سرنوشت نوزادانی که از داعشیها برجا ماند
پارسینه: تحلیل گر مسائل بین الملل به بررسی سرنوشت اسرای خارجی داعش و همچنین کودکان به جا مانده از آنها میپردازد.
مایکل روبین محقق و تحلیل گر مسائل بین الملل طی یادداشتی برای واشنگتن اگزامینر تاکید میکند که کودکان به جا مانده از گروه تروریستی داعش نباید قربانی اعمال جنایتکارانه والدین خود شوند و این کودکان میتوانند بر اساس تابعیت پدر و مادر خود در اروپا و یا آمریکا زندگی کنند. وی در ادامه یادداشت خود مینویسد:
دو یا سه بار در سال به عراق سفر میکنم تا در جریان روند تحولات سیاسی و اجتماعی باشم. ترجیح میدهم به عنوان سفر تجاری به این کشور بروم تا اینکه بخواهم تحت مراقبت نیروهای نظامی و یا سفارت آمریکا قرار گیرم. در یکی از این سفرها در اکتبر سال ۲۰۱۷ بود که متوجه شدم مقامهای عراقی نه تنها درباره اسرای خارجی داعشی، بلکه درباره فرزندان آنها نیز گلایه میکردند. افرادی که از اقدام خود مبنی بر پیوستن به گروه داعش ابراز پشیمانی میکردند و امیدوار بودند که به همراه فرزندانشان به اروپا و آمریکا باز میگردند. در آن مقطع زمانی مطلبی را در همین باره نیویورک پست نوشتم:
داعش، صدها کودک را برای مبارزان خارجی و عروسهای غیرعراقی متعلق به داعش به دنیا آورده است. بغداد میگوید که این کودکان عراقی نیستند و از کشورهای دیگر خواسته اند تا مسئولیت آنان را بر عهده بگیرند. کشورهای اروپایی، چون فرانسه و آلمان تاکنون از بازگرداندن این کودکان که متعلق به تروریستها هستند امتناع میکنند.
سرنوشت اسرای جنگجوی داعشی و یا مهاجران بار دیگر تیتر اکثر روزنامهها و رسانهها شده است. برای مثال دولت ترامپ به زن داعشی که اهل ایالت آلاباما بود اجازه ورود به آمریکا را نداد. مقامهای بریتانیایی نیز حق شهروندی زنی که به گروهای تندرو پیوسته بود را باطل کردند.
تعدادی از این افراد نسبت به اعمالشان و نقش مرگباری که در گروه داعش داشته اند ابراز پشیمانی میکنند. هیچ یک از این موارد نباید در نظر گرفته شود: تروریستهای خارجی به گروهی ملحق شدند که خواستار نابودی و تخریب خانه و جامعه خود بودند و یا اینکه آنها خواسته یا ناخواسته افراد غیرمرتبطی را به قتل رساندند.
تروریسم نه تنها به فرد جنایتکار بلکه به تمامی شبکه حمایتی مرتبط است، مانند متهم بودن به قتل که همه عوامل دخیل برای توطئه و ارتکاب قتل را شامل میشود.
در گذشته این افراد شانسی برای زندگی بهتر در یک جامعه دمکراتیک را داشتند که از آن روی برگردانند و به جای آنان هر گونه خیرخواهی و بخشش باید نصیب کودکانشان شود. این برای دولتهای سوریه و عراق که در تنگنای مالی به سر میبرند منصفانه نیست تا مسئولیت کودکانی را برعهده بگیرد که به طور غیرقانونی وارد این دو کشور شده اند، به ویژه که پدران آنها نه اهل سوریه بوده اند و نه اهل عراق.
اگر کودکان داعشی مجبور شوند که در عراق و سوریه باقی بمانند، زندگی تیره و تاری خواهند داشت. در برخی موارد والدینشان یا مرده اند یا گریخته اند. در موارد دیگر با نجات جان والدین این کودکان، ممکن است خانواده هایشان برای جرمهای مرتکب شده به اعدام یا حبس طولانی مدت محکوم شوند.
با وجود روسیه و دیگر کشورها که فرزندخواندگی را یا منع میکنند و یا آن را تشویق نمیکنند، شاید الان نوبت اروپاییها و آمریکاییهایی است که قادر به فرزندآوری نیستند و درتلاش برای تشکیل خانواده و همچنین نجات فرزندان داعشی هستند. اگر هنگام تولد، والدین این کودکان مرده باشند نباید مانعی وجود داشته باشد. حتی اگر مادرانی که از آن متولد شده اند هنوز زنده و یا با حکم حبس در زندان روبرو باشند. قوانین فرزندخواندگی برای این کودکان باید به گونهای باشد که در غرب اجرا میشود. حتی اگر تصویب قریب الوقوعی هم وجود نداشته باشد، مانند کودکانی که باید به کشوری برگردند که والدین آنها قبلا حق شهروندی داشته اند: زندگی در فرانسه، آلمان و یا یتیم خانههای استرالیایی فرصتهای بهتری را نسبت به زندگی در عراق و سوریه فراهم میآورد، به ویژه که هم بغداد و هم دمشق منابع مورد نیاز برای برآورده کردن نیازهای اولیه کودکان را در اختیار ندارند.
اجازه دادن به داعش برای بازسازی داوطلبانه خود بسیار غیراخلاقی خواهد بود، اگر چه غزیزه روزنامه نگاری برای داستانی جذاب در زمینه علایق انسانی ممکن است به آنها اجازه دهد که امتحانش کنند. به هر حال نجات کودکان باید موضوعی باشد که ارزش پرداختن به آن را داشته باشد.
ارسال نظر