افزایش بهای بلیت سینماها؛ راهگشا یا مخرب
پارسینه: خبر افزایش بیش از ۳۰ درصدی بلیت سینماها برای سال ۹۸ سبب شد تا موافقان و مخالفان این مساله وارد یک چالش جدی در زمینه کاهش یا افزایش استقبال مخاطبان از فیلمهای روی پرده در سال آینده شوند.
افزایش قیمت بلیت سینماها در سالهای گذشته به شکل مستمر صورت گرفته و گویی دیگر به یک به یک رویه تبدیل شده است، حال آنکه این تصمیم چقدر بر کاهش مخاطبان هنر هفتم و افت گشیه سینما تاثیر خواهد داشت موضوعی است که باید و حتما به آن توجه شود.
افزایش بهای تمام شده فیلمها در مراحل مختلف تولید تا اکران، افزایش هزینههای پخش و تبلیغات، افزایش هزینههای جاری سالنهای سینما، افزایش بهای قطعات و لوازم مربوطه، همگی از جمله دلایلی است که سینماداران تهیه کنندگان و پخش کنندگان در موافقت با افزایش بهای بلیت سینماها از آنها نام میبرند.
در مقابل، گروه دیگری از کارشناسان و صاحب نظران با اشاره به این نکته که سینما جزو معدود تفریحات فرهنگی است که شهروندان میبایست برای استفاده از آن بهای نسبتا مناسبی بپردازند و افزایش مداوم قیمت بلیت سینماها سبب میشود تا این تفریح فرهنگی نیز از سبد اقتصادی و اوقات فراغت مردم خارج شده و ریزش مخاطب را سبب شود به مخالفت با آن برخاسته اند.
ضمن اینکه افزایش روزهای فروش بلیت نیم بها به دو روز (و حتی در مواردی بیشتر از آن) یکی دیگر از استدلالات این گروه برای تلاش سینماداران صاحبان فیلمها به منظور جذب تعداد بیشتری مخاطب به سالنهای سینماست و به همین دلیل معتقدند افزایش بهای بلیت سبب افزایش فاصله تماشاچیان با سالنهای سینما میشود.
از دیگر سو آمارهای رسمی ارائه شده از سوی مرکز آمار نشان میدهد براساس طرح فرهنگ رفتاری خانوار مرکز آمار ایران در سال ١٣٩٦، تنها حدود ١٩درصد از افراد ١٥ ساله و بیشتر به سینما رفتند و از افرادی که به سینما رفتهاند، ٢٩.٩درصد یکبار، ٢٨.٣ درصد دوبار و ٤١.٨ درصد، بیشتر از دوبار به سینما رفتهاند.
این مساله نیز به خودی خود نگران کننده است که جایگزین تفریحات فرهنگی ۸۱ درصد از افراد ۱۵ سال به بالا کدام حوزه فرهنگی بوده است؟ و اگر آمار ۵.۱ درصدی تئاتر و ۴.۵ درصدی کنسرت را نیز برای رده سنی فوق لحاظ کنیم باز هم به این نکته مهم میرسیم که تقریبا ۷۰ درصد از افراد سنین ۱۵ سال به بالا در اوقات فراغت خود از سینما، تئاتر و موسیقی استفاده نمیکنند.
آمار میزان سرانه کتابخوانی را هم اگر به این اعداد اضافه کنیم بازهم به نتایج مثبتی نمیرسیم و نکته قابل تامل آن است که افراد رده سنی یاد شده چه جایگزین فرهنگی را برای اوقات فراغت خود در نظر گرفته اند؟ و یا واضحتر اینکه آیا ۷۰ درصد یاد شده که رقم چند ده میلیونی قابل توجهی را نیز شامل میشوند، اساسا در زمان اوقات فراغت خود به سمت تفریحات فرهنگی میروند یا خیر؟
واقعیت این است که سبد فرهنگی افراد، شهروندان و خانوادهها اگر با هنرهایی همچون سینما، تئاتر، موسیقی و فرهنگ کتابخوانی تامین نشود بدون تردید جامعه در مبحث ارتباطات و رفتارهای فرهنگی فردی و اجتماعی دچار نقایص جدی خواهد شد. نقایصی که استمرارش سبب میشود تا چه در محیط خانواده، چه در فضاهای کاری و چه در رفتارهای مختلف شهروندی شاهد بروز آسیبهای جدی رفتاری، اخلاقی و ارتباطی به صورت گسترده باشیم.
به نظرمی رسد با توجه به فاصله آماری زیاد تماشاگرانی که سینما را نسبت به تئاتر و موسیقی به عنوان یک تفریح فرهنگی انتخاب کرده اند متولیان و دست اندرکاران سینمای ایران بیش از افزایش سالانه بهای بلیت به فکر تمهیداتی برای جلب و جذب بیشتر مخاطبان در ردههای سنی باشند.
به نظر میرسد یکی از این تمهیدات شناور کردن بهای بلیت در روزها و ساعتهای مختلف هفته است تا آن گروه از شهروندانی که به دلیل مسائل اقتصادی قادر به خرید ۲۰ هزار تومانی نیستند بتوانند با بهای بلیت کمتری و در ساعات کم مخاطبتر فیلمهای مورد نظر خود را به تماشا بنشینند.
از دیگر سو، استفاده از نوبتهای نمایش صبح سینماها و فعال ساختن این نوبتها با نمایش فیلمهای خارجی، کودک و نوجوان و ... و همچنین بهره گیری از توان صاحبان سرمایه و حامیان مالی در بخشهای مختلف تولیدی، خدماتی و اقتصادی در فضاهای مناسب سالن برای تبلیغ کالاها و خدمات ایشان میتواند تا حدود زیادی هزینههای جاری سالنها را تامین کرده و فضایی را فراهم کند تا سینماداران بتوانند پیش از افزایش مستمر و سالانه بهای بلیت از طریق امکانات و استعدادهای موجود سالنهای خود به درآمد زایی برسند.
بدون تردید انجام روشهای یاد شده میتواند به رونق اقتصادی سالنها یاری رسانده و شرایطی را به وجود آورد تا تماشاچی مجبور نباشد در افزایش هزینههای سالن و تولید فیلم سهیم باشد و به اجبار بخشی از این هزینهها را روی بهای بلیت بپردازد.
ارسال نظر