از عزت نفس همسرتان حمایت کنید
پارسینه: شاید شنیده باشید که میگویند مرد مانند کوه است و زن، چون دریا. قدرت و استقامت مرد است که خانه را پابرجا نگه میدارد و گذشت و مهربانی زن است که خانواده را تبدیل به جایی برای امنیت و آرامش میکند، اما یک مرد هر قدر هم که قوی و محکم باشد گاهی در برابر مشکلات کممیآورد و نیاز به حمایت زن زندگیاش دارد.
زندگی قرار نیست همیشه روی خوشاش را نشان بدهد. اگر روزی به هر دلیلی مرد خانواده در تنگنا قرار گرفت، آنوقت نوبت خانم خانه است که مدیریت مشکلات خانه را برعهده بگیرد تا آبها از آسیاب بیفتد و خانه و خانواده همچنان استوار و پا برجا باقی بماند؛ این هنری بود که بسیاری از مادران نسل قبل ما داشتند. در خاطرات کودکیمان اگر بررسی کنیم رد پای مادربزرگهایی که پدربزرگ ورشکسته را یاری میکردند و کنار او میماندند تا اوضاع دوباره روبه راه شود، به چشم میخورد. این یک فن مقدس زنانه است که فقط هم از عهده آنها برمیآید البته اگر بخواهند. متأسفانه گاهی اوقات خانمها به جای اینکه شنونده و حامی شوهر خود در برابر مشکلات باشند آنقدر از مشکل پیش آمده وحشت میکنند و هراس دارند که نهتنها معضل را حل نمیکنند بلکه آن را بزرگتر و عمیقتر میکنند.
شرایط اورژانسی در خانه
اولین چیزی که در مواقع اورژانسی باید رعایت کنید این است که خونسردی خود را کاملا حفظ کرده و نگذارید شرایط ایجاد شده تمام زندگیتان را تحتتأثیر خود قرار دهد. اگر همسرتان به خانه میآید و از حال و روزش میفهمید که خبر بدی در راه است و اتفاقی افتاده که همسرتان اینقدر به هم ریخته، باید بهجای اینکه روحیهتان را از دست بدهید یا پاپیچ بشوید تا همان اول، همه ماجرا را برایتان تعریف کند، آرامشتان را حفظ کنید. سعیتان بر این باشد که همیشه به عنوان یک حامی کنارش بمانید و به او بفهمانید متوجه این شدهاید که اوضاع از حالت عادی خارج شده، اما بگذارید تا خودش هر وقت احساس کرد که مناسب است، در موردش با شما حرف بزند. اینکه او نگرانی و اضطراب را در رفتار شما ببیند باعث میشود تا اوضاع بحرانیتر شود. هر گاه که از مشکل پیش آمده صحبت کرد، بهجای اینکه با سؤالهای بیمورد کار را سختتر کنید، به او نشان دهید شرایط جدید را درک میکنید و تمام تلاشتان را خواهید کرد تا اوضاع سر و سامان بگیرد.
دانههای اشک تخریب کننده
یکی از راههایی که خانمها برای تخلیه هیجانهای منفی و حتی مثبتشان بهکار میبرند، گریه کردن است. این کار به شما کمک میکند تا آرامشتان تا حدی حفظ شود و اصطلاحا سبک شوید، اما واقعیت این است که گریه کردن شما وقتی زندگیتان بهخاطر مشکلی از جانب همسرتان دچار تغییرات نامناسب شده است، این حس را القا میکند که وضع از آنچه همسرتان فکر میکرده، خرابتر است و او در این شرایط احساس بیکفایتی میکند. گریه از روی ناراحتی شما حتی اگر همسرتان چندان به روی خودش نیاورد، از درون او را خرد خواهد کرد. اگر شوهرتان به خانه بیاید و بگوید که ماشینش را دزد برده است، گریه شما چه معنیای میتواند داشته باشد؟ اینکه ماشین را خیلی دوست داشتهاید، اینکه نمیتوانید تحمل کنید هنوز قسطهایش و تمام نشده و ماشین را از دست دادهاید یا میتواند معنیاش این باشد که بازهم باید بدون ماشین به مهمانی بروید؟ همه اینها یعنی همسرتان نمیتواند از پس این مشکل بر بیاید. شاید به راستی جوری باشد که نتواند تا مدتها ماشین دیگری بخرد، اما قدم زدن در خیابان در کنار یک مرد آرام و با روحیه بهتر است یا زندگی با مردی که عصبی و خسته است و، چون ماشین ندارد حاضر نیست زیباییهای پاییز را ببیند؟ رفتار بعدی همسر شما ارتباط مستقیم با شما و عکسالعملتان دارد.
