چرا برای دریاچه هامون فکری نمی شود؟
پارسینه: نماینده مردم زابل و زهک گفت: به طور کل اوضاع زابل خوب نیست؛ در نامهای ده صفحهای به رئیس جمهور گفتم اگر دیر بجنبیم ممکن است خدای نکرده در آن منطقه اتفاقاتی رخ دهد که نه تنها مردم آنجا متضرر بشوند بلکه امنیت ملی کشور هم به خطر بیفتد. در واقع اگر سیستان خالی از سکنه شود، ما در آن فاصله از مرز تا قم هم کسی را نداریم.
احمدعلی کیخا درباره خشکسالی در سیستان و بلوچستان و نرسیدن آب به هامون به خبرآنلاین گفت: مردم میبینند در مورد دریاچه ارومیه چه حرفهایی زده میشود. مگر دریاچه هامون مال این کشور نیست؟ بعضا هم اگر برنامهای میگذارند برای اغراض سیاسی خودشان است که یک جناح، جناح دیگری را خراب کند؛ یعنی از محرومیت مردم هم برای درگیریهای جناحی استفاده میکنند. مثلا تلویزیون نشان میدهد که گل محمدی در سیستان کشت میشود. مردم وقتی این را میبینند فکر میکنند سیستان هم مثل قمصر کاشان گل محمدی کشت میکند و گلابگیری دارد؛ اما تاکنون مزارع سوخته مردم از رسانه ملی پخش نشده تا مردم بفهمند چه اوضاعی است.
او گفت: از قول من بنویسید که دولت نمیتواند کمک کند. خود مردم به باورهای شاهنامه و به نقش این مردم در تقویت اسلام به کمک مردم بیایند. بعضیها مدرسه میسازند شما بیایید پولتان را بگذارید برای کاهش ریزگردهای سیستان. در تصویب بودجه ۹۶ شخصا به آقای لاریجانی گفتم که از محل برداشت از صندوق توسعه ملی به دستور مقام معظم رهبری یک پولی را مخصوصا برای مقابله با ریزگردها بگذارید ایشان موافقت کردند. گفتنم دویست میلیون دلار گفتند زیاد است پنجاه تا میگذاریم گفتم با پنجاه تا کاری نمیتوانیم بکنیم. در نهایت توافق شد صد میلیون دلار از محل صندوق توسعه ملی برای مقابله با ریزگردها بگذارند. بروید بپرسید از این صد میلیون دلار که بنده خودم بانیاش بودم با کمک دکتر لاریجانی و آقای تاجگردون چقدر به سیستان اختصاص داده شده؟
عضو کمیسیون کشاورزی مجلس گفت: شما چطور برای جاهای دیگر مدیر ملی میگذارید؟ چطور قبل از انقلاب رفتند کمپ تثبیت شن زابل را شکل دادند؟ ما در تهران کمپ تثبیت شن نداشتیم ولی در زابل داشتیم. تمام فعالیتهای دولت وقت آنجا متمرکز شد. از ابتدای این مجلس حداقل من چهار بار با روسای سازمانهای جنگلها و مراتع کشور جلسه داشتم. گفتم یک مدیر توانمندی بگذارید که صرفت برنامهاش تثبیت شنهای منطقه باشد. به نظر بنده نظام اداری کشور فشل است؛ یعنی از نظر بنده برای انجام امور مردم ارادهای وجود ندارد. هیچ دلسوزیای وجود ندارد.
او گفت: درد مردم را بگوییم زمینه سواستفاده دشمن فراهم میشود، نگوییم یک داستان. مگر خشکسالی از سه چهار ماه قبل قابل پیشگیری نبود؟ چطور میشود که رییس مدیریت بحران جهاد کشاورزی میگوید ما تا به حال گزارشی دریافت نکردهایم. چه کسی اینها را باید پاسخ دهد؟
کیخا گفت: به طور کل اوضاع زابل خوب نیست؛ در نامهای ده صفحهای به رئیس جمهور نوشتم که اگر دیر بجنبیم ممکن است خدای نکرده در آن منطقه اتفاقاتی رخ دهد که نه تنها مردم آنجا متضرر بشوند بلکه امنیت ملی کشور هم به خطر بیفتد. در واقع اگر سیستان خالی از سکنه شود، ما در آن فاصله از مرز تا قم هم کسی را نداریم. به نظر من این حق این مردم نیست که با این تاریخ کهن و با این نقشآفرینیهایی که در تاریخ ملی ما (چه از بعد ایرانیت چه از بعد اسلامیت داشتند) آواره بلاد این مملکت شوند و بعضا مورد توهین قرار بگیرند.
او گفت: متاسفانه غیرت ملی هم در مدیران ما نیست که اگر کسی مجبور به مهاجرت میشود، لااقل مسئولین همراهی کنند نه اینکه به بنگاهها ماموریت بدهند که به اینها خانه هم ندهید. بعضا در طول یکی دو سال گذشته فرماندارانی دیده شدهاند که به این مردم نجیب اهانت کردهاند؛ چرا باید این اتفاقها بیفتد؟ بالاخره ۴۰ سال از عمر این انقلاب میگذرد و تردیدی نیست که زحمات زیادی هم کشیده شده و پولهای زیادی در سیستان صرف شده ولی برآیند اینها منجر به توسعه و رفاه اجتماعی نشده است.
ارسال نظر