«زن» نقش اول در فیلنامه زندگی ما !
پارسینه: قرآن داستان ها را که نقل می کند ملاک ارزش را در شئون گوناگون آن مشخص می نماید، نوع مسایل ارزشی را هم در ضمن داستان هایی نقل می کند که نقش اول آن را زن به عهده دارد، هم در ضمن داستانی هایی که نقش اول آن با مرد است.
زنان با فضیلت
در تمام سریال ها و فیلم هایی که ساخته می شوند همیشه فرد یا افرادی به عنوان نقش اول ایفای نقش می کنند که در جشنواره های مختلفی نیز قسمتی از جوایز به نفرات برتر نقش اول فیلم ها داده می شود... تا به حال به نقش اول زندگی خود توجه کرده اید؟ به نظر شما چه کسی در اکثر زندگی ها نقش اول را ایفا می کند؟
آیا تا به حال توجه کرده اید که در اکثر زندگی ها چقدر مظلومانه از کنار نقش اول خانواده یعنی خانم خانه که در ظاهر یک نفر است، اما نقش های حساس مختلفی چون مادری، همسری، دختری و ... را چه زیبا و با چه مهارت های بالایی بر عهده دارد و الحق هم بسیار زیبا ظاهر می شود و تأثیرگذار مدیریت می کند.
متأسفانه امروز مخصوصاً در کشورهای غربی با تمام ادعایی که برای حفظ حقوق بشر و مصالح بشر دارند، اما احترام و ارزشی برای زنان قائل نیستند و وجود آن ها تنها در شو، تبلیغات و مسائل این چنینی خلاصه کرده اند.
این ها همه در حالی است که قرآن کریم هزاران سال پیش به این موضوع توجه ویژه داشته چنانچه به عنوان الگویی برای بشریت و جهانیان از زنانی نام برده است.
در تمام سریال ها و فیلم هایی که ساخته می شوند همیشه فرد یا افرادی به عنوان نقش اول ایفای نقش می کنند که در جشنواره های مختلفی نیز قسمتی از جوایز به نفرات برتر نقش اول فیلم ها داده می شود... تا به حال به نقش اول زندگی خود توجه کرده اید؟ به نظر شما چه کسی در اکثر زندگی ها نقش اول را ایفا می کند؟
آیا تا به حال توجه کرده اید که در اکثر زندگی ها چقدر مظلومانه از کنار نقش اول خانواده یعنی خانم خانه که در ظاهر یک نفر است، اما نقش های حساس مختلفی چون مادری، همسری، دختری و ... را چه زیبا و با چه مهارت های بالایی بر عهده دارد و الحق هم بسیار زیبا ظاهر می شود و تأثیرگذار مدیریت می کند.
متأسفانه امروز مخصوصاً در کشورهای غربی با تمام ادعایی که برای حفظ حقوق بشر و مصالح بشر دارند، اما احترام و ارزشی برای زنان قائل نیستند و وجود آن ها تنها در شو، تبلیغات و مسائل این چنینی خلاصه کرده اند.
این ها همه در حالی است که قرآن کریم هزاران سال پیش به این موضوع توجه ویژه داشته چنانچه به عنوان الگویی برای بشریت و جهانیان از زنانی نام برده است.
در ادامه به چند نمونه می پردازیم:
آسیه، همسر فرعون
ذات اقدس الهی که برای مردم مومن نمونه و الگو معرفی کند، از این زن شجاع نام می برد؛ قرآن همسر فرعون را نمونه زنان خوب معرفی نکرده است بلکه او را از زن خوب نمونه جامعه اسلامی دانست است که جامعه باید از این زن نمونه الگو گیرد؛ نه خصوص زنان:«وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ»(تحریم/۱۱)
ذات اقدس الهی که برای مردم مومن نمونه و الگو معرفی کند، از این زن شجاع نام می برد؛ قرآن همسر فرعون را نمونه زنان خوب معرفی نکرده است بلکه او را از زن خوب نمونه جامعه اسلامی دانست است که جامعه باید از این زن نمونه الگو گیرد؛ نه خصوص زنان:«وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ»(تحریم/۱۱)
ارزش این زن به این بود كه جذب طلاهای فرعون نشد. جذب نازهای فرعون نشد، از تهدیدهای فرعون نترسید. در دربار، سر سفره فرعون بود اما نمك گیر نشد. زنی كه طلا، غذا، كاخ، دربار، تهدید، ذرهای تكانش نداد و این زن را قرآن می گوید: «مثل» یعنی نمونه. نه فقط برای خانم ها، بلكه هم نمونه ی زن ها و هم نمونه ی مردها بود.
