به یاد ده سال دوری سینمای ایران از خسرو
همانطور که از اسمش بر میآید، خسروِ شکیبایی برای سینما و سیمای ایران بود، «خسرو شکیبایی» را میگویم. هم او که هنر گویی با گوشت و خونش عجین شده بود و غیر از بازیگری در زمینههای دیگری مانند خواندن دکلمه و شعر هم فعالیت میکرد.
خسرو سال ۱۳۴۰ با تئاتر وارد هنر شد. سنگ و سرنا، همه پسران من، شب بیست و یکم و بیا تا گل بر افشانیم از نخستین نمایشهایی بود که اجرا کرد. دوبلور هم بود؛ اصلا مگر میشد صدا به آن زیبایی داشته باشی و دوبلور نباشی! هرچند فعالیت در هنر دوبله را ادامه نداد.
بر باور بسیاری از هنرپیشگان و هنرمندان، اساس هنر بازیگری، تئاتر است و اگر کسی بتواند تئاتر را خوب از پسش بربیاید بازیگر توانمندی میشود. خسرو یا همان محمود به قول خانواده اش به دلیل همین توانمندی و قابلیت خاص، توانست بازیگری مطرح و بنام در عرصه سینما شود.
** خط قرمز، سرخط ورود خسرو به سینما
نخستین بار، سال ۱۳۵۳ در فیلم کوتاه و ۱۶ میلیمتری «کتیبه» به کارگردانی فریبرز صالح مقابل دوربین رفت. سال ۱۳۶۱ در حالی که مشغول بازی در نمایش «شب بیست و یکم» بود، مورد توجه مسعود کیمیایی قرار گرفت و با بازی در نقش کوتاهی در فیلم خط قرمز (کیمیایی-۱۳۶۱) به سینما آمد. چند فیلم پس از آن هم بازی کرد، اما هامون برایش گویی چیز دیگری بود. نه تنها برای او بلکه برای بسیاری از مخاطبان سینما و مشتاقانش هامون بود که توانست نامش را سر زبانها بیاندازد.
او برای بازی اش در همین فیلم از هشتمین جشنواره فیلم فجر، سیمرغ بلورین دریافت کرد و تحسین منتقدان و مردم را برانگیخت. بسیاری از منتقدان معتقدند اگرچه او پس از آن در فیلمهای بسیاری بازی کرد، اما همچنان در نقش هامون باقی ماند و این شاید خود هنری باشد؛ چون مردم در هر حال با این نقش او خو گرفته بودند و از خسرو همان هامون را میخواستند.
** سیمرغهایی که در دستان او آرام گرفتند
او به قدری زیبا در فیلمهای سینمایی و حتی مجموعههای تلویزیونی ایفای نقش میکرد که در جشنوارههای متعدد از جمله هشتمین، سیزدهمین، بیست و سومین و بیست و پنجمین جشنواره فیلم فجر به ترتیب در فیلمهای هامون (بهترین بازیگر نقش اول مرد)، کیمیا (بهترین بازیگر نقش اول مرد)، سالاد فصل (بهترین بازیگر نقش مکمل مرد) و اتوبوس شب (دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد)، جایزه و سیمرغ بلورین دریافت کرد.
شکیبایی همچنین در فیلمهای یکبار برای همیشه، سایه به سایه و کاغذ بی خط، نامزد دریافت سیمرغ بلورین شده بود.
«خانه سبز» ش. با وجود ۱۰ سال از رفتنش همچنان سبزِ سبز است، «روزی روزگاری» روی پنجرهای پر از «کاکتوس» زیبا با «تفنگ سرپر» در دست در «خانه سبز» ش. نشسته بود، اما امروز جای خالی خسروِ سینمای ایران بسیار احساس میشود.
بخشی از دیالوگ مرحوم شکیبایی در مجموعه تلویزیونی خانه سبز: «سپاس خداوندی را که عالم هستی را آفرید و سپاس خداوندی که انسان را در عالم هستی آفرید و سپاس خداوندی که انسان را برای شادی سبز آفرید. آدم همیشه مانند هوا به شادیها احتیاج دارد، به شادیهای سبز».
ارسال نظر