او هم ساچمههایی جا مانده است.» سردار خندانی، رئیس اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شهرستان بانه، در گفتوگو با «شهروند» اوضاع سه زخمی را اینطور وصف میکند.
او میگوید كه ضاربان این افراد را در راه برگشت از محل حفاری، محاصره کردند، با آنها درگیر شدند و ماشینشان را هم چپ کردند. «یکی با سلاح جلویشان را گرفته و دو نفر هم از بغل حمله کردهاند. بعد محاصرهشان کردهاند و با قنداق اسلحه شیشه ماشین را شکستهاند. کارشناسان ما دفاعی نداشتند.»
مأمور زخمی: ماشین سه-چهار تا معلق زد
در بیمارستان صلاحالدین ایوبی بانه اکنون پس از عمل جراحی، بستری و مراقبت درمانی دو نفر مرخص شده است و فقط سعدالله رحیمیخواه، مأمور یگان حفاظت میراث فرهنگی این شهرستان تحت مراقبت است. او که ٤٢ ساله است و ١٦سال سابقه خدمت در اداره میراث فرهنگی دارد؛ دو روز پس از حادثه همچنان در بیمارستان است.
این مأمور زخمی از جزییات حادثه میگوید: «در حین انجام مأموریت بودیم. داشتیم سرکشی میکردیم. اعضای انجمن میراث فرهنگی بانه از قبل گفته بودند که اینجا حفاری انجام شده و ما هم چند باری چالهها را پر کرده بودیم و باز که برمیگشتیم خالی شده بود. رفتیم بالا دیدیم وسط قلعه «شه ر گه» را حفاری کرده بودند و ٣٠-٤٠ متر کنده بودند. ادوات حفاریشان هم بود. جمعشان کردیم و نشستیم در ماشین که برگردیم. از کجا میدانستیم آنها کمین کردهاند.»
او ادامه میدهد: «کمی که جلو رفتیم، ماشین را نگه داشتند، شیشه را شکستند و تیراندازی کردند. همانجا بود که انگشت قادری قطع شد. هنوز از ماشین بیرون نیامده بودیم که ماشین ما را چپ کردند و سه-چهار تا معلق زد. اما باز هم بیخیال نشدند و تیر اندازی را ادامه دادند. ما که از ضربات کمجان شده بودیم، خدا بهمان رحم کرد که تیر خلاص به ما نزدند. آنها سلاح داشتند و بدون دلیل تیر میزدند برای همین فقط میخواستیم معطلشان کنیم که بالاخره بروند اما نمیرفتند.»
راه صعبالعبور است، اما ماشین نداریم
با وجود صعبالعبور بودن مسیرهایی که مأموران یگان حفاظت میراث فرهنگی شهرستان برای سرکشی به آثار طی میکنند، اما آنها ماشینی در اختیار ندارند؛ خودرویی که روز دوشنبه بر آن سوار بودند، برای قادری، عضو انجمن میراث فرهنگی بود.«راننده آقای قادری بود، او را که زدند میخواست فرار کند، چاره دیگری نبود آنها به قصد کشت تیر میزدند. اما چرخهای ماشین پنچر شده بود. از ماشین آمدیم بیرون. گفتم من مأمورم فرار نکنید به نفع شماست اما گفتند میخواهیم شما را بکشیم. بعد هم فرار کردند.»
او میگوید حفاران اگر چه معمولا وقتی مأموران را میبینند، فرار میکنند، اما گروهی که سهشنبه با آنها درگیر شدند «خیلی به خودشان مطمئن بودند و بدون هیچ حرفی قصد کشتن داشتند.»
ارسال نظر