رمز و رازهای سفره هفتسین به روایت تاریخ
پارسینه: خبرگزاری کتاب ایران نوشت: هفت سین بین سلسله آیینهای نوروزی، رازآلودترین و فلسفیترین سنتی است که در پس هر سین آن داستانها و رازهای بسیاری نهفته است. با این حال ایرانیان کمتر به فلسفه وجودی این سفره نوروزی توجه میکنند و هرساله به رسم عرف و عادت آن را در خانههای خود میگسترانند. به همین دلیل برآن شدیم تا با مرور آثار مورخان و سفرنامهنویسان پرده از راز هفت سین برداریم.
باید گفت تاریخ دقیق ورود هفت سین به مراسم نوروزی به طور دقیق مشخص نیست اما یکی از قدیمیترین اسنادی که نشانگر نماد هفتسین است مطلبی است که ابوریحان بیرونی در آثار الباقیه بیان کرده است: «چون جمشید بر اهریمن که راه خیر و برکت و باران سبز شدن گیاه را گرفته بود، پیروز شد و دوباره باران باریدن گرفت و گیاهان سبز شدند، مردم گفتند روز نو (یعنی روز نوین و دورهای تازه) آمده است. پس هر کسی ظرفی جو کاشت و مردم در روز نوروز در هفت طرح، هفت نوع غله کاشتند و سبز کردند.»
یکی دیگر از منابع کهنی که به هفت سین اشاره کرده «المحاسن و الاضداد» جاحظ است. در این کتاب آمده است که ساسانیان در نوروز هفت دانه را بر هفت ستون میکاشتند یا نانی میپختند از هفت غله مختلف.
رجال قاجار از خوان نوروزی میگویند
دولتمردان قاجار و سفرنامهنویسان نگاه ویژهای به این سفره هفتسین داشته و در آثار خود اشارههایی به آن کردهاند. عبدالله مستوفی و معیرالممالک دو تن از شناختهشدهترین رجال قاجار هستند که در آثار خود درباره نوروز و نمادهای آن مطالب جالبی آوردهاند.
مستوفی در سفرنامه خود با اشاره به سفره هفتسین مینویسد: «سفره عید سفره خانوادگی بود. بزرگتر خانه مینشست، افراد خانواده به دور او جمع میشدند، توپ تحویل که صدا میکرد، بین آنها تبریک و روبوسی ردوبدل میشد. بزرگترها به کوچکترها عیدی میدادند، شربت و شیرینی صرف میکردند.»
مستوفی سفره هفتسین دوره قاجار را اینگونه ترسیم میکند: «در سفره عید، گذشته از شیرینی و شربت و آجیل باید هفتسین هم موجود باشد. هفتسین عبارت از هفت چیز خوراکی بود که اسم آن به سین شروع شود. معمولا سنجد و سپستان (نام گیاهی که در نواحی جنوبی ایران بهویژه کرانهای خلیجفارس پراکندگی دارد) و سبزی و سمنو و سماق و سرکه و سیب هفتسین را تشکیل میکرد. هرکدام از این هفت تا دستیاب نبود، سپند (اسفند) و سبزه جانشین آن میشد حتی بعضیها ماهی را به مناسبت اسم عربیش "سمک" جزو آن میکردند. نان و پنیر و مرغ پرکرده و ماهی زنده در ظرف آب و شیر و ماست هم بر این جمله علاوه میشد. مقدسین قرآن هم سر سفره عید گذاشته "یا مقلب القلوب و الابصار و یا مدبر اللیل و النهار یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال" میخواندند و نیز هفت آیه قرآن که به سلام شروع میشود" سلام علی ابراهیم - سلام قولا من رب الرحیم- سلام علی آل یاسین- سلام علی موسی و هرون- سلام علی نوح فی العالمین- سلام علیکم طبتم فادخلوها خالدین- سلام علیکم بما صبرتم فنعم عقبی الدار را در قدح چینی نوشته، با آب باران نیسان، نوشته میشستند و از آن در موقع تحویل میخوردند. آخوندها از این آب دعا در سفره عید خود داشتند و پذیرایی عید بعضی از آنها هم منحصر به همین آب دعا بوده.»
گستردن سفره سپید بزرگ و چیدن بساط هفت سین روی آن
معیرالممالک از دیگر رجال عهد قاجار است درباره سفره هفتسین اینگونه مینویسد: «ترتیب هفتسین همان بود که اکنون نیز خوشبختانه نزد برخی از ایرانیان پایبند به آداب و سنن گذشته و رسوم نیاکان متداول هست با این تفاوت که در قدیم این آداب مفصلتر برگزار میشد. در بالای سفره هفتسین کتاب آسمانی مسلمین و شمایل شاه مردان برابر آینهای بزرگ و زیبا خودنمایی میکرد. در دو طرف آینه، شمعدانهایی چندشاخه شمعزده قرار داشت. آنچه بر سفره هفتسین حاضر میآوردند، بدین قرار بود: سبزه، سنبل، سیب، سیر، سماق، سرکه و سمنو، انواع شیرینی و آجیل، مرغ و ماهی، کاسه بلورین پر از آب که روی آن چند برگ گل شناور بود، چند گلدان نرگس و نیز انواع گلها و میوههای مصنوعی از موم رنگین درون گلدانهای مزین به کاغذهای طلایی و نقرهای، ظرفی از اسپند الوان و عناب زرورق زده، کاسهای ماست و کاسهای عسل و یک شاخ نبات، منقلی سیمین برای بخور اسپند و کندر در گوشهای از سفره، بساط هفتسین را تکمیل میکرد. گرد آتش این منقل مادر خانواده به تعداد فرزندان خویش تخممرغ مینهاد و مقید بود که پس از تحویل سال آنها را نوش جان کند.»