دختران شعیب علیه السلام ، نماد حیا و عفت
قرآن کریم از دو دختری سخن می گوید که به خاطر سالخوردگی پدر پیرشان مجبور بودند خودشان گوسفندان را از آب چاه مدین سیراب کنند؛ اما تا زمانی که مردم در کنار چاه در حال آب دادن به چارپایانشان بودند، به سبب حیا و عفتی که در وجودشان قرار داشت، در گوشه ای به انتظار می ماندند؛ چنان که وقتی موسی علیه السلام به نزد آنان رفت و علت دوری گزیدن ایشان را جویا شد، در جواب گفتند: «لا نَسْقی حَتّی یُصْدِرَ الرِّعاءُ»؛ «ما گوسفندان خود را سیراب نمی کنیم تا چوپانان همگی [حیوانات خود را آب دهند و] خارج شوند.»
ارزش این زن به این بود كه جذب طلاهای فرعون نشد. جذب نازهای فرعون نشد، از تهدیدهای فرعون نترسید. در دربار، سر سفره فرعون بود اما نمك گیر نشد. زنی كه طلا، غذا، كاخ، دربار، تهدید، ذرهای تكانش نداد و این زن را قرآن می گوید: «مثل» یعنی نمونه. نه فقط برای خانم ها، بلكه هم نمونه ی زن ها و هم نمونه ی مردها بود.
آن گاه حضرت موسی علیه السلام با روحیه جوانمردی با آنکه خسته و گرسنه از سفر طولانی اش بود، به پیش رفته و از چاه آب کشیده، گوسفندان آن دو را سیراب نمود و سپس به زیر سایه دیواری پناه برد. آن دو دختر با ایمان و عفیف که در حریم پاک و بهشتی پدری چون شعیب نبی علیه السلام پرورش یافته بودند، به خانه برگشته، ماجرا را برای پدر تعریف کردند و به توصیه حضرت شعیب علیه السلام یکی از دختران به نزد موسی علیه السلام بازگشت تا دعوت پدر را برای دیدار و گرفتن مزد سیراب کردن گوسفندان ابلاغ نماید.
قرآن کریم از دو دختری سخن می گوید که به خاطر سالخوردگی پدر پیرشان مجبور بودند خودشان گوسفندان را از آب چاه مدین سیراب کنند؛ اما تا زمانی که مردم در کنار چاه در حال آب دادن به چارپایانشان بودند، به سبب حیا و عفتی که در وجودشان قرار داشت، در گوشه ای به انتظار می ماندند؛ چنان که وقتی موسی علیه السلام به نزد آنان رفت و علت دوری گزیدن ایشان را جویا شد، در جواب گفتند: «لا نَسْقی حَتّی یُصْدِرَ الرِّعاءُ»؛ «ما گوسفندان خود را سیراب نمی کنیم تا چوپانان همگی [حیوانات خود را آب دهند و] خارج شوند.»
ارزش این زن به این بود كه جذب طلاهای فرعون نشد. جذب نازهای فرعون نشد، از تهدیدهای فرعون نترسید. در دربار، سر سفره فرعون بود اما نمك گیر نشد. زنی كه طلا، غذا، كاخ، دربار، تهدید، ذرهای تكانش نداد و این زن را قرآن می گوید: «مثل» یعنی نمونه. نه فقط برای خانم ها، بلكه هم نمونه ی زن ها و هم نمونه ی مردها بود.
آن گاه حضرت موسی علیه السلام با روحیه جوانمردی با آنکه خسته و گرسنه از سفر طولانی اش بود، به پیش رفته و از چاه آب کشیده، گوسفندان آن دو را سیراب نمود و سپس به زیر سایه دیواری پناه برد. آن دو دختر با ایمان و عفیف که در حریم پاک و بهشتی پدری چون شعیب نبی علیه السلام پرورش یافته بودند، به خانه برگشته، ماجرا را برای پدر تعریف کردند و به توصیه حضرت شعیب علیه السلام یکی از دختران به نزد موسی علیه السلام بازگشت تا دعوت پدر را برای دیدار و گرفتن مزد سیراب کردن گوسفندان ابلاغ نماید.
در این صحنه نیز قرآن کریم به صفت حیای آن بانو تأکید می ورزد و می فرماید: «فَجاءَتْهُ إِحْداهُما تَمْشی عَلَی اسْتِحْیاءٍ»؛ «یکی از آن دو [دختر] به سراغ او آمد، در حالی که با نهایت حیا گام برمی داشت.»
مقام ویژه مریم علیها السلام
حضرت مریم(علیها السلام) یکی از دو زن نمونه است که خداوند پس از نمونه دانستن همسر فرعون؛ او را الگوی انسانهای مومن میشناساند:
حضرت مریم(علیها السلام) یکی از دو زن نمونه است که خداوند پس از نمونه دانستن همسر فرعون؛ او را الگوی انسانهای مومن میشناساند:
وَمَرْیَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِی أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِیهِ مِنْ رُوحِنَا وَصَدَّقَتْ بِکَلِمَاتِ رَبِّهَا وَکُتُبِهِ وَکَانَتْ مِنَ الْقَانِتِینَ (تحریم، ۱۲) و مریم دخت عمران را همان كسى كه خود را پاكدامن نگاه داشت و در او از روح خود دمیدیم و سخنان پروردگار خود و كتابهاى او را تصدیق كرد و از فرمانبرداران بود.
کلام آخر
آیا وقتی می گوییم انسانی برای انسانهای دیگر می تواند الگو باشد و ما انسانها در روابط خودمان از دیگران الگو بگیریم در زندگی اجتماعی آیا زن و زنها هم توانند برای مردان الگو باشد؟
می توان گفت که زنها نسبت به مردان جلوترند در الگو بودن و الگو شدن . شما هیچ رهبری و هیچ شخصیت قهرمانی را پیدا نمی توانید مگر این که روزی و دوره ای را باید پیش زن شاگردی بکند و از زن الگو بگیرد به نام مادر . یعنی هیچ کسی نیست که از مادرش الگو نگرفته باشد . شما نگاه کنید ابوالفضل العباس یا مثل حضرت زینب و یا مانند امام حسین (علیه السلام) در کربلا امام حسین (علیه السلام) افتخار می کند و می گوید یکی از الگوهای من مادرم فاطمه زهرا است و من فرزند فاطمه هستم و همین طور حضرت زینب .
به امید آنکه قدر کسی که همیشه به عنوان نقش اول در زندگی وجود داشته و خواهد داشت را بیشتر بدانیم...
آیا وقتی می گوییم انسانی برای انسانهای دیگر می تواند الگو باشد و ما انسانها در روابط خودمان از دیگران الگو بگیریم در زندگی اجتماعی آیا زن و زنها هم توانند برای مردان الگو باشد؟
می توان گفت که زنها نسبت به مردان جلوترند در الگو بودن و الگو شدن . شما هیچ رهبری و هیچ شخصیت قهرمانی را پیدا نمی توانید مگر این که روزی و دوره ای را باید پیش زن شاگردی بکند و از زن الگو بگیرد به نام مادر . یعنی هیچ کسی نیست که از مادرش الگو نگرفته باشد . شما نگاه کنید ابوالفضل العباس یا مثل حضرت زینب و یا مانند امام حسین (علیه السلام) در کربلا امام حسین (علیه السلام) افتخار می کند و می گوید یکی از الگوهای من مادرم فاطمه زهرا است و من فرزند فاطمه هستم و همین طور حضرت زینب .
به امید آنکه قدر کسی که همیشه به عنوان نقش اول در زندگی وجود داشته و خواهد داشت را بیشتر بدانیم...
منبع:
تبیان
ارسال نظر