ماجرای خواندنی مرگ قذافی
پارسینه: مرتضی غرقی خبرنگار و گزارشگر باسابقه صدا و سیما خاطرهای از کشته شدن معمر قذافی را منتشر کرد.
مرتضی غرقی خبرنگار و گزارشگر باسابقه صدا و سیما خاطره ای از کشته شدن معمر قذافی را در اینستاگرامش منتشر کرد.
غرقی نوشت: در صبح روز ۳۹ مهر ماه ۲۴۰۱ کاروان قذافی و همراهان او را که حدود بیست اتومبیل بودند در سرت مورد هدف هواپیما های ناتو قرار گرفت.
در آن زمان من در سرت بودم تا اخبار لیبی را پوشش دهم بعد از حمله هواپیما های ناتو، از کاروان قذافی و همراهان، تنها او و محافظانش که در اتومبیل مخصوص ضد انفجار بودند جان سالم بدر بردند، و در مکانی دور تر از محل بمباران زیر پل که مسیر اب بود، مخفی شدند، نیروهای شبه نظامی بلافاصله در محل گشت و گذار کرده و او را دستگیر کردند، به محض دستگیری قذافی ماموران سرویسهای اطلاعاتی غرب او را احاطه کرده و عصر همان روز او را بقتل رساندند تا رمزهای و رازهای همکاری او با غرب اشکار نشود.
در آن زمان امریکایی ها اعلام کردند یک گروه کماندویی ۶۱ نفر برای شکاور قذافی به سرت اعزام کرده اند، زمانی که قذافی را در سرت دستگیر کردند او یک کلت طلایی و یک تلفن ماهواره ای به همراه داشت که هر روز با دخترش عایشه صحبت می کرد .
بعد از دستگیری تلفن او بدست شبه نظامیان افتاد،چند دقیقه بعد طبق عادت همیشگی، دخترش عایشه به او زنک زد تا جویای حال سرهنک شود، این جوان شبه نظامی گوشی را برداشت و گفت بفرمایید، دخترش گفت می خواهم با پدرم صحبت کنم، جوان گفت از این پس باید با من صحبت کنی چون «شوف شیفر مات» یعنی موفرفری مُرد و من بجای او جواب میدهم در ان زمان عایشه متوجه دستگیری پدرش شد و پشت تلفن زد زیر گریه و به عربی فحش داد و تلفن را قطع کرد، و از ان به بعد ارتباط عایشه که در اردن بود با پدرش قطع شد و بعد از ظهر همان روز قذافی به قتل رسید.
فردای آن روز جنازه او فرزندش و وزیر دفاع لیبی را در سرد خانه ای در مصراته قرار دادند که من به انجا رفتم و گزارشی را تهیه کردم ...البته خاطرات بیشری دارم که مجال آن نیست.
ارسال نظر