همراهی آرامش بخش
همه ما میدانیم که بهترین راه در مواجهه با مشکلات زندگی حفظ آرامش است، اما این حفظ آرامش کار سادهای نیست. صرفا با بیان اینکه من آرام هستم و این مشکل چندان هم سخت نیست، نمیتوان رفتاری توأم با آرامش داشت. شما باید برای رسیدن به آرامش و داشتن رفتاری متعادل، با خودتان تمرین کنید و راههایی را بروید که بر آرامشتان بیفزاید. نخستین و بهترین راه یاد خداوند است که در تمام مشکلات میتواند آرامتان کند. اگر همسرتان ورشکست شده است، ایمان به این موضوع که رزقوروزی دست خداست، حالتان را بهتر میکند. اگر او دچار بیماری شده است، باور به اینکه برگی بدون خواست خداوند بر زمین نمیافتد، شما را قویتر میکند و کمکی است تا با روحیهای قوی کنار او باشید و همراهیاش کنید. پس در این شرایط برای رسیدن به آرامش بیشتر به ریسمان توسل و توکل به خداوند که قادر مطلق است چنگ بزنید تا تکیه گاهی محکم پیدا کنید.
از عزت نفس شوهرتان حمایت کنید
ممکن است دلتان بخواهد با کسی درباره مشکل همسرتان مورد صحبت کنید. درددل کردن در بسیاری مواقع باعث آرامشدن شما میشود، اما در این مورد خاص دقت بیشتری داشته باشید. برخی مسائل را نمیشود پنهان کرد، در این صورت بدون اینکه شاخ و برگش بدهید بگذارید در طول زمان و آنقدر که لازم است دیگران با خبر شوند، اما در شرایطی که میشود موضوع را پنهان کنید، حتما از دیگران حتی نزدیکترین افراد خانوادهتان آن را مخفی نگهدارید؛ مثلا ممکن است تصادف همسرتان و خانه نشینی چند هفتهای او را نتوانید مخفی کنید، اما اگر همسر شما شغلش را از دست داده است، لزومی ندارد، تلفن را بردارید و سیر تا پیاز موضوع را برای مادرتان تعریف کنید. میتوانید صبر کنید تا او مجددا شغل مناسبی پیدا کند. حتی در برخی مواقع بچهها هم میتوانند از مشکل بهوجود آمده بیخبر بمانند. اگر همسرتان حس کند مشکلش به همه مخابره شده و در نگاه اطرافیان عزتش خدشهدار شده است، برگشتن به شرایط عادی کار سخت تری خواهد بود. حتی اگر مشکل او بیماریای مثل بچهدار نشدن باشد، بازهم بهتر است خیالش را راحت کنید که این یک راز دو نفره است. هر چه بتوانید مشکل ایجاد شده را در حریم دو نفرهتان نگهداری کنید، زودتر مرد زندگیتان را، چون گذشته محکم و مقتدر میبینید. فراموش نکنید در روزهایی که او در حال کنارآمدن با شرایط سختی است که در زندگیاش ایجاد شده، خیالش را از مسائل دیگر راحت کنید تا بتواند با تمام قدرت با مشکل مبارزه کند. اینکه فرزندتان در درس هایش ضعیف شده یا مسائلی از این دست را خودتان سر و سامان دهید. اقتدار و قدرت شما کمک میکند تا او زودتر بتواند از بحران بگذرد.
منبع: همشهری
شرایط اورژانسی در خانه
اولین چیزی که در مواقع اورژانسی باید رعایت کنید این است که خونسردی خود را کاملا حفظ کرده و نگذارید شرایط ایجاد شده تمام زندگیتان را تحتتأثیر خود قرار دهد. اگر همسرتان به خانه میآید و از حال و روزش میفهمید که خبر بدی در راه است و اتفاقی افتاده که همسرتان اینقدر به هم ریخته، باید بهجای اینکه روحیهتان را از دست بدهید یا پاپیچ بشوید تا همان اول، همه ماجرا را برایتان تعریف کند، آرامشتان را حفظ کنید. سعیتان بر این باشد که همیشه به عنوان یک حامی کنارش بمانید و به او بفهمانید متوجه این شدهاید که اوضاع از حالت عادی خارج شده، اما بگذارید تا خودش هر وقت احساس کرد که مناسب است، در موردش با شما حرف بزند. اینکه او نگرانی و اضطراب را در رفتار شما ببیند باعث میشود تا اوضاع بحرانیتر شود. هر گاه که از مشکل پیش آمده صحبت کرد، بهجای اینکه با سؤالهای بیمورد کار را سختتر کنید، به او نشان دهید شرایط جدید را درک میکنید و تمام تلاشتان را خواهید کرد تا اوضاع سر و سامان بگیرد.
