گوناگون

شرط خانواده مقتول پای چوبه دار

پارسینه: یک محکوم به مرگ که سحرگاه چهارشنبه برای اجرای حکم قصاص پای چوبه دار رفته بود در آخرین لحظات با دریافت مهلت یک ماهه از خانواده مقتول به زندگی برگشت.

۳۰ شهریور سال ۸۳ مرد میانسالی به اداره پلیس رفت و از ناپدید شدن پسر ۲۴ ساله‌اش به‌نام عقیل خبر داد. او گفت: پسرم در آژانس کار می‌کند دیشب ساعت ۸ مسافری را از افسریه به ترمینال جنوب برد، اما دیگر برنگشت. برای پیدا کردنش با اقوام و دوستانش تماس گرفتم، اما کسی از پسرم خبر نداشت.
به دنبال اعلام ناپدید شدن پسر جوان تحقیقات از سوی مأموران اداره یازدهم پلیس آگاهی پایتخت آغاز شد. از آنجایی که خودروی پیکان عقیل نیز گم شده بود شماره پلاک خودرو به کلیه واحد‌های گشت اعلام شد.
جسدی در بیابان
درحالی که تحقیقات برای یافتن سرنخی از پسر جوان ادامه داشت، رهگذران در منطقه جاجرود با جسدی در بیابان مواجه شدند. با اعلام کشف جسد، موضوع به بازپرس کشیک قتل و تیم تحقیق اعلام شد.
از آنجایی که زمان مرگ و مشخصات جسد با عقیل مطابقت داشت این احتمال از سوی تیم جنایی مطرح شد که جسد کشف شده متعلق به راننده جوان باشد. به همین دلیل از خانواده عقیل خواسته شد تا برای آزمایش دی ان‌ای به پزشکی قانونی بروند. با انجام آزمایشات دی ان‌ای راز ناپدید شدن پسر ۲۴ ساله برملا شد.
خودروی مقتول نیز مدتی بعد به‌صورت رها شده در اسلامشهر پیدا شد. ضبط و وسایل داخل خودرو به سرقت رفته بود و آثار درگیری داخل خودرو نیز به چشم می‌خورد.
ردپای یک هم‌محلی
در بررسی‌های صورت گرفته توسط تیم تحقیق آن‌ها به یکی از هم‌محلی‌های مقتول مشکوک شدند. پسر جوان بازداشت شد و درحالی که منکر جنایت بود سرنخ اصلی از متهم را در اختیار کارآگاهان قرار داد. او گفت: یکی از دوستانم به‌نام امیر یک ماه قبل گفت: عقیل را به قتل رسانده است.
با اطلاعاتی که پسر جوان در اختیار تیم تحقیق قرار داد امیر بازداشت شد. پسر جوان به قتل عقیل با همدستی دو نفر از دوستانش اعتراف کرد و گفت: با هومن و کامران شب حادثه سوار خودروی عقیل شدیم. ماشین را دربست گرفتیم، اما چون پول کرایه نداشتیم با راننده درگیر شدیم. کامران دو ضربه به او زد و عقیل را به صندلی عقب انداختیم و به سمت جاجرود حرکت کردیم. در راه طناب خریدیم و به سمت پرتگاهی رفتیم. من با عقیل از ماشین بیرون آمدم و قرار بود دست و پایش را ببندم و همانجا رها کنم. اما عقیل مرا شناخته بود. نمی‌توانستم او را همانطوری رها کنم. بی‌شک همه ما لو می‌رفتیم. برای همین با چند ضربه چاقو او را به قتل رساندم. ماشین را هومن برد و چند روز بعد هم گفت: ماشین خراب شده و در اطراف تهران رها کرده است. ضبط و وسایل داخل ماشین را هومن برداشت و مقداری مواد مخدر به ما داد.
با اعتراف متهم جوان، کامران نیز بازداشت شد. اما سومین متهم پرونده متواری بود. دادگاه امیر را به اتهام قتل عمدی به قصاص و به اتهام آدم ربایی و سرقت به حبس محکوم کرد. کامران نیز به خاطر سرقت و آدم ربایی به حبس محکوم شد. با تأیید حکم متهم جوان در دیوانعالی کشور، وی چهارشنبه گذشته پای چوبه دار رفت، اما خانواده مقتول به شرط معرفی هومن به او یک ماه مهلت دادند.

منبع: روزنامه ایران

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار