افغانستان در پی چه نوع صلحی است؟
پارسینه: محمد اشرف غنی طرح صلح خود را در نشست کابل ارائه کرد و این طرح نشان داد که افغانستان خود دارای نقشهراه برای رسیدن به این روند مهم است.
شاه حسین مرتضوی، معاون سخنگوی رئیسجمهوری افغانستان در مطلبی که بیبیسی از او منتشر کرده، با این مقدمه آورده است: «طرح صلح حکومت وحدت ملی با حمایتهای قوی در سطح کشورهای مختلف همراه شد. در گذشته کشورهای مختلف برای افغانستان نسخه شفابخش صلح نوشته بودند. تجربههای کشورهای دیگر به خصوص سازمانهای بینالمللی، یک تجربه موفق نبوده است. طرح بنان سوان نمونهای عینی بود که از سوی دکتر نجیبالله حمایت شد، اما پیامدهای آن برای افغانستان تلخ و دشوار بود.
تجربه موافقتنامههای صلح در کشورهای جهان نیز بیانگر همین موضوع است. زمانیکه پیمانها با شتاب و بدون آیندهنگری تدوین شود، نه تنها به صلح منجر نمیشود بلکه منازعه را تشدید میکند.
از این جهت است که محمد اشرف غنی همواره بر تدبیر و مدیریت روند صلح پایدار تأکید میکند. رئیس جمهوری همواره به تفکیک بین صلح پایدار و گذرا اشاره کرده است. از منظر او، صلح گذرا به ثبات افغانستان کمک نمیکند. خصوصیات صلح گذارا عبارت است از:
- صلح گذرا اقلیتمحور است.
- یک اقلیت کوچک پشت درهای بسته تصمیم میگیرد.
- یک اقلیت کوچک به خود صلاحیت میدهد تا ملت عظیم افغانستان را نمایندگی کند.
- در صلح گذرا یک اقلیت منافع اکثریت را قربانی میکند.
- صلح گذرا نهادهای ملی را تقسیم میکند.
- صلح گذرا ملوک الطوایفی را زنده میکند.
- در تمام صلحهای گذرا اقتصاد جرمی تقویت شده است.
- در صلح گذرا نهادهای حقوقی و عدالتمحور تضعیف شده، اقتدار ملی نیز ضعیف میشود.
به همین دلیل است که رئیسجمهوری افغانستان برای رسیدن به صلح پایدار تأکید و برای عملی شدن آن اراده همهجانبه دارد.
با توجه به نکاتی که درباره صلح گذرا اشاره شد، تأکید اشرف غنی بر تأمین صلح با عزت، عادلانه و پایدار است. هدف اساسی از صلح پایدار این است که مورد اعتماد مردم باشد، صلح در روز روشن صورت گیرد، پشت درهای بسته نباشد و همه مردم در آن دخیل باشند. صلحی که پایدار نباشد، شروع بدبختی دوباره را به همراه خواهد داشت.
در همین راستا ما برای آغاز گفتگوهای صلح شرطی نداریم، اما در جریان گفتوگوها، حکومت و هیأت مذاکرهکننده آن شرایط خود را دارد.
برای حکومت وحدت ملی ارزشهای زیر غیرقابل بحث است:
- وحدت ملی
- حاکمیت ملی
- تمامیت ارضی
- دولت مرکزی و کارا و حقوق اساسی اتباع کشور
چنانچه در پیام اخیر اشرف غنی خطاب به ملت نیز به صراحت روی آن تأکید شد، "تعهد ما این است که صلح را تأمین میکنیم و جلوی هر نوع فاجعه احتمالی و فروپاشی را میگیریم، اما ارزشهایی وجود دارد که غیر قابل بحث است؛ مثلاً وحدت ملی، حاکمیت ملی، تمامیت ارضی، دولت مرکزی قوی و کارا و حقوق اساسی اتباع کشور".
رئیسجمهوری افغانستان همچنین گفت: اساسیترین اصل برای ما، اصل غیرقابل انکار و غیرقابلسازش منافع ملی کشور عزیز، ما افغانستان است و روابط ما با تمام شرکای بینالمللی و منطقهای استوار بر همین اصل است.
حکومت وحدت ملی برنامه صلح را نیز با مردم به اشتراک گذاشته است. بر مبنای این برنامه که در واقع نقشهراه صلح است، روی چگونگی مدیریت گفتگوها و همچنین اجماع سیاسی و ملی برای رسیدن به این هدف مهم تمرکز شده است.
حکومت وحدت ملی تمام راهها را برای ارائه نظرات اقشار مختلف فراهم کرده است. کاندیداهای ریاستجمهوری نیز میتوانند پیشنهادهای صلح خود را با مردم به اشتراک گذارند.
بر مبنای برنامه صلح افغانستان در نتیجه مذاکرات، قانون اساسی کشور یا کامل قبول میشود یا هم میتوان طرح تعدیل ارائه کرد که مکانیسم تعدیل نیز در قانون ذکر شده است.
در عین حال، قوای امنیتی و دفاعی کشور مطابق قانون خدمت میکنند. هیچ گروه مسلحی که با شبکههای تروریستی فرامرزی همبستگی دارد، مورد قبول نیست.
حکومت وحدت ملی اکنون آگاهی کامل از نقش فعلی منطقه و جهان دارد و همچنین خطرهای احتمالی و تهدیدهای احتمالی بعد از توافق صلح را به خوبی درک میکند. به همین دلیل است که رئیسجمهوری افغانستان همواره بر تدبیر همهجانبه روی روند صلح تأکید دارد.
نکته اساسی این است که طرح صلح ابتکار حکومت وحدت ملی بوده است و مدیریت صلح نیز باید به رهبری افغانها صورت گیرد.
نگرانیهای مردم طی روزهای اخیر میتواند به جا باشد. مردم حق دارند بدانند که سرنوشت و آینده سیاسی آنها توسط چه کسانی و در کجا رقم میخورد. اما مردم باید اطمینان داشته باشند که با آینده نسل امروز معامله صورت نمیگیرد و به کسی یا کشورهایی هم اجازه معامله پشت درهای بسته داده نمیشود.
اطلاعرسانی درباره برخی نشستهایی که درباره صلح بوده، سبب نگرانی در افکار عامه شده است. برخی از این خبرها، هدفمندانه به نیت تخریب موقعیت حکومت یا خلق فضای بیاعتمادی میان افغانستان و آمریکا صورت میگیرد.
روابط افغانستان با آمریکا دراز مدت و استراتژیک است. هیچ کشوری به نیابت از افغانستان نمیتواند موافقتنامه صلح امضا کند. این خود افغانها و دولت منتخب هستند که مسیر صلح را تعیین و به سرانجام خواهند رساند.
نقش و همکاری کشورهای منطقه و فرامنطقه در تسهیل روند صلح مهم است، اما این نقش نباید به منابع متعدد برای حمایت از طالبان بدل شود.
اکنون معلوم است که کلید جنگ در اسلامآباد، کویته و راولپندی است. دنیا هم به این مهم پیبرده است. موقعیت پارازیتهایی که برای آغاز گفتگوهای صلح منتشر میشود، برای همه معلوم است، اما این کارشکنیها نمیتواند مانع دسترسی افغانها به صلح باشد. سرانجام صلح آمدنی است، اما این صلح باید همراه با تدبیر، پایداری و باعزت باشد.»
ارسال نظر