به دیدن خانه رییسجمهور بروید
پارسینه: برای مهمان شدن به سادهترین خانه خیابان ایران باید به کوچه آجان لو برویم.
برای مهمان شدن به سادهترین خانه خیابان ایران باید به کوچه آجان لو برویم. خانه دومین رییسجمهور انقلاب نشانی سر راستی دارد. محلیها خیلی خوب این خانه قدیمی و صاحب سفر کردهاش را میشناسند. خاطره بمبگذاری در دفتر ریاست جمهوری و شهادت محمدعلی رجایی به همراه یار صدیقش محمدجواد باهنر در روز ۸ شهریور سال ۱۳۶۰، هنوز داغی در سینههای اهالی قدیمی اینجاست.
وقتی نشانی را میپرسیم دست بلند میکنند و میگویند: «وارد خیابان مجاهدین اسلام که میشوی، نرسیده به خیابان ایران برو داخل کوچه آجان لو و بعدش کوچه میرزایی». اینجا مثل بیشتر خانههای قدیمی در کوچکی دارد که حالا به واسطه کاربری موزه داشتن به روی همه باز است. حیاط پتو پهن نیست، اما حوض وسط آنکه گلدانهای شمعدانی قابش گرفتهاند به آن صفا داده است. باغچهها به دیوارهایی که آجرهای رنگپریده بهمنی دارند پهلو دادهاند. روی پلکان ایوان کوچک خانه همرنگ گلبرگهای گلهای شمعدانی زیر آفتاب اردیبهشتماه تندتر شدهاند. عکسهای قدیمی به جامانده از خانه را که به یاد میآوریم، یقین میکنیم که اینجا در زمان زندگی آن شهید والامقام سادهتر از حالایش بوده. درست به سادگی سیره و سبک زندگی که در وسایل اندک خانه تجلی پیداکرده است. اهالی قدیمی خیابان ایران دل به سادگی این خانه و صاحبش داده اند و هر وقت عبارت مسئول انقلابی را از گوشه و کنار میشوند یادش را در دل و جان شان زنده میکنند.
این لامپ آخر ما را به جهنم میبرد
خانه شهید رجایی دو آشپزخانه دارد. یکی از آنها مطبخی قدیمی است که در زیرزمین قرار دارد. آشنایان این خانواده میگویند در زمان زندگی او از این مطبخ استفاده نمیشده است.
آشپزخانه کوچک خانه درست روبروی در اتاق پذیرایی قرار دارد. کمتر از ۶ متر مساحت دارد و حالا وسیله چندانی در آن نیست. لامپ شاخهای آن هنوز از وسط سقف آویزان است. همسر او خاطره به یادماندنی از این لامپ دارد: آقای رجایی نسبت به اسراف بسیار حساس بودند. آشپزخانه کوچک و تاریک بود و به همین خاطر گاهی چراغ آن را روشن میکردیم. ایشان مقید بودند که چراغ بیهوده روشن نباشد و گاهی که این سهلانگاری میشد میگفتند: «این لامپ آخر ما را به جهنم میبرد.» و آن را خاموش میکردند.
و دیگر هیچ...
در نگاه اول در اتاق پذیرایی محمدعلی رجایی خبری نیست. یک تلویزیون قدیمی ۱۴ اینچ را گذاشتهاند روی کمد کوچک فلزی دودری که رنگ نخودی دارد. کفپوش اتاق یک موکت ساده تیرهرنگ است. وسط آن کرسی مربع شکلی است که با پتوهای کلفت پوشیده شده و رادیوی قدیمی بدون سیم روی آن خودنمایی میکند. کنار کرسی یک پشتی گذاشتهاند. اینجاست که باید گفت: «و دیگر هیچ...»
خاطرات همسر این شهید را که تورق میکنیم تازه این اتاق برایمان جان تازه میگیرند. از همسر ایشان نقلشده که آقای رجایی از اینکه جوانهای فامیل کمتر یکدیگر را میدیدند ناراحت بودند، به همین دلیل برنامهریزی کردند که هر ۱۵ روز یکبار این جوانها را دورهم جمع کنند. پذیرایی ما بسیار ساده بود و در مهمانی اول خوراک لوبیاچیتی دادیم. ایشان کمکم این جلسات را به بحث درباره مسائل سیاسی و اجتماعی روز و تفسیر قرآن و حدیث جهت دادند. مهمانخانه ایشان با هر میزان حقوقی که داشتند هیچگاه خالی نمیماند.
آقای رییسجمهور سرجمع ۴ لباس داشت
صفا و سادگی خانه در اتاق کار هم مکرر میشود. کیف سامسونت ساده رییسجمهور را روی میز سادهای قراردادند که پشت آن بر صندلی فلزی تا شو مینشت و کتاب و میخواند و بیانیه مینوشت و کارهای بزرگ کشور و مجلس را پیگیری میکرد. روبری میز پنجره رو به حیاط نور آفتاب را از لابهلای پرده توری سفید ساده مهمان اتاق میکند. کتابخانه دستساز شهید رجایی و ویترین لباسها وسایل دیگر این اتاق هستند.
وقتی نشانی را میپرسیم دست بلند میکنند و میگویند: «وارد خیابان مجاهدین اسلام که میشوی، نرسیده به خیابان ایران برو داخل کوچه آجان لو و بعدش کوچه میرزایی». اینجا مثل بیشتر خانههای قدیمی در کوچکی دارد که حالا به واسطه کاربری موزه داشتن به روی همه باز است. حیاط پتو پهن نیست، اما حوض وسط آنکه گلدانهای شمعدانی قابش گرفتهاند به آن صفا داده است. باغچهها به دیوارهایی که آجرهای رنگپریده بهمنی دارند پهلو دادهاند. روی پلکان ایوان کوچک خانه همرنگ گلبرگهای گلهای شمعدانی زیر آفتاب اردیبهشتماه تندتر شدهاند. عکسهای قدیمی به جامانده از خانه را که به یاد میآوریم، یقین میکنیم که اینجا در زمان زندگی آن شهید والامقام سادهتر از حالایش بوده. درست به سادگی سیره و سبک زندگی که در وسایل اندک خانه تجلی پیداکرده است. اهالی قدیمی خیابان ایران دل به سادگی این خانه و صاحبش داده اند و هر وقت عبارت مسئول انقلابی را از گوشه و کنار میشوند یادش را در دل و جان شان زنده میکنند.
این لامپ آخر ما را به جهنم میبرد
خانه شهید رجایی دو آشپزخانه دارد. یکی از آنها مطبخی قدیمی است که در زیرزمین قرار دارد. آشنایان این خانواده میگویند در زمان زندگی او از این مطبخ استفاده نمیشده است.
آشپزخانه کوچک خانه درست روبروی در اتاق پذیرایی قرار دارد. کمتر از ۶ متر مساحت دارد و حالا وسیله چندانی در آن نیست. لامپ شاخهای آن هنوز از وسط سقف آویزان است. همسر او خاطره به یادماندنی از این لامپ دارد: آقای رجایی نسبت به اسراف بسیار حساس بودند. آشپزخانه کوچک و تاریک بود و به همین خاطر گاهی چراغ آن را روشن میکردیم. ایشان مقید بودند که چراغ بیهوده روشن نباشد و گاهی که این سهلانگاری میشد میگفتند: «این لامپ آخر ما را به جهنم میبرد.» و آن را خاموش میکردند.
و دیگر هیچ...
در نگاه اول در اتاق پذیرایی محمدعلی رجایی خبری نیست. یک تلویزیون قدیمی ۱۴ اینچ را گذاشتهاند روی کمد کوچک فلزی دودری که رنگ نخودی دارد. کفپوش اتاق یک موکت ساده تیرهرنگ است. وسط آن کرسی مربع شکلی است که با پتوهای کلفت پوشیده شده و رادیوی قدیمی بدون سیم روی آن خودنمایی میکند. کنار کرسی یک پشتی گذاشتهاند. اینجاست که باید گفت: «و دیگر هیچ...»
خاطرات همسر این شهید را که تورق میکنیم تازه این اتاق برایمان جان تازه میگیرند. از همسر ایشان نقلشده که آقای رجایی از اینکه جوانهای فامیل کمتر یکدیگر را میدیدند ناراحت بودند، به همین دلیل برنامهریزی کردند که هر ۱۵ روز یکبار این جوانها را دورهم جمع کنند. پذیرایی ما بسیار ساده بود و در مهمانی اول خوراک لوبیاچیتی دادیم. ایشان کمکم این جلسات را به بحث درباره مسائل سیاسی و اجتماعی روز و تفسیر قرآن و حدیث جهت دادند. مهمانخانه ایشان با هر میزان حقوقی که داشتند هیچگاه خالی نمیماند.
آقای رییسجمهور سرجمع ۴ لباس داشت
صفا و سادگی خانه در اتاق کار هم مکرر میشود. کیف سامسونت ساده رییسجمهور را روی میز سادهای قراردادند که پشت آن بر صندلی فلزی تا شو مینشت و کتاب و میخواند و بیانیه مینوشت و کارهای بزرگ کشور و مجلس را پیگیری میکرد. روبری میز پنجره رو به حیاط نور آفتاب را از لابهلای پرده توری سفید ساده مهمان اتاق میکند. کتابخانه دستساز شهید رجایی و ویترین لباسها وسایل دیگر این اتاق هستند.