دانههای اشک تخریب کننده
یکی از راههایی که خانمها برای تخلیه هیجانهای منفی و حتی مثبتشان بهکار میبرند، گریه کردن است. این کار به شما کمک میکند تا آرامشتان تا حدی حفظ شود و اصطلاحا سبک شوید، اما واقعیت این است که گریه کردن شما وقتی زندگیتان بهخاطر مشکلی از جانب همسرتان دچار تغییرات نامناسب شده است، این حس را القا میکند که وضع از آنچه همسرتان فکر میکرده، خرابتر است و او در این شرایط احساس بیکفایتی میکند. گریه از روی ناراحتی شما حتی اگر همسرتان چندان به روی خودش نیاورد، از درون او را خرد خواهد کرد. اگر شوهرتان به خانه بیاید و بگوید که ماشینش را دزد برده است، گریه شما چه معنیای میتواند داشته باشد؟ اینکه ماشین را خیلی دوست داشتهاید، اینکه نمیتوانید تحمل کنید هنوز قسطهایش و تمام نشده و ماشین را از دست دادهاید یا میتواند معنیاش این باشد که بازهم باید بدون ماشین به مهمانی بروید؟ همه اینها یعنی همسرتان نمیتواند از پس این مشکل بر بیاید. شاید به راستی جوری باشد که نتواند تا مدتها ماشین دیگری بخرد، اما قدم زدن در خیابان در کنار یک مرد آرام و با روحیه بهتر است یا زندگی با مردی که عصبی و خسته است و، چون ماشین ندارد حاضر نیست زیباییهای پاییز را ببیند؟ رفتار بعدی همسر شما ارتباط مستقیم با شما و عکسالعملتان دارد.
همراهی آرامش بخش
همه ما میدانیم که بهترین راه در مواجهه با مشکلات زندگی حفظ آرامش است، اما این حفظ آرامش کار سادهای نیست. صرفا با بیان اینکه من آرام هستم و این مشکل چندان هم سخت نیست، نمیتوان رفتاری توأم با آرامش داشت. شما باید برای رسیدن به آرامش و داشتن رفتاری متعادل، با خودتان تمرین کنید و راههایی را بروید که بر آرامشتان بیفزاید. نخستین و بهترین راه یاد خداوند است که در تمام مشکلات میتواند آرامتان کند. اگر همسرتان ورشکست شده است، ایمان به این موضوع که رزقوروزی دست خداست، حالتان را بهتر میکند. اگر او دچار بیماری شده است، باور به اینکه برگی بدون خواست خداوند بر زمین نمیافتد، شما را قویتر میکند و کمکی است تا با روحیهای قوی کنار او باشید و همراهیاش کنید. پس در این شرایط برای رسیدن به آرامش بیشتر به ریسمان توسل و توکل به خداوند که قادر مطلق است چنگ بزنید تا تکیه گاهی محکم پیدا کنید.
از عزت نفس شوهرتان حمایت کنید
ممکن است دلتان بخواهد با کسی درباره مشکل همسرتان مورد صحبت کنید. درددل کردن در بسیاری مواقع باعث آرامشدن شما میشود، اما در این مورد خاص دقت بیشتری داشته باشید. برخی مسائل را نمیشود پنهان کرد، در این صورت بدون اینکه شاخ و برگش بدهید بگذارید در طول زمان و آنقدر که لازم است دیگران با خبر شوند، اما در شرایطی که میشود موضوع را پنهان کنید، حتما از دیگران حتی نزدیکترین افراد خانوادهتان آن را مخفی نگهدارید؛ مثلا ممکن است تصادف همسرتان و خانه نشینی چند هفتهای او را نتوانید مخفی کنید، اما اگر همسر شما شغلش را از دست داده است، لزومی ندارد، تلفن را بردارید و سیر تا پیاز موضوع را برای مادرتان تعریف کنید. میتوانید صبر کنید تا او مجددا شغل مناسبی پیدا کند. حتی در برخی مواقع بچهها هم میتوانند از مشکل بهوجود آمده بیخبر بمانند. اگر همسرتان حس کند مشکلش به همه مخابره شده و در نگاه اطرافیان عزتش خدشهدار شده است، برگشتن به شرایط عادی کار سخت تری خواهد بود. حتی اگر مشکل او بیماریای مثل بچهدار نشدن باشد، بازهم بهتر است خیالش را راحت کنید که این یک راز دو نفره است. هر چه بتوانید مشکل ایجاد شده را در حریم دو نفرهتان نگهداری کنید، زودتر مرد زندگیتان را، چون گذشته محکم و مقتدر میبینید. فراموش نکنید در روزهایی که او در حال کنارآمدن با شرایط سختی است که در زندگیاش ایجاد شده، خیالش را از مسائل دیگر راحت کنید تا بتواند با تمام قدرت با مشکل مبارزه کند. اینکه فرزندتان در درس هایش ضعیف شده یا مسائلی از این دست را خودتان سر و سامان دهید. اقتدار و قدرت شما کمک میکند تا او زودتر بتواند از بحران بگذرد.
منبع: همشهری
ارسال نظر