اهداف قیام امام حسین(ع)
پارسینه: «آیینه تمامنما» اثر مرحوم آیتالله حائری شیرازی یكی از كتبی است كه در آن درباره اهداف قیام امام حسین(ع) نكات بسیار ظریفی بیان شده است. در این نوشتار نگاهی به بخشهایی از این كتاب درباره مصاف عقل و جهل در عاشورا داریم.
«آیینه تمامنما» اثر مرحوم آیتالله حائری شیرازی یكی از كتبی است كه در آن درباره اهداف قیام امام حسین(ع) نكات بسیار ظریفی بیان شده است. در این نوشتار نگاهی به بخشهایی از این كتاب درباره مصاف عقل و جهل در عاشورا داریم.
به گزارش ایكنا از فارس، كتاب «آیینه تمام نما»، یكی از آثار مرحوم آیتالله محیالدین حائری شیرازی، نماینده سابق ولی فقیه در فارس و امام جمعه پیشین شیراز است.
به گزارش ایكنا از فارس، كتاب «آیینه تمام نما»، یكی از آثار مرحوم آیتالله محیالدین حائری شیرازی، نماینده سابق ولی فقیه در فارس و امام جمعه پیشین شیراز است.
این كتاب در اهداف قیام امام حسین(ع) حضرت نوشته شده است كه در آن امام حسین(ع) را به مثال آیینهتمام نمای انسان توصیف میكند كه هر كسی به اندازه قدش میتواند خود را در این آیینه ببیند و بسنجد. در این نوشتار نگاهی بر بخشهایی از این كتاب داریم كه در آن درباره مصاف عقل و جهل در عاشورا بیان شده است.
«داستان حسینبنعلی(ع)، داستان انسان است. در روایت آمده است: «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ». اگر کسی بخواهد خود را بشناسد باید به عاشورا نگاه کند. عاشورا به انسان میگوید: بدان کیستی و قدر خودت را بدان و راهت را مستقیم کن. هرچه انبیا گفتهاند، در عاشورا ظاهر شد. عاشورا سِرّ این آیه است: (و [یاد كن] آنگاه را كه پروردگارت به فرشتگان فرمود: میخواهم جانشینى در زمین قرار بدهم، گفتند: آیا كسى را در آن میگذاری كه در آن فساد مىكند و خونها مىریزد، درحالىكه ما تو را با سپاس، به پاكى مىستاییم و تو را پاک مىشمریم؟ فرمود: من چیزى مىدانم كه شما نمىدانید).
این آیه چنین میفهماند که ای انسان، هنوز آفریده نشده بودی که خبر پیدایش تو را به فرشتگان دادم که در این زمین این موجود جدید میآید. ملائکه مسئلۀ فساد و خونریزی انسان را مطرح کردند. ملائکه اهل خونریزی و فساد نیستند، بلکه اهل تسبیح و ثنای الهی هستند. خداوند در پاسخ چه فرمود؟! فرمود: میدانم اهل خونریزی هستند و میدانم شما هم من را تسبیح میکنید و اهل خونریزی نیستید، اما من چیزهایی میدانم که شما نمیدانید.
ملائکه شعور دارند، ولی شرارت ندارند. اما خداوند در انسان جهلی قرار داده است و به او سفارش کرده است که با این جهل جهاد کند. به او فرموده است: مختار و آزاد هستی و مجبور نیستی و به تو عقلی دادم که با جهلت بجنگی.
چه چیزی بود که ملائکه نمیدانستند؟! ملائکه شرارت ندارند؛ در نتیجه جهاد هم ندارند و همه پاک هستند، ولی در انسان جهل وجود دارد و اگر انسان با جهل خودش مقابله و جهاد کند، ترقی میکند. همچنین اگر خودش با جهلش مخالفت نکرد و دنبالهرُوی جهلش شد و مانع راه دیگران شد، دیگران با او مخالفت میکنند و ترقی میکنند. آنها زمینۀ صعود و عروج دیگران میشوند.
انسان را مجبور به شرارت نکردهاند، بلکه به انسان توصیه میکنند که با شرارت مقابله کند: «إِنَّا هَدَیناهُ السَّبیلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً» (ما به او راه را نشان دادهایم، خواه سپاسگزار باشد یا ناسپاس). جهل در انسان بسیار اهمیت دارد؛ چراکه میتواند از این مانع و تهدید، فرصت بسازد. هرکس با جهل خود یا جهل دیگران بیشتر مقابله کند، بیشتر ترقی میکند.
شما وقتی امر به معروف و نهی از منکر میکنید، با جهل دیگران مقابله میکنید و خودتان ترقّی میکنید. در واقع میروید که دیگری را نجات دهید، ولی خودتان هم نجات پیدا میکنید. اگر طرف مقابل با شما ستیزه کند، چیزی از دست نمیدهید، بلکه اگر مقاومت کنید، ترقّی میکنید. هواپیما وقتی میخواهد پرواز کند، توربینش کار میکند و گاز را با فشار به پشت منتقل میکند. این گاز روی هوای پشت فشار میآورد و هواپیما رو به جلو حرکت میکند. فشار هوا مانع حرکت است. برای مقابله با این فشار، بال هواپیما را کج و مُوَرّب ساختهاند که به هوای جلو فشار بیاورد و درنتیجه هواپیما از این مانع برای پرواز استفاده کند.
ملائکه مانعی برای حرکتشان ندارند؛ لذا عروجی هم ندارند. اگر ملکی در آسمان اول باشد، در آسمان اول باقی میماند و اگر در آسمان دوم باشد، در آسمان دوم باقی میماند، اما انسان از راه مبارزه با جهلش، از اسفلالسافلین به اعلی علیین پرواز میکند. آنهایی که امربهمعروف و نهیازمنکر میکنند، چیزی گیرشان میآید که بالاتر از آن چیزی است که میخواهند بهطرف مقابل بدهند.
صدّامیان، راه خدا را بر شهدا بستند. آنها هم مقاومت کردند و از دنیا کنده شدند؛ همانطور که هواپیما از جا کنده میشود و صعود میکند. اگر جنایات صدّامیان نبود، مقامات عالیۀ این شهدا هم نبود. شیطان میخواهد با خدا جنگ کند، ولی به وسیلهای برای ترقّی اولیاء تبدیل میشود. اوج گرفتن امام(راحل) بهخاطر مخالفتهای شاه و ساواک بود.
بسیاری فکر میکنند که باید با آمریکا مدارا کنیم. این تفکر مانند این است که بگوییم هوای جلوی هواپیما را رقیق کنیم. با این کار هواپیما از باندش بلند نمیشود. اگر سَنانبناَنَس، عبیداللهبنزیاد و یزیدبنمعاویه نبودند، عالَم مانند عالم ملائکه میشد؛ همه پاک بودند، اما در این پاکیِ مشترک راکد بودند و رشد نمیکردند. با بودن جهل و اختیار، یکی با جهل جنگید و الهی شد و یکی دیگر هم از جهلش متابعت کرد و یزیدبنمعاویه شد. یزید شدن از سوی خود یزید است؛ چراکه خدا به یزید هم نور عقل را داده بود. آنچه به انبیا داده بودند، به یزید هم دادند. یزید خودش از آن استفاده نکرد؛ پس کسی جز خودش مقصر نیست».
منبع: ایکنا
ارسال نظر