اطرافیان او میگویند ایشان به پاکیزگی و خوشبو بودن لباسها اهمیت زیادی میدادند و اگر لکی بر لباسشان مینشست بهسرعت آن را برطرف میکردند. آقای رییسجمهور سرجمع ۴ پیراهن و دودست کتوشلوار داشتند که به تناوب از آنها استفاده میشد. این لباسها در ویترین این اتاق با سادگی تمام خودنمایی میکنند. تعدادی از کتابهای موردعلاقه ایشان هم در کتابخانهای که به دست خودش ساختهشده گوشهای از اتاق قرار دارد. میگویند کتابخانه هر فرد نمایانگر طرز فکر او هم هست. در کتابخانه بیشتر تفسیر قرآن هست و کتابهای مذهبی و تاریخی و کمی هم شناخت جریانهای فکری آن روزها.
دزدی که به کاهدان زده بود
چند سال پیش دزدی ناشی برای سرقت از خانه آقای رییسجمهور نقشه چید. اذان صبح بود که با همدستهایش وارد اتاقهای خانه شدند. از دیدن آنهمه بیچیزی خانه درجا کیشومات شدند و حالیشان شد که بدجوری به کاهدان زدهاند. علی یزدانی کارشناس بافت تاریخی منطقه ۱۲ درباره ماجرای این سرقت میگوید: «وقتی سارقان به خانه شهید رجایی آمدند برای خیلیها این سؤال پیش آمد که چه چیز این خانه توجه دزدها را به خود جلب کرده بوده است. بازدید از خانه موزه شهید رجایی رایگان است و همه نوع قشری تا به حال برای بازدید به این مکان فرهنگی آمدهاند. همانطور که میدانید ایشان به سادگی در زندگی مشهور بودند و سمبل مسئولانی هستند که از دل مردم به مقام رسیدند و این منصب ایشان را تا آخر عمر تغییر نداد. درواقع هدف از موزه کردن این خانه علاوه بر گرامی داشت یاد و نام آن شهید بزرگوار نمایش این سادگی حیرتانگیز بوده است.» یزدانی میگوید دزدها به طمع دستگاه نمایشگر ال سی دی به این خانه آمدهاند: «نزدیک اذان صبح روز پنجشنبه ۱۰ خرداد بود که همسایهها سروصدایی از داخل خانه میشنوند. خوشبختانه سیستم امنیتی این منزل به مقر نیروی انتظامی متصل است و آنها نیز بهسرعت خود را به این محل رساندند. سه سارق که دو نفر از آنها از اتباع افغان و یک نفر شهرستانی بود درحالیکه این دستگاه را در پردههای خانه پیچیده بودند در حال فرار از خانه بودند که توسط مانوران نیروی انتظامی دستگیر شدند.» مدیر خانه موزه شهید رجایی میگوید کاربری این دستگاه در این مکان فرهنگی نمایش عکسها و فیلمهای بهجامانده از دومین رییسجمهور انقلاب اسلامی است: «گروههای مختلفی برای بازدید از این موزه به اینجا میآیند. هدف بسیاری از بازدیدکنندگان نیز شناخت بیشتر این شهید والامقام و دیدن سبک زندگی و وسایل شخصیاش است. شناساندن سیره این بزرگوار در برنامههای اصلی موزه گنجانده شده است. برای تحقق بیشتر این هدف فیلمها و تصاویری از شهید رجایی تهیه و جمعآوریشده و بهطور مرتب آنها را برای گروههای دانشآموزی و دیگر تشکلها نمایش میدهیم. خوشبختانه نقشه این سارقان اجرایی نشد و هنوز هم این فیلمها در همین دستگاه برای مخاطبان موزه نمایش داده میشود.»
بازدید از این خانه موزه رایگان است
نگهداری از خانهای که اسباب جمعوجوری دارد هزینهای روی دست متولیان آن نمیگذارد. هدف از موزه کردن خانه دومین رییسجمهور انقلاب اسلامی نمایش قناعت و ساده زیستی است که هنوز در تکتک اشیای این خانه تجسم دارد. بازدید از خانه موزه شهید رجایی رایگان است.
ساعت بازدید
اگر قصد دارید در روزهای ماه مبارک رمضان مهمان این خانه موزه شوید از ساعت ۸ تا ۱۵ زمان خواهید داشت. این موزه بهجز ایام سوگواری همهروزه به روی بازدیدکنندگان باز است.
مسیرهای دسترسی
برای رفتن به خانه موزه شهید رجایی باید به میدان شهدا یا میدان بهارستان بروید. از خیابان مجاهدین اسلام خودتان را به خیابان ایران برسانید. کمی مانده به این خیابان تابلوهای راهنمای موزه در کوچه آجان لو و کوچه میرزایی شمارا به خانه این شهید والامقام راهنمایی میکنند. ایستگاه متروی بهارستان فاصله زیادی با این موزه ندارد. فاکسهای خطی خیابان مجاهدین اسلام هم میتوانند شمارا به مقصدتان برسانند.
منبع:
خبرگزاری فارس
ارسال نظر