دولت ترامپ نباید درسهای جنگ ایران- عراق را نادیده بگیرد
پارسینه: یک وبگاه معتبر و شناخته شده آمریکایی با تاکید بر درسهایی که ایران از جنگ تحمیلی ۸ ساله گرفته، به دولت دونالد ترامپ هشدار داده است که نباید این درسها را نادیده بگیرد.
در حالی که مواضع ضد ایرانی دولت دونالد ترامپ ادامه دارد، پایگاه نزدیک به کنگره آمریکا در مطلبی به قلم دو تحلیلگر تاکید کرده که واشنگتن باید درسهای جنگ تحمیلی صدام علیه ایران را به خاطر بسپارد.
انتشار گزارش «هیل» به معنای تایید آن نیست.
بخشهایی از این مطلب را در متون زیر بخوانید.
«چهاردهم جولای امسال، توافق هستهای با ایران، دو ساله خواهد شد. این سالگرد در زمانی رخ میدهد که آمریکا در حال بازنگری سیاست خود در قبال ایران است که در آن، موضوع توافق هستهای، یک ستون کلیدی است و دولت آمریکا یک بار دیگر در حال قرار دادن گزینه تغییر رژیم روی میز است. دولت ترامپ در انجام دادن چنین اقدامی، باید از یکی از تحولات تعیین کننده در تاریخ معاصر ایران، درسهایی بیاموزد و آن جنگ ایران-عراق (جنگ تحمیلی صدام علیه ایران).
اگرچه این جنگ برای ایرانیها، فاجعهبار بود اما جمهوری اسلامی از این جنگ دو درس عمده را آموخت؛ درسهایی که همچنان امروز هم بر اقدامات و سیاستهای تهران اثربخش و تعیین کننده است.
اول، ایران از این جنگ با یک بی اعتمادی عمیق از آمریکا و نظم جهانی که آن را رهبری میکند، بیرون آمد. یک مناسبت دیگر که سوم جولای و تنها چند روز قبل از سالگرد توافق هستهای است، هم نقشی کلیدی و حساس ایفا کرد. در چنین روزی در سال ۱۹۸۸، یک کشتی نیروی دریایی آمریکا «اشتباها» یک هواپیمای مسافربری ایرانی را ساقط کرد و همه ۲۹۰ سرنشین آن را کشت.
دوم، ایران با توجه به حس انزوا و بی اعتمادی از نظام و سیستم بینالمللی به رهبری آمریکا، از جنگ با این اعتقاد و عقیده بیرون آمد که به غیر از خودش به کس دیگری نمیتواند اتکا کند. در کل دوره جنگ، ایران در خرید سلاح و به روز رسانی تجهیزات قدیمی خودش مشکل داشت. در نتیجه، در وسط جنگ بود که تهران شروع به تولید و توسعه موشک بالستیک و برنامههای هستهای کرد؛ برنامههایی که امروزه توجه بسیار زیاد آمریکا را به خود جلب میکند.
برای واشنگتن، توافق هستهای فرصتی برای محدود و تحت کنترل در آوردن برنامه هستهای ایران بود و همچنین مسیر را برای مذاکرات آتی درباره دیگر ابعاد اقدامات بالقوه خطرناک این کشور هموار کرد.
برای تهران اما توافق هستهای راهی برای برچیدن خطر جنگ، عادی سازی دوباره وضعیت و جایگاهش در جامعه بینالمللی و باز کردن اقتصادش (به روی جهان خارج) بود.
با این حال، اظهارات تند و متغیر دولت ترامپ و ناکامی آن در اعلام این موضوع که توافق هستهای قرار نیست جایی برود (لغو شود)، تنها سبب تقویت درسهایی است که ایران از جنگ عراق آموخت و همچنین ایران را قانع کرده است که آمریکا به این کشور اجازه حصول به اهدافش را نخواهد داد.
عدم قطعیت و اطمینانی که توافق هستهای را احاطه کرده، تعاملات تجاری و سرمایهگذاران را برای ورود مجدد به بازاری که چشم اندازهای آن همچنان مورد شک و تردید است، بی میلتر کرده است.
تقویت و درونی کردن دوباره درسهای جنگ (تحمیلی برای ایران) تاثیرات بلند مدت و تا حد زیادی منفی برای آمریکا دارد. این درسها، ایران را بیشتر متمایل به فاصله گرفتن از آمریکا و متحدانش میکند که این در عوض، توانایی آمریکا برای اثرگذاری بر سیاستهای ایران را تضعیف میکند. همچنین تصور و درک ایران از تهدید را تقویت میکند و بر شعله بی اعتمادی آن از نظم بینالمللی و آمریکا میدمد. این خودش احتمال اینکه تهران به میز بازگردد و در مذاکرات درباره دیگر اقدامات نگران کنندهاش شرکت کند را کمتر میکند و در پیش گرفتن سیاستهایی که منافع ملی آمریکا را به چالش بکشد و تضعیف کند را محتملتر میکند.
در حالی که توافق هستهای در حال دو ساله شدن است، حیاتی است که آمریکا صراحتا درباره تعهدش به توافق صحبت کند. این کار به واشنگتن توانایی تقویت آن اعتبار بسیار مورد نیازش را در زمانی که اعتماد بینالمللی به رهبری آمریکا رو به کاهش است، خواهد داد. همچنین به آمریکا اجازه خواهد داد که به رهبری اش در فرایند اجرای توافق ادامه دهد، در را برای مذاکرات آینده درباره دیگر ابعاد نگران کننده رفتار ایران باز بگذارد و منافع ملی آمریکا را ترویج دهد».
انتشار گزارش «هیل» به معنای تایید آن نیست.
بخشهایی از این مطلب را در متون زیر بخوانید.
«چهاردهم جولای امسال، توافق هستهای با ایران، دو ساله خواهد شد. این سالگرد در زمانی رخ میدهد که آمریکا در حال بازنگری سیاست خود در قبال ایران است که در آن، موضوع توافق هستهای، یک ستون کلیدی است و دولت آمریکا یک بار دیگر در حال قرار دادن گزینه تغییر رژیم روی میز است. دولت ترامپ در انجام دادن چنین اقدامی، باید از یکی از تحولات تعیین کننده در تاریخ معاصر ایران، درسهایی بیاموزد و آن جنگ ایران-عراق (جنگ تحمیلی صدام علیه ایران).
اگرچه این جنگ برای ایرانیها، فاجعهبار بود اما جمهوری اسلامی از این جنگ دو درس عمده را آموخت؛ درسهایی که همچنان امروز هم بر اقدامات و سیاستهای تهران اثربخش و تعیین کننده است.
اول، ایران از این جنگ با یک بی اعتمادی عمیق از آمریکا و نظم جهانی که آن را رهبری میکند، بیرون آمد. یک مناسبت دیگر که سوم جولای و تنها چند روز قبل از سالگرد توافق هستهای است، هم نقشی کلیدی و حساس ایفا کرد. در چنین روزی در سال ۱۹۸۸، یک کشتی نیروی دریایی آمریکا «اشتباها» یک هواپیمای مسافربری ایرانی را ساقط کرد و همه ۲۹۰ سرنشین آن را کشت.
دوم، ایران با توجه به حس انزوا و بی اعتمادی از نظام و سیستم بینالمللی به رهبری آمریکا، از جنگ با این اعتقاد و عقیده بیرون آمد که به غیر از خودش به کس دیگری نمیتواند اتکا کند. در کل دوره جنگ، ایران در خرید سلاح و به روز رسانی تجهیزات قدیمی خودش مشکل داشت. در نتیجه، در وسط جنگ بود که تهران شروع به تولید و توسعه موشک بالستیک و برنامههای هستهای کرد؛ برنامههایی که امروزه توجه بسیار زیاد آمریکا را به خود جلب میکند.
برای واشنگتن، توافق هستهای فرصتی برای محدود و تحت کنترل در آوردن برنامه هستهای ایران بود و همچنین مسیر را برای مذاکرات آتی درباره دیگر ابعاد اقدامات بالقوه خطرناک این کشور هموار کرد.
برای تهران اما توافق هستهای راهی برای برچیدن خطر جنگ، عادی سازی دوباره وضعیت و جایگاهش در جامعه بینالمللی و باز کردن اقتصادش (به روی جهان خارج) بود.
با این حال، اظهارات تند و متغیر دولت ترامپ و ناکامی آن در اعلام این موضوع که توافق هستهای قرار نیست جایی برود (لغو شود)، تنها سبب تقویت درسهایی است که ایران از جنگ عراق آموخت و همچنین ایران را قانع کرده است که آمریکا به این کشور اجازه حصول به اهدافش را نخواهد داد.
عدم قطعیت و اطمینانی که توافق هستهای را احاطه کرده، تعاملات تجاری و سرمایهگذاران را برای ورود مجدد به بازاری که چشم اندازهای آن همچنان مورد شک و تردید است، بی میلتر کرده است.
تقویت و درونی کردن دوباره درسهای جنگ (تحمیلی برای ایران) تاثیرات بلند مدت و تا حد زیادی منفی برای آمریکا دارد. این درسها، ایران را بیشتر متمایل به فاصله گرفتن از آمریکا و متحدانش میکند که این در عوض، توانایی آمریکا برای اثرگذاری بر سیاستهای ایران را تضعیف میکند. همچنین تصور و درک ایران از تهدید را تقویت میکند و بر شعله بی اعتمادی آن از نظم بینالمللی و آمریکا میدمد. این خودش احتمال اینکه تهران به میز بازگردد و در مذاکرات درباره دیگر اقدامات نگران کنندهاش شرکت کند را کمتر میکند و در پیش گرفتن سیاستهایی که منافع ملی آمریکا را به چالش بکشد و تضعیف کند را محتملتر میکند.
در حالی که توافق هستهای در حال دو ساله شدن است، حیاتی است که آمریکا صراحتا درباره تعهدش به توافق صحبت کند. این کار به واشنگتن توانایی تقویت آن اعتبار بسیار مورد نیازش را در زمانی که اعتماد بینالمللی به رهبری آمریکا رو به کاهش است، خواهد داد. همچنین به آمریکا اجازه خواهد داد که به رهبری اش در فرایند اجرای توافق ادامه دهد، در را برای مذاکرات آینده درباره دیگر ابعاد نگران کننده رفتار ایران باز بگذارد و منافع ملی آمریکا را ترویج دهد».
منبع:
خبرگزاری فارس
ارسال نظر