قتل در روز خواستگاری خواهر
پارسینه: دو برادر در روز خواستگاری خواهرشان با هشت مرد جوان بشدت درگیر شدند و یکی از آنها را با چاقو کشتند.
به گزارش جام نیـوز، متهم ردیف اول پرونده که پسری ۲۴ ساله است در جلسه دادگاه مدعی شد یک اتفاق از او قاتل ساخته و مقتول و دوستانش با شمشیر به آنها حملهور شده بودند.
۲۲ آبان ۹۳ وقوع نزاع دسته جمعی منجر به جرح به ماموران کلانتری استخر تهرانپارس اطلاع داده شد.
حدود ۱۰ مرد جوان با قمه و شمشیر با یکدیگر درگیر شده بودند که یکی از آنها با اصابت چاقو از ناحیه کمر مجروح شده و پس از انتقال به بیمارستان جان باخته بود.
نزاع در نزدیکی یک صافکاری اتفاق افتاده و صاحب مغازه و برادرش نیز در آن نقش داشتند. تحقیقات برای دستگیری آنها آغاز شده بود که صاحب مغازه خودش را به کلانتری معرفی کرد.
او در بازجوییها به قتل در درگیری اعتراف کرد تا پروندهاش برای رسیدگی در اختیار شعبه هشتم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی حسین اصغرزاده قرار گیرد.
صبح دیروز، جلسه رسیدگی با درخواست قصاص مادر مقتول آغاز شد. او که در تمام طول دادگاه اشک میریخت، گفت: «من دو سال صبر کردم تا امروز بفهمم چرا وقتی بچهام روی زمین افتاده بود، متهم او را از پشت، با نامردی کشت؟ هر روز میمیرم و زنده میشوم. قرار بود سه ماه دیگر برویم خواستگاری. من قصاص میخواهم.» پدر مقتول نیز که بنا به دلایلی قادر به حضور در دادگاه نبود، بهصورت غیابی درخواست قصاص کرده است.
سپس نوبت به متهم رسید. او در همان ابتدا از مادر مقتول تقاضای بخشش کرد و با انکار قتل عمد گفت: «آن روز قرار بود برای خواهرم خواستگار بیاید که مقتول با مردی دیگر، سرکوچه ما با هم درگیر شدند. پدرم میخواست ساکتشان کند اما آنها با چاقو دستش را مجروح کردند. من خودم را رساندم، رویشان را بوسیدم و راهیشان کردم. ۲۰ دقیقه بعد، دم صافکاری ایستاده بودم که برادرم آمد و گفت خواستگارها آمدهاند. ناگهان مقتول با هفت هشت نفر دیگر که همهشان شمشیر و قمه داشتند از موتور پیاده شدند و به ما حمله کردند. مقتول داشت من را میزد که برادرم با میلهآهنی، ضربهای به کمرش زد و او را روی زمین انداخت. او هنوز شمشیر دستش بود، میخواست با آن به برادرم حمله کند که من هم چاقو را از زمین برداشتم تا با آن ضربهای به بازویش بزنم اما ناگهان، یک نفر من را هل داد که باعث شد روی مقتول بیفتم. نمیدانم چه اتفاقی افتاد. همان موقع دعوا تمام شد. من هم به کلانتری رفتم که شکایت کنم اما بچهها زنگ زدند و گفتند یک نفر کشته شده است.»
در ادامه برادر متهم نیز مدعی دفاع از خود شد تا نوبت به وکیلشان برسد. او نیز با تاکید بر این موضوع، خواستار تبرئه متهمان شد. وکیل اولیای دم اما قتل را عمدی توصیف و بر قصاص تاکید کرد.
متهم نیز در آخرین دفاع خود از مادر مقتول درخواست بخشش کرد که مادر مقتول در جوابش گفت: «تو میتوانی بچه مرا زنده کنی؟» در پایان قضات وارد شور شدند تا رای نهایی را صادر کنند.
ارسال نظر