پدری که دخترش را بجای بقیه پول گرو گذاشت!
پارسینه: یک پدر چینی زمانی که متوجه شد برای پرداخت پول ساندویچ ۱۴ سنت کم دارد، دختر ۳ سالهاش را گرو گذاشت تا این پول را تهیه کند.
مردی از اقلیم گوانگ دونگ در جنوب چین زمانی که قصد داشت، پول ساندویچی که خورده بود را حساب کند، متوجه شد که ۱۴ سنت کم دارد. او ۷۵ سنت به همراه داشت و پول ساندویچ ۸۹ سنت بود. این مرد دختر خردسال را که به همراه داشت، نزد کارکنان این فروشگاه گذاشت تا فردا آمده و بدهکاریاش را بپردازند.
این مرد به سرعت از فروشگاه خارج شد و به گریههای دخترش وقعی ننهاد. سرعت خروج مرد از فروشگاه به حدی بود که بلافاصله از نگاهها پنهان شد و کارکنان فروشگاه نتوانستند او را بیابند. آنها در ابتدا گمان کردند که این مرد، دخترک را دزدیده باشد و پدر حقیقی او نیست و از این رو با پلیس تماس گرفته و آنها را در جریان ماجرا گذاشتند.
با گذشت چند ساعت این پدر دوباره به فروشگاه ساندویچفروشی آمد تا ۱۴ سنت بدهکاریاش را بپردازد و دخترش را تحویل بگیرد. او نمیدانست که موضوع به پلیس رسیده و آنها او را به دلیل این بیاحتیاطی به شدت توبیخ کردند. کارکنان فروشگاه در پی خروج این پدر، سعی کردند دخترک را آرام کنند و برای اینکار به او یک نوشیدنی دادند. این مرد چینی گفت که با موتور برقیاش برای آوردن پول رفته و ناچار شده منتظر بماند تا باطری موتور دوباره شارژ شود و این امر سبب شد دخترش ساعتها نزد غریبهها بماند.
این مرد به سرعت از فروشگاه خارج شد و به گریههای دخترش وقعی ننهاد. سرعت خروج مرد از فروشگاه به حدی بود که بلافاصله از نگاهها پنهان شد و کارکنان فروشگاه نتوانستند او را بیابند. آنها در ابتدا گمان کردند که این مرد، دخترک را دزدیده باشد و پدر حقیقی او نیست و از این رو با پلیس تماس گرفته و آنها را در جریان ماجرا گذاشتند.
با گذشت چند ساعت این پدر دوباره به فروشگاه ساندویچفروشی آمد تا ۱۴ سنت بدهکاریاش را بپردازد و دخترش را تحویل بگیرد. او نمیدانست که موضوع به پلیس رسیده و آنها او را به دلیل این بیاحتیاطی به شدت توبیخ کردند. کارکنان فروشگاه در پی خروج این پدر، سعی کردند دخترک را آرام کنند و برای اینکار به او یک نوشیدنی دادند. این مرد چینی گفت که با موتور برقیاش برای آوردن پول رفته و ناچار شده منتظر بماند تا باطری موتور دوباره شارژ شود و این امر سبب شد دخترش ساعتها نزد غریبهها بماند.
اتفاقا با آرامش اونجارو ترک کرد که
پدر نفهم بی مسئولیت موتورت را گرو میذاشتی چرا دخترت را گذاشتی؟