زندگی دردناک دختر ۶ ساله ایرانی در گاوداری متروکه
پارسینه: سالهاست که با پدرش در اتاقکی در درون گاوداری زندگی کرده است؛ رقیه بیماری عجیبی دارد.
یک پایش بطور غیر عادی در حال رشد و بزرگ شدن است چیزی شبیه به یک تومور بزرگ هم در شکم دارد. رقیه فاقد شناسنامه است، همانطور که پدرش نیز بی شناسنامه است. پدر رقیه در قلع گنج جنوب کرمان متولد شده و اکنون رقیه ساکن گاوداری در اطراف زرند کرمان است.
پدر و مادر رقیه چند سال پیش از همدیگر جدا شدند و این جدایی دلیلی جزء اعتیاد مادر نداشت، آن زمان رقیه سه ساله بود که مادر معتاد کارش تکدیگری بود و رقیه را هم با خود برای تکدیگری به شهر میبرد. بیماری رقیه مورد غفلت والدین بویژه مادرش بود رقیه توسط یکی از شهروندان به مهرآفرین معرفی میشود.
حالا سه سال از زندگی این پدر و دختر در گاوداری میگذرد و روزهایی که رقیه کودکی نکرد و نتواست در محیط سالم زندگی کند، و سالها را در یک محیط غیر بهداشتی سپری کرد.
برای جزئیات بیشتر از زندگی رقیه به سراغ مددکارش میرویم، فاطمه محمد علی در این باره میگوید: شغل پدر رقیه کارگری است و محل زندگی او دریک گاوداری متروکه است رقیه به همراه پدرش در یک اتاق نیمه ساخته در درون گاوداری زندگی میکند. پدر رقیه مهربان است، اما شرایط و فرهنگ لازم برای نگهداری از دختر خود را ندارد بویژه اینکه به تنهایی ناچار است از دختر نگهداری کند. رقیه خیلی روزها در حالیکه پدرش مشغول کاردر گاوداری است در اتاقک نیمه مخروبه تنها زندگی کرده است آنهم با پایی که راه رفتن را برایش بشدت سخت کرده است.
محیط گاوداری کاملا غیربهداشتی است و مدت سه سال است رقیه در این فضای آلوده زندگی میکند و از آب آشامیدنی بهداشتی خبری نیست و رقیه خیلی وقتها از آب دامها نوشیده است ..
مددکار موسسه خیریه مهرآفرین میافزاید: غدهای در شکم رقیه از زمان تولدش به صورت مادرزادی بوده و طی این مدت این غده حرکت کرده و به سمت ران پایش حرکت و به مرور زمان انگشت شصت پای او از حدمعمول بزرگترمیشود وزانوی او دیگرخم نمیشود وتوان راه رفتن از وی گرفته میشود.
فرایند رسیدگی به وضعیت این دختر در دستور کاری موسسه قرار میگیرد و در نهایت پس از اخذرضایت نامه محضری از پدر که باسختیهای خاص خودش همراه بود بالاخره طی مراحل قانونی ورضایت نامه کتبی از پدر، رقیه جهت درمان به موسسه خیریه مهرآفرین شعبه تهران انتقال داده شد.
به گفته مددکار، تا قبل ازاینکه رقیه توسط موسسه شناسایی شود به غیرازپدرو شخصی که او رامعرفی کرده از همه آدمها میترسید از هرگونه وسیله نقلیهای ترس وواهمه داشت به هیچ عنوان حاضر به استحمام نبودوبه شدت از آب حمام میترسید.
بر اساس این گزارش رقیه هفته گذشته تحت عمل جراحی پا و شکم قرار گرفت و هم اکنون شرایطش رو بهبود است.
مهرآفرین همچنین در صدد تهیه اوراق هویت برای رقیه است. این کودک در یکی از مراکز مهرآفرین ساکن است و یک مرحله جراحی روی شکم و پای وی انجام شده است. هزینههای درمان رقیه توسط مجموعه اول مارکت پرداخت شد این مجموعه هزینههای ادامه درمان وی را نیز تقبل کرده است. مادر رقیه نیزمراحل ترک اعتیاد را با حمایت مهرآفرین در حال سپری شدن دارد. حال نمیدانیم که آیا مادر شرایط نگهداری از این دختر را بعد از ترک پیدا کند یا خیر؟
زیرا رقیه از مواجهه با مادر خودش پرهیز میکند ماجرای رقیه قصه هزاران کودک بی هویتی است که در کشور بدون متولی و حمایت دستگاهی خاص روزگار میگذرانند بدون اینکه از حداقل حقوق انسانی خود آگاه باشند.
پدر و مادر رقیه چند سال پیش از همدیگر جدا شدند و این جدایی دلیلی جزء اعتیاد مادر نداشت، آن زمان رقیه سه ساله بود که مادر معتاد کارش تکدیگری بود و رقیه را هم با خود برای تکدیگری به شهر میبرد. بیماری رقیه مورد غفلت والدین بویژه مادرش بود رقیه توسط یکی از شهروندان به مهرآفرین معرفی میشود.
حالا سه سال از زندگی این پدر و دختر در گاوداری میگذرد و روزهایی که رقیه کودکی نکرد و نتواست در محیط سالم زندگی کند، و سالها را در یک محیط غیر بهداشتی سپری کرد.
برای جزئیات بیشتر از زندگی رقیه به سراغ مددکارش میرویم، فاطمه محمد علی در این باره میگوید: شغل پدر رقیه کارگری است و محل زندگی او دریک گاوداری متروکه است رقیه به همراه پدرش در یک اتاق نیمه ساخته در درون گاوداری زندگی میکند. پدر رقیه مهربان است، اما شرایط و فرهنگ لازم برای نگهداری از دختر خود را ندارد بویژه اینکه به تنهایی ناچار است از دختر نگهداری کند. رقیه خیلی روزها در حالیکه پدرش مشغول کاردر گاوداری است در اتاقک نیمه مخروبه تنها زندگی کرده است آنهم با پایی که راه رفتن را برایش بشدت سخت کرده است.
محیط گاوداری کاملا غیربهداشتی است و مدت سه سال است رقیه در این فضای آلوده زندگی میکند و از آب آشامیدنی بهداشتی خبری نیست و رقیه خیلی وقتها از آب دامها نوشیده است ..
مددکار موسسه خیریه مهرآفرین میافزاید: غدهای در شکم رقیه از زمان تولدش به صورت مادرزادی بوده و طی این مدت این غده حرکت کرده و به سمت ران پایش حرکت و به مرور زمان انگشت شصت پای او از حدمعمول بزرگترمیشود وزانوی او دیگرخم نمیشود وتوان راه رفتن از وی گرفته میشود.
فرایند رسیدگی به وضعیت این دختر در دستور کاری موسسه قرار میگیرد و در نهایت پس از اخذرضایت نامه محضری از پدر که باسختیهای خاص خودش همراه بود بالاخره طی مراحل قانونی ورضایت نامه کتبی از پدر، رقیه جهت درمان به موسسه خیریه مهرآفرین شعبه تهران انتقال داده شد.
به گفته مددکار، تا قبل ازاینکه رقیه توسط موسسه شناسایی شود به غیرازپدرو شخصی که او رامعرفی کرده از همه آدمها میترسید از هرگونه وسیله نقلیهای ترس وواهمه داشت به هیچ عنوان حاضر به استحمام نبودوبه شدت از آب حمام میترسید.
بر اساس این گزارش رقیه هفته گذشته تحت عمل جراحی پا و شکم قرار گرفت و هم اکنون شرایطش رو بهبود است.
مهرآفرین همچنین در صدد تهیه اوراق هویت برای رقیه است. این کودک در یکی از مراکز مهرآفرین ساکن است و یک مرحله جراحی روی شکم و پای وی انجام شده است. هزینههای درمان رقیه توسط مجموعه اول مارکت پرداخت شد این مجموعه هزینههای ادامه درمان وی را نیز تقبل کرده است. مادر رقیه نیزمراحل ترک اعتیاد را با حمایت مهرآفرین در حال سپری شدن دارد. حال نمیدانیم که آیا مادر شرایط نگهداری از این دختر را بعد از ترک پیدا کند یا خیر؟
زیرا رقیه از مواجهه با مادر خودش پرهیز میکند ماجرای رقیه قصه هزاران کودک بی هویتی است که در کشور بدون متولی و حمایت دستگاهی خاص روزگار میگذرانند بدون اینکه از حداقل حقوق انسانی خود آگاه باشند.
منبع:
خبرآنلاین
بعد فرمان ساختن جاده چهار بانده بدین برای رفتن به کشور دووووووست و برااااااادر همساده یهویی !!!!!!!!!! بعد بگین اندوه لبنان کشت ما را !!![[[ !!!!