او در کتاب «زندگانی خصوصی ناصرالدین شاه» در مطلبی که به برگزاری جشن نوروز و آیین سلام عام در کاخ مرمر اختصاص داده به سفره هفتسین نیز اشاره کرده و آورده است: «از چند گام به در ورود تالار مانده، سفره سپید بزرگی گسترده، بساط هفت سین را روی آن میچینند، دامنه آن تا شاهنشین وسیعی که تخت مرصع فتحعلی شاه در آن قرار داشت کشیده میشد، روی تخت، مسندی (تکیهگاه) زربفت، کار هندوستان میگستردند. روی آن تشکی نهاده، پارچهای مروارید دوزی، رویش میکشیدند و کنارش دو متکای جواهردوزی با ریشه و منگولههای مروارید قرار میدادند، چهار شمعدان مرصع که دارای آویزههای درشت از سنگهای قیمتی بودند، در چهارگوشه تشک گذاشته، شمعهای آن را میافروختند. خواه روز، خواه شب، سایر جارها و چهل چراغ ها را نیز روشن میکردند و مجلس، شکوه عجیبی به خود گرفته، جواهرات و نشانهایی که به سینه حضار نصب بود در پرتو چراغها درخشندگی مخصوص پیدا میکرد. در شاهنشینهای اطراف تخت، روسای ایل قاجار با سرداریهای ترمه و شمشیر بسته با لباسهای رسمی میایستادند.»
هفتسین ایرانی از نگاه سیاحان اروپایی
در نوشتههای سیاحان قرن نوزدهم میلادی اثر چندانی از سفره هفتسین نیست. تنها دو نمونه از سیاحان اشاره مختصری به این نماد نوروی داشتهاند که به آنها میپردازیم. هاینریش بروگش که در ۱۸۶۰ میلادی از تهران بازدید کرده است، اشاره کوتاهی به سفره ایرانیان در نوروز میکند و مینویسد: «ایرانیان برای نوروز گلهایی میکاشتند که نامشان با سین آغاز میشده است.»
اوبن، سیاح فرانسوی که در دوره قاجار از ایران دیدن کرد، نیز با اشاره به سفره هفتسین میگوید: «بزرگترین نماد نوروز سفره هفت سین میباشد. ایرانیان سفره هفتسین را از ضروریات آغاز سال نو میدانند که عبارتند از: ماهی - از سین لغت عربی سمک گرفته شده است - سیب، سیر، سبزی، سرکه، سنجد و سنگک. بعد از آن دید و بازدیدها شروع میشود. مردم به دیدن همدیگر میروند و سال نو را به همدیگر تبریک میگویند.»
نوروز و فلسفه هفتسین برابر با امشاسپندان
محمدعلی دادخواه در کتاب «نوروز و فلسفه هفت سین» مینویسد: «الگوی هفتسین، هفتنام هفته نخست هر ماه، برابر با نام «امشاسپندان» است که فرشتگان الهیاند و نیکی و پاکی و ستایش را از آسمان به انسان زمینی عرضه میدارند. امشاسپندان فروزههای اهورامزدا و هر کدام دارای مفهومی هستند که بخشی از عظمت خداوند یکتا را به آدمی میشناسانند و با شناخت و پیروی از این مفاهیم و ایزدان میتوان اهورامزدا را درک کرد.»
این نویسنده درباره فلسفه ارکان سفره هفتسین نیز مینویسد: «سنجد، گام نخست سفره هفت سین به نشانه ورود به سرزمین خرد و ندای خردگرایی و دعوت به عقل است. گام دوم، سیب، راهیابی به شهر سلامتی و نماد صحت، سلامت شخص و جامعه است، سومین قدم، سبزه رسیدن به ساحل ایثار و مفهوم آن صلای از خودگذشتگی و ایثار است. پایه چهارم سمنو، دستیابی به خانه توانایی و نیایش قدرت و مبارزه با ضعف است. گام پنجم، سیر، نماد و نشانه مناعت طبع که شایسته است انسان همواره با قناعت بر جهان بنگرد. شاخه ششم، سرکه، نماد پذیرش ناملایمات و پذیرش واقعیتهای حیات است و گام هفتم، سماق، نماد و نشانه صبر، بردباری و شرط دستیابی به پیروزی و نشستن بر اریکه کامیابی، مبارزه و مقاومت است.»
دیدگاه پژوهشگران معاصر درباره هفتسین
هاشم رضی در کتاب «گاهشماری و جشنهای ایرانیان» مینویسد: «ایرانیان عقیده داشتند که در ایام نوروز ارواح درگذشتگان از جایگاه آسمانی خود به زمین و به خانههای خویش باز میگردند. بازماندگان برای پذیرایی از آنها سفرهای رنگین میگستراندند و انواع خوراکها و نوشاکها را در آن مینهادند تا ارواح درگذشتگان از پذیرایی و صفا و پاکیزگی بازماندگان، دل خوش شده و آنان را برکت عطا کنند. این رسم توجیه سفره نوروزی یا هفت سین شد.»
به نظر دکتر مهرداد بهار، آیین هفت سین در ارتباط با تقدس هفت سیاره موثر بوده است و گمان بر این بوده که اگر کسی هر هفت را در اختیار داشته باشد، نظر لطف هر هفت سیاره را به خود جلب کرده و خوشبخت میشود.
ارسال نظر