چگونه خدیجه(س) از رسول خدا(ص) خواستگاری کرد؟
پارسینه: حضرت خدیجه به دلیل کمالاتش خواستگاران زیادی داشت. چنانچه در برخی از روایات آمده است که افرادی چون ابوجهل، ابوسفیان، عقبهبنابیمعیط، صلتبنابییهاب به خواستگاری او آمدند...
حضرت خدیجه به دلیل کمالاتش خواستگاران زیادی داشت. چنانچه در برخی از روایات آمده است که افرادی چون ابوجهل، ابوسفیان، عقبهبنابیمعیط، صلتبنابییهاب به خواستگاری او آمدند، اما او چون معیارهای ازدواج را در آنها مشاهده نمیکرد، حاضر به ازدواج با آنها نشد (1).
هرچند این مطلب که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله وسلم سومین همسر خدیجه بود و جز عایشه با دوشیزهای ازدواج نکرد، نزد عامه و خاصه معروف است، ولی مورد تأیید همگان نیست. جمعی از مورخان و بزرگان، نظر مخالف دارند؛ برای مثال «ابوالقاسم کوفی»، «احمد بلاذری»، «علم الهدی»، (سیدمرتضی) در کتاب «شافی» و «شیخ طوسی» در «تلخیص شافی» آشکارا میگویند که خدیجه، هنگام ازدواج با پیامبر، «عذرا» بود.
این معنا را علامه مجلسی نیز تأیید کرده است. او مینویسد: «صاحب کتاب انوارو البدء» گفته است که زینب و رقیه دختران هاله، خواهر خدیجه بودند. برخی از معاصران نیز چنین ادعا کردهاند و برای اثبات ادعای خود کتابهایی نوشتهاند (2). با این حال، اکثر محققان معتقدند که او قبل از ازدواج با رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم دو بار ازدواج کرده بود (3).
اکثراً بیان کردهاند که ماجرای ازدواج مبارک حضرت رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم و خدیجه سلاماللهعلیها از اینجا شروع شد که بنا به پیشنهاد جناب ابوطالب، یا درخواست حضرت خدیجه سلاماللهعلیها، رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم به صورت اجیر یا به عنوان مضاربه برای خدیجه به سفری تجارتی اقدام کرد (4).
در تاریخ ابنهشام است که میگوید: راستگویی و امانت و خوشخلقی رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم که زبانزد همگان شده بود، به گوش خدیجه سلاماللهعلیها نیز رسید و همین موجب شد که خدیجه سلاماللهعلیها خود به نزد آن حضرت فرستاد و پیشنهاد کرد که همراه کاروان به شام رود و برای او تجارت کند و در برابر، بیش از مزدی که به دیگران پرداخت میکرد، به آن حضرت بدهد.
به هر ترتیب که بود رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم عازم سفر شام و تجارت برای خدیجه سلاماللهعلیها شد. وقتی میسره -غلام خدیجه سلاماللهعلیها- و محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم از سفر پرسود شام برگشتند، غلام گزارش سفر را جزء به جزء به خدیجه سلاماللهعلیها داد و برایش تعریف کرد: وقتی به بصری رسیدیم، امین برای استراحت زیر سایه درختی نشست.
در این موقع، چشم راهبی که (نسطورا) در عبادتگاه خود بود، به امین افتاد. پیش من آمد و نام او را از من پرسید و سپس چنین گفت: این مرد که زیر درخت نشسته، همان پیامبری است که در تورات و انجیل درباره او مژده دادهاند.
این جریانات، او را بیش از پیش مشتاق همسری با محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم کرد. او درصدد برآمد تا به وسیلهای علاقه خود را به ازدواج با محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم به اطلاع آن حضرت برساند و ازاینرو به دنبال نفیسه که یکی از زنان قریش و دوستان خود بود فرستاد و به طور خصوصی درددل خود را به او گفت و از او خواست تا نزد محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم برود و هرگونه که خود صلاح میداند، موضوع را به آن حضرت بگوید. نفیسه به نزد محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم آمد و ازدواج با حضرت خدیجه سلاماللهعلیها را به ایشان پیشنهاد کرد و سرانجام ترتیب مجلس خواستگاری و عقد داده شد.
البته برخی از مورخان معتقدند که خدیجه خود موضوع را با «محمد امین» در میان گذاشت، و به گفته «ابنهشام» مورخ مشهور، به او گفت: «عموزاده من! به واسطه خویشاوندی که میان من و تو وجود دارد، و عظمت و احترامیکه در نزد قوم خود داری، و امانت و خوی نیکو و راستگویی که در تو هست، میخواهم صریحاً به تو بگویم که مایلم به همسری تو درآیم» (5).
بعد از ازدواج، حضرت خدیجه سلاماللهعلیها اعلام کرد که تمام آنچه را دارد، به حضرت محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم میبخشد. به گواهی تاریخ ایشان حقیقتاً در عمل نیز گفتارش را به اثبات رساند.
پینوشت
1. سید هاشم رسولیمحلاتی، درسهایی از تاریخ تحلیلی اسلام (جلد 2)، ص16.
2. محمدمحسن طبسی، مقاله «حضرت خدیجه مادر امت» برگرفته از نرمافزار مدینهالنبی.
3. سید هاشم رسولیمحلاتی، درسهایی از تاریخ تحلیلی اسلام (جلد 2)، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ص14-16.
4. سید هاشم رسولیمحلاتی، درسهایی از تاریخ تحلیلی اسلام (جلد 2)، ص17.
5. سید هاشم رسولیمحلاتی، درسهایی از تاریخ تحلیلی اسلام (جلد 2)، ص19-24.
هرچند این مطلب که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله وسلم سومین همسر خدیجه بود و جز عایشه با دوشیزهای ازدواج نکرد، نزد عامه و خاصه معروف است، ولی مورد تأیید همگان نیست. جمعی از مورخان و بزرگان، نظر مخالف دارند؛ برای مثال «ابوالقاسم کوفی»، «احمد بلاذری»، «علم الهدی»، (سیدمرتضی) در کتاب «شافی» و «شیخ طوسی» در «تلخیص شافی» آشکارا میگویند که خدیجه، هنگام ازدواج با پیامبر، «عذرا» بود.
این معنا را علامه مجلسی نیز تأیید کرده است. او مینویسد: «صاحب کتاب انوارو البدء» گفته است که زینب و رقیه دختران هاله، خواهر خدیجه بودند. برخی از معاصران نیز چنین ادعا کردهاند و برای اثبات ادعای خود کتابهایی نوشتهاند (2). با این حال، اکثر محققان معتقدند که او قبل از ازدواج با رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم دو بار ازدواج کرده بود (3).
اکثراً بیان کردهاند که ماجرای ازدواج مبارک حضرت رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم و خدیجه سلاماللهعلیها از اینجا شروع شد که بنا به پیشنهاد جناب ابوطالب، یا درخواست حضرت خدیجه سلاماللهعلیها، رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم به صورت اجیر یا به عنوان مضاربه برای خدیجه به سفری تجارتی اقدام کرد (4).
در تاریخ ابنهشام است که میگوید: راستگویی و امانت و خوشخلقی رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم که زبانزد همگان شده بود، به گوش خدیجه سلاماللهعلیها نیز رسید و همین موجب شد که خدیجه سلاماللهعلیها خود به نزد آن حضرت فرستاد و پیشنهاد کرد که همراه کاروان به شام رود و برای او تجارت کند و در برابر، بیش از مزدی که به دیگران پرداخت میکرد، به آن حضرت بدهد.
به هر ترتیب که بود رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم عازم سفر شام و تجارت برای خدیجه سلاماللهعلیها شد. وقتی میسره -غلام خدیجه سلاماللهعلیها- و محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم از سفر پرسود شام برگشتند، غلام گزارش سفر را جزء به جزء به خدیجه سلاماللهعلیها داد و برایش تعریف کرد: وقتی به بصری رسیدیم، امین برای استراحت زیر سایه درختی نشست.
در این موقع، چشم راهبی که (نسطورا) در عبادتگاه خود بود، به امین افتاد. پیش من آمد و نام او را از من پرسید و سپس چنین گفت: این مرد که زیر درخت نشسته، همان پیامبری است که در تورات و انجیل درباره او مژده دادهاند.
این جریانات، او را بیش از پیش مشتاق همسری با محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم کرد. او درصدد برآمد تا به وسیلهای علاقه خود را به ازدواج با محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم به اطلاع آن حضرت برساند و ازاینرو به دنبال نفیسه که یکی از زنان قریش و دوستان خود بود فرستاد و به طور خصوصی درددل خود را به او گفت و از او خواست تا نزد محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم برود و هرگونه که خود صلاح میداند، موضوع را به آن حضرت بگوید. نفیسه به نزد محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم آمد و ازدواج با حضرت خدیجه سلاماللهعلیها را به ایشان پیشنهاد کرد و سرانجام ترتیب مجلس خواستگاری و عقد داده شد.
البته برخی از مورخان معتقدند که خدیجه خود موضوع را با «محمد امین» در میان گذاشت، و به گفته «ابنهشام» مورخ مشهور، به او گفت: «عموزاده من! به واسطه خویشاوندی که میان من و تو وجود دارد، و عظمت و احترامیکه در نزد قوم خود داری، و امانت و خوی نیکو و راستگویی که در تو هست، میخواهم صریحاً به تو بگویم که مایلم به همسری تو درآیم» (5).
بعد از ازدواج، حضرت خدیجه سلاماللهعلیها اعلام کرد که تمام آنچه را دارد، به حضرت محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم میبخشد. به گواهی تاریخ ایشان حقیقتاً در عمل نیز گفتارش را به اثبات رساند.
پینوشت
1. سید هاشم رسولیمحلاتی، درسهایی از تاریخ تحلیلی اسلام (جلد 2)، ص16.
2. محمدمحسن طبسی، مقاله «حضرت خدیجه مادر امت» برگرفته از نرمافزار مدینهالنبی.
3. سید هاشم رسولیمحلاتی، درسهایی از تاریخ تحلیلی اسلام (جلد 2)، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ص14-16.
4. سید هاشم رسولیمحلاتی، درسهایی از تاریخ تحلیلی اسلام (جلد 2)، ص17.
5. سید هاشم رسولیمحلاتی، درسهایی از تاریخ تحلیلی اسلام (جلد 2)، ص19-24.
منبع: مهرخانه
ارسال نظر