گوناگون

منصرف شدن خواستگار و دلایلی که می‌تواند داشته باشد!

منصرف شدن خواستگار و دلایلی که می‌تواند داشته باشد!

پارسینه: رفت و آمد بی نتیجه خواستگاران برای بسیاری از دختر‌ها تحقیرآمیز است. اگر شما هم چنین تجربه‌ای داشته‌اید باید بگوییم حق با شماست. امیدواری کوتاه مدتی که پس از مطرح شدن خواستگاری در دلتان می‌افتد با ابهامی که رفتن و برنگشتن خواستگار بدون هیچ توضیحی برایتان باقی می‌ماند، بسیار رنج آور است.

متاسفانه یکی از بزرگترین ضعف‌های فرهنگی ما که در جامعه هم رایج است، باز کردن باب آشنایی و مطرح کردن خواستگاری توسط پسر و خانواده‌ی او، و سپس رفتن و خبری نشدن از آن‌ها بدون هیچ توضیح، دلیل آوردن و عذرخواهی است.

قبل از اجازه به خواستگار این نکات را در نظر بگیرید

قبل ازهر چیزی بدانید خواستگاری کردن هیچ پسری، قطعیت ازدواج نیست. هر شخص با توجه به ملاک‌هایی که دارد دست به انتخاب می‌زند، اما قطعا شناخت کی قبل از خواستگاری دارد شناخت کاملی نیست و ممکن است با شناختی که بعد از خواستگاری و صحبت با شما پیدا می‌کند متوجه شود شما نمی‌توانید گزینه مناسبی برای یکدیگر باشید.

- آمدن خواستگارتان را در بوق و کرنا نکنید:

بهتر است اگر فردی این تقاضا را از شما و خانواده‌تان کرد، چیزی در این باره به دوست و آشنا نگویید؛ این اطلاع رسانی تا حتمی شدن قضیه هیچ ضرورتی ندارد. با این کار شما مجبور نیستید در صورت رفتن و برنگشتن خواستگار به همه پاسخگو باشید و فشار روحی و روانی مضاعفی را به خود وارد نمی‌کنید.

- به هر کسی اجازه خواستگاری ندهید:

لازم نیست به هرکسی که خواستار عنوان کردن این تقاضا به صورت رسمی از شما یا خانواده‌تان شد، شما این اجازه را به او بدهید. شما و خانوادتان باید شناخت نسبی به پسر و خانواده‌اش داشته باشید و با در نظر گرفتن ملاک‌های کلی و اولیه این اجازه را به او بدهید یا ندهید. این شناخت می‌تواند توسط یک واسط آشنا و یا چند سوال و جواب از طریق تماس تلفنی باشد.

دلایلی که می‌تواند یک پسر را بعد از خواستگاری منصرف کند

- واقعیتِ برتر بودن:

گروهی از دخترانی که با انصراف‌های مکرر و مداوم خواستگارهایشان مواجه می‌شوند، در واقع با عدم کیفیت لازم و کافی با خواستگار‌ها روبرو هستند. یعنی بدون اینکه احساس برتری کنند و یا بخواهند برتریِ شان را به رخ بکشند، در واقعیت از خواستگارشان بالاترند، مثلاً در زمینه‌هایی مانند هوش، توانمندی‌های روانی، کلامی، اجتماعی، مدیریت خود و غیره. طبیعی است که خواستگارانی که خودشان را هم تراز این دختران نمی‌بینند بعد از چند جلسه پا پس بکشند. چرا که آن‌ها هم به دنبال کسی هستند که در سطح خودشان باشد و آن‌ها بتوانند افکار، رفتار‌ها و انتظاراتش را بفهمند.

- توهم برتر بودن:

یک گروه دیگر از این دختران هم کسانی هستند که فکر می‌کنند از خواستگارهایشان بالاترند. مثلاً با وجود داشتن ظاهری متوسط خودشان را از خواستگارانشان سَر می‌دانند، یا فوق دیپلمشان را طوری برای خواستگار دیپلمه شان چماق می‌کنند که انگار مدرک دکتری دارند.

- ترس از فشار مسئولیت‌های زندگی مشترک:

پسری که شرایط مالی لازم را ندارد، شغل مناسبی ندارد و هنوز تکلیف زندگی‌اش مشخص نیست حتی اگر عاشق‌ترین مرد زمین هم باشد با ترس قدم بر می‌دارد. او که تا قبل از آشنا شدن با شما یا وابسته به دیگران بوده یا با قناعت فراوان زندگی می‌کرده، حالا باید مسئولیتی را بپذیرد که شانه خالی کردن از زیر آن می‌تواند عواقب بسیاری را همراه داشته باشد. حتی اگر آسان‌گیر باشید شروع یک زندگی آنقدر هزینه دارد که جز با داشتن پشتوانه مالی نسبی و شغل و درآمدی ثابت نمی‌توان قدمی در مسیرش برداشت.

- ترس از تغییر:

آقایان تصور می‌کنند که با ازدواج باید تغییرات شگرفی را در زندگی خود متحمل شوند و بر سر مسائل زیادی با طرف مقابل مصالحه و سازش داشته باشند. از آنجایی که به روال عادی زندگی روزمره خود عادت کرده اند، تمایلی به ایجاد تغییر و تحول در زندگی ندارند. برخی از آقایان تصور می‌کنند که ازدواج یعنی "پایان زندگی". آن‌ها فکر می‌کنند که اگر ازدواج کنند دیگر قادر نیستند از زندگی لذت ببرند. دائماً افکار منفی در مورد زندگی مشترک در ذهن آن‌ها رخنه می‌کند و بیشتر از این مسئله می‌ترسند که با انتخاب یک شریک برای همیشه زندگی جنسی آن‌ها به بن بست می‌رسد. به هر حال هیچ یک از این تصورات صحت ندارند.

- خواستگاری برای فرار از فشار خانواده:

شاید خواستگار شما برای فرار از فشار خانواده اش سراغ شما آمده، اما در درون خود برای ازدواج آمادگی ندارد. چنین افرادی احتمالا از طریق واسطه با شما آشنا می‌شوند یا در محیط کار شما را می‌بینند و خیلی زود از ازدواج حرف می‌زنند. هدف آن‌ها از خواستگاری آمدن این است که خانواده شان را قانع کنند که بیکار ننشسته اند و به فکر ازدواج هستند، اما در عمل مایل نیستند راهی را که شروع کرده اند ادامه دهند. این است که یکهو ناپدید می‌شوند و دیگر خبری از آن‌ها به دست نمی‌آورید.

- ا ز دست دادن آزادی و علایق مجردی:

مرد‌ها می‌ترسند که بعد از ازدواج آنقدر غرق مناسبات به خیال خودشان کلیشه‌ای زندگی مشترک شوند که مجالی برای رسیدگی به علایق قدیمی یا پیگیری اهداف‌شان باقی نماند. مردی که می‌خواهد به تحصیل ادامه دهد، می‌ترسد فشار زندگی مشترک او را از این راه بازگرداند و مردی که عاشق رفتن به کمپ‌های کوهنوردی و ماجراجویی است، می‌ترسد به‌خاطر همسرش مجبور به کنار گذاشتن این علایق شود. البته چنین فکری چندان هم بیراه نیست و انتخاب اشتباه شریک زندگی، واقعا می‌تواند چنین پیامد‌هایی را همراه داشته باشد و مسیر زندگی او را عوض کند.

- گزینه‌های بهتر:

شاید آقای خواستگار به شما دل‌بسته باشد، اما پس ذهنش این تصور که ممکن است دختران شایسته‌تری سر راهش قرار بگیرند هم وجود داشته باشد. چنین تصوری به ویژه اگر رابطه شما در اوایل جوانی خواستگارتان شکل گرفته باشد و یکی از اولین تجربه‌های عاطفی او باشید، ممکن است پررنگ‌تر باشد. فکر جوانی نکردن و عدم استفاده از فرصت‌های پیش رو می‌تواند به ذهن هر مردی برسد و این خیال که شاید گزینه مناسب‌تری برای گذراندن یک عمر زندگی سر راهش قرار بگیرد، او را از فکر ازدواج حداقل تا چند سال بعد بیرون بیاورد. حرف‌هایش را جدی بگیرید. تصور نکنید وابسته‌تر کردن او به خودتان می‌تواند مشکلی را حل کند. این شما هستید که هر روز عمر بیشتری را در این رابطه می‌گذرانید و هر روز به مردی که از نظر خودش فعلا برای مرد زندگی شدنش زود است، وابسته‌تر می‌شوید.

- فراموش نکردن عشق قبلی:

عشق اول یا حتی عشق سابق می‌تواند سد جدی برای رسیدن شما به یکدیگر باشد. اگر خواستگارتان هنوز تجربه عاطفی قبلی‌اش را پشت سر نگذاشته و داغ شکست قبلی برایش تازه است، بعید است که برای رسیدن به شما هم تلاشی کند. اگر او هنوز به رسیدن به فردی که در سال‌های گذشته دوستش داشته امید‌وار است، احتمالا مدتی رابطه‌اش با شما را در حالت تعلیق نگه می‌دارد و به‌خاطر این امید نامزدی اش را طولانی می‌کند یا از زیر بار خواستگاری در می‌رود.
منبع: بیتوته